صفحه 3 از 3 123
نمایش نتایج: از 101 به 150 از 150

موضوع: عشق اول

23333
  1. بالا | پست 101

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    اره خودم هم به این نتیجه رسیدم ولی هنوز هم دلم دوستش داره و کاملا ازش متنفر نیستم اما جلسه ی بعد خیلی جدی بهش میگم رفتارشو اصلاح کنه تا وابستگی از بین بره یلدا خانم یه سوال دارم شما موافق هستید تابستون با یه دختر دیگه ارتباط برقرار کنم تا از افسردگی دربیام
    ویرایش توسط amirhussain : 05-24-2018 در ساعت 02:51 PM

  2. بالا | پست 102

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    اره خودم هم به این نتیجه رسیدم ولی هنوز هم دلم دوستش داره و کاملا ازش متنفر نیستم اما جلسه ی بعد خیلی جدی بهش میگم رفتارشو اصلاح کنه تا وابستگی از بین بره یلدا خانم یه سوال دارم شما موافق هستید تابستون با یه دختر دیگه ارتباط برقرار کنم تا از افسردگی دربیام


    آفرین، تصمیم خوبی گرفتین

    راجب سوالتون
    راستش این بستگی داره به شما و افکار و عقایدتون و هدفتون از این ارتباط
    بعضی پسرها صرفا برای اینکه تنها نباشن با یکی دوست میشن
    بعضی ها صرفا برای رفع نیازهاشون مثل نیاز جنسی و عاطفی
    بعضی ها هم با قصد ازدواج

    راستش نظر شخصی ام رو بخوام بگم
    دوستی رو چه برای دختر و چه برای پسر نمیپسندم حالا با هر قصدی که باشه! چون اصولا این روابط بر مبنای احساس شکل میگیرن تا عقل
    و این روابط نقش یه مسکن رو برای تنهایی بازی میکنن که گاها عوارضی هم دارن و بعضی هاشون با شکست های احساسی و عاطفی تموم میشه
    و در نهایت افراد باز هم برای به دست آوردن آرامش یا میرن دنبال یکی دیگه
    یا پشیمون میشن و تنهایی رو ترجیح میدن
    تنهایی درسته برای یه فرد مجرد آسون نیست
    ولی به نظرم از بودن تو همچین روابطی که ساختار و پایه و مقصد مشخصی ندارند بهتره

    آدم خوبه تمرکزش رو بذاره رو زندگیش و تنهایی هاش رو با علایقش پر کنه
    بعد که شرایط ازدواج داشت بره ازدواج کنه و تموم
    برای ازدواج معمولا ادم پخته تر میشه و عاقلانه تر برخورد میکنه

    به نظرم هم با توجه به شرایط شما
    شاید ارتباط دیگه براتون به معنی افتادن از چاله توی چاه باشه!
    دوستی ها یه جایی میتونن آرامش بدن به دو طرف ولی معمولا بدون حاشیه و آسیب نیستن به خصوص تو ایران
    پس شاید بهتر باشه از این فرصت تنهایی استفاده کنین
    و اوقات بیکاری تون رو با رفتن به باشگاه، کوهنوردی، مطالعه ، گوش دادن موسیقی و بیرون رفتن با دوستان و قدم زدن و ... سپری کنین.
    بعدها که شرایط ازدواج پیدا کردید میتونید برای ازدواج پیشقدم بشید.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 05-24-2018 در ساعت 06:16 PM

  3. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 103

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    الان که رفته و ازش جدا شدم خیلی ناراحتم ولی نمیدونم دیگه برای خارج شدن از افسردگی چیکار کنم خیلی دلم شکسته چون احساس میکنم اون گولم زده تا پول بیشتری گیر بیاره و اصلا براش مهم نیست الان من چه حالی دارم و چقدر دلتنگشم

  5. بالا | پست 104

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    الان که رفته و ازش جدا شدم خیلی ناراحتم ولی نمیدونم دیگه برای خارج شدن از افسردگی چیکار کنم خیلی دلم شکسته چون احساس میکنم اون گولم زده تا پول بیشتری گیر بیاره و اصلا براش مهم نیست الان من چه حالی دارم و چقدر دلتنگشم

    سلام
    وقت مشاوره تون با ایشون تموم شده؟

    طبیعیه این حال رو داشته باشید
    به هرحال مدتی وابسته ودلبسته شون شدید

    الان که نزدیک کنکورتون هست یک مقدار ریلکس کنید و سعی کنید این دوسه هفته رو به کاراتون برسید
    بعد کنکور ذهنتون آزادتر میشه و ناراحتی هاتونم ان شاالله تا اون موقع یادتون میره
    زمان خیلی چیزارو حل میکنه.

    فقط به خودتون فرصت بدید
    یه اشتباهی بوده و داره تموم میشه
    گذشته رو نمیشه عوض کرد و یا برگشت دوباره طی کرد
    ولی آینده دست شماست و میتونید یه آینده ی قشنگ بسازید
    حتی برای این موضوع ناراحت کننده
    شما هم اینقدر مسائل رو برای خودتون سخت تر از اونی که توی واقعیت هست جلوه ندید.

    یه حال و هوایی عوض کنید که بتونید با تمرکز بشینید درساتونو بخونید
    حداقل زحماتتون نتیجه بده

    اجازه ندید عوامل مزاحم و حاشیه شما رو از اهدافتون دور کنه
    ویادتون هم نره که شما پیش مشاور رفتید که بهتر بتونید از کنکور نتیجه ی خوبی بگیرید
    نه اینکه به خاطر یه موضوع اینقدر ذهنتون مشغول بشه و آسیب ببینید
    وقت برای عاشق شدن هم اونقدر هست تا دلتون بخواد.
    هر چند گذشته ها گذشته ولی ای کاش همون موقع این علاقه رو جدی نمیگرفتید و تمرکزتونو میذاشتید رو درساتون فقط.
    هر چند آسون هم نیست.

  6. بالا | پست 105

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    سلام ۶ جلسه ی دیگه باید برم پیشش ولی از ترس اینکه خاطراتش زنده بشن از خونه بیرون نمیرم

  7. بالا | پست 106

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    سلام ۶ جلسه ی دیگه باید برم پیشش ولی از ترس اینکه خاطراتش زنده بشن از خونه بیرون نمیرم

    سلام
    حالتون بهتره

    ببینم یه سوال
    مشاوره های این خانوم برای شما مفید هست؟؟
    هفته ای یک بار میرید؟

    ترس چیز خوبی نیست پسر خوب
    سعی کن بهتر بتونی با این قضیه کنار بیای
    حالا کمتر برو ولی دیگه خودت رو حبس نکن تو خونه

  8. بالا | پست 107

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    من هنوز توی شوک هستم و رفتنش را باور نکردم

  9. بالا | پست 108

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    من هنوز توی شوک هستم و رفتنش را باور نکردم
    طبیعیه

    ولی این یعنی توی احساست به این خانوم غرق شدی
    و باید خودت رو با عقلت بکشی بیرون از این قضیه

    منطقی باش و فکر کن ایا ارزششو داره اینقدر خودت رو به خاطرش اذیت میکنی؟
    عاقلانه تر فکر کن

  10. بالا | پست 109

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    نمیدونم چرا فکر میکنم کسی به خوبی و خوشگلی و مهربونی اون وجود نداره

  11. بالا | پست 110

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    نمیدونم چرا فکر میکنم کسی به خوبی و خوشگلی و مهربونی اون وجود نداره


    این کاملا طبیعیه دوست عزیز

    به مجنون گفت روزی عیب جویی
    که پیدا کن به از لیلی نکویی
    که لیلی گر چه در چشم تو حوریست
    به هر جزوی ز حسن او قصوریست
    ز حرف عیب‌جو مجنون برآشفت
    در آن آشفتگی خندان شد و گفت
    اگر در دیدهٔ مجنون نشینی
    به غیر از خوبی لیلی نبینی

    امیدوارم معنی شعر رو متوجه شده باشی.

  12. کاربران زیر از Sorena. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 111

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    نمیدونم چرا فکر میکنم کسی به خوبی و خوشگلی و مهربونی اون وجود نداره

    خب قبلا این رو اشاره کردم آقا امیر حسین
    وقتی عاشق کسی میشی به جز خوبی هاش و قشنگی و زیبایی هیچ چیز دیگه نمیبینی
    حتی ممکنه از نظر بقیه خیلی معمولی باشه ولی از نظر تو خیلی خاص و همه چی تموم

    هر آدمی عاشق میشه این حال رو تجربه میکنه

    یه روز یه نفر لیلی رو میبینه ، بعد به مجنون میگه
    این لیلی زیبایی خاصی نداره آخه تو چرا اینقدر عاشق و کشته مرده اش شدی
    اونم در جواب میگه:

    اگر دیده ی مجنون نشینی
    به غیر از خوبی لیلی نبینی

    طبیعتا ادم وقتی خیلی به یه چیزی یا کسی علاقه مند میشه و عاشقش میشه این حال بهش دست میده
    حالا بعدا که این موضوع رو کم کم فراموش کنید و کمرنگ بشه براتون
    اونوقت خودتون به این نتیجه میرسین که اونقدرا هم که فکرشو میکردید همه چی تموم نبوده!

    فقط باید اجازه بدی زمان بگذره و زیاد روی این موضوع زوم نشی
    همونجور که اون خانم الان داره زندگیش رو میکنه
    شما هم روی زندگیت تمرکز کن
    مثلا روزی نیم ساعت میتونی بهش فکر کنی بعد برو سرکارات و زوم شو رو برنامه ات
    به این فکر کن که کارات مهمتره و وقت برای فکر کردن به این موضوع زیاده
    به آینده فکر کن
    کلی فرصت داری که عشق رو تجربه کنی.

  14. بالا | پست 112

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    این کاملا طبیعیه دوست عزیز

    به مجنون گفت روزی عیب جویی
    که پیدا کن به از لیلی نکویی
    که لیلی گر چه در چشم تو حوریست
    به هر جزوی ز حسن او قصوریست
    ز حرف عیب‌جو مجنون برآشفت
    در آن آشفتگی خندان شد و گفت
    اگر در دیدهٔ مجنون نشینی
    به غیر از خوبی لیلی نبینی

    امیدوارم معنی شعر رو متوجه شده باشی.

    ممنون از شما

    من بقیه ی شعر رو یادم نبود.

  15. بالا | پست 113

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    ممنون از شما

    من بقیه ی شعر رو یادم نبود.
    خواهش میکنم
    شما ب شکل کاملا ساده و روان شعر رو تفسیر کردید و کاملا درست فرمودید.

  16. بالا | پست 114

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    خواهش میکنم
    شما ب شکل کاملا ساده و روان شعر رو تفسیر کردید و کاملا درست فرمودید.

    خواهش می کنم

    من هم زمانی همچین حالی رو تجربه کردم
    برای همین میتونم درک کنم ایشون چه حالی دارن

    کلا عشق خیلی کار سختیه تو دنیا
    بسوزی هم باید دم نزنی

  17. بالا | پست 115

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    خواهش می کنم

    من هم زمانی همچین حالی رو تجربه کردم
    برای همین میتونم درک کنم ایشون چه حالی دارن

    کلا عشق خیلی کار سختیه تو دنیا
    بسوزی هم باید دم نزنی
    آره واقعا.
    هرکی اولین بار گفت بسوزه پدره عاشقی نور ب قبرش بباره.
    خخخخخ

  18. بالا | پست 116

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    آره واقعا.
    هرکی اولین بار گفت بسوزه پدره عاشقی نور ب قبرش بباره.
    خخخخخ
    بله واقعاا گل گفتید

    حالا بعضی ها هستن با همین عشق های آتیشی اولیه ازدواج میکنن ولی بعدش میبینن اون آش دهن سوزی هم که فکرشو میکردن نبوده
    ولی خب خیلی ها هم هستن تا اخر عمر همون عشق روز اول رو دارن
    این عشق ها تک هستن.

  19. بالا | پست 117

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    بله واقعاا گل گفتید

    حالا بعضی ها هستن با همین عشق های آتیشی اولیه ازدواج میکنن ولی بعدش میبینن اون آش دهن سوزی هم که فکرشو میکردن نبوده
    ولی خب خیلی ها هم هستن تا اخر عمر همون عشق روز اول رو دارن
    این عشق ها تک هستن.
    ضمن اینکه از آقا امیرحسین عذرخواهی میکنم اگه بحث رو منحرف کردم،بله درست می فرمایید.
    تعداد عشق های واقعی خیلی معدوده.

  20. کاربران زیر از Sorena. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 118

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    یلدا خانم و سورنا خانم به این جمله اعتقاد دارین که میگن هیچ عشقی مثل عشق اولی نمیشه؟

  22. بالا | پست 119

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    یلدا خانم و سورنا خانم به این جمله اعتقاد دارین که میگن هیچ عشقی مثل عشق اولی نمیشه؟
    سلام امیرحسین جان
    اولا آقا سورنا ن سورنا خانوم.
    دوما راستشو بخوای من خیلی ب عشق مجازی اعتقاد ندارم...اگه عاشق یکی شدی و ب هر دلیلی بهش نرسیدی و بعد از گذشت زمان دوباره تونستی از یکی دیگه خوشت بیاد بدون ک عاشق نبودی.
    اساسا عشق یکیه.اگه عشق دومی بوجود اومد بدون ک ن عشق اول عشق بوده ن این عشق دومی.

  23. بالا | پست 120

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    بحث شیرین عاشقی

    دیدم همه از خاطرات عشق اولشون گفتم

    گفتم منم بگم شاید استارتر محترم فهمیدن که چقدر این احساسات تو این سن برای همه شبیه و ایشون تنها کسی نیستن که عاشق شدن

    من از بچگیم عاشق بودم

    اولش که عاشق شخصیت های کارتونی....نگم براتون که چقدر دلم ضعف میرفت برای کماندار نوجوان...شبا قبل از خواب باید بهش فک میکردم تا بخوابم

    نمیدونم کسی یادش هست یا نه....ولی خیلی برام جنتلمن و خاص بودن این شخصیت و میگفتم حتما یه روز واقعی میشه و من میرم پیشش

    بعد که بزرگتر شدم عاشق یکی از خواننده های لس آنجلسی شدم اسمشو نگم که یه وقت تاپیکو نبندن

    به قدری عاشق این شخصیت بودم که تمام آهنگاشو ذخیره میکردم، عکسشو زده بودم به دیوار اتاقم

    ووواااای خدا حتی براش گریه میکردم و ناله بودم از این همه هجران و دوری

    این عشقم انقدر شدید بود که حتی دوستام بهم زنگ میزدن میگفتن بیا آهنگ جدید فلانی رو گوش بده بعد گوشی رو میذاشتن جلوی دستگاه که من آهنگو بشنوم فرداشم میزدن رو سی دی برام میاوردن

    خلاصه که انقدر عاشقش بودم که از بابام قول گرفته بودم منو بفرسته خارج که برم باهاش ازدواج کنم

    باز که یه کم بزرگتر شدم...عاشق پسرهمسایه شدم

    همسنم بود...قیافه جذابی هم داشت...میرفتم تو مدرسه پیش بچها ازش حرف میزدم هر روز

    با اینکه میدونستم دوس دختر داره ولی من عاشق و دلباخته شده بودم....بعدش معتاد شد چقدر براش گریه کردم وقتی معتاد شد انقدر نذر کردم که حالش خوب بشه

    یه بارم خدا شاهده عاشق یکی دیگه شدم که فقط از پشت سر دیده بودمش...قدش بلند بود، موهاش مشکی...هیکل عالی....دست خواهرزادشو گرفته بود داشت میبردتش مدرسه

    میگفتم خدایا چی میشه یه روز دست منو هم بگیره...بعد که قیافشو دیدم

    خلاصه که این دوران طوفان احساسات هستش

    باید حواست باشه این طوفان تو رو بهم نریزه

    و بتونی کنترلش کنی

    وگرنه این طوفان با همون قدرتش تمام زندگیت رو از هم میپاشه و ممکنه اشتباهاتی رو مرتکب بشی که حتی یکسال بعدش هم خودت رو سرزنش کنی

    قوی باش و از حالا قلبت رو تربیت کن که هرکسی رو نباید به درونش راه بده

    موفق باشی

  24. 3 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 121

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    حالا من نمیدونم چه غلطی بکنم که عشق اولم شده یه دختر ۳۲ ساله

  26. بالا | پست 122

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    حالا من نمیدونم چه غلطی بکنم که عشق اولم شده یه دختر ۳۲ ساله
    ناراحت نباش

    اون خواننده هم که من عاشقش بودم 35 سالش بود...وقتی من 15 سالم بود

  27. بالا | پست 123

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    بحث شیرین عاشقی

    دیدم همه از خاطرات عشق اولشون گفتم

    گفتم منم بگم شاید استارتر محترم فهمیدن که چقدر این احساسات تو این سن برای همه شبیه و ایشون تنها کسی نیستن که عاشق شدن

    من از بچگیم عاشق بودم

    اولش که عاشق شخصیت های کارتونی....نگم براتون که چقدر دلم ضعف میرفت برای کماندار نوجوان...شبا قبل از خواب باید بهش فک میکردم تا بخوابم

    نمیدونم کسی یادش هست یا نه....ولی خیلی برام جنتلمن و خاص بودن این شخصیت و میگفتم حتما یه روز واقعی میشه و من میرم پیشش

    بعد که بزرگتر شدم عاشق یکی از خواننده های لس آنجلسی شدم اسمشو نگم که یه وقت تاپیکو نبندن

    به قدری عاشق این شخصیت بودم که تمام آهنگاشو ذخیره میکردم، عکسشو زده بودم به دیوار اتاقم

    ووواااای خدا حتی براش گریه میکردم و ناله بودم از این همه هجران و دوری

    این عشقم انقدر شدید بود که حتی دوستام بهم زنگ میزدن میگفتن بیا آهنگ جدید فلانی رو گوش بده بعد گوشی رو میذاشتن جلوی دستگاه که من آهنگو بشنوم فرداشم میزدن رو سی دی برام میاوردن

    خلاصه که انقدر عاشقش بودم که از بابام قول گرفته بودم منو بفرسته خارج که برم باهاش ازدواج کنم

    باز که یه کم بزرگتر شدم...عاشق پسرهمسایه شدم

    همسنم بود...قیافه جذابی هم داشت...میرفتم تو مدرسه پیش بچها ازش حرف میزدم هر روز

    با اینکه میدونستم دوس دختر داره ولی من عاشق و دلباخته شده بودم....بعدش معتاد شد چقدر براش گریه کردم وقتی معتاد شد انقدر نذر کردم که حالش خوب بشه

    یه بارم خدا شاهده عاشق یکی دیگه شدم که فقط از پشت سر دیده بودمش...قدش بلند بود، موهاش مشکی...هیکل عالی....دست خواهرزادشو گرفته بود داشت میبردتش مدرسه

    میگفتم خدایا چی میشه یه روز دست منو هم بگیره...بعد که قیافشو دیدم

    خلاصه که این دوران طوفان احساسات هستش

    باید حواست باشه این طوفان تو رو بهم نریزه

    و بتونی کنترلش کنی

    وگرنه این طوفان با همون قدرتش تمام زندگیت رو از هم میپاشه و ممکنه اشتباهاتی رو مرتکب بشی که حتی یکسال بعدش هم خودت رو سرزنش کنی

    قوی باش و از حالا قلبت رو تربیت کن که هرکسی رو نباید به درونش راه بده

    موفق باشی
    چ داستانهایی داشتی شما
    خخخخ
    من عاشق "پپرو " بودم.یادته؟ کارتون پسر کوهستان.
    کماندار نوجوانم حرف نداشت.من عاشق "تندرتا" بودم.
    همیشه دوست داشتم سوار تندر (اسب پسر کوهستان) و تندرتا (اسب کماندار نوجوان) بشم.

  28. کاربران زیر از Sorena. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 124

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    من نمیدونم چرا اینقدر احساساتی هستم که تا ۴ بار یه دختر تو رویمن میخنده قلبم به تپش میوفته

  30. بالا | پست 125

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    چ داستانهایی داشتی شما
    خخخخ
    من عاشق "پپرو " بودم.یادته؟ کارتون پسر کوهستان.
    کماندار نوجوانم حرف نداشت.من عاشق "تندرتا" بودم.
    همیشه دوست داشتم سوار تندر (اسب پسر کوهستان) و تندرتا (اسب کماندار نوجوان) بشم.
    آره آره یادمه پپرو

    حقیقتش بعضی عشقامو نگفتم

    سوباسا...تارا...

    شهاب حسینی هم که عشق اول و آخرمه

  31. بالا | پست 126

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    من نمیدونم چرا اینقدر احساساتی هستم که تا ۴ بار یه دختر تو رویمن میخنده قلبم به تپش میوفته
    اقتضای سنته عزیزم.
    خودتم بیشتر بهش دامن میزنی...چون قلب پاکی داری تا یکی کمترین محبتی بهت میکنه سریع جذبش میشی.

  32. بالا | پست 127

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    من نمیدونم چرا اینقدر احساساتی هستم که تا ۴ بار یه دختر تو رویمن میخنده قلبم به تپش میوفته
    خب میگمت که خاصیت این سن همینه

    کافیه بشناسیش و نادیدش بگیری

    مگر دختری که واقعا بدونی شرایطش از همه نظر بهت میخوره و تو هم شرایط ازدواج باهاش رو داری

    باید بدونی که احساس اگر واقعی بود با خنده هر دختری منقلب نمیشدی

    عشق اونکه فقط با خنده ی یه نفر قلبت بلرزه و حتی وقتی کسای دیگه رو میبینی اصلا به چشمت نمیان

    ولی حالا که میبنی با هر دختری قلبت دگرگون میشه پس مطمئن باش به اقتضای شرایط روحیت هس و نباید بهشون اهمیت بدی

    چندتا کتاب مربوط به این دوران بخون و سعی کن احساسات رو خیلی خوب بشناسی تا بدونی کدومشون اولویت داری و کدومشون بی اهمیت هست

  33. بالا | پست 128

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    من هیچ وقت اینطوری عاشق نشدم ولی فکر هم نمیکردم اینقدر احساساتی باشم که وقتی دختر ببینم اینطوری قلبم به تب و تاب بیوفته و حتی برای اون طرف گریه کنم البته اینم بگم از اون موقعی که عاشق این خانم شدم دیگه خیلی تاثیر خنده دخترا روی من کمتر شده دلم از دست خودم گرفته که چرا احساساتی هستم اینقدر و از دست اون خانم که با خنده هاش با احساسا تم بازی کرد
    ویرایش توسط amirhussain : 05-30-2018 در ساعت 01:43 PM

  34. بالا | پست 129

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    من هیچ وقت اینطوری عاشق نشدم ولی فکر هم نمیکردم اینقدر احساساتی باشم که وقتی دختر ببینم اینطوری قلبم به تب و تاب بیوفته و حتی برای اون طرف گریه کنم البته اینم بگم از اون موقعی که عاشق این خانم شدم دیگه خیلی تاثیر خنده دخترا روی من کمتر شده دلم از دست خودم گرفته که چرا احساساتی هستم اینقدر و از دست اون خانم که با خنده هاش با احساسا تم بازی کرد
    میخواستم این نکته رو بگم و خوب شد که خودت گفتی

    به نظر رفتار اون خانم هم درست نبوده

    شاید فکر میکرده شما سنت پایینه و ممکن نیست که احساساتی بشی

    اما بهرحال این حائل حیا و حجب رعایت بشه خیلی بهتره

    بهرحال جنس مخالف بهم دیگه کشش دارن چه ده سالشون باشه چه صد سالشون باشه

    این خانم هم اشتباه کردن که حدود رو رعایت نکردن و باعث شدن شما تا این حد بهشون وابسته بشید

    حتی دخترا هم عاشق معلمای خانمشون میشن شما که دیگه آقایی

    پس بهتره شما همیشه کنترلگر باشید توی روابطتون

    اگه کسی خیلی میخنده، شما جدی باش که حد خودشو بدونه

    اگه کسی میخاد جلوی شما راحت باشه شما از اون محیط دور شو

    کلا سعی کن همیشه خودت باشی که تصمیم بگیری دیگران چه رفتاری داشته باشن

    وگرنه مجبوری تابع تصمیمات اونها باشی و بعدشم اینجوری خودت رو سرزنش کنی

    دیگه تصمیمش با خودته

  35. بالا | پست 130

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    یلدا خانم و سورنا خانم به این جمله اعتقاد دارین که میگن هیچ عشقی مثل عشق اولی نمیشه؟


    سلام
    امیدوارم حالتون خوب باشه و اوضاع رو به راه باشه

    عزیز آقای سورنا ، ایشون آقا هستن


    راستش نمی دونم چی بگم دقیقا
    ولی خب من بعد از اینکه خیلی خیلی وقت ها به اون ماجرای علاقه ام اینا فکر می کردم
    دیدم اونقدر ترسناک و عجیب غریب و سخت نیست من خیلی سخت گرفته بودم گاهی شاید!کلا اون موقع ها زندگی رو خیلی سخت میگرفتم به خودم
    مثلا خیلی وقتا مثل شما بودم میگفتم هیچ پسری تو دنیا مثل این نیست، اصلا اگه نقاط ضعفی هم داشت تو چشم من نمیومد!
    با اینکه بعدها عکسشو میدیدم و بهش فکر میکردم دیدم اونم کامل نیست و اونجور هم که من فکر میکردم نیست!

    ولی بعد ها که سال به سال میگذشت و من عاقل تر میشدم!
    دیدم پسرای خوب هم زیادن، و شاید من بتونم به کسی دیگه همون احساسات رو پیدا کنم
    خلاصه مطالعه کردم و فکر کردم
    هیشکی رو هم نبود که حداقل یه چیزی بگه منو راهنمایی کنه
    دیگه من فقط خودمو داشتم و خدا که گاهی باهاش حرف میزدم، گاهی از کارام و احساساتم ازش خجالت میکشیدم!
    یه جوری تو بن بست!

    تا اینکه وقتی دانشجو بودم بیشتر زوم شدم رو کار و زندگیم
    دیگه با عقلم خودمو قانع میکردم که چرا من دختر باید این همه مدت به کسی که نه ابراز علاقه بهم کرده و نه تعهدی به من داره علاقه داشته باشم!
    اون موقع خیلی عاقلانه رفتار کردم و گاهی تا مدت ها بود اصلا بهش فکر نمی کردم
    مگه اینکه گاهی هم رو میدیم تو مهمونی اینا
    که خب مکالمه هامونم در حد احوالپرسی بود، جای دیگه هم هیچوقت حرف نمیزدیم حتی شماره ی هم رو نداشتیم

    دیگه اینا باعث شد من احساساتم رو کنترل کنم و قضیه تقریبا برام تموم شده بود
    گفتم اگه منو دوس داشته باشه خودش باید بگه نه من ! اگه هم دوس نداشت خب میره با یکی ازدواج میکنه و این حق اونه که انتخاب کنه!
    شاید واقعا منو مثل خواهرش میدید و این بدترین چیز برای من بود!
    خلاصه خیلی با خودم کنار اومدم و گاهی هم میگفتم خدایا مهر این آدم رو از دل من ببر بیرون چون اذیت میشم
    دیگه خیلی کمتر بهش فکر می کردم

    وقتی هم که خبر نامزدیش رو شنیدم
    راستش تا چند روز رفتم توی لاک خودم، گاهی بغض میکردم که چرا من بهش نرسیدم!
    ولی باز هم خودمو قانع میکردم که کار من اشتباهه
    دیگه روزعقدش هم موقع تبریک و خداحافظی دیدم خیلی خوشحال بود و من از ابن بابت خوشحال میشدم
    حتی توی مراسم عقدش کلی هم رقصیدم و واقعا براش خوشحال بودم، نخواستم به روی خودم بیارم
    و چون قبلش تو جشن داداشش من میرقصیدم، دیگه گفتم اگه برای اینم نرقصم شاید کسی حرفی بزنه!

    دیدی وقتی عاشق کسی هستی دوس داری فقط خوشحال باشه به هر قیمتی حتی اگه بهش نرسی؟!
    منم اینجوری بودم دیگه
    بعد برای اولین بار دستشو آورد جلو و با هم دست دادیم، با اینکه هر دومون هم مذهبی بودیم!
    منم دیگه خواستم بعد اون روز همه چی برام تموم شده برای همیشه
    تو جشماش نگاه کردم،گفتم داداش ان شاالله خوشبخت بشی، خدایی از ته دل گفتم، چون اون دیگه مال کسی دیگه شده بود...
    اونم صمیمانه دستمو فشار داد و تشکر کرد


    خلاصه بعدها که چند مورد دیگه پیش میومد یعنی من پیشنهاد ازدواج های دیگه داشتم
    هرچند نمیخواستم فعلا ازدواج کنم ولی خب گاهی هم از بعضی هاشون خوشم میومد
    ولی مثلا هر کدومو هم خوشم میومد و بهش حس خاصی پیدا میکردم، یاد اون موقع ها و گذشته ها افتادم!
    بعد دیگه یه جورایی به خودم قول دادم فراموشش کنم و برای خودم حلش کنم
    به خصوص اگه ازدواج کنم نمیخواستم این قضیه تو ذهنم بمونه و یه جورایی برام حس خیانت رو تداعی میکرد!
    و با خودم گفتم تا وقتی کاملا این موضوع برام حل نشه با کسی ازدواج نمیکنم!

    ولی خب هنوزم که هنوزه گاهی پسری رو با اسم اون میبینم گاهی ناخواگاه یادش میفتم
    یا اینکه آهنگ عشق و اینا به خصوص آهنگ " عشق اول" مهدی احمدوند رو میشنوم یاد اون میفتم یاد بچگیام یاد روزاییی که دوسش داشتم....
    حتی وقتی تاپیک شما رو خوندم یادش افتادم و همه چیز برام تداعی شد
    اما خب دیگه دیدم فرق کرده
    و گاهی هم میترسیدم نتونم فراموشش کنم آخه خیلی ها میگن عشق اولی رو نمیشه فراموش کرد
    به نظرم آدما هیچ چیزی رو نمیتونن فراموش نکنن!
    فقط باید بندازنش توی آرشیوهای قدیمی گذشته ی ذهنشون! و دیگه ورق نزن اونو!

    اما به نظرم وقتی آدم بعد این عشق اول ها که بهش نرسیده باشه
    بعدش که از کسی به صورت جدی خوشش بیاد و ازدواج کنه دیگه براش مهم نیست اصلا.
    امیدوارم اینطور باشه...

  36. بالا | پست 131

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    سلام امیرحسین جان
    اولا آقا سورنا ن سورنا خانوم.
    دوما راستشو بخوای من خیلی ب عشق مجازی اعتقاد ندارم...اگه عاشق یکی شدی و ب هر دلیلی بهش نرسیدی و بعد از گذشت زمان دوباره تونستی از یکی دیگه خوشت بیاد بدون ک عاشق نبودی.
    اساسا عشق یکیه.اگه عشق دومی بوجود اومد بدون ک ن عشق اول عشق بوده ن این عشق دومی.
    سلام
    منظورتون از عشق مجازی علاقه ی یه طرفه است!؟

  37. بالا | پست 132

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    بحث شیرین عاشقی

    دیدم همه از خاطرات عشق اولشون گفتم


    قوی باش و از حالا قلبت رو تربیت کن که هرکسی رو نباید به درونش راه بده

    موفق باشی
    سلام مریم جان
    لذت بردم از حرفا و خاطره های عاشقیت
    خیلی باحال بودی

    راستی اسم اون خواننده رو بهم بگو خعیلی کنجکاو شدم.

  38. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 133

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    منظورتون از عشق مجازی علاقه ی یه طرفه است!؟
    سلام یلدا جان
    خوبی؟یکی دو روز نبودی؟
    راستش اگه بخوام موضوع رو باز کنم حوصله همه رو سر می بره.
    فقط در همین حد بگم عشق مجازی همین عشقایی هست ک هر روز بیشتر و بیشتر میشه.امروز عاشق من میشن فردا عاشق شما.از نظر من این عشق نیست.

  40. بالا | پست 134

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    حالا من نمیدونم چه غلطی بکنم که عشق اولم شده یه دختر ۳۲ ساله

    آقا امیر حسین گفتم که گاهی وقت ها احساس ادم دست خودش نیست
    و تاثیر میگیره از سن، شرایط و چیزای دیگه
    ولی این ما هستیم که چطور این احساسات رو کنترل و مدیریت کنیم که آسیب نبینیم
    یا حداقل کمتر آسیب ببینیم


    اجازه بدید زمان یه سری چیزارو حل کنه
    خودتونم تلاش کنید و سرتون گرم چیزای دیگه کنید که کمتر مجال فکرکردن به این چیزا داشته باشید
    درست میشه
    من که گفتم شما یک سال این حس رو داشتید و حداقل تونستید ابراز کنید و تازه شما پسرید( منظور احساستون کمتره از یه دختره)

    اما من یه دختر خیلی احساسی اونم توی سن راهنمایی و حوال و هوای بلوغ و مرز بین بچگی و بزرگسالی!
    اونم نه یک سال
    فکر کنم یک سال طول کشید موضوع رو برای خودم هضمش کنم! از بس سردرگم بودم و میترسیدم! ترسیدم لابد بلایی سرم اومده چون به پسری فکر میکنم!
    بعدش هم چند سال طول کشید این موضوع
    و به هیشکی هم نمیشد بگم
    دیگه فکرشو کنید

    عشق اساسا چیز بدی نیست و به آدم سرزندگی و اشتیاق و امید میده
    یادت میده کسی رو دوست داشته باشی
    ولی خب باید درست مدیریت بشه

    خلاصه من که تونستم
    شما هم میتونید مطمئن باشید
    نفر بعدی که بیاد تو زندگیتون و به کسی علاقه مند بشید
    دیگه کلا اون دختر حای این علاقه هارو میگیره براتون
    خیلی ها رو هم دیدم به عشق اولشو ننرسیدن و بعد خیلی هم خوشبخت بودن در کنار یکی دیگه
    پس سخت نگیرید.

  41. بالا | پست 135

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام مریم جان
    لذت بردم از حرفا و خاطره های عاشقیت
    خیلی باحال بودی

    راستی اسم اون خواننده رو بهم بگو خعیلی کنجکاو شدم.
    باشه حتما میگمت

    راستی یلدا من اکانت تلگرامم دیگه باز نمیشه

    اگه کارم داشتی رو خطم پیام بده...اگه بیای واتساپ که چه بهتر

  42. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 136

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    سلام یلدا جان
    خوبی؟یکی دو روز نبودی؟
    راستش اگه بخوام موضوع رو باز کنم حوصله همه رو سر می بره.
    فقط در همین حد بگم عشق مجازی همین عشقایی هست ک هر روز بیشتر و بیشتر میشه.امروز عاشق من میشن فردا عاشق شما.از نظر من این عشق نیست.


    سلام آقا سورنا
    ممنونم شما خوبین؟
    بله این یکی دو روز فرصت نشد بیام
    و خب راستش یه موضوعی اذیتم میکرد توی انجمن...

    متوجهم
    واقعا عشق توی کلمه گفتنش شاید راحته
    ولی خیلی کلمه ی سنگینیه و برای هر علاقه ای به نظرم نمیشه این لفظ رو به کار برد.
    هر علاقه ای عشق نیست
    یاد اون شعر پروانه ها افتادم که داستان عاشقی رو تداعی میکنه.

  44. بالا | پست 137

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    باشه حتما میگمت

    راستی یلدا من اکانت تلگرامم دیگه باز نمیشه

    اگه کارم داشتی رو خطم پیام بده...اگه بیای واتساپ که چه بهتر

    آفرین

    عه عزیزم اتفاقا میخواستم ازت بپرسم چرا نمیای تلگرام!
    ببین اگه به خاطر فیلتر شکن هست یه خوبش رو برات میفرستم کار میکنه در حد لالیگا
    ولی خب خیلی کم قطع میشه به نسبت بقیه

    باشه عزیزم ممنون

    ای بابا من واتس ندارم اخه.

    بیا تلگرام

  45. بالا | پست 138

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام آقا سورنا
    ممنونم شما خوبین؟
    بله این یکی دو روز فرصت نشد بیام
    و خب راستش یه موضوعی اذیتم میکرد توی انجمن...

    متوجهم
    واقعا عشق توی کلمه گفتنش شاید راحته
    ولی خیلی کلمه ی سنگینیه و برای هر علاقه ای به نظرم نمیشه این لفظ رو به کار برد.
    هر علاقه ای عشق نیست
    یاد اون شعر پروانه ها افتادم که داستان عاشقی رو تداعی میکنه.
    چ موضوعی؟
    کمکی از دست ما بر میاد؟

  46. کاربران زیر از Sorena. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 139

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    سلام امروز رفتم پیشش گفت این رفتار من به این دلیله که من روانشناس هستم و باید با شما صمیمی میشدم که کارم نتیجه بده گفت میخواستی بداخلاق بودم یا از اول تا اخ هیچی نمیگفتم؟منم هیچی نتونستم بگم و گفت هیچکس تابه حال نه اینطوری منو دوست داشته نه وابستم شده گفت باید تفکیک قایل بشی که توی محیط کارت پس فردا به مشکل نخوری من موندم که چی بگم بهش که بفهمه رفتارش غلطه فقط گفت که سعی میکنه دیگه اسممو صدا نزنه

  48. بالا | پست 140

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    چرا کسی جواب منو نداد؟

  49. بالا | پست 141

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    چ موضوعی؟
    کمکی از دست ما بر میاد؟

    سلام
    ببخشید من مدتی بود انحمن نیومدم و دوسه بار چند وقت پیش اومدم فرصت نکردم جواب پست رو بدم
    ممنون از توجه تون
    حل شد.

  50. بالا | پست 142

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    سلام امروز رفتم پیشش گفت این رفتار من به این دلیله که من روانشناس هستم و باید با شما صمیمی میشدم که کارم نتیجه بده گفت میخواستی بداخلاق بودم یا از اول تا اخ هیچی نمیگفتم؟منم هیچی نتونستم بگم و گفت هیچکس تابه حال نه اینطوری منو دوست داشته نه وابستم شده گفت باید تفکیک قایل بشی که توی محیط کارت پس فردا به مشکل نخوری من موندم که چی بگم بهش که بفهمه رفتارش غلطه فقط گفت که سعی میکنه دیگه اسممو صدا نزنه

    سلام
    خوبین؟
    من مشاور نیستم و روانشناسی نخوندم
    اما به نظرم این کار درست نیست، فکر می کنم هم بهتر بود پیش یه مشاور آقا میرفتید که این مشکلات هم بوجود نمیومد
    چون با توجه به سن و شرایطتون احتمال آسیب هست

    دختر خاله ی من کنکوریه پارسال با یه مشاور آقا که جوان هم بودن برنامه هاش رو پیش میبرد
    هر روز هم در ارتباط بودن برای درس هاش و تلگرام شب یا روز پیام میدادن
    اما خب برای درس بود و مسئله ای هم پیش نیومد، البته ایشون قبلا تجربه ی علاقه به جنس مقابل داشتن و این براشون عادی بود

    به نظرم توی هر محیط باید یه چهارچوب باشه که طرفین آسیب نبینن
    اینکه من مشاورت هستم و باید باهات صمیمی باشم که بتونم کمکت کنم نشد حرف
    بعد هم با توجه به چیزایی که یادم میگفتید
    چرا یه مشاور باید پیش مراجعه گرش که یه پسر جوون و اوج احساس و نیاز هست رژ لب بزنه و آرایش کنه؟
    بعد هم ادعاش بشه که چون من منظوری نداشتم شما هم نباید به من علاقه ای پیدا میکردید
    اولا اینکه ایشون جای شما نبودن و شما هم شاید نمیدونستید رفتار ایشون با همه اینجوریه
    دوما آدم احساس داره یه لحظه ممکنه احساسش به عقلش غلبه کنه
    خب اگه عاقلانه تر رفتار میکردن باید شرایط شما رو هم در نظر میگرفتن که شاید تا به حال با دختری اونقدر صمیمی نبودید
    بعضی پسرها چون تو محیط خونواده دختر نبوده این ها براشون عادی نیست
    باید تمام شرایط رو در نظر داشت

    به هرحال حالا که ایشون حاضر نیستن قبول کنن که اشتباه کردن
    شما هم به نظرم بهتره سعی نکنید این رو به ایشون بفهمونید
    بعضی ها اصلا متوجه نیستن کارشون اشتباهه و وقتی بهشون تذکر میدی جبهه میگیرن و میگن ما منظور نداشتیم
    یاد قضیه ی شاگردم که قبلا براتون گفتم افتادم
    ایشون هم بعد چند روز آشنایی ما تو محیط آموزشگاه و ارتباط رسمی برای من هدیه آورده بود بعد که قبول نکردم گفت رفتارت مثل دختر بچه هاست! وگرنه زشته آدم هدیه ی کسی رو قبول نکنه
    در حالیکه من برای خودم درست نمیدونم از یه غریبه اونم بدون دلیل هدیه قبول کنم
    یا وقتی با اصرار دستم رو گرفت که هدیه رو قبول کنم من خیلی عصبانی شده بودم گفت من از کجا بدونم تو حساسی یا از این چیزا بدت میاد!!!!!
    یا مثلا من مریض شده بودم میگفت میخوام دارو بیارم دم خونه بهت بدم!
    خب حداقل با توجه به ظاهر من میتونست متوجه بشه این روابط با یه نامحرم برای من مهمه و از نظرم درست نیست
    ضمن اینکه نه فقط من به نظرم این ها عاقلانه نیست و میتونه به یه دختر آسیب بزنه یا وابسته بشه آدم با اینکه میدونه اشتباهه
    من هم که دیدم به جای اقرار به اشتباهش داره سعی میکنه بیشتر توجیه کنه ارتباطم رو قطع کردم
    گاهی وقت ها با اینکه میدونی حق با تو هست باید کوتاه بیای و بکشی کنار که بیشتر آسیب نبینی و آرامشت هم حفظ بشه.

  51. بالا | پست 143

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    ببخشید من مدتی بود انحمن نیومدم و دوسه بار چند وقت پیش اومدم فرصت نکردم جواب پست رو بدم
    ممنون از توجه تون
    حل شد.
    سلام
    خدا رو شکر

  52. کاربران زیر از Sorena. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 144

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    خوبین؟
    من مشاور نیستم و روانشناسی نخوندم
    اما به نظرم این کار درست نیست، فکر می کنم هم بهتر بود پیش یه مشاور آقا میرفتید که این مشکلات هم بوجود نمیومد
    چون با توجه به سن و شرایطتون احتمال آسیب هست

    دختر خاله ی من کنکوریه پارسال با یه مشاور آقا که جوان هم بودن برنامه هاش رو پیش میبرد
    هر روز هم در ارتباط بودن برای درس هاش و تلگرام شب یا روز پیام میدادن
    اما خب برای درس بود و مسئله ای هم پیش نیومد، البته ایشون قبلا تجربه ی علاقه به جنس مقابل داشتن و این براشون عادی بود

    به نظرم توی هر محیط باید یه چهارچوب باشه که طرفین آسیب نبینن
    اینکه من مشاورت هستم و باید باهات صمیمی باشم که بتونم کمکت کنم نشد حرف
    بعد هم با توجه به چیزایی که یادم میگفتید
    چرا یه مشاور باید پیش مراجعه گرش که یه پسر جوون و اوج احساس و نیاز هست رژ لب بزنه و آرایش کنه؟
    بعد هم ادعاش بشه که چون من منظوری نداشتم شما هم نباید به من علاقه ای پیدا میکردید
    اولا اینکه ایشون جای شما نبودن و شما هم شاید نمیدونستید رفتار ایشون با همه اینجوریه
    دوما آدم احساس داره یه لحظه ممکنه احساسش به عقلش غلبه کنه
    خب اگه عاقلانه تر رفتار میکردن باید شرایط شما رو هم در نظر میگرفتن که شاید تا به حال با دختری اونقدر صمیمی نبودید
    بعضی پسرها چون تو محیط خونواده دختر نبوده این ها براشون عادی نیست
    باید تمام شرایط رو در نظر داشت

    به هرحال حالا که ایشون حاضر نیستن قبول کنن که اشتباه کردن
    شما هم به نظرم بهتره سعی نکنید این رو به ایشون بفهمونید
    بعضی ها اصلا متوجه نیستن کارشون اشتباهه و وقتی بهشون تذکر میدی جبهه میگیرن و میگن ما منظور نداشتیم
    یاد قضیه ی شاگردم که قبلا براتون گفتم افتادم
    ایشون هم بعد چند روز آشنایی ما تو محیط آموزشگاه و ارتباط رسمی برای من هدیه آورده بود بعد که قبول نکردم گفت رفتارت مثل دختر بچه هاست! وگرنه زشته آدم هدیه ی کسی رو قبول نکنه
    در حالیکه من برای خودم درست نمیدونم از یه غریبه اونم بدون دلیل هدیه قبول کنم
    یا وقتی با اصرار دستم رو گرفت که هدیه رو قبول کنم من خیلی عصبانی شده بودم گفت من از کجا بدونم تو حساسی یا از این چیزا بدت میاد!!!!!
    یا مثلا من مریض شده بودم میگفت میخوام دارو بیارم دم خونه بهت بدم!
    خب حداقل با توجه به ظاهر من میتونست متوجه بشه این روابط با یه نامحرم برای من مهمه و از نظرم درست نیست
    ضمن اینکه نه فقط من به نظرم این ها عاقلانه نیست و میتونه به یه دختر آسیب بزنه یا وابسته بشه آدم با اینکه میدونه اشتباهه
    من هم که دیدم به جای اقرار به اشتباهش داره سعی میکنه بیشتر توجیه کنه ارتباطم رو قطع کردم
    گاهی وقت ها با اینکه میدونی حق با تو هست باید کوتاه بیای و بکشی کنار که بیشتر آسیب نبینی و آرامشت هم حفظ بشه.
    سلام یلدا خانم من میخوام با یه دختر دیگه ارتباط برقرار کنم تا حالم بهتر بشه و شهلا هم گفت که تو اینقدر به من وابسته شدی و داری گریه میکنی من عذاب وجدان میگیرم و گفت هر جای دنیا برم فراموشت نمیکنم و هر وقت دلت تنگ شد از طریق تلگرام بهم پیام بده گفت من هم دلم برات تنگ میشه و وابستت شدم فکر نکن فقط تو اینطوری شدی و منو عزیزم خطاب کرد هم تو روی خودم و هم تو تلگرام مامانم گفت چرا مشاورت اینقدر صمیمی شده چه خبره نکنه عاشقش شدی منم گفتم نخیر اون 14 سال بزرگتره ولی خداییش تا به حال من ازش بد اخلاقی ندیدم ولی اینکه اشتباهشو قبول نمیکنه خیلی بده ولی یه دختر جنوبی فوق العادس و گفت که امریکا رفتنم اجباریه ولی دوست داشتم توی ایران میموندم ولی خوب اونجا شرایط کار بهتره و ادم هایی مثل تو که قدر کار منو بدونن تو ایران کمه و من سعی کردم که میزان صمیمیتم را در ارتباط با مرد های همسن خودم که مراجع هستن کمتر کنم تا یه وقت اونا مثل تو نشن ولی بهم گفت که تو هم خیلی باجنبه و اروم بودی و مثل من عقایدت باز هستن و برای همین من خیلی باهات احساس راحتی کردم و هنوز پسری همسن یا بزرگتر از خودمو با ویزگی های اخلاقی که تو داری و من دوستشون دارم پیدا نکردم و گفت تو تنها کسی هستی که برای دیدنش لحظه شماری میکنم و وقتی پیشم میاد اروم میشم و همیشه پیش بقیه ازش تعریف کردم وقتی حرف هاش تموم شد اشک تو چشمام حلقه زد و گریه کردم و گفتم که من هم در مورد شما همینطوری هستم راستی یه منشی هم دارن که اون منشی هم برخلاف بقیه منشی ها خیلی با من راحته و بهم میگه امیرحسین جان عزیزم خانم رمضانی منتظرت هستن و اسم این خانم مشاور شهلا رمضانی می باشد و اون منشی هم خوشگله ولی قد بلند نیست و فامیلش با من یکیه و اسمش اتوسا کریمی می باشد و شهلا اتوسا صداش میزنه
    ویرایش توسط amirhussain : 06-23-2018 در ساعت 01:37 PM

  54. بالا | پست 145

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    سلام آقا امیرحسین
    قبل از هر چیزی به نظرم بهتر بود اسم کامل افراد رو نمیگفتید اینجا
    چون ممکنه کسی بشناسه

    ببینین چون از من نظر خواستین دارم بهتون میگم نظرم رو
    اما در هر حال زندگی شماست و هر طور که صلاح میدونید میتونید انتخاب کنید

    اول اینکه باز هم متاسفم
    اگه این خانوم رمضانی عاقلانه تر رفتار میکردن باید احساسات خودشون رو کنترل میکردن
    نه اینکه اینجوری بخوان برخورد کنن
    به نظرم بهتره بعد از کنکور این رابطه رو برای همیشه تموم کنید
    چه ایشون ایران بمونن یا امریکا یا مریخ یا هر جا
    صلاح نیست کش بدید این ارتباط رو
    نظر خودتون راجب این موضوع چیه که ایشون گفتن شما هر موقع خواستید میتونید بهشون پیام بدید
    صحبت خانوم این مفهوم رو میرسونه ک این ارتباط عاطفی که بین شما ایجاد شده همینجوری ادامه پیدا کنه

    و اما در مورد منشی ایشون
    چون شما الان تو شرایطی هستین که به خانوم مشاور علاقه مند شدید
    و از طرفی ایشون دارن از ایران و پیش شما میرن
    شما دارید عملا یک جایگزین رو انتخاب میکنید که به قول خودتون شرایطتتون بدتر نشه

    من از عقیده ی شما راجب ارتباط و حدودش با جنس مقابل اطلاع ندارم
    ولی این روابط عواطفی و ادامه اش با کسی دیگه رو درست نمی دونم.

    نکته ی دیگه اینکه اگه منشی ایشون با شما صمیمانه حرف میزنن ، شما دیگه بنا بر تجربه ی خانوم مشاور بهتره احساساتتون رو کنترل کنین
    و بذارین به حساب خوش اخلاقی منشی ها برای جذب افراد!
    کم نیستن منشی هایی که با لفظ جانم و عزیزم و ... با افراد صحبت میکنن
    اما این طرز برخورد برمیگرده به خود شخص

    آدم وقتی یه مسیر ناشناس رو اولین بار میره و بعد متوجه میشه درست نبوده اون میشه اشتباه، چون آگاهی کافی نداشته
    اما وقتی بار دوم دوباره اون مسیر رو رفت و اشتباهش رو تکرار کرد دیگه اسمش اشتباه نیست، اسمش انتخابه
    و این رو خودتون باید تحلیل کنید، که چه نظری در این باره دارید
    اگه از رابطه ی اولتون با خانوم مشاور پشیمون شدید و فکر میکنید اشتباه بود
    پس شک نکنید ارتباط با منشی ایشون هم یه مسکن موقت شاید باشه
    ولی به نظرم راه حل نیست

    و اما یه سوال
    خانوم منشی چند ساله هستن؟
    و شما میخواید بهشون پیشنهاد دوستی بدید؟
    هدفتون از این ارتباط چی هستش؟
    به دنبال چی هستید توی این روابط؟

  55. بالا | پست 146

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    سلام من با خانم منشی کاری ندارم من میخوام با یه دختر همسن خودم ارتباط برقرار کنم و هدفم فراموش کردن شهلا ست به شهلا گفتم همون روزی که میخواد از ایران بره بهم پیام بده و به محض اینکه پیام بده بلاکش میکنم تا حالش گرفته بشه

  56. بالا | پست 147

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    سلام من با خانم منشی کاری ندارم من میخوام با یه دختر همسن خودم ارتباط برقرار کنم و هدفم فراموش کردن شهلا ست به شهلا گفتم همون روزی که میخواد از ایران بره بهم پیام بده و به محض اینکه پیام بده بلاکش میکنم تا حالش گرفته بشه


    سلام
    من فکر کردم منظورتون اینه که با منشی ایشون میخواید دوست بشید
    به نظرم به جای این کاری که می خواید انجام بدید
    بعد از کنکورتون باهاشون جدی حرف بزنید و بگید کارشون درست نبوده
    و رابطه رو برای همیشه تموم کنید

    در مورد دوستی با دختری همسن خودتون
    خب چرا میخواید دوست بشید؟
    که چه اتفاقی بیفته؟
    گفتید که برای فراموش کردن شهلا میخواید دوست بشید
    خب باز هم درگیر یه رابطه ی عاطفی جدید با یه فرد جدید میشید
    اگه اون ارتباط به هر دلیلی به پایان برسه، اونوقت چیکار میکنید؟
    به نظرتون راه حل منطقی ای هست؟
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-23-2018 در ساعت 05:23 PM

  57. بالا | پست 148

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38360
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق اول

    شهلا را فراموش گنم پس چیکار کنم؟
    ویرایش توسط amirhussain : 06-23-2018 در ساعت 05:25 PM

  58. بالا | پست 149

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirhussain نمایش پست ها
    شهلا را فراموش گنم

    ببینین به نظرم تصمیم عاقلانه ای نیست
    شما به اشتباه وارد یه رابطه شدید حالا ناخواسته بوده یا هر چیز دیگه
    الان میخواید به خاطر فراموش کردنش برید با کسی دیگه ارتباط برقرار کنید
    خب دو روز دیگه اون نفر دوم به هر دلیلی رابطه رو ترک کنه شما حالتون بدتر نمیشه؟
    به نظرم اینجوری تو یه حلقه ی اشتباه میفتید و تا وقتی که ادامه بدید بهتون آسیب میزنه
    احساس و عاطفه ی آدم چیز کمی نیست که همینجوری بخواید برای کسی خرجش کنید
    در عوض میتونید از وقت فراغت بعد از کنکور بهترین استفاده ها رو داشته باشید
    اینجوری هم اون رابطه براتون روز به روزکمرنگ میشه
    و هم از چاله در نمیاید که توی چاه بیفتید
    بعد که دانشگاه برید و به فکر درس و کار باشید میتونید به دختری برای ازدواج فکر کنید
    و بعد که شرایط محیا شد احساساتتون رو در میون بذارید.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-23-2018 در ساعت 05:37 PM

  59. بالا | پست 150

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق اول

    درود
    به قول آمریکایی ها هیچ عشقی ، عشق اول نیست!
    به قول اروپایی ها اگر دونفر را دوست داشتید دومی را انتخاب کنید چون اگر اولی را دوست داشتید سراغ دومی نمیرفتید!
    به هرصورت به نظرمان هر دوتایش درست است!

  60. کاربران زیر از Aamir2121 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 3 از 3 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد