نمایش نتایج: از 1 به 20 از 20

موضوع: بهترین انتخاب برای ازدواج

1018
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation بهترین انتخاب برای ازدواج

    با سلام
    من دختری 23 ساله هستم حدود 3 ساله با پسری دوستم که واقعا منو دوست داره و برای به نتیجه رسیدن دوستیمون هر کاری میکنه و کل هدفش اینکه تا سال دیگه ازدواج کنیمو همیشه به فکر خوشحال کردنو سورپرایز کردنه منه تو این 3 سال همیشه برای تولدام مهمونی گرفته و سورپرایزم کرده و همیشه بهترین کادوها و جاها میریم و جز من واقعا به کسه دیگه ای فکر نمیکنه و تمامیتشو برام میزاره/ که البته منم تو اینجور چیزا کم نزاشتم براش / ولی چون خانواده اونا از لحاظ مالی از ما قویترن و من نمیدونستم قراره رابطمون روزی جدی بشه چنتا دروغ در مورد خانوادم بهش گفتم که نمیدونم باید چیکار کن / از طرفی هم خانوادش و هم خودش نسبت به وضعیت مالیه ما بی اهمیت نیستنو کلا آدمای تجملاتین و براشون مهمه و این بهم حس خوبی نمیده و باعث میشه خیلی وقتا نتونم جلوش خودم باشم / چند ماهه پیش به صورت اتفاقی با پسری آشنا شدم که خیلی بهم ابراز علاقه میکرد من نادیده میگرفتم و حتی یه مدتی رابطمو با اون دوستام قطع کردم تا اینکه روز تولدم دوستامو دعوت کرد رستوران و منو سورپرایز کردن و خوب بعد اون رابطمون ناخودآگاه صمیمی تر شد و من نمیتونستم بگم که کسه دیگه ای توی زندگیمه/ پسر واقعا خوبیه فقط وضع مالیه خیلی معمولی دارن و پدرش فوت شده سرمایه خاصی ندارن ولی اونم قصدش باهام ازدواجه/ ولی نمیدونم چرا حس مثبتی بهش دارم و این که جلوش خودمم خیلی به چشم میاد
    واقعا این وسط گیر کردم و نمیدونم باید چیکار کنم؟ کدومو انتخاب کنم/ ولی باید زودتر یه انتخابی کنم چون این کار درستی نیست و ماه هیچ وقت پشت ابر نمیمونه
    لطفا راهنماییم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    با سلام
    من دختری 23 ساله هستم حدود 3 ساله با پسری دوستم که واقعا منو دوست داره و برای به نتیجه رسیدن دوستیمون هر کاری میکنه و کل هدفش اینکه تا سال دیگه ازدواج کنیمو همیشه به فکر خوشحال کردنو سورپرایز کردنه منه تو این 3 سال همیشه برای تولدام مهمونی گرفته و سورپرایزم کرده و همیشه بهترین کادوها و جاها میریم و جز من واقعا به کسه دیگه ای فکر نمیکنه و تمامیتشو برام میزاره/ که البته منم تو اینجور چیزا کم نزاشتم براش / ولی چون خانواده اونا از لحاظ مالی از ما قویترن و من نمیدونستم قراره رابطمون روزی جدی بشه چنتا دروغ در مورد خانوادم بهش گفتم که نمیدونم باید چیکار کن / از طرفی هم خانوادش و هم خودش نسبت به وضعیت مالیه ما بی اهمیت نیستنو کلا آدمای تجملاتین و براشون مهمه و این بهم حس خوبی نمیده و باعث میشه خیلی وقتا نتونم جلوش خودم باشم / چند ماهه پیش به صورت اتفاقی با پسری آشنا شدم که خیلی بهم ابراز علاقه میکرد من نادیده میگرفتم و حتی یه مدتی رابطمو با اون دوستام قطع کردم تا اینکه روز تولدم دوستامو دعوت کرد رستوران و منو سورپرایز کردن و خوب بعد اون رابطمون ناخودآگاه صمیمی تر شد و من نمیتونستم بگم که کسه دیگه ای توی زندگیمه/ پسر واقعا خوبیه فقط وضع مالیه خیلی معمولی دارن و پدرش فوت شده سرمایه خاصی ندارن ولی اونم قصدش باهام ازدواجه/ ولی نمیدونم چرا حس مثبتی بهش دارم و این که جلوش خودمم خیلی به چشم میاد
    واقعا این وسط گیر کردم و نمیدونم باید چیکار کنم؟ کدومو انتخاب کنم/ ولی باید زودتر یه انتخابی کنم چون این کار درستی نیست و ماه هیچ وقت پشت ابر نمیمونه
    لطفا راهنماییم کنید
    سلام دوست عزیز
    باید بگم شما هنوز سن زیادی برای ازدواج ندارید بخاطر همین دودل هستید. بنظرم باید سن شما کمی بالاتر بره. پس عجله نکنید. هم چنین نمیدونم سن اون آقا پسرها چقدر هستش. ولی شما یک اینکه به هیچ وجه نباید در مورد وضع مالی خانوادتون دروغ بگید. خانواده چیزی هست که دست خود آدم نیست پس نباید بابتش سرافکنده باشید و معیار ازدواج نباید پولی باشه.
    دو اینکه باید قبل از شروع یک رابطه جدید، با آقا پسر اولی که انقدر وقت و زمان و هزینه براتون کردند صحبت کنید و راستشو بگید. نمیدونم در مورد وضع مالی خانوادتون چقدر دروغ گفتید! اما باید به ایشون شرایط رو بگید و از خودش بپرسید که چقدر اوضاع مالی شما در زندگی اینده تون تاثیر خواهد گذاشت؟ آیا از اون آدم ها هستش که اعتبارو به پول میدونن؟شاید شما فقط این جور حس کردید. چون در شما عدم اعتماد به نفس دیده میشه. از مدل خرج کردنش برای شما معلومه که خیلی دوستون داره ولی شما هنوز تکلیف احساستون مشخص نیست. این رو با خودتون تعیین کنید.
    درمورد آقای دوم هم، شما نمیتونید بگید ناخودآگاه چون که خودخواسته بوده شما میتونستید همون اول بهشون بگید. قبل از اینکه خودشو برای تولد شما به دردسر بندازه.
    سریعا رابطتون رو با پسر دوم قطع کنید. و بهشون بکید که زمان میخوایید و قبل از اینکه هردو نفر به خاطر ندانم کاری از دست بدید. ابتدا تکلیف یک رابطه نسبتا طولانی رو مشخص کنید.
    موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    پسر اول 24 سالشه کل برنامه کاریشو داره تنظیم میکنه تلاشه کاریشو بیشتر کرده که بتونیم یه خونه خوب بخریمو یه عروسیه خیلی خوب بگیریم و تو این مدت که بی قراریه منو دیده و من هم سعی کردم غیر مستقیم یه چیزهایی بگم بهش همش میگه اهمیتی نداره و گفته حتی اگه خانوادت از نظر مالی تو بعضی موارد کم بیارن خودم کمک میکنم بهت که همه چی به بهترین نحو برگذار شه ولی به خانواده خودم نباید بگن/ ولی خوب من درمور کار مادر پدرم یه دروغی گفتم
    که در اصل کار قبلیه اونا بوده و یکم در مورد وضعیت اقتصادیمون/ پسر دوم هم 26 سالشه ولی از نظر مالی خیلی ضعیفه ما متوسطیم و باز از اونا بهتریم / پدرش فوت شده با خواهراش که یکیشونم طلاق گرفته و مادرش زندگی میکنه/ ولی خیلی پسر خوبیه از لحاظ رفتاری و توی یه شرکت کار میکنه/ آرامش خاصی بهم میده ولی میترسم از آیندم
    خیلی بی قرار و ناراحتم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    پسر اول 24 سالشه کل برنامه کاریشو داره تنظیم میکنه تلاشه کاریشو بیشتر کرده که بتونیم یه خونه خوب بخریمو یه عروسیه خیلی خوب بگیریم و تو این مدت که بی قراریه منو دیده و من هم سعی کردم غیر مستقیم یه چیزهایی بگم بهش همش میگه اهمیتی نداره و گفته حتی اگه خانوادت از نظر مالی تو بعضی موارد کم بیارن خودم کمک میکنم بهت که همه چی به بهترین نحو برگذار شه ولی به خانواده خودم نباید بگن/ ولی خوب من درمور کار مادر پدرم یه دروغی گفتم
    که در اصل کار قبلیه اونا بوده و یکم در مورد وضعیت اقتصادیمون/ پسر دوم هم 26 سالشه ولی از نظر مالی خیلی ضعیفه ما متوسطیم و باز از اونا بهتریم / پدرش فوت شده با خواهراش که یکیشونم طلاق گرفته و مادرش زندگی میکنه/ ولی خیلی پسر خوبیه از لحاظ رفتاری و توی یه شرکت کار میکنه/ آرامش خاصی بهم میده ولی میترسم از آیندم
    خیلی بی قرار و ناراحتم
    خب گزینه دوم که قطعا خیر به خاطر اینکه سر راه این ازدواج مشکلات بسیاری هست. یک : اوضاع مالی ضعیف خانوادگی. 2.خواهر طلاق گرفته و 3.مادر تنها 4. فوت پدر که ایشون عملا نقش پدر خانواده رو دارند. پس مطمئن باش با خانواده ایشون خیلی مشکل پیدا خواهی کرد. زیرا ممکنه از لحاظ روحی آسیب دیده و متکی به آقا باشند. آیا حاضری این مشکلاتو تحمل کنی؟به نظرم از فکر ایشون کامل بیرون برو و رابطتو قطع کن. چون وقتی مشکلات زندگی زیاد بشند این آرامشو دیگه ایشون نمیتونه بهت بده...
    سرراه ازدواج دوم هم تاملاتی وجود داره: تفاوت سطح مالی و نمیدونم از لحاظ فرهنگی چقدر متفاوت هستید.
    در ضمن شما به هبچ وجه به هیچ وجه نباید دروغ بگی و همین که آقا پسر گفته کمک میکنه نشون از شعور ایشون داره.
    شما باید خیلی محکم و با اعتماد به نفس بگی که شغل پدر و مادرت چی هستش. مثلا بگی که بازنشسته شدن و چون جدی نبوده اوضاعتون مهم ندونستی که بگی. ولی الان باید قبل از جدی شدنش بگی. این استرست ناشی از دروغ هایی هست که در حال حاضر مجبوری به دو طرف بگی.
    در ضمن فکر نکن با قبول ازدواج شما دو نفر این وصلت سریع صورت میگیره. چون خانواده آقا پسر باید بیان و بپسندند. و از اونجایی که میگی توی تجملات هم هستند ممکنه یک سری اختلافاتی حین خواستگاری بینتون پیش بیاد. گرچه اگر سطح مالی خانواده پسر کمی بالاتر باشه و خانواده ای حامی داشته باشند. بد که نیست خوب هم هست.
    در مورد روابط خانوادگیشون بیشتر بپرس. از مادر پدرش و عقایدشون و اینکه چقدر بهشون وابسته هستش.
    اصلا بی فکرانه تصمیم نگیر و حتی اگر این دو گزینه هم نشد مطمئن باش شما هنوز فرصت های زیاد دیگری خواهی داشت

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    از لحاظ فرهنگی خیلی بهم شبیهیم
    خانواده من فقط یکم سطح مالی پایینی دارن و از هیچ نظری هیچ مشکلی ندارن حتی طرز فکر پدرامون خیلی به هم نزدیکه از لحاظ اعتقادی و... که خودش همیشه میگه
    عموهای من همشون دکترا و فوق لیسانس دارن و فقط پدرم چون در زمان جنگ بوده درسش رو بیشتر از فوق دیپلم ادامه نداده و از لحاظ مالی یکم به مشکل خوردیم/
    و بیشترین دلهوره و نگرانیهام از دروغ هامه که واقعا داره عذابم میده و نمیدونم چجوری باید بگم که دروغ گفتم چون میدونم شاید بیشتر از فهمیدن شرایط اصلیمون دروغ گفتنه بخوره تو ذوقش چون خیلیییی رو دروغ گفتن حساسه و بدش میاد
    خانوادش از همون اول تو جریان رابطمون بودن و مشکلم همین جاست که دروغ ها متاسفانه به اونام انتقال پیدا کرده
    خودش میگه پدرم فقط نوع خانوادت و پدر و مادرت براش مهمه و واقعا چیزای دیگه اهمیت کمتری براش داره
    منم موندم چیکار کنم و به کسی هم نمیتونم بگم و کمک بخوام چون خجالت میکشم/ فقط یه خواهر دارم که ازدواج کرده و ایران زندگی نمیکنن
    به پدر مادرش وابسته نیست حتی از لحاظ مالی اما بیش از حد براشون احترام میزاره و همه جوره هواشونو داره و دوسشون داره که خوب طبیعیه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    از لحاظ فرهنگی خیلی بهم شبیهیم
    خانواده من فقط یکم سطح مالی پایینی دارن و از هیچ نظری هیچ مشکلی ندارن حتی طرز فکر پدرامون خیلی به هم نزدیکه از لحاظ اعتقادی و... که خودش همیشه میگه
    عموهای من همشون دکترا و فوق لیسانس دارن و فقط پدرم چون در زمان جنگ بوده درسش رو بیشتر از فوق دیپلم ادامه نداده و از لحاظ مالی یکم به مشکل خوردیم/
    و بیشترین دلهوره و نگرانیهام از دروغ هامه که واقعا داره عذابم میده و نمیدونم چجوری باید بگم که دروغ گفتم چون میدونم شاید بیشتر از فهمیدن شرایط اصلیمون دروغ گفتنه بخوره تو ذوقش چون خیلیییی رو دروغ گفتن حساسه و بدش میاد
    خانوادش از همون اول تو جریان رابطمون بودن و مشکلم همین جاست که دروغ ها متاسفانه به اونام انتقال پیدا کرده
    خودش میگه پدرم فقط نوع خانوادت و پدر و مادرت براش مهمه و واقعا چیزای دیگه اهمیت کمتری براش داره
    منم موندم چیکار کنم و به کسی هم نمیتونم بگم و کمک بخوام چون خجالت میکشم/ فقط یه خواهر دارم که ازدواج کرده و ایران زندگی نمیکنن
    به پدر مادرش وابسته نیست حتی از لحاظ مالی اما بیش از حد براشون احترام میزاره و همه جوره هواشونو داره و دوسشون داره که خوب طبیعیه
    بهم دقیق بگو چه دروغ هایی گفتی تا بهت کمک کنم

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    پدر من قبلا تو کار شراکتیه ساخت و ساختمان بود با یکی از دوستاش کار میکرد ماشین سنگین هم دوتا داشت که یکیش راننده داشت و یکیش دست خودش بود
    تا این که با دوستش به مشکل خورد و پول پدرمو بالا کشید و پدرم کلا بیخیال کار ساختمون شد و کار ماشینارو ادامه داد و کلی بدهی بالا اومد که تازگیا مجبور به فروش یکی از ماشین ها هم شدیم
    من فقط گفته بودم که پدرم تو کار ساختمانه و چون از شانس خود اونام تو کار ساخت و سازن نمیدونم باید چی بگم
    و مادرم یکسری کلاسای روانشناسی رفته بود و دوره دیده بود و توی مطب دوستش مشغول به کار بود که البته الان 1 ساله که نمیره
    چندبار پیش اومد بیرون بودیم و گوشیه مادرم نمیگرفت و من با مطب تماس گرفتم و گفتم با خانم فلانی کار دارم و منشیشونم وصل کردن و اونم فکر کرد مادرم تحصیلاتی تو این زمینه دارن و راستیتش منم نقض نکردم ولی الان میدونه که مامانم یکساله که مطب نمیره
    کلا یکم آدم فضولیه که بزرگترین مشکل اخلاقیشه بنظرم
    و خوب یکمم در جریان مشکلات اقتصادی که تازگیا سر اون مشکل پدرم پیش اومده نیستش
    حالا با این شرایط موندم چی کار کنم
    و نمیدونم اون پسر دومو چی باید بهش بگم چون با شرایط سختش میگه امیدم به زندگی فقط بودنه تو و من میترسم چون یتیمم هست طبق حرفش ناراحتیش توی زندگیه آیندم تاثیره منفی بزاره

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    پدر من قبلا تو کار شراکتیه ساخت و ساختمان بود با یکی از دوستاش کار میکرد ماشین سنگین هم دوتا داشت که یکیش راننده داشت و یکیش دست خودش بود
    تا این که با دوستش به مشکل خورد و پول پدرمو بالا کشید و پدرم کلا بیخیال کار ساختمون شد و کار ماشینارو ادامه داد و کلی بدهی بالا اومد که تازگیا مجبور به فروش یکی از ماشین ها هم شدیم
    من فقط گفته بودم که پدرم تو کار ساختمانه و چون از شانس خود اونام تو کار ساخت و سازن نمیدونم باید چی بگم
    و مادرم یکسری کلاسای روانشناسی رفته بود و دوره دیده بود و توی مطب دوستش مشغول به کار بود که البته الان 1 ساله که نمیره
    چندبار پیش اومد بیرون بودیم و گوشیه مادرم نمیگرفت و من با مطب تماس گرفتم و گفتم با خانم فلانی کار دارم و منشیشونم وصل کردن و اونم فکر کرد مادرم تحصیلاتی تو این زمینه دارن و راستیتش منم نقض نکردم ولی الان میدونه که مامانم یکساله که مطب نمیره
    کلا یکم آدم فضولیه که بزرگترین مشکل اخلاقیشه بنظرم
    و خوب یکمم در جریان مشکلات اقتصادی که تازگیا سر اون مشکل پدرم پیش اومده نیستش
    حالا با این شرایط موندم چی کار کنم
    و نمیدونم اون پسر دومو چی باید بهش بگم چون با شرایط سختش میگه امیدم به زندگی فقط بودنه تو و من میترسم چون یتیمم هست طبق حرفش ناراحتیش توی زندگیه آیندم تاثیره منفی بزاره
    دوست عزیز
    یک اینکه لازم نیست همه چی رو به ایشون بگید. اما خوب کنجکاو نیستند بلکه براشون مهمه که با چه خانواده ای میخوان وصلت کنند.
    شرایط خانواده شما شرایط بدی نیست. و به نوبه خودتون آبرو دار هستید. خیلی سربسته توضیح بدید. اما بنظرم لازم نیست از موضوع ورشکستگی پدرتون چیزی بگید. این مسئله کاملا خانوادگی هستش.
    میتونید بگید که خانواده ما سطح مالیش به اندازه شما نیست اما پدر و مادرم قطعا تا حد توانشون برای خوشبختی من تلاش خواهند کرد. و میتونید بگید بخاطر اوضاع کسب و کار فعلی جامعه، پدرم دیگه توی حوزه ساخت و ساز کار نمیکنه. اصلا لازم نیست مسائل خصوصی و مشکلات مالی خانواده شما نقل مجالس بشه.
    در مورد پسر دوم، شما مسئول احساسات دیگران نیستید و نمیتونید بخاطر ترس از اه دیگران با کسی ازدواج کنید. این که ایشون با یکی دوبار دیدن شما و ندیده و نشناخته عاشق شما شده نشان از آسیب دیدگی ایشون داره نه شما. و اینکه دارن از الان شمارو تهدید می کنند که اگر باهاشون ازدواج نکنید نفرینتون میکنند؟؟بدون استرس و محکم به ایشون جواب نه بدید و به خوشبختی و زندگی خودتون ضربه نزنید.
    ویرایش توسط ghm : 01-09-2018 در ساعت 02:51 PM

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    یعنی هیچ حرفی از دروغ هایی که گفتم نزنم و خیلی راحت و سربسته توضیح بدم؟؟
    خوب درمورد شغل پدرم چی بگم؟
    چجوری بگم پدرم شغلشو عوض کرده و اونم به خانوادش بگه؟؟؟ چون هیچ پیش ذهنیتی هم نداره راستش در این مورد و منم خجالت میکشم از گفتنش
    راستش نظر خودم هم در مورد پسر دوم با اینکه خیلی پسر خوبیه از لحاظ اخلاقی ، محبت و مهربونی همین بود
    و چون ماهه دیگه تولدشه براش یه ساعت حدود 800 تومن گرفتم که تلافیه تولدم در بیاد و بهش بگم که بهتره رابطمونو ادامه ندیم.

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    یعنی هیچ حرفی از دروغ هایی که گفتم نزنم و خیلی راحت و سربسته توضیح بدم؟؟
    خوب درمورد شغل پدرم چی بگم؟
    چجوری بگم پدرم شغلشو عوض کرده و اونم به خانوادش بگه؟؟؟ چون هیچ پیش ذهنیتی هم نداره راستش در این مورد و منم خجالت میکشم از گفتنش
    راستش نظر خودم هم در مورد پسر دوم با اینکه خیلی پسر خوبیه از لحاظ اخلاقی ، محبت و مهربونی همین بود
    و چون ماهه دیگه تولدشه براش یه ساعت حدود 800 تومن گرفتم که تلافیه تولدم در بیاد و بهش بگم که بهتره رابطمونو ادامه ندیم.
    800 تومن برای تولد ایشون کادو خریدید؟؟ و میگید بینتون هیچ چیزی نیست؟ باهاشون رابطه هم داشتید؟ بیرون میرید و یا ...؟ معلومه که نمیتونید بعد از تولدش قطعش کنید. همین الان بابت تولدتون ازش تشکر کنید و خاطر نشان کنید که دلتون نمیخواسته توی زحمت بیافته و اگر بحثشو پیش کشید که من کلی برات خرج کردم و ... (که قطعا نمیکنه) میتونید خیلی محترمانه و مودبانه بگید که میتونید هزینه های مربوط به برگزاری تولد رو با ایشون حساب کنید. و همین الان تا آبروی خودتون رو نبردید اون رابطه رو به اتمام برسونید. اگر قرار باشه تمام افرادی که یتیم شدن مدام نفریناشو سازگار باشه. الان دنیا جای دیگری بود.
    عزیزم بنظرم دروغ های خاصی نگفتید. البته دروغ در هر صورتی درست نیست. اما خداروشکر دروغ های خانمان سوزی نگفتید. و اینکه نمیدونم چرا هر چیزی که توی خونه شما اتفاق میافته باید به گوش زندگی اون هام برسه؟؟ این نشونه خوبی نیست. اگر ایشون مدام داره اتفاقات خونه شمارو برای خانوادش میگه نشان از وابستگی و عدم رشد فکری ایشون هستش.
    بگید پدرم در حال حاضر برای خودشون کار میکنند و ماشین سنگین هم دارند که با کمک اون زندگیشونو می چرخونند. من از شرایط زندگی شما خبردار نیستم و این ها صرفا پیشنهاد هستند و شما باید با درکی که خودتون نسبت به شرایطتون دارید توضیح بدید. موضوعاتی مثل ورشکستگی خانواده و ... چیزهایی هست که به نظر من حتی فامیل در صورتی که سرزنش گر باشه نباید بفهمه. چه برسه به ایشون.
    انشالا یک بار تشریف بیارند خواستگاری، خانواده ها باهم دیگر بیشتر صحبت خواهند کرد و والدین شما خودشون بهتر میدونن که چه موضوعاتی از زندگیشون رو باید بگن و چه زوایایی از زندگیتون رو نباید بگن.
    بعدا قطعا خودشون با تحقیق به نتیجه مطلوب خودشون خواهند رسید.
    ویرایش توسط ghm : 01-09-2018 در ساعت 03:42 PM

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نهه هیچ رابطه ای نیست میگم با هم دوستیم یه مقدار ولی نه بیشتر دوست صمیمیش با دوس من دوسته و وقتی دست جمعی برن بیرون منم میرم گفتم چون برای تولد من هم بقیرو برای شام دعوت کردن و هم برام هدیه گرفتن اونو جبران کنم که حرفی توش نمونه چون غریبه که نیست و امکان داره تصادفی پیش بیاد ببینمش و گفتم اینجوری به بقیه نگه من این کارارو برای تولدش کردم با این وضعیت بدم ولی اون.... و خودمم حس بهتری دارم
    یعنی میگین ندم ساعتو بهش؟؟ حتی با این شرایطی که گفتم؟؟
    باشه منم چیزی نمیگم در مورد شرایط خونوادگیمون و سعی میکنم هوشمندانه تر برخورد کنم که ایشالا بهترین نتیجرو بگیرم و این سردی که از سمت من بخاطره این پسر دوم به وجود اومده هرچی زودتر از بین بره

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    نهه هیچ رابطه ای نیست میگم با هم دوستیم یه مقدار ولی نه بیشتر دوست صمیمیش با دوس من دوسته و وقتی دست جمعی برن بیرون منم میرم گفتم چون برای تولد من هم بقیرو برای شام دعوت کردن و هم برام هدیه گرفتن اونو جبران کنم که حرفی توش نمونه چون غریبه که نیست و امکان داره تصادفی پیش بیاد ببینمش و گفتم اینجوری به بقیه نگه من این کارارو برای تولدش کردم با این وضعیت بدم ولی اون.... و خودمم حس بهتری دارم
    یعنی میگین ندم ساعتو بهش؟؟ حتی با این شرایطی که گفتم؟؟
    باشه منم چیزی نمیگم در مورد شرایط خونوادگیمون و سعی میکنم هوشمندانه تر برخورد کنم که ایشالا بهترین نتیجرو بگیرم و این سردی که از سمت من بخاطره این پسر دوم به وجود اومده هرچی زودتر از بین بره
    عزیزم شما هنوز خیلی خامی
    اولا اصلا عجله نکن و با دقت کار کن. حتی اقا پسر اول هم که نشه شما موقعیت های زیادی خواهی داشت. من تجربه مشابه دارم.
    خیر. به هرکسی از دوستانتون هم که بگه وقتی شما منطقی باشید و بگید که ایشون یک خواستگار بودند و اصلا نمیخواستید که توی زحمت بیافتند. وگرنه همه خواستگارها باید پول کافی شاپ ها یا گل و شیرینی هایی که میبرند بگیرند و خیلی زشته که بعد از اینکه به نتیجه نرسیدند بگن من خرجش کردم. همون طور که گفتید ایشون این تولد رو سورپرایزی گرفته بودند. پس جای شک و شبهه ای نیست. ترجیحا سعی کنید که تا وقتی احساسات ایشون عادی نشده توی اون جمع نرید یا انشالا اگر با این آقا پسر ازدواج کردید با هم دیگه مراجعه کنید.
    تمام جوانب رو بررسی کنید. تا تصمیم اطمینان بخشی بگیرید.

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    ممنون واقعا کمکم کردین و ذهنمو باز
    خیلی لطف کردین

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    ممنون واقعا کمکم کردین و ذهنمو باز
    خیلی لطف کردین
    خواهش میکنم. نتیجشو بهم بگید اگر تمایل داشتید
    ویرایش توسط ghm : 01-09-2018 در ساعت 04:45 PM

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34330
    نوشته ها
    132
    تشکـر
    144
    تشکر شده 67 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    سلام. خیلی جالبه که دوستان پیشنهاد دادند که اقای دوم را فراموش کنید چون شرایط خانوادگیشون خوب نیست در حالی که خود دوستان به این نکته اشاره کردند که

    "خانواده چیزی هست که دست خود آدم نیست پس نباید بابتش سرافکنده باشید و معیار ازدواج نباید پولی باشه."

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط آروین 24 نمایش پست ها
    سلام. خیلی جالبه که دوستان پیشنهاد دادند که اقای دوم را فراموش کنید چون شرایط خانوادگیشون خوب نیست در حالی که خود دوستان به این نکته اشاره کردند که

    "خانواده چیزی هست که دست خود آدم نیست پس نباید بابتش سرافکنده باشید و معیار ازدواج نباید پولی باشه."
    سلام جالبه که شماحرف های بنده و ایشون رو نخوندید ایشون گفتن فرد دوم یهو ازراه رسیده و عاشق شده هم چنین مسئول زندگی مادر و خواهر طلاق گرفتشونم هست.و پدر خانواده هم فوت شده.گفتم احتمالا نقش پدر دارند.من ازشون پرسیدم احتمالا زندگی ایشون با مشکلات عدیده ای همراهه و ازشون پرسیدم که ایا تحملشودارند؟هم چنین فرد اول سه ساله که منتظر ایشونه. جناب لطفا متن و مکالمات رو کامل بخونید بعد نظر بدید

  17. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34330
    نوشته ها
    132
    تشکـر
    144
    تشکر شده 67 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    سلام جالبه که شماحرف های بنده و ایشون رو نخوندید ایشون گفتن فرد دوم یهو ازراه رسیده و عاشق شده هم چنین مسئول زندگی مادر و خواهر طلاق گرفتشونم هست.و پدر خانواده هم فوت شده.گفتم احتمالا نقش پدر دارند.من ازشون پرسیدم احتمالا زندگی ایشون با مشکلات عدیده ای همراهه و ازشون پرسیدم که ایا تحملشودارند؟هم چنین فرد اول سه ساله که منتظر ایشونه. جناب لطفا متن و مکالمات رو کامل بخونید بعد نظر بدید

    بله .قبل از هر چی ازتون عذر میخوام .منظوری نداشتم .فکر کردم شما هم مثل خیلی خانوم ها این دیدگاه رو دارید که کسی که شرایطش خوب نیست مخصوصا شرایط مالی نباید ازدواج کنه کلا

  18. کاربران زیر از آروین 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    ghm

  19. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    چشم حتما
    یکم برام سخته راستش که پسر دومو کنار بزارم نه برای خودما این که همش میگه کل امیدم به زندگی تویی و از وقتی حتی بهت فکر میکنم زندگیم رنگ و بوی دیگه ای گرفته بعد از چند سال و این که سال پدرشونم نزدیکه و سال اولشونه
    میترسم با این کارم تاثیر نفیه زیادی توی زندگیش بزارم
    نباید از اول اجازه میدادم

  20. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان سفرپور نمایش پست ها
    چشم حتما
    یکم برام سخته راستش که پسر دومو کنار بزارم نه برای خودما این که همش میگه کل امیدم به زندگی تویی و از وقتی حتی بهت فکر میکنم زندگیم رنگ و بوی دیگه ای گرفته بعد از چند سال و این که سال پدرشونم نزدیکه و سال اولشونه
    میترسم با این کارم تاثیر نفیه زیادی توی زندگیش بزارم
    نباید از اول اجازه میدادم
    دختر خوب
    من همیشه میگم دخترا باید خیلی قوی باشن. لطفا اگر نمیتونی تصمیم بگیری با هردو نفر در حال حاضر برای یک مدت قطع رابطه کن تا تکلیفت با خودت مشخص شه و خودتو بهتر بشناسی
    هرچی بیشتر بمونی بدتر میشه. شما مسئول احساسات دیگران نیستی. من بهت اخطار میدم با این کارت داری هم با احساسات این آقا هم احساسات پسر اول و آبروی خودت بازی میکنی.
    سخت اینه که بعد از وابستگی بیش از حد ایشون بگی نه. ایشون به خاطر فوت پدرشون و طلاق خواهرشون شدیدا آسیب دبده هست و دنبال یک ماوا برای آرامش گرفتن می گرده.
    همین الان بهش پیام بده و بگو نه و شمارتم عوض کن. و این شماره تو به آقا پسر اول اگر خواسی بده. گرچه من روی نفر اول هم تاکیدی ندارم و به نظرم شما باید هنوز سنت بالاتر بره.

    نقل قول نوشته اصلی توسط آروین 24 نمایش پست ها
    بله .قبل از هر چی ازتون عذر میخوام .منظوری نداشتم .فکر کردم شما هم مثل خیلی خانوم ها این دیدگاه رو دارید که کسی که شرایطش خوب نیست مخصوصا شرایط مالی نباید ازدواج کنه کلا
    این جواب منم بخونید.
    ویرایش توسط ghm : 01-10-2018 در ساعت 10:26 AM

  21. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37623
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بهترین انتخاب برای ازدواج

    چشم چیزی که شما میگین واقعا منطقیه و ترس خودمم از همیناس
    کل سعیمو میکنم که تا فردا یه خط بگیرم و بهش بگم
    بازم ممنون از وقتی که میزارین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد