نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: تردید در ازدواج

1330
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31536
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    تردید در ازدواج

    حسین:
    سلام
    پسری 26 ساله شاغل حدود 5 سال با دختری دوست بودم آشنایی ما از اتوبوس ایجاد شد و بعد از مدتی شناخت تصمیم ب ازدواج گرفتیم دفعه اول خاستگاری خانواده من ب رغم مخالفت بودن این تصمیم خدمت سربازی رو بهانه کردن و جلسه دوم خواستگاری ک بعد از خدمت صورت گرفت اتفاقی افتاد ک خودم نسبت ب اون سرد شد (امتحان کردن من برا دوست داشتن اون ک قبل از من با یه پسر درو ارتباط بوده و با رابطه جنسی داشته البته نه اونجوری) ک بعد ها گفت ک دروغ گفتم در این مدت رابطه ما برگشته بود ب حالت دوستی ساده بعد از خاستگارهاش ناخواسته با پسری دوست شد ب نام x ک بعد ها ب دلایلی ب شکایت کشیده شد ک قصد سو استفاده ازش داشته ک اینم تمام شد و بعد از این موضوع با پسری ب نام سینا عقد کرد نه با خواسته خودش البته به زور تو این مدت ما هنوز در ارتباطیم و نمیتونیم همدیگرو فراموش کنیم و الان نامزدش با دختری بوده ک مچشو گرفته و میخواد طلاق بگیره ایا بنظر شما من با این دختر خوشبخت میشم اگه دوباره بحث ازدواج رو پیش بکشم البته اون عشق و دوست داشتن بین ما از اول تا الان بیشتر شده ک کمتر نشده ضمنا تو این مدت بارها خواستم ازدواج کنم ولی هیچ طور نتونستم کسی رو به حریم خصوصیم راه بدم
    در ضمنم اون دختره یک سال از من کوچکتره

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25019
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    190
    تشکر شده 199 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تردید

    سلام درسته می گن انسان جایزل خطاست ولی دیگه نه تا این حد . برا این مشکل فکر نکنم کسی بتونه به شما کمک کنه به جز خودتون باید بشینید فکر کنید ببینیند ایا می تونید به یه همچین خانمی اعتماد کنید؟؟؟آیا اطمینان دارید که در آینده با این خانم به مشکل نمی خورید . با توجه به سابقه ی ایشون بعید هست که بشه بهش اعتماد کرد [replacer_img][replacer_img]
    امضای ایشان
    ... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...

    ... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..

    ... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...

    ... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...

    ... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...

    ... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    با سلا بنظرمن

    به دختره بگید که مدتی با هم به مدت یک ماه در ارتباط نباشیم تا من خودم و خانوادم را برای خواستگاری آماده کنم


    بعد تو این مدت دختر زیر نظر بگیر و ببین کجا میره با کی میاد ؟ تو خیابون چطور راه میره جلب توجه میکنه .؟

    زن زندگی هست ؟
    ببین با یک ماه فرصت دادن بهش میتونه زن مناسبی برای تو باشه؟ میتونی بهش اطمینان کنی؟

    تحقیق کن درموردش ببین چطور دختریه بدون اینکه اینارو دختره بدوونه




    بحث یه عمر زندگی هست دقـــــــت کن
    امضای ایشان
    ​یا علی

  4. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین5804 نمایش پست ها
    حسین:
    سلام
    پسری 26 ساله شاغل حدود 5 سال با دختری دوست بودم آشنایی ما از اتوبوس ایجاد شد و بعد از مدتی شناخت تصمیم ب ازدواج گرفتیم دفعه اول خاستگاری خانواده من ب رغم مخالفت بودن این تصمیم خدمت سربازی رو بهانه کردن و جلسه دوم خواستگاری ک بعد از خدمت صورت گرفت اتفاقی افتاد ک خودم نسبت ب اون سرد شد (امتحان کردن من برا دوست داشتن اون ک قبل از من با یه پسر درو ارتباط بوده و با رابطه جنسی داشته البته نه اونجوری) ک بعد ها گفت ک دروغ گفتم در این مدت رابطه ما برگشته بود ب حالت دوستی ساده بعد از خاستگارهاش ناخواسته با پسری دوست شد ب نام x ک بعد ها ب دلایلی ب شکایت کشیده شد ک قصد سو استفاده ازش داشته ک اینم تمام شد و بعد از این موضوع با پسری ب نام سینا عقد کرد نه با خواسته خودش البته به زور تو این مدت ما هنوز در ارتباطیم و نمیتونیم همدیگرو فراموش کنیم و الان نامزدش با دختری بوده ک مچشو گرفته و میخواد طلاق بگیره ایا بنظر شما من با این دختر خوشبخت میشم اگه دوباره بحث ازدواج رو پیش بکشم البته اون عشق و دوست داشتن بین ما از اول تا الان بیشتر شده ک کمتر نشده ضمنا تو این مدت بارها خواستم ازدواج کنم ولی هیچ طور نتونستم کسی رو به حریم خصوصیم راه بدم
    در ضمنم اون دختره یک سال از من کوچکتره

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

    با سلا بنظرمن

    به دختره بگید که مدتی با هم به مدت یک ماه در ارتباط نباشیم( یا ارتباط خیلی کمی با ایشون داشته باشی)

    تا من خودم و خانوادم را برای خواستگاری آماده کنم



    بعد تو این مدت دختر زیر نظر بگیر و ببین کجا میره با کی میاد ؟ تو خیابون چطور راه میره جلب توجه میکنه .؟

    زن زندگی هست ؟
    ببین با یک ماه فرصت دادن بهش میتونه زن مناسبی برای تو باشه؟ میتونی بهش اطمینان کنی؟

    تحقیق کن درموردش ببین چطور دختریه بدون اینکه اینارو دختره بدوونه


    دو چیز ستون خانواده :

    یکی صداقت زن و شوهر


    دومی اعتماد کامل به هم


    اگر این دو نباشد زندگی به کام شیرین نیس حتی اگر دلبسته باشین

    بحث یه عمر زندگی هست دقـــــــت کن
    امضای ایشان
    ​یا علی

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31536
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    تو این 5 سال همجوره تستش کردم دروغی بهم نگفته حتی یزره اون اتفاقا ناخواسته افتاده خودم بهش گفتم میتونی ازدواج کنی ک بار اول میخواستن سو استفاده بشه ک نشد و الانم ک قبل از عقدش باز ازم اجازه خواست ک دوباره خودم اجازه دادم واز عقدش تا الان ک یکماهه پشیمونم

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    خب وقتی میخاستینش چرا اجازه دادین کسی غیر شما با همسرتون باااااااااشه ؟
    من نمیفهمم؟
    امضای ایشان
    ​یا علی

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31536
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    خب وقتی میخاستینش چرا اجازه دادین کسی غیر شما با همسرتون باااااااااشه ؟
    من نمیفهمم؟
    خریت محض

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین5804 نمایش پست ها
    خریت محض

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

    الان تصمیمتون چیه میخاهید باهاشون ازدواج کنید؟
    امضای ایشان
    ​یا علی

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31536
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    الان تصمیمتون چیه میخاهید باهاشون ازدواج کنید؟
    نمیدونم ولی میدونم بدون اون نمیتونم دقیقا اونم همینطوره ب حدی ک گفته اگه با کسی ازدواج کنی خودمو میکشم فقط میگه بهم میرسیم

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    بنظر من شما باید با خانومی که برا خودتون انتخاب کردید

    فکراتونو بکنید و همه جوانب در نظر بگیرید و گذشته رو بطور کامل فراموش کنید

    برید پیش مشاور و تصمیم نهایی بگیرید
    امضای ایشان
    ​یا علی

  12. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31536
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    تشکر از راهنماییتون معصومه خانم

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین5804 نمایش پست ها
    تشکر از راهنماییتون معصومه خانم

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

    خواهش میکنم ،
    امضای ایشان
    ​یا علی

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین5804 نمایش پست ها
    حسین:
    سلام
    پسری 26 ساله شاغل حدود 5 سال با دختری دوست بودم آشنایی ما از اتوبوس ایجاد شد و بعد از مدتی شناخت تصمیم ب ازدواج گرفتیم دفعه اول خاستگاری خانواده من ب رغم مخالفت بودن این تصمیم خدمت سربازی رو بهانه کردن و جلسه دوم خواستگاری ک بعد از خدمت صورت گرفت اتفاقی افتاد ک خودم نسبت ب اون سرد شد (امتحان کردن من برا دوست داشتن اون ک قبل از من با یه پسر درو ارتباط بوده و با رابطه جنسی داشته البته نه اونجوری) ک بعد ها گفت ک دروغ گفتم در این مدت رابطه ما برگشته بود ب حالت دوستی ساده بعد از خاستگارهاش ناخواسته با پسری دوست شد ب نام x ک بعد ها ب دلایلی ب شکایت کشیده شد ک قصد سو استفاده ازش داشته ک اینم تمام شد و بعد از این موضوع با پسری ب نام سینا عقد کرد نه با خواسته خودش البته به زور تو این مدت ما هنوز در ارتباطیم و نمیتونیم همدیگرو فراموش کنیم و الان نامزدش با دختری بوده ک مچشو گرفته و میخواد طلاق بگیره ایا بنظر شما من با این دختر خوشبخت میشم اگه دوباره بحث ازدواج رو پیش بکشم البته اون عشق و دوست داشتن بین ما از اول تا الان بیشتر شده ک کمتر نشده ضمنا تو این مدت بارها خواستم ازدواج کنم ولی هیچ طور نتونستم کسی رو به حریم خصوصیم راه بدم
    در ضمنم اون دختره یک سال از من کوچکتره

    Sent from my GT-I9060L using Tapatalk

    فرقی نمیکنه شما هر وقت که بخوایت میتونید شروع کنید ولی باید زمان بگذره و شناخت دوباره ای بدست بیارید

    شرایط امروز شما با دیروز بسیار متفاوت شده ...پس در این مورد صبور باشید و به هم فرصت بدید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  16. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31634
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    با سلام و خسته نباشید
    بنده 26 سالمه و حدود 25 روز پیش یک خواستگار از فامیل برای من اومد و قبلش مادر و خواهرش اومدن بعد از چند روز با پسر اومدن. و ما با هم صحبت کردیم و غیره. پسر از اینکه سخت تصمیم میگیره گفت و من هم به طبع گفتم منم همینطورم . من ارشد میخونم و پسره 31 سالشه و فوق دیپلم داره و مشاور املاک دارن با برادرهاشون . بعد از گذشت 14 روز زنگ زدن و گفتن که ما همش به پسرمون میگیم چی شد چی شد و اون میگه فعلا صبر کنید و اینکه گفته حالا بپرسین ببینید اونها پسندیدن یا نه . مادرم هم گفته بودن حالا باید با هم حرف بزنند و ... اونها هم گفتن بعد از گناه زنگ میزنیم و الان بعد از گذشت 6 روز هنوز تماس نگرفتن . من خیلی بهم برخورده که حالا مثلا پسره فکر کرده چه خبره اینجوری میکنه و شاید کسی رو میخواسته و خانوادش اجبارش کردن بیاد . چون فامیل خیلی دور هم هستن . واقعا دیگه پذیرش پسره واسم سخته که چرا این رفتارها رو میکنه . و ایا من باید اگر تماس گرفتن بپذیرم که صحبت کنم باهاش یا ایشون به اجبار خانوادش دارن میان؟

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره99 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید
    بنده 26 سالمه و حدود 25 روز پیش یک خواستگار از فامیل برای من اومد و قبلش مادر و خواهرش اومدن بعد از چند روز با پسر اومدن. و ما با هم صحبت کردیم و غیره. پسر از اینکه سخت تصمیم میگیره گفت و من هم به طبع گفتم منم همینطورم . من ارشد میخونم و پسره 31 سالشه و فوق دیپلم داره و مشاور املاک دارن با برادرهاشون . بعد از گذشت 14 روز زنگ زدن و گفتن که ما همش به پسرمون میگیم چی شد چی شد و اون میگه فعلا صبر کنید و اینکه گفته حالا بپرسین ببینید اونها پسندیدن یا نه . مادرم هم گفته بودن حالا باید با هم حرف بزنند و ... اونها هم گفتن بعد از گناه زنگ میزنیم و الان بعد از گذشت 6 روز هنوز تماس نگرفتن . من خیلی بهم برخورده که حالا مثلا پسره فکر کرده چه خبره اینجوری میکنه و شاید کسی رو میخواسته و خانوادش اجبارش کردن بیاد . چون فامیل خیلی دور هم هستن . واقعا دیگه پذیرش پسره واسم سخته که چرا این رفتارها رو میکنه . و ایا من باید اگر تماس گرفتن بپذیرم که صحبت کنم باهاش یا ایشون به اجبار خانوادش دارن میان؟
    سلام

    ستاره جان این تاپیک متعلق به کس دیگه ای هست

    و ممکنه دوستان پست شما رو نخونن و متوجه نشن که جدید هست

    لینک زیر رو برید و اونجا متنتون رو کپی کنید با عنوان مناسب ارسال کنید

    http://forum.moshaver.co/newthread.p...ewthread&f=188

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31634
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    ممنون و شرمنده

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد