نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: ابراز علاقه هم دانشگاهی

787
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36427
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question ابراز علاقه هم دانشگاهی

    سلام...ابربهاری هستم 21 ساله دانشجو پزشکی....چند ماهی میشه ک یکی از هم کلاسی هام بهم ابراز علاقه کرده و منم نخاستم دلش رو بشکنم وبهش گفتم باید همو بشناسیم...اما متاسفانه تو گفت وگوها وپیام هایی ک بهم میدیم نتونستیم این حالت شناخت رو نگه داریم به طوری ک اون الان من رو زن خودش میدونه....پسرخوبیه و مهربونه ...اما سه چیز من رو در موردش دلسرد میکنه...یکی اینکه قدش بلند نیست و شاید از من کوتاه تر باشه ...دیگه اینکه پدر و مادرش طلاق گرفتن و با شناختی ک از والدینم دارم اگر برای خاستگاری بیاد حتما باهاش مخالفت میشه ...اما بیشترین نگرانیم حرفایی هستش ک در مورد برنامه هاش برای بعد از ازدواج میگه ...چه طوری بگم....حرفایی که میگه رنگ و بوی یک سادیسم جنسی رو داره و این منو یه شدت نگران میکنه....در کل بهش اعتماد دارم چون واقعا ادم خوبیه و این قضیه ی ارتباط مون رو هم مادرش میدونه و مادر من هم تا حدودی میدونه با چنین شخصی حرف میزنم و ارتباطمون در حد پیام و 5 بار دیدن هم و تلفنی هستش...از طرفی چون هم کلاسیم برخوردم باهاش محتاطانه تره و به جز خودمون تا الان کسی دیگه از هم کلاسی ها خبر نداره... من واقعا دو دلم و تو یه برزخ گیر کردم...نمیدونم ادامه بدم یا نه ؟؟؟ یا اصلا چی بهش بگم ک تمومش کنم؟؟؟ خیلی وقتا میگه تو بهترین اتفاق زندگیمی و این منو میترسونه و قدرت تصمیم گیری رو ازم می گیره.....خواهش می کنم راهنماییم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ابراز علاقه هم دانشگاهی

    دوست عزیز به متن کودکانه خودتون دوباره توجه کنید

    شما قراره در آینده پزشک بشید و بسیار مهمه که بتونید تصمیم درست در زندگیتون اتخاذ کنید

    سن شما طوریه که در حال ورود به بلوغ عاطفی هستید پس لازمه در مورد روابط عاطفی با صبر و حوصله جلو برید

    اینکه ایشون شمارو زن خودش میدونه طنز جالبیه

    ولی شما معیارهایی برای زندگیتون دارید که مسلما در ایشون پیدا نکردید پس اگر اینچنین هست بسیار قاطع و صریح به ایشون جواب منفی بدید

    اجازه ندید پایان دوره تحصیلتون وارد روابط عاطفی بشید تا بتونید در زمان مناسب خودشون در درس و زندگی مشترک موفق بشید

    امیدوارم بتونید از این شرایط بیرون بیایت
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34597
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ابراز علاقه هم دانشگاهی

    سلام
    دوست عزیز
    بهتره هر چی زود تر خودت رو از این دوستی بکشی بیرون. چون اشنایی بدین طریق اصلا اینده ی خوبی رو برات رقم نمیزنه هرچند که اون اقا بگه شما تنها اتقاق خوب زندگیش هستی اما به این حرفا توجه نکن . پسرا همشون این حرف رو میزنند منتها شما باید عاقل باشی و تا وابستگیت بیشتر از این حرفا نشده خودت رو از این رابطه بکشی بیرون .
    اولش ممکنه ناراحت باشی و حسرت بخوری اما مطمئن باش بعدا خوشحال میشی بابت این تصمیم خوبت .
    موفق و موید باشی
    یا علی
    نقل قول نوشته اصلی توسط ابر بهاری نمایش پست ها
    سلام...ابربهاری هستم 21 ساله دانشجو پزشکی....چند ماهی میشه ک یکی از هم کلاسی هام بهم ابراز علاقه کرده و منم نخاستم دلش رو بشکنم وبهش گفتم باید همو بشناسیم...اما متاسفانه تو گفت وگوها وپیام هایی ک بهم میدیم نتونستیم این حالت شناخت رو نگه داریم به طوری ک اون الان من رو زن خودش میدونه....پسرخوبیه و مهربونه ...اما سه چیز من رو در موردش دلسرد میکنه...یکی اینکه قدش بلند نیست و شاید از من کوتاه تر باشه ...دیگه اینکه پدر و مادرش طلاق گرفتن و با شناختی ک از والدینم دارم اگر برای خاستگاری بیاد حتما باهاش مخالفت میشه ...اما بیشترین نگرانیم حرفایی هستش ک در مورد برنامه هاش برای بعد از ازدواج میگه ...چه طوری بگم....حرفایی که میگه رنگ و بوی یک سادیسم جنسی رو داره و این منو یه شدت نگران میکنه....در کل بهش اعتماد دارم چون واقعا ادم خوبیه و این قضیه ی ارتباط مون رو هم مادرش میدونه و مادر من هم تا حدودی میدونه با چنین شخصی حرف میزنم و ارتباطمون در حد پیام و 5 بار دیدن هم و تلفنی هستش...از طرفی چون هم کلاسیم برخوردم باهاش محتاطانه تره و به جز خودمون تا الان کسی دیگه از هم کلاسی ها خبر نداره... من واقعا دو دلم و تو یه برزخ گیر کردم...نمیدونم ادامه بدم یا نه ؟؟؟ یا اصلا چی بهش بگم ک تمومش کنم؟؟؟ خیلی وقتا میگه تو بهترین اتفاق زندگیمی و این منو میترسونه و قدرت تصمیم گیری رو ازم می گیره.....خواهش می کنم راهنماییم کنید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد