پسری 17ساله هستم که چند سالی میشه عاشق دخترخاله ام شده ام اما نمیدونم این موضوع رو چطور بهش بگم.کمکم کنید
پسری 17ساله هستم که چند سالی میشه عاشق دخترخاله ام شده ام اما نمیدونم این موضوع رو چطور بهش بگم.کمکم کنید
خب جانم اول بگو چند سالته ؟
و اینکه ایا بین شما علاقه ای هم وجود داره ؟ یعنی اینکه دخترخاله شما هم گاهی نسبت به شما ابراز علاقه میکنه ؟
در این صورت بهترین راه حل برای شما اینه که این موضوع رو با مادرت در میون بذاری ...
تا دوتا خواهر بتونن این موضوع رو یه جوری حلش کنن ...
در ضمن باید توانایی و قدرت و ظرفیت شنیدن " نه" رو هم داشته باشید ... وگرنه بعد از اینکه " نه " رو بشنوی باید منتظر عواقب اضطراب و ناراحتی
ناشی از این جواب " نه " شنیدن باشی ...
پس فعلا" تا همین جا شما جواب سوالات مارو بدید تا بعد ...
خـــــدانـگهــــــدار
17سالمه و دخترخاله ام16سالشه.من این موضوع رو به مادرم گفتم اما مادرم میگه هنوز ازدواج برای شما زوده ولی برای دخترخاله ام 5تا خواستگار اومده میترسم کسی دیگه باهاش ازدواج کنه اون وقت من خودکشی میکنم.چکار کنم.
سلام . به نظرم خیلی واسه هر دوی شما زوده که بخواین در این مورد صحبت کنین .فکر نمیکنم خانواده خاله ات دخترشون رو توی سن 16 بخوان شوهر بدن . نگران نباشید . ولی واسه اینکه خیالتون راحت بشه میتونین توسط خانواده فعلا نامزد بمونین تا بزرگتر بشین
راستش ازدواج الان شما هم چیزی شبیه به خودکشیه ... پس برای شما فرقی نمیکنه ...
چون سن دختر پایینه و هنوز به سنی که بخواد در مورد زندگیش تصمیم بگیره نرسیده ...
از طرفی مادرت و خاله ات احتمالا" با این ازدواج مخالفن چون دوست ندارن روابط خوهرایشون بخاطر ازدواج بچه هاشون تیره بشه ...
این یک طرفه سکه است ... پس باید صبور باشی
در مورد طرف دیگه سکه باید بگم که اگه سن دخترخاله اتون برای ازدواج با شما کمه پس برای ازدواج با بقیه خواستگارا هم کمه ...
پس خیالتون راحت شما اول مشکل سربازی و کارتونو درست کنید چون برای رسیدن به سن ازدواج چندسالی وقت دارید ...
اون موقع لااقل دستتون برای خواستگاری پر باشه ... و حرفی برای گفتن داشته باشید
خـــــدانـگهــــــدار
خب دیگه الان شما نه کار درست و حسابی دارید و نه حتی سربازی رفتید و راستشو بخوای هنوز وقت دارید که ببینید به هم علاقه مند هستید یا نه
پس فعلا" هیچ عجله ای نکن و فقط به فکر پیشرفت و درس و دانشگاهت باش ...
در این صورت میتونی برای آینده اگه دخترخاله ات موافق بود باهاش ازدواج کنی ...
در ضمن رضاجان باید از همین الان هم برای شنیدن کلمه " نه " آماده باشی چون ممکنه هزار و یک اتفاق بیفته ...
ممکنه اصلا" ازمایش خون شما بخاطر ازدواج فامیلی به هم نخوره ... پس بهتره فعلا" فکرتو رو چیزای دیگه متمرکز کنی
والا الان از این لحظات عمرتون استفاده کنید و لذتشو ببرید ...
فردای روزگار دیگه وقتی برای اینکار نخواهید داشت ...
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
ممنونم مهسا جون.
سلام به نظر من نگی بهتره چون خودم تجربشو داشتم
خب من با بعضی نظرا موافق و با بعضیاش مخالفم
دقیقا باید از این مسئله آگاهی پیدا کنی چون اگه او به شما علاقه ای نداشته باشه که نمیشه!
این مسئله مهمیه و باید اطمینان حاصل کنی دخترخالت به اونا فکر میکنه یا نه یا خونوادش به ازدواجش تو این سن رضایت میدن یانه. اینو از مادرت بخواه که ته و توی قضیه خواستگارا رو در بیاره
درمورد پایین بودن سن دختر موافقم ولی هستند دخترهایی که تو این سن به درک و شعور کافی رسیدن... و هستند خانواده هایی که دختراشونو تو این سن شوهرمیدن...
درمورد سربازی و کار و... باید بگم درست میفرمایید ولی چه اشکالی داره به عشق پاک این پسر الان پاسخ داده بشه تا جلوی خیلی از انحرافات بعدی گرفته بشه
همونطور که دوستمون گفتن نامزد باشن تا وقتی کار و بقیه قضایا اوکی شد...
بنده خدا چه گناهی کرده میخواد ازدواج کنه الان به یه همسر احتیاج داره اتفاقا من خیلی موافق ازدواجش هستم البته میدونم یه سری مشکلات هست ولی همین که به دنبال انحرافات اخلاقی نرفته خیلی باارزشه. به نظر من به نیاز این پسر باید پاسخ داده بسه
آخه میدونید داداش بزرگه من هم تو همین سن عاشق یکی از دخترای اقوام شده بود . البته دختره هم علاقه مند بود ولی سنشون کم بود و مادرم یه بار به داداشم گفت سنت کمه و دیگه اون هیچی نگفت ....
الهی بمیرم واقعا دوسش داشت و دیگه بعد از اون حرفی نزد تا چند سال که دیگه التماسش میکردیم زن بگیره ... فکر میکنید عاقبتش چی شد؟ رفته رفته رفیق بازیش شروع شد و رفت سمت مواد... الان هم معتاده... به خدا جیگرم براش میسوزه وقتی به بدبختیاش فکر میکنم
الان همش مامانم خودشو سرزنش میکنه که چرا همون موقع دختره رو براش نگرفت اون دختر هم زود ازدواج کرد... و این است پایان غم انگیز قصه ما
چرا بهش نگم؟
دخترخاله ام من رو دوست داره اما خجالت میکشه بگه.هر وقت این موضوع رو به مادرم میگم،مادرم به من محل نمیذاره و میگه سنت پایینه.من از این میترسم کسی دیگه با اون ازدواج کنه.
خاله و شوهر خاله ت از تو خوششون میاد؟ یعنی فکر میکنی به عنوان داماد قبولت دارن؟
باید کاری کنی که تو دل خاله و شوهرخاله ت جا باز کنی که بعدا مخالفت نکنن
خاله ام موافقه اما شوهر خاله ام از من خوشش نمیاد و مشکل دیگه اینه که پدرم با شوهرخاله ام دشمن هستن.
خب دیگه رضا جون و الان دو سد بزرگ برای رسیدن به همدیگه دارید ...
مخصوصا" که الان واقعا" سنتون برای ازدواج خیلی کمه ...
برای ازدواج شما باید در شرایط لازم باشی ... حتی اگه به مشاوره هم مراجعه کنی ،همینو بهت میگه ...
برای ازدواج اینکه دو نفر فقط همو دوست داشته باشن ، لازمه ولی کافی نیست ....
اولین چیزی که در این مورد باید بهش اهمیت بدی " استقلال مالیه" که خیلی از عاشقای امروزی اصلا" ندارن
دومین موضوع اینه که اگه واقعا" پدر دختر موافق ازدواج نباشه ، باید قید این ازدواج رو بزنی ...
شما هنوز امکانات لازم برای ازدواج رو نداری و از الان داری واسه اینکه نکنه ازدواج کنه پیشگویی میکنی ؟
خـــــدانـگهــــــدار
خب جانم تو این سن که کسی به حرف شما گوش نمیده ... وقتی بزرگترای شما با کلی دوندگی و سابقه الان تو زندگیشون
دارن درجا میزنن و کلی مشکل تو زندگیشون هست ...
پس مسلما" راضی نمیشن که بچه هاشونو در این شرایط قرار بدن ...
شمام بهتره که به جای اینکه بفکر این چیزا باشی ، با خوده دختر قرار بذاری ولی مجبورش نکنی ...
چون کسی نمیدونه فردا چی پیش میاد ... سال دیگه باید بری دانشگاه یا سربازی ... و بعد دنبال کار باشی ...
و اون باید این همه مدت منتظر تو باشه ... و همه موقعیتهای خوب زندگیشو به باد بده که شاید شما روزی به خواستگاریش برید
اونم وقتی که درست تموم شده /سربازی رفتی/ کارم پیدا کردی و پس اندازم واسه شروع زندگی ام کردی...
خب معلومه که ممکنه شرایط هر لحظه تغییر کنه و کسی رو هم نمیتونی مقصر بدونی
تو اول باید شرایط خودت رو ثابت کنی بعد بیای و واسه ازدواج اقدام کنی
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
ــــــــــــ
ویرایش توسط hoseinyou86 : 12-31-2020 در ساعت 03:35 PM
ـــــــــــــ
ویرایش توسط hoseinyou86 : 12-31-2020 در ساعت 03:34 PM
چطوریه که تو این سن کم عاشق میشید:|
بن بست دور نیست
اینطور که تو میگی به احتمال زیاد عاشقته.حست رو بهش بگو اما رابطتونو فعلا جدی نگیرید زندگی پر از اتفاقات غیرقابل پیش بینیه کی میدونه شاید چیزی شد نسبت به هم سرد شدید
بن بست دور نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام . دراین مورد باید به شرایط سنی خودتون و اون دختر خانم توجه داشته باشید و سعی کنین حتی اگر علاقه ای دوطرفه موجود هست ازدواج و فکر کردن به این موضوع را به زمانی موکول کنید
که شما شرایط شغلی و تامین بهتری را بتونی فراهم داشته باشی
بنابراین به شما پیشنهاد میکنم درکنار احترام به احساسات خودتون
ابراز نظر و علاقه رو به زمان بهتری موکول کنین و سعی کنین درمسیر رشد و پیشرفت فردی خودتون گام بردارد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)