من عاشق پسر دایی مامانم شدم

سلام، من عاشق پسر دایی مامانمم و از وقتی که یادم میاد دارم بهش فکر میکنم و نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم،و همه خواستگارامو با اون مقایسه میکنم و رد میکنم، احساس میکنم اونم منو دوست داره ولی مطمئن نیستم، چجوری میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم و ببینم اون چی فکر میکنه؟ هم من خیلی خجالتیم هم اون، خانواده ها هم جوری نیستن که راحت باشن و ما با هم بتونیم ارتباط داشته باشیم، نمیدونم واقعا چیکار کنم

معمولا پسر به خواستگاری دختر می رود در این مورد شما باید یک نفر واسطه بین شما و فرد مورد علاقتون بشود شما برادر دارید که بتوانید موضوع به او بگویی تا بتواند نظرشون درباره شما بفهمد اگر بردار ندارید دایی یا عمویی که باهاش راحتید می توانید به عنوان واسطه استفاده کنید

ممنون ولی اگه هیچ کدوم اینا نباشه چی؟

از مشاورین محترم سایت درخواست می کنم نظر کارشناسی خود را درباره مشکل شروع کننده تایپیک بدهند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nil0ooofar

سلام، من عاشق پسر دایی مامانمم و از وقتی که یادم میاد دارم بهش فکر میکنم و نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم،و همه خواستگارامو با اون مقایسه میکنم و رد میکنم، احساس میکنم اونم منو دوست داره ولی مطمئن نیستم، چجوری میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم و ببینم اون چی فکر میکنه؟ هم من خیلی خجالتیم هم اون، خانواده ها هم جوری نیستن که راحت باشن و ما با هم بتونیم ارتباط داشته باشیم، نمیدونم واقعا چیکار کنم

---

سلام

به نظر من اولین کاری که می کنید یه جوری غیر مستقیم بزارین متوجه بشن خواستگار دارین و در حال فکر کردن به خواستگارتون هستین


اگه ایشون بهتون حسی داشته باشن حتما تمایلشونو ابراز میکنن

اگه خانومی هست ازاقوام مشترک شماوخانواده داییتون وقابل اعتمادهم باشه و نزدیک..میتونه بامادرایشون صحبت کنه وبگه من چنتا مورد خوب سراغ دارم برا پسرت .چندنفروبگه و همینطورشمارو ازاینم نترسید ممکنه توجه اون اقابره سمت اون دختراچون اگه شماروبخوادبه اونافکرنمیکنه اینجوری اصلامتوجه نمیشن اون خانوم واسطه شمابودن و اگه شرایطشوداشته باشنو بخوان اقدام میکنن