نمایش نتایج: از 1 به 31 از 31

موضوع: درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

2635
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    سلام
    حرفام طولانیه ولی خلاصش رو میگم.
    پسری هستم که چند سال توی یه شرکت کار میکنم و نزدیک به یک ساله که از همکارم خوشم میاد. اوایل نمیدونستم که حسم بهش واقعی هست یا از روی عادته. ولی بهش علاقه دارم تا جایی که یه بار دلم رو زدم دریا که بهش بگم این جریان رو ولی قبل از اینکه من چیزی بگم سر یه حرف عکسای دوست پسرش رو نشونم داد. وای من تا دو روز حالم بد بود. داشتم سکته میکردم. اونجا بود که فهمیدم واقعا بهش وابسته شدم.
    جدای از کار شرکت یه پروژه با هم گرفتیم و کار میکنیم ولی اصلا به روش نیوردم پیش خودم گفتم به من علاقه مند میشه و قید اون رو میزنه. تا اینکه دو ماه پیش رییسمون بهش پیشنهاد ازدواج داد و بهم زنگ زد و از علاقه ضمنی خودش به رییسمون گفت. وای خدا اون شب دیوونه شدم که چرا!! مگه با کسی نبود پس چرا به رییسمون علاقه داشته!! من چرا زودتر حسم رو بهش نگفتم!! دنیا دور سرم میچرخید...
    این بار دیگه از طریق یه واسط همه حرفای دلم رو بهش رسوندم آخه خیلی دلم میخوادش.
    بعد دو هفته اومد باهام حرف زد که خیلی شوکه شدم از پیشنهادت... و اینکه من با همون پسری که دیدی 4 ساله رابطه برای ازدواج دارم ولی مشکلاتی پیش اومده و الانم به رییسمون بنابه دلایلی به پیشنهادش فکر میکنم... اما تو رها کن من رو...
    من دیگه دیوونه شدم پیش خودم میگم داره دروغ میگه و الانم دارم پروژه رو باهاش ادامه میدم بدون اینکه ذره ای از دردم رو به روش بیارم و علاقم روز به روز بهش بیشتر میشه.
    حالا از اونجایی که تنها هستم از شما مشورت میخوام که من باید چیکار کنم؟؟ {اصلا نگید رهاش کن چون تو وجودم رخنه کرده}
    البته من خودم 5 سال با دختری بودم و کات کردیم و به همکارمم گفتم.


  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    سلام
    حرفام طولانیه ولی خلاصش رو میگم.
    پسری هستم که چند سال توی یه شرکت کار میکنم و نزدیک به یک ساله که از همکارم خوشم میاد. اوایل نمیدونستم که حسم بهش واقعی هست یا از روی عادته. ولی بهش علاقه دارم تا جایی که یه بار دلم رو زدم دریا که بهش بگم این جریان رو ولی قبل از اینکه من چیزی بگم سر یه حرف عکسای دوست پسرش رو نشونم داد. وای من تا دو روز حالم بد بود. داشتم سکته میکردم. اونجا بود که فهمیدم واقعا بهش وابسته شدم.
    جدای از کار شرکت یه پروژه با هم گرفتیم و کار میکنیم ولی اصلا به روش نیوردم پیش خودم گفتم به من علاقه مند میشه و قید اون رو میزنه. تا اینکه دو ماه پیش رییسمون بهش پیشنهاد ازدواج داد و بهم زنگ زد و از علاقه ضمنی خودش به رییسمون گفت. وای خدا اون شب دیوونه شدم که چرا!! مگه با کسی نبود پس چرا به رییسمون علاقه داشته!! من چرا زودتر حسم رو بهش نگفتم!! دنیا دور سرم میچرخید...
    این بار دیگه از طریق یه واسط همه حرفای دلم رو بهش رسوندم آخه خیلی دلم میخوادش.
    بعد دو هفته اومد باهام حرف زد که خیلی شوکه شدم از پیشنهادت... و اینکه من با همون پسری که دیدی 4 ساله رابطه برای ازدواج دارم ولی مشکلاتی پیش اومده و الانم به رییسمون بنابه دلایلی به پیشنهادش فکر میکنم... اما تو رها کن من رو...
    من دیگه دیوونه شدم پیش خودم میگم داره دروغ میگه و الانم دارم پروژه رو باهاش ادامه میدم بدون اینکه ذره ای از دردم رو به روش بیارم و علاقم روز به روز بهش بیشتر میشه.
    حالا از اونجایی که تنها هستم از شما مشورت میخوام که من باید چیکار کنم؟؟ {اصلا نگید رهاش کن چون تو وجودم رخنه کرده}
    البته من خودم 5 سال با دختری بودم و کات کردیم و به همکارمم گفتم.

    خب وقتی خودشون گفتن که منو رها کن...دیگه جای ابهامی میمونه؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    سلام
    حرفام طولانیه ولی خلاصش رو میگم.
    پسری هستم که چند سال توی یه شرکت کار میکنم و نزدیک به یک ساله که از همکارم خوشم میاد. اوایل نمیدونستم که حسم بهش واقعی هست یا از روی عادته. ولی بهش علاقه دارم تا جایی که یه بار دلم رو زدم دریا که بهش بگم این جریان رو ولی قبل از اینکه من چیزی بگم سر یه حرف عکسای دوست پسرش رو نشونم داد. وای من تا دو روز حالم بد بود. داشتم سکته میکردم. اونجا بود که فهمیدم واقعا بهش وابسته شدم.
    جدای از کار شرکت یه پروژه با هم گرفتیم و کار میکنیم ولی اصلا به روش نیوردم پیش خودم گفتم به من علاقه مند میشه و قید اون رو میزنه. تا اینکه دو ماه پیش رییسمون بهش پیشنهاد ازدواج داد و بهم زنگ زد و از علاقه ضمنی خودش به رییسمون گفت. وای خدا اون شب دیوونه شدم که چرا!! مگه با کسی نبود پس چرا به رییسمون علاقه داشته!! من چرا زودتر حسم رو بهش نگفتم!! دنیا دور سرم میچرخید...
    این بار دیگه از طریق یه واسط همه حرفای دلم رو بهش رسوندم آخه خیلی دلم میخوادش.
    بعد دو هفته اومد باهام حرف زد که خیلی شوکه شدم از پیشنهادت... و اینکه من با همون پسری که دیدی 4 ساله رابطه برای ازدواج دارم ولی مشکلاتی پیش اومده و الانم به رییسمون بنابه دلایلی به پیشنهادش فکر میکنم... اما تو رها کن من رو...
    من دیگه دیوونه شدم پیش خودم میگم داره دروغ میگه و الانم دارم پروژه رو باهاش ادامه میدم بدون اینکه ذره ای از دردم رو به روش بیارم و علاقم روز به روز بهش بیشتر میشه.
    حالا از اونجایی که تنها هستم از شما مشورت میخوام که من باید چیکار کنم؟؟ {اصلا نگید رهاش کن چون تو وجودم رخنه کرده}
    البته من خودم 5 سال با دختری بودم و کات کردیم و به همکارمم گفتم.

    سلام. شما از چه ویژگی های ایشون خوشتون اومده؟ چی باعث شده که بهشون علاقه مند بشید و پیشنهاد ازدواج بهشون بدید؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    خب وقتی خودشون گفتن که منو رها کن...دیگه جای ابهامی میمونه؟
    تا گفت به من فکر نکن باید بگم باشه!!
    نمیتونم بهش فکر نکنم . روز و شب توی فکرشم.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    سلام. شما از چه ویژگی های ایشون خوشتون اومده؟ چی باعث شده که بهشون علاقه مند بشید و پیشنهاد ازدواج بهشون بدید؟
    علاقم بهش دلیل نداره! به وجودش علاقه دارم. شیفتش هستم.
    با رابطه ای هم که قبلا داشتم احساس رو خیلی زیاد درک میکنم.
    از اینکه حس کنم دیگه نبینمش نفسم میگیره.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    تا گفت به من فکر نکن باید بگم باشه!!
    نمیتونم بهش فکر نکنم . روز و شب توی فکرشم.
    خب شما خیلی خودت رو درگیر رابطه ای کردی که اصلا شکل نگرفته

    به عبارتی واسه خودت بریدی و دوختی و الان میبینی اندازت نیست شوکه شدی!!

    ایشون گفتن یه رابطه 4 ساله با یه آقایی داشتن اما به پیشنهاد رئیسشون هم فک میکنن!!

    ببینید وقتی ایشون به اون رابطه 4 ساله احساس تعهد نمیکنه چطور میخواید به شمایی فک کنه که گفته منو رها کن؟؟؟

    مطمئن باشید اگر هم بخواد انتخاب کنه بین این دو نفر انتخاب میکنه که به احتمال زیاد هم رئیسش رو انتخاب میکنه با توجه به اینکه گفته مشکلاتی بین ایشون و اون پسری که 4 سال باهاش بوده هست...

    شما هم که حرف دلت رو بهش زدی

    دوست داشتن هم زوری نیست

    بیش از این خودتون رو درگیر رابطه یه طرفه نکنید

    در واقع این رابطه فقط تو ذهن شما بوده و حتی خانم هم گفتن که متعجب شدن از علاقه شما

    واقع بین باشید اینجوری کمتر آسیب میبینید

  7. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    خب شما خیلی خودت رو درگیر رابطه ای کردی که اصلا شکل نگرفته

    به عبارتی واسه خودت بریدی و دوختی و الان میبینی اندازت نیست شوکه شدی!!

    ایشون گفتن یه رابطه 4 ساله با یه آقایی داشتن اما به پیشنهاد رئیسشون هم فک میکنن!!

    ببینید وقتی ایشون به اون رابطه 4 ساله احساس تعهد نمیکنه چطور میخواید به شمایی فک کنه که گفته منو رها کن؟؟؟

    مطمئن باشید اگر هم بخواد انتخاب کنه بین این دو نفر انتخاب میکنه که به احتمال زیاد هم رئیسش رو انتخاب میکنه با توجه به اینکه گفته مشکلاتی بین ایشون و اون پسری که 4 سال باهاش بوده هست...

    شما هم که حرف دلت رو بهش زدی

    دوست داشتن هم زوری نیست

    بیش از این خودتون رو درگیر رابطه یه طرفه نکنید

    در واقع این رابطه فقط تو ذهن شما بوده و حتی خانم هم گفتن که متعجب شدن از علاقه شما

    واقع بین باشید اینجوری کمتر آسیب میبینید
    وقتی فکر میکنم که با رییسمون باشه روانی میشم
    میدونم خودم رو درگیر کردم ولی یک ساله که بهش فکر میکنم خیلی برام سخته نبودنش
    شاید من وارد رابطه ای شدم که نباید میشدم ولی حالا شدم بدجورم شدم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    وقتی فکر میکنم که با رییسمون باشه روانی میشم
    میدونم خودم رو درگیر کردم ولی یک ساله که بهش فکر میکنم خیلی برام سخته نبودنش
    شاید من وارد رابطه ای شدم که نباید میشدم ولی حالا شدم بدجورم شدم
    ببینید منی که دارم به شما میگم واقع بین باش فک نکنین نفسم از جای گرم بلند میشه و نمیدونم که چقدر سخته، چرا اتفاقا خیلی هم خوب درک میکنم

    اما چیزی که هست شما باید به واقع این حرف خانم رو بپذرید که گفتن منو رها کن

    چون هرچی بیشتر بری سراغش بیشتر ازش دور میشی

    اگه الان نخوای خودت رو بکنی از این رابطه بیشتر و بیشتر درگیر میشی

    اونم درگیر رابطه ای که فقط تو ذهن شما جون داشته و لاغیر

    اگه خیلی اذیت میشید میتونید یه بار دیگه با این خانم به طور جدی صحبت کنید

    اگه حرفشون هنوز همون بود که دیگه واقعا باید کنار بکشید

    چون هیچوقت نمیشه کسی رو مجبور کرد

    این یکسال هم فقط تصورات خودتون بوده و خودتون بهش بال و پر دادید

    پس میتونید فکرتون رو کنترل کنید

    مطمئن باشید میتونید

  10. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    علاقم بهش دلیل نداره! به وجودش علاقه دارم. شیفتش هستم.
    با رابطه ای هم که قبلا داشتم احساس رو خیلی زیاد درک میکنم.
    از اینکه حس کنم دیگه نبینمش نفسم میگیره.
    من حس میکنم شما وابسته اید تا شیفته... این حس علاقه رو یکسال در خودتون پرورش دادید و حالا حس میکنید عاشقید...
    متاسفانه من نمیتونم حرفی رو بزنم که شما دوس دارید بشنوید

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    سلام
    حرفام طولانیه ولی خلاصش رو میگم.
    پسری هستم که چند سال توی یه شرکت کار میکنم و نزدیک به یک ساله که از همکارم خوشم میاد. اوایل نمیدونستم که حسم بهش واقعی هست یا از روی عادته. ولی بهش علاقه دارم تا جایی که یه بار دلم رو زدم دریا که بهش بگم این جریان رو ولی قبل از اینکه من چیزی بگم سر یه حرف عکسای دوست پسرش رو نشونم داد. وای من تا دو روز حالم بد بود. داشتم سکته میکردم. اونجا بود که فهمیدم واقعا بهش وابسته شدم.
    جدای از کار شرکت یه پروژه با هم گرفتیم و کار میکنیم ولی اصلا به روش نیوردم پیش خودم گفتم به من علاقه مند میشه و قید اون رو میزنه. تا اینکه دو ماه پیش رییسمون بهش پیشنهاد ازدواج داد و بهم زنگ زد و از علاقه ضمنی خودش به رییسمون گفت. وای خدا اون شب دیوونه شدم که چرا!! مگه با کسی نبود پس چرا به رییسمون علاقه داشته!! من چرا زودتر حسم رو بهش نگفتم!! دنیا دور سرم میچرخید...
    این بار دیگه از طریق یه واسط همه حرفای دلم رو بهش رسوندم آخه خیلی دلم میخوادش.
    بعد دو هفته اومد باهام حرف زد که خیلی شوکه شدم از پیشنهادت... و اینکه من با همون پسری که دیدی 4 ساله رابطه برای ازدواج دارم ولی مشکلاتی پیش اومده و الانم به رییسمون بنابه دلایلی به پیشنهادش فکر میکنم... اما تو رها کن من رو...
    من دیگه دیوونه شدم پیش خودم میگم داره دروغ میگه و الانم دارم پروژه رو باهاش ادامه میدم بدون اینکه ذره ای از دردم رو به روش بیارم و علاقم روز به روز بهش بیشتر میشه.
    حالا از اونجایی که تنها هستم از شما مشورت میخوام که من باید چیکار کنم؟؟ {اصلا نگید رهاش کن چون تو وجودم رخنه کرده}
    البته من خودم 5 سال با دختری بودم و کات کردیم و به همکارمم گفتم.


    سلام دوست عزیز
    با توجه به صحبت هاتون این علاقه یک طرفه هست
    و میدونیم که برای خوشبختی علاقه دوطرفه لازم هست
    به قول بزرگی خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد... خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
    اگه واقعا ایشون جوابشون منفی هست عاقلانه هست که شما این رو بپذیرین
    به نظرم بهتره به خودتون زمان بدین که احساساتتون در مورد این خانم فروکش کنه و آروم بشین.
    موفق باشین.

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    همه حرفای شما متین ولی آخه از نظر من اون معلقه ، من باید اون رو جذب خودم کنم و اگه کنار بکشم به احساس خودم ضربه زدم.
    از طرفیم داریم با هم کار میکنیم آخه چطور رابطه کاری رو از این احساس دور کنم؟؟
    هر چی که توی ذهنم یه طرفه شکل گرفته دیگه گرفته . همه کارای اون از نطر من مثبت نسبت به خودمه.

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    ببینید منی که دارم به شما میگم واقع بین باش فک نکنین نفسم از جای گرم بلند میشه و نمیدونم که چقدر سخته، چرا اتفاقا خیلی هم خوب درک میکنم

    اما چیزی که هست شما باید به واقع این حرف خانم رو بپذرید که گفتن منو رها کن

    چون هرچی بیشتر بری سراغش بیشتر ازش دور میشی

    اگه الان نخوای خودت رو بکنی از این رابطه بیشتر و بیشتر درگیر میشی

    اونم درگیر رابطه ای که فقط تو ذهن شما جون داشته و لاغیر

    اگه خیلی اذیت میشید میتونید یه بار دیگه با این خانم به طور جدی صحبت کنید

    اگه حرفشون هنوز همون بود که دیگه واقعا باید کنار بکشید

    چون هیچوقت نمیشه کسی رو مجبور کرد

    این یکسال هم فقط تصورات خودتون بوده و خودتون بهش بال و پر دادید

    پس میتونید فکرتون رو کنترل کنید

    مطمئن باشید میتونید
    الان ذهنیت من با شما خیلی فرق داره
    چون از دید من اون جوره دیگه ای هست نسبت به دید بقیه
    شاید هر کسی باشه بگه دیوونه اون الان با کسی رابطه داره بعد تو هنوزم بهش علاقه داری؟؟!!
    منم میگم آره دیوونشم واقعا دیوونه شدم

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    همه حرفای شما متین ولی آخه از نظر من اون معلقه ، من باید اون رو جذب خودم کنم و اگه کنار بکشم به احساس خودم ضربه زدم.
    از طرفیم داریم با هم کار میکنیم آخه چطور رابطه کاری رو از این احساس دور کنم؟؟
    هر چی که توی ذهنم یه طرفه شکل گرفته دیگه گرفته . همه کارای اون از نطر من مثبت نسبت به خودمه.
    خب اینکه ایشون چه تصمیمی بگیرن با خودشون هست، شاید این نظر شما کاملا دقیق نباشه
    درمورد رابطه کاریتون هم باید سعی کنید بین کار و رابطه تون یه مرز تعریف کنین و سعی کنین عاقلانه تصمیم بگیرین تا از روی احساس
    با توجه به حرفاتون شما به اون خانوم خیلی علاقه مند شدین و همه جنبه های ایشون رو مثبت میگیرین و این باعث میشه نتونین تصمیم درستی بگیرین
    اما بهتر اینه که ابتدا مطمئن شد در مورد یک رابطه و بعد دل داد
    چون یک طرفه علاقه مند شدن باعث آسیب زدن به خود فرد میشه.
    اما با این حال سعی کنین مدیریتتون رو بیشتر کنین که از آسبب ها جلوگیری کنین.

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    خب اینکه ایشون چه تصمیمی بگیرن با خودشون هست، شاید این نظر شما کاملا دقیق نباشه
    درمورد رابطه کاریتون هم باید سعی کنید بین کار و رابطه تون یه مرز تعریف کنین و سعی کنین عاقلانه تصمیم بگیرین تا از روی احساس
    با توجه به حرفاتون شما به اون خانوم خیلی علاقه مند شدین و همه جنبه های ایشون رو مثبت میگیرین و این باعث میشه نتونین تصمیم درستی بگیرین
    اما بهتر اینه که ابتدا مطمئن شد در مورد یک رابطه و بعد دل داد
    چون یک طرفه علاقه مند شدن باعث آسیب زدن به خود فرد میشه.
    اما با این حال سعی کنین مدیریتتون رو بیشتر کنین که از آسبب ها جلوگیری کنین.
    اینکه دارم براش روانی میشم رو دوست دارم
    اینکه هر شب به فکر اون هستم رو دوست دارم
    اینکه چشم انتظارش بمونم رو دوست دارم
    اینکه ذره ذره آب بشم به یادش رو دوست دارم
    این که شما بهش میگید آسیب برام درد خاصی داره
    از طرفی هم آدمی نیستم که زانوی غم بغل بگیرم و کم بیارم و بزارم کسی دیگه بهش برسه ، براش میجنگم
    ولی نمیدونم چطوری

  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    بابت این عشق آتیشیتون بهتون تبریک میگم
    با حرفای بقیه موافقم
    یه لحظه توی خلوت به خودتون بیاید و بدون اینکه به خودتون دروغ بگید و بدون عشق،منطقی منطقی ببنید شما و اون خانم به هم میاید
    اگه جواب منطقتون مثبت بود اونوخت وقتی باهمکارتونید یه جاهایی مراقبش باشید طوری که بفهمه مثل حمایت کردن یا غیرتی شدن...خانوما اینجوری وابسته تر میشن تا اینکه طرف رک و پوست کنده ابراز احساسات کنه
    ایشالله اگه باهم خوشبخت میشید به هم برسید

  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    اینکه دارم براش روانی میشم رو دوست دارم
    اینکه هر شب به فکر اون هستم رو دوست دارم
    اینکه چشم انتظارش بمونم رو دوست دارم
    اینکه ذره ذره آب بشم به یادش رو دوست دارم
    این که شما بهش میگید آسیب برام درد خاصی داره
    از طرفی هم آدمی نیستم که زانوی غم بغل بگیرم و کم بیارم و بزارم کسی دیگه بهش برسه ، براش میجنگم
    ولی نمیدونم چطوری

    خب ببینین منطقی با ایشون حرف بزنید و یه بار دیگه ازشون بخواید که در این مورد بیشتر فکر کنن و شما هم حرفاتون رو بهشون بگید
    مشخصه شدت علاقه تون به ایشون با توجه به حرفاتون
    بزرگی میگه علاقه شدید به هر چیزی آدمی رو کور و کر میکنه
    بهتره یه مقدار بیشتر فکر کنین به این علاقه و آینده تون
    شما با کسی خوشبخت میشین که همین عطش و علاقه رو به شما داشته باشه هر چند اول مسیر ممکنه به این شدت نباشه ولی خب باید علاقه ای باشه که بشه رشدش داد.

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا.ا نمایش پست ها
    بابت این عشق آتیشیتون بهتون تبریک میگم
    با حرفای بقیه موافقم
    یه لحظه توی خلوت به خودتون بیاید و بدون اینکه به خودتون دروغ بگید و بدون عشق،منطقی منطقی ببنید شما و اون خانم به هم میاید
    اگه جواب منطقتون مثبت بود اونوخت وقتی باهمکارتونید یه جاهایی مراقبش باشید طوری که بفهمه مثل حمایت کردن یا غیرتی شدن...خانوما اینجوری وابسته تر میشن تا اینکه طرف رک و پوست کنده ابراز احساسات کنه
    ایشالله اگه باهم خوشبخت میشید به هم برسید
    این حرفا رو دوست دارم بشنوم
    همیشه بهش کمک میکنم و خدا میدونه هیچ وقت توی کار بهش جوری نگاه نکردم و صمیمی بودم و سواستفاده نکردم به خدا قسم

  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    این حرفا رو دوست دارم بشنوم
    همیشه بهش کمک میکنم و خدا میدونه هیچ وقت توی کار بهش جوری نگاه نکردم و صمیمی بودم و سواستفاده نکردم به خدا قسم
    قسم نخورید باورمیکنیم
    ولی داداشم بدون اگه این عشق یه طرفه بمونه و اون خانم به شما علاقه مند نشه یا شما عشقتون بهش کمرنگ نشه فقط و فقط شما آسیب میبینید ها
    سنتون کم نیست که بخام بگم مواظب باشید عشق کر و کورتون نکنه
    عشق یه طرفه ایی که ناکام بمونه بدترین نوع شکسته
    اینایی که گفتم شعار نیست به سر خودم اومده دارم از تجربیاتم واستون میگم
    ایشالله که یا دوطرفه بشه یا از بین بره

  21. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    تا گفت به من فکر نکن باید بگم باشه!!
    نمیتونم بهش فکر نکنم . روز و شب توی فکرشم.
    عذر ميخوام چند سالتونه؟مذهبى هستيد يا نه ؟دقيقا وقتى شما از دوست پسرشون غيرتى شديد نشان علاقه شما و بى توجهى ايشونه ؛ در مورد معشوقتون نبايد اينطورى بگم اما خب به هر حال بحث يک عمر زندگيه ايشون چند سالشونه؟ مذهبى هستند؟
    ویرایش توسط JOY : 11-20-2016 در ساعت 01:05 AM
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  22. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    خب ببینین منطقی با ایشون حرف بزنید و یه بار دیگه ازشون بخواید که در این مورد بیشتر فکر کنن و شما هم حرفاتون رو بهشون بگید
    مشخصه شدت علاقه تون به ایشون با توجه به حرفاتون
    بزرگی میگه علاقه شدید به هر چیزی آدمی رو کور و کر میکنه
    بهتره یه مقدار بیشتر فکر کنین به این علاقه و آینده تون
    شما با کسی خوشبخت میشین که همین عطش و علاقه رو به شما داشته باشه هر چند اول مسیر ممکنه به این شدت نباشه ولی خب باید علاقه ای باشه که بشه رشدش داد.
    اول باید تکلیفش رو با رابطه الانش معلوم کنه یا باید اینقد باهاش مهربون بشم که خودش سرد بشه نسبت بهش
    همین که باشه برام دنیایی هستش علاقش رو که هزار برابر میبینم
    میترسم مستقیم دوباره مطرح کنم کلا بره و پیش خودش فکر کنه که دارم از همکاری سواستفاده میکنم
    وای من به همین با حسرت دیدنش هم راضیم بدتر نشه

  23. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط JOY نمایش پست ها
    عذر ميخوام چند سالتونه؟
    متولد 67

  24. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    الان ذهنیت من با شما خیلی فرق داره
    چون از دید من اون جوره دیگه ای هست نسبت به دید بقیه
    شاید هر کسی باشه بگه دیوونه اون الان با کسی رابطه داره بعد تو هنوزم بهش علاقه داری؟؟!!
    منم میگم آره دیوونشم واقعا دیوونه شدم
    میفهمم حالتون رو

    ولی دیوونه نمیشید

    مثه من که نشدم

    مثه خیلی های دیگه نشدن

    این راهو خیلیا رفتن...لازم نیست شما تجربه کنید

    ولی خب اگه دوس دارید برید....امیدوارم شما بهش برسید

  25. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    متولد 67
    ادامه حرفم روهم پاسخ بديدلطفا
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  26. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط JOY نمایش پست ها
    ادامه حرفم روهم پاسخ بديدلطفا
    هر دو 67
    من مذهبی نیستم ولی همکارم هست.
    من رابطه داشتم و رابطه ها دیدم . برای همین اتمام رابطه برام به معنی خیانت نیست.
    از طرفی گذشته هر کسی مربوط به خودشه و بس . منم جدا شدم یعنی آدم بدیم!!

  27. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    هر دو 67
    من مذهبی نیستم ولی همکارم هست.
    من رابطه داشتم و رابطه ها دیدم . برای همین اتمام رابطه برام به معنی خیانت نیست.
    از طرفی گذشته هر کسی مربوط به خودشه و بس . منم جدا شدم یعنی آدم بدیم!!
    چطور ايشون مذهبى هستند و دوست پسر دارند ضد و نقيض است؛ منم نگفتم خيانت است اما خب شايد عقايد من متناسب با عقايد شما نباشد
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  28. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط JOY نمایش پست ها
    چطور ايشون مذهبى هستند و دوست پسر دارند ضد و نقيض است؛ منم نگفتم خيانت است اما خب شايد عقايد من متناسب با عقايد شما نباشد
    شاید اینارو گفت تا من ازش بدم بیاد و رهاش کنم
    ولی من ازش بدم نمیاد اون بدی ای نداره
    شاید من رو هنوز دوست نداره یعنی اونم به من فکر میکنه!!

  29. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    هر شب کارم شده مثل امشب که این حرفارو با خودم تکرار میکنم
    فقط امشب اینجا نوشتم حرفام رو
    تمامش حس هستش تا حرف
    میخوام وقتی بهش رسیدم بگم هر شب تو فکرت روانی میشدم
    کاش من رو ببینی

  30. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31895
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    29
    تشکر شده 92 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    سلام
    حرفام طولانیه ولی خلاصش رو میگم.
    پسری هستم که چند سال توی یه شرکت کار میکنم و نزدیک به یک ساله که از همکارم خوشم میاد. اوایل نمیدونستم که حسم بهش واقعی هست یا از روی عادته. ولی بهش علاقه دارم تا جایی که یه بار دلم رو زدم دریا که بهش بگم این جریان رو ولی قبل از اینکه من چیزی بگم سر یه حرف عکسای دوست پسرش رو نشونم داد. وای من تا دو روز حالم بد بود. داشتم سکته میکردم. اونجا بود که فهمیدم واقعا بهش وابسته شدم.
    جدای از کار شرکت یه پروژه با هم گرفتیم و کار میکنیم ولی اصلا به روش نیوردم پیش خودم گفتم به من علاقه مند میشه و قید اون رو میزنه. تا اینکه دو ماه پیش رییسمون بهش پیشنهاد ازدواج داد و بهم زنگ زد و از علاقه ضمنی خودش به رییسمون گفت. وای خدا اون شب دیوونه شدم که چرا!! مگه با کسی نبود پس چرا به رییسمون علاقه داشته!! من چرا زودتر حسم رو بهش نگفتم!! دنیا دور سرم میچرخید...
    این بار دیگه از طریق یه واسط همه حرفای دلم رو بهش رسوندم آخه خیلی دلم میخوادش.
    بعد دو هفته اومد باهام حرف زد که خیلی شوکه شدم از پیشنهادت... و اینکه من با همون پسری که دیدی 4 ساله رابطه برای ازدواج دارم ولی مشکلاتی پیش اومده و الانم به رییسمون بنابه دلایلی به پیشنهادش فکر میکنم... اما تو رها کن من رو...
    من دیگه دیوونه شدم پیش خودم میگم داره دروغ میگه و الانم دارم پروژه رو باهاش ادامه میدم بدون اینکه ذره ای از دردم رو به روش بیارم و علاقم روز به روز بهش بیشتر میشه.
    حالا از اونجایی که تنها هستم از شما مشورت میخوام که من باید چیکار کنم؟؟ {اصلا نگید رهاش کن چون تو وجودم رخنه کرده}
    البته من خودم 5 سال با دختری بودم و کات کردیم و به همکارمم گفتم.

    لابد خوش قیافه و خوش تیپه؟

  31. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32264
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط ؛آیسان؛ نمایش پست ها
    لابد خوش قیافه و خوش تیپه؟
    از نگاه من یا از نگاه بقیه؟؟
    برای من بسیار زیبا و دوست داشتنیه ، چهره دلنشینی داره

  32. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31895
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    29
    تشکر شده 92 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-alone نمایش پست ها
    از نگاه من یا از نگاه بقیه؟؟
    برای من بسیار زیبا و دوست داشتنیه ، چهره دلنشینی داره
    مشخصه تو یا رییست عاشقه ظاهرششدید والا یکی واقعا کسی رو ناموسش بدونه نمیذاره کسی بهش چپ نگاه کنه یا بشینه پا درد دل معشوقش و طرف از یکی دیگه بگه عشقت یه طرفه است آقا. ناجور دلتو باخت کردی خودتو جمع و جور کن

  33. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : درگیر علاقه ای شدم که خیلی گره خورده

    این خانم نه عاشق شماست نه عاشق دوست پسر سابقش نه عاشق ریئسش. فقط هر کسی ببینه موقعیت بهتری دارد با او دوستی می کند و یا شایدم در نهایت با او ازدواج کند اون به منفعت خودش نگاه می کند اگر حتی بر فرض محال با این خانم ازدواج هم می کردید اون با دیدن یکی که شرایطش از شما بهتر باشد به شما خیانت می کرد اونوقت شما ضربه به مراتب بزرگتر از الان می خوردید پس رابطه هر طوری شده با او قطع کن از ادامه پروژه مشترک با این خانم انصراف بده هر چه این خانم کمتر ببینی بهتره. باید به فکر خودت باش که هر چه این رابطه کش بدهی بیشتر از این ضربه می خوری

  34. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد