سرانجام یک رابطه پاک؟!

[ملکه اسمان]

یعنی منظور شما اینه که با وجود اینکه مادر ایشون از همکاری ما بیخبرن و نباید بقول دکتر فعلا بفهمند من یه چیزی بگیرم و ب پسرشون بدم ببره برا ایشون؟! راستی خودشم برا مادرش احترام فوق العاده ایی قاعله.همه ی دنیاش مادرشه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

دكتر نگفته تا كي صبر كنيد .

[ملکه اسمان]

شاید دو سال.ولی مشخص نیست.مثلا یکاری بود اگه استخدام میشد میومدن. ولی رد شد.پیشنهاد کارای زیادی داره ولی همش در حد حرف و قول بوده برا ایشون.دکتر گفت کار و پول باشه که نه نگن بهتون

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

چون وضعیت اقتصادی و کمکایی که باید از خانواده باید بگیره وجود نداره مجبوریم مستقل باشه.رو پای خودش کاملا باید باشه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

دكتر درست گفته . من برايتون اسم سايت استخدام مي فرستم .آن سايت ببينيد شايد انشاء الله يه كار خوب ايشان پيدا كرد .استخدامی | آگهی استخدام، کاریابی و اشتغال .
موفق وسرفراز باشيد .

[ملکه اسمان]

خیلی ممنونم مرسی.سر میزنم حتمن.ولی اخه اون ترم اول برقه.اما تدریس برنامه نویسی و رباتیک و انجام پروژه ها رو هم داره.اما حقوق اونا فقط در حد یه خرج یه نفره هم نمیشه!سربازیشم که نرفته.فقط نوزده بیست سالشه.برا سربازیش بعد تحصیلاتش چون عضو بنیاد نخبگانه شاید بتونه معافیت بگیره.اما الان همه جا سربازی میخوان

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

اگر ميشه بتوانيد باهم محرم شويد خيلي خوب ميشه .چون محرميت مسووليت مياره و شما هم از آينده ترس نداريد.بعد مي توانيد مدتي صبر كنيد تا ايشان دانشگاه را تمام كند .

[ملکه اسمان]

برا محرمیت باید کار باشه که مادرش راضی بشه.ما بنظرم مجبوریم فقط رسمی و محترمانه باشیم و صبر کنیم.الانم با اینکه کاری نداره ولی از صبح ب امید من میره و جون میکنه.فقط میترسم.همین

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

بخاطر همين گفتم . اگر بتوانيد تا چند ماه ديگه با برنامه ريزي محرم شويد اين ترس شما هم از بين خواهد رفت .فقط برنامه ريزي كنيد كه پيش از 6ماه ديگه طول نكشد .اين نه براي شما مناسب است نه براي ايشان .
موفق و سرفراز باشيد.

[ملکه اسمان]

ممنون.ولی فک نمیکنم امکان پذیر باشه.شش ماه رم نمیدونم چرا گفتین.به هر حال خیییلی متشکر از توجه و وقتتون.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

به خاطر اين كه عمدتا اين زمان براي نامزدي قرار مي دهند بيش از اين زمان ممكن هم براي شما سخت باشه هم براي ايشان .بر خدا توكل نماييد .انشاء الله بزودي مشكلاتان حل شود .
موفق و سرفراز باشيد .

[پریماه.]

هیچ رابطه دختر و پسر پاک نمیمونه اخرش خود به خود به چیزای که نباید کشیده بشه کشیده میشه

[ملکه اسمان]

ممنون.اما پریماه خانم ممکنه همه هم اینجوری نباشن.دکتر ب ما که میگفت از لحاظ اخلاقی ب شما مطمعنم.فقط طوری رفتار نکنید که باعث سوتفاهم بقیه بشه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

براي هر رابطه پاك اگر هميشه خدا را مدنظر بگيريد مشكلي پيش نمي آيد . فقط بايد بر مشكلات پيروز شد . و تا جايي كه مشكلات از بين رفته بايد صبر كرد .

[ملکه اسمان]

پس از خدا هم صبر میخوام.هم توانایی مقابله بر مشکلات.برامون دعا کنین دوستان.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[moshaverbashoma]

انشاء الله موفق خواهيد شد.

[پریماه.]

شما متوجه منظور من نشدید وقتی خود به خود بهم علاقه داشته باشید دوس داری صمیمی تر بشید رابطتتون خود به خود نزدیک تر میشه روتون تو هم باز میشه رویاهایی رو تو ذهنتون به وجود میاد و این باعث میشه یه نیازهایی به وجود بیاد مخصوصا نیاز جنسی چون دوس داری باطرفت باشی
دونفر پاک خدایی هم مومن پیش هم تو یه فضا تنها باشن زیر یه سقف نمیتونن جلو خودشون بگیرن مخصوصا اگه همو دوس داشته باشن شاید سه چهاسال طول بکشه این نیاز به وجود بیاد..من نمیدونم رابطه شما اون اقا پسر چن ساله یا چن ماه ولی عشق و علاقه باعث میشه نیاز جنسی به وجود بیاد خجالت هم نداره چیز طبیعی در ادم هستش پس اگه واقعا شمارو میخواد هرچه زودتر برای خاستگاری اقدام کنه

[ملکه اسمان]

بنده خدا داره همه تلاششو برا جور کردن شرایط میکنه.بیشتر از یک سال و نیمه.ما همو خیلی کم میبینیم.یعنی اصن شاید پیش نیاد بخاطر همدیگه قرار بزاریم.همیشه یه بهونه بوده.کار..کلاس..درس و نمایشگاه و اینجور چیزا.اعتراف میکنم که تو فکر و خیالم فقط اونه که بعنوان همسرم هست.اما اصلن رومون بهم باز نمیشه.اصن خودش ازم قول گرفته که در مورد هر چیزی بوقتش حرف بزنیم و خیلی چیزا رو ب بعد نامزدی موکول کرده.در عوض با همدیگه کارای علمی و مذهبی مشترکی داریم.نمیدونم تا چه حد دارم اشتباه میکنم و کارم ب کجا میرسه:-(

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

راستی یه چیز من دقت نکردم تازه فهمیدم سن اقا پسر انقد پاین پسر 19 یا 20 ساله تو این سنی تشکیل خانواده میتونه بده؟؟؟پسر تو این سن مال عاشق شدنه؟؟منطقی فک کن این مال سنش هستش اگه تو این سن کم با این اقا پسر ازدواج کنی خودت ضربه میخوری چون پسر 28 تا 35 سالش اینا بشه میگه جونی نکردم زود تا پا به سن جوانی گذاشتم زن گرفتم پس میره دنبال کارایی که میبینه یه پسر 20 ساله انجام میده و خودش نتونسته انجام بده ببین دیدم که میگم عزیزم نمیخوام نا امیدت کنم ولی کسی که عاشق کور وکر میشه پس ما مجبوریم چیزایی که نمیبینی رو بگیم برا اینده خودته تا دیر نشده تصمیم درس بگیر

[ملکه اسمان]

ممنونم.درست میگین.ولی ایشون خیلی بیشتر از سنش میفهمه بخاطر شرایطش زودتر بزرگ شده.مشاورمون که گفت سنتون هیچ ایرادی نداره.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

فک میکنم اگه این رابطه رو بزارید کنار بهتره تا دیر نشده
بزار بره اگه کسی مال خودت باشه باز برمیگرده

تو دختر مذهبی هستی چون با پسری در ارتباط نبودی فک میکنی حالا که این امده برا اولین بار تو زندگیت پس همسر ایندته ولی داری اشتباه میکنی
وقتی انقد همو کم میبینید وقتی بهونه میارید همو نیبیند اخه این دوست داشتنه؟؟؟؟؟شما فقط بهش عادت کردید چون هیچ پسری تاحالا تو زندگیتون نیامده

[پریماه.]

ممنونم.درست میگین.ولی ایشون خیلی بیشتر از سنش میفهمه بخاطر شرایطش زودتر بزرگ شده.مشاورمون که گفت سنتون هیچ ایرادی نداره.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

خیلی ها بیشتر سنشون میفهمن پس اماده هستن برا ازدواج؟؟

[ملکه اسمان]

نه عادت نیست.واقعا بهم علاقه داریم.بخاطر یه سری حرمتاس که اصلن بروز نمیدم.ولی ایشون شده بگن بیا فقط خودتو ببینم اما دیدن که من امتناع میکنم دیگه نمیگن چون منو نمیخواد ناراحت کنه.بر اولین بودنش نیست.با تمام معیارام سنخیت داره.امادگی لازمو هم فک میکنم داشته باشه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

ببین یکی از شرایط های پسر باید اهل کار باشه پول در بیاره فکر این نباشه بگه خونه بابام هست زنم میارم تو خونه بابام

همین الانش یکی از مهم ترین شرایط هارو نداره نگو ازدواج کنم بعد بره دنبال کار اول بره دنبال کار یه خونه مستقل بگیره یکم بالغ تر بشه همه چن سالی عوض میشن
تا چن سال صبر داشته باش ببیین باز هم بهش علاقه داری ؟؟من نزدیک چهار سال با یه پسر در ارتباطم دوستش هم دارم ولی هنوز کامل نشناختمش شما که تازه یک سال و نیم
یعنی یه پسر از 17 سال و نیمش بوده عاشق شده این اقا پسر که باهاشون هستم چن روز دیگه میره تو 27 ساله که یه فرد عاقل هسش

[ملکه اسمان]

واقعا اهل کار و تلاشه.و اصلا ب هیچ وجه رو کمک خانوادش کمک وا نکرده.برارخواهرش جهیزیه و عروسی گرفت.ازپارسال بهار بوده.متولد ٧۴هستش.اره میخوام صبر کنم.بجز اونم هیچکس دیگه رو نمیتونم بخوام.اما چجوری؟چجوری صبر کنم.چکار کنم بهش فک نکنم؟تمرکز کنم ب درسام برسم.تو این مدت رابطمون چجوری باشه بهتره؟مشکل من اینان

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

ببین اگه بخواتت با خانوادش حرف میزنه بهونه هیچی نباید بیاره
به خانوادش گفته؟؟ خانواده خودت خبر دارن؟؟

[ملکه اسمان]

اره همون روزای اول رفت و ب خواهر و مادرش گفت.حتی مادرشم با من صحبت کرد.طفلی تا نیمه های شبم بیرون میمونه.ب خانوادمم گفتم.حتی با یکیشونم صحبت کرده.اما چون مادر ایشون شدید مخالف بود..اونم عاشقه مادرشه رفتیم مشاوره گفت صبر کنین شرایط رضایت اونا رو مهیا کنین.خواهرش یه جورایی بهش پی برده خودشم گهگاه یه تیکه هایی بهشون میگه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

یه خواهر برادر داره و پدر مادرش.همه ی زندگیش مادرشه.ولی اونم مخالف باشه باز از علاقش دست نمیکشه.فقط نگرانه نکنه بعد ازدواج من با مادرش خوب تا نکنم.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

اما همه فک میکنن یه خواستگاری بی اسرانجام بوده و تموم شده.دکتر قراره رضایت اونا رو برامون بگیره

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

ازواج که خانواده اونم پسر راضی نباشن چه فایده؟؟بعد ها انقد مشکل هس

[ملکه اسمان]

نه اخه چون برادرش با کسی از خودش بزرگتر و برخلاف میل اونا ازدواج کرد رو ازدواج اون خیلی حساس تر شدن.تو فامیلشون مده دیر ازدواج کنن.با سن بالا

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

شرایطش باشه مادرشم با حرفای دکتر راضی میشه.گفته ب دکتر ایمان کامل دارم.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

رضایتش دکتر میگفت نیم ساعتم طول نمیکشه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

ببین انقد نگو دکتر دکتر
دکتر که تو زندگی شما نیست دکتر که خدا نیست بدونه انقد بهش اعتماد دار ی دکتر فقط بر اساس اون چیزیکه خونده به شما میرسونه

[ملکه اسمان]

نه واقعا ادم متفاوتیه.کارش مشاورس.شما هم ببینیدش مث ما بهش ایمان میارین.همه اوناییکع من میشناسم ب ایشون اعتماد کامل دارن.در ضمن قرارم نیست تو زندگیمون نباشه.قراره پا ب پامون بیاد.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

شما بجز سنش بنظرتون ایراد یا زنگ خطر دیگه ایی داره؟!

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

سعی کن خودت تصمیمی بگیری نذار زیادی بقیه دخالت کنن فردا یه اتفاقی افتاد از همه نفرتت میگیره که بخاطر اونا اینطور شد
انسان جایززالخطاست
شما کجایی هستید دکتر کجا میرید؟؟

[ملکه اسمان]

استادمونه.و یه جورایی هم واسطمون شده بود.تو شهر خودمونه.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

خداییش همش دارم خودم تصمیم میگیرم.برا همین میترسم نکنه خدای نکرده در اشتباهم.

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

ببین اره به غیر سنش مادرش مخالف ..کار نداره ..... سنش و کم نگیر به خدا خودت ضررمیکنی پسر مس دختر نیست نتونه جونی کنه بعد ها تو زندگی مشترکش میکنه و این تو و بچه که قرار به وجود بیاد ضرر میکنه چون به خانوادش نمیرسه دنبال کارایی میره که یه پسره 20 ساله انجام میده

[پریماه.]

خب میدونم تو شهر خودتون ههههههه کدوم شهر هستید؟؟

[ملکه اسمان]

....

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

مگه یه پسر بیست ساله چکار میکنه؟!
نمیشه با زنش جوونیاشو بکنه?
در ضمن اون اصن تو این فازا نیست.کاملا علمیه

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

پریماه جان درسته که کار ثابت و پول نداره ولی بخدا عرضه پول در اوردن و عرضه کار کردن زیادی داره.کار ثابت نداره ولی بیکارم نمیمونه.هزارتومنم از پدرش نمیگیره

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[پریماه.]

جونی فقط با دختر نیست که رفیق باز
منم همینو دارم میگم الان سرش تو کتاب سرش گرمه بعدش نمیتونه ....تازه پسرای اون موقع اینطور بودن وای به حال پسرای حالا

[ملکه اسمان]

نمیدونم شما درست میگین.اینم هست.ولی من که نمیتونم ازش دل بکنم!!!:-(

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

چکار کنم؟!بهم بزنم؟
باید دل بکنم؟

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

تو رو خدا یه نفر ب من بگه چکار کنم؟!؟؟
نمیدونم چرا یهویی بهم ریختم

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[ملکه اسمان]

چرا هیچکی جواب منو نمیده؟!؟؟؟؟؟

:-(:-(:-(:-(:-(
کلی حالم بد شد.پاهام شل شد سردرد و حالت تهوع بهم دست داد.
کسی نیست کمکم کنه؟!؟؟؟؟؟؟؟

من از تموم زندگی...
خدارو بالا سر دارم

[Reepaa]

راستی یه چیز من دقت نکردم تازه فهمیدم سن اقا پسر انقد پاین پسر 19 یا 20 ساله تو این سنی تشکیل خانواده میتونه بده؟؟؟پسر تو این سن مال عاشق شدنه؟؟منطقی فک کن این مال سنش هستش اگه تو این سن کم با این اقا پسر ازدواج کنی خودت ضربه میخوری چون پسر 28 تا 35 سالش اینا بشه میگه جونی نکردم زود تا پا به سن جوانی گذاشتم زن گرفتم پس میره دنبال کارایی که میبینه یه پسر 20 ساله انجام میده و خودش نتونسته انجام بده ببین دیدم که میگم عزیزم نمیخوام نا امیدت کنم ولی کسی که عاشق کور وکر میشه پس ما مجبوریم چیزایی که نمیبینی رو بگیم برا اینده خودته تا دیر نشده تصمیم درس بگیر

آدمارو از رو سن نیمشه شناخت