نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: بلاتکلیفی شدید در رابطه

2694
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    29965
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    بلاتکلیفی شدید در رابطه

    دختر۲۴ساله هستم که ۵سال پیش با اقاپسری اشناشدم ۲۵سالشه
    ایشون از هرلحاظی ک ایده ال منه خوبه
    فوق العاده پسر سالم باادب بادرکو شعور صبورمستقل کاری وباخانواده ای هستند
    بخداتواین پنج سال چیزی خلاف عرف وادب انجام ندادیم و خارج از چهر چوب عمل نکردیم تعداد قرار ملاقات تواین پنجسال کلا۶باربوده چون دلمون نمیخواست مثل رابطه های دیگه خیابونی باشه
    ایشون برای اثبات حسن نیتشون یکسال بعدازاشنایی ک موضوع جدی شدخواستن ک ازدوطرف یه بزرگتر درجریان رابطه باشه وحتی اصرار داشتن ک بامادرم صحبت کنن اما من اجازه ندادم واسه همین با عمم ک مث خواهر بزرگمه صحبت کرد وشرایطو و برنامه هاشو گفت
    این اقا بخاطرسالم موندن رابطه وبنا به درخواست من حتی قبول کردن ک هیچ تماس و رابطه ای نداشته باشیم تا شرایطشون برای ازدواج محیا بشه فقط هرسال عید نوروز و تولدم رو تماس میگرفتن و من رو درجریان کارهاش میذاشت
    چونکه ایشون دانشجوبودن تازه یکساله ک درسش تموم شده و بخاطر نداشتن شغل نتونستن اقدام کنن
    البته هرررررکاری ک فکرشوبگید کردن ک کم کم پول پس انداز کنن حتی در دوران دانشجوییشون اما شغل دائم نداشتن و میگفت شغل خوب ک پیداکنم چندماه کار کنم اقدام میکنم
    بلخره هفته پیش ایشون کارپیداکردن ب لطف خدا و بامن تماس گرفتن و گفتن ک خداروشکر کارپیداکردن
    ازاونجایی ک من فوق العاده مغرورم هیچ وقت بخودم اجازه ندادم بپرسم کی میای و کی شرایطت اوکی میشه وازین حرفا اینبارم ک تماس گرفت روم نشد بپرسم ک برنامشون چیه و حالا ک کارش جور شد برنامش چیه

    من نمیدونم الان چیکارکنم
    بازهم باید صبرکنم و سکوت ک ببینم خودش کی اقدام میکنه؟
    یا چیزی بگم؟
    بااینکه همه جوره دوست داشتنشو ثابت کرده وهمیشه هرچی من خواستم بخاطر ارامشم قبول کرده و گفته من بخاطرصبر وپای من موندنت هرچی بخوای میگم چشم میگفت شرمندتم ک این همه سال منتظرم موندی همه رو به زودی برات جبران میکنم و چند قدم بیشتر ب زندگی مشترک نمونده
    اما باهمه اینا ترس برم داشته نکنه سرکار باشم
    رومم نمیشه ازش چیزی بپرسم
    توروخدا بهم بگید من تواین شرایط چیکار کنم
    نمیدونم راه و روش درست چیه
    دلم نمیخواد شان ومتانتم بره زیرسوال وبگم کی میای؟

    سوال دیگه مهمی ک دارم اخرین باری ک تماس گرفت گفت ک کار پیداکردم خواست که همو ببینیم و گفت کلی حرف داریم برای گفتن ک باید حضوری باشه گفتم اول باید به مادرم اطلاع بدم اگر اجازه داد میام قبول کرد گفت حتما بهش بگو ک کار پیدا کردم و ایندفه شرایط خداروشکر داره اماده میشه.
    حالا نمیدونم چیکارکنم بهش بگم ک مامانم چی گفته ؟میخوام از زبون مادرم حرف کاملا قاطعانه و منطقی بزنم
    چیکار باید بکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : دچار بلاتکلیفی و درموندگی شدید در رابطم هستم

    سلام دوست عزیز

    اول تبریک میگم بهتون بخاطر درک و فهمتون

    درمورد اینکه خودتون نمیخواید بهش بگید از نظر من مشکلی نداره که بهش بگید تصمیمش برای ادامه چیه ؟ شما پنج ساله منتظر موندید و حرفی نزدید الان وقتشه که حالا که کار پیدا کرده بهش بگید که بیشتر از این تعلل نکنه و خواستگاری رسمی همراه با خانواده بیان .

    ولی اگه باز هم نتونستید خودتون بگید الان وقتشه که خانوادتون رو در جریان بزارید دیگه

    قرار ملاقات نزارید چون اگه حضوری برید و با هم صحبت کنید باز هم عقب میندازه خواستگاری رو

    ولی الان که کار پیدا کرده و شرایطش جور شده دیگه بهونه ای نیست برای عقب انداختن خواستگاری و اگه شمارو نبینه زودتر دست به کار میشه برای رسمی شدن این رابطه .

    با مادرتون صحبت کنید

    بعد به آقا پسر بگید که مادرم گفتن قدمتون سر چشم با خانواده تشریف بیارید و همینجا در حضور خانواده ها بقیه ی صحبتاتون رو بکنید .

    اینجوری زودتر تکلیف شما مشخص میشه و ازین بلاتکلیفی در میاید ولی اگه حضوری همدیگه رو ببینید همینجوری عقب میندازه خواستگاری رو و بالطبع شماهم تکلیفت مشخص نمیشه .

  3. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    29965
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دچار بلاتکلیفی و درموندگی شدید در رابطم هستم

    من مادرم در جریان ریز به ریز این رابطه هستن خداروشکر
    اما دلم میخواد الان خودم از زبون مادرم یچیزی بگم که هم شان خودم حفظ شه هم یه جواب خوب ودرخور باشه.

    الان از نظرشما زشت نیست ک بگم مامانم گفته بیاید خواستگاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : دچار بلاتکلیفی و درموندگی شدید در رابطم هستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Solaris نمایش پست ها
    من مادرم در جریان ریز به ریز این رابطه هستن خداروشکر
    اما دلم میخواد الان خودم از زبون مادرم یچیزی بگم که هم شان خودم حفظ شه هم یه جواب خوب ودرخور باشه.

    الان از نظرشما زشت نیست ک بگم مامانم گفته بیاید خواستگاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه عزیزم چه اشکالی داره .

    تا الان که مطمئنن تمام خواستگارایی که داشتید رو بخاطر این آقا رد کردید تا شرایطش اوکی بشه و به خواستگاری بیان

    خب الان هم شرایطشون اوکی هست و دیگه بهونه ی دیگه ای برای معطل کردن شما ندارن زودتر بیان که زودتر تکلیف شما مشخص بشه .

    بهشون بگید با مادرم صحبت کردم ، اول تبریک گفتن برای اینکه سرکار رفتی بعدشم گفتن ادامه دادن این رابطه بدون رسمی شدن کار درستی نیست بهتره که با خانوادت صحبت کنی و با خانواده تشریف بیارید .

    اینجوری میفهمه که نباید بیشتر از این دست دست کنه و زودتر بیاد خواستگاری ، اگه هم حرفی داره بعد از خواستگاری وقت زیاد هست برای صحبت کردن .

    یا اینکه راه حل معروف " خواستگار دارم " رو باهاش مطرح کن

    بهش بگو یه نفر تماس گرفته و اجازه خواسته که بیان خواستگاری ، خانوادم تحت فشارم گذاشتن ....

    بعد از این حرفا خودش به حرف میاد .

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    29965
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دچار بلاتکلیفی و درموندگی شدید در رابطم هستم

    نه من اصلا این راه حلو دوس ندارم با مجود اینکه چندتا خواستگار داشتم اصلا صلاح ندونستم بخوام به روشون بیارم زیاد

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بلاتکلیفی شدید در رابطه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Solaris نمایش پست ها

    من نمیدونم الان چیکارکنم
    بازهم باید صبرکنم و سکوت ک ببینم خودش کی اقدام میکنه؟
    یا چیزی بگم؟
    بااینکه همه جوره دوست داشتنشو ثابت کرده وهمیشه هرچی من خواستم بخاطر ارامشم قبول کرده و گفته من بخاطرصبر وپای من موندنت هرچی بخوای میگم چشم میگفت شرمندتم ک این همه سال منتظرم موندی همه رو به زودی برات جبران میکنم و چند قدم بیشتر ب زندگی مشترک نمونده
    اما باهمه اینا ترس برم داشته نکنه سرکار باشم
    رومم نمیشه ازش چیزی بپرسم
    توروخدا بهم بگید من تواین شرایط چیکار کنم
    نمیدونم راه و روش درست چیه
    دلم نمیخواد شان ومتانتم بره زیرسوال وبگم کی میای؟

    سوال دیگه مهمی ک دارم اخرین باری ک تماس گرفت گفت ک کار پیداکردم خواست که همو ببینیم و گفت کلی حرف داریم برای گفتن ک باید حضوری باشه گفتم اول باید به مادرم اطلاع بدم اگر اجازه داد میام قبول کرد گفت حتما بهش بگو ک کار پیدا کردم و ایندفه شرایط خداروشکر داره اماده میشه.
    حالا نمیدونم چیکارکنم بهش بگم ک مامانم چی گفته ؟میخوام از زبون مادرم حرف کاملا قاطعانه و منطقی بزنم
    چیکار باید بکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    فکر میکنم 5 سال وقت کمی نباشه که کسی بخواد صبر کنه

    ولی به هر حال هر کسی مختاره هرطور که صلاح میدونه عمل کنه ... و شما هم باید بدونید چه فرصت ها و شرایطی رو از دست دادید

    پس نیازه بعد از این همه سال کمی معقولانه فکر کنید و نه از سر احساسات

    وقتی هدفتون رو تونستید رسم کنید بعد میتونید در مورد ادامه چنین روابطی تصمیم گیری کنید پس خودتون رو به خواب نزنید و واقع بین باشید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد