سلام من از سر ناچاري و سردرگمی مشکلم رو اینجا بیان میکنم واقعا نميدونم چکار کنم از شما خواهش می کنم راهنماييم کنید
من مدت 5 سال با دختری ارتباط دارم این رابطه با پیشنهاد این خانوم و واسطه شروع شد اولش هردومون به نیت دوستی که ميدونم کار اشتباهی بود شروع کردیم بعد از مدتی تصمیم گرفتیم به نیت ازدواج ادامه بدیم، من اوایل شرایط ازدواج رو نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتیم صبر کنیم تا شرایط ازدواج که یکی از اونها کارم بود فراهم بشه، در حال حاضر من شرایط ازدواج رو دارم اما یک سری ترس هایی دارم که ممکنه روزی در زندگی مشترک با این خانوم دچار مشکل بشم.
حالا میخوام از ترسی که دارم بگم :
در مدتی که تصميم گرفتیم صبر کنیم تا شرایط ازدواج فراهم بشه مسائلی رو متوجه شدم که تکرار مجدد اونها در زندگی مشترک من رو خیلی مضطرب میکنه، در این مدت متوجه شدم که این خانوم بعضی مسائل رو رعایت نمیکنه بارها از ایشون خواهش کردم که این رفتارها با من و خانوادم سازگار نیست از جمله اینکه با دوستانش به کافه میرفت و قلیون میکشید هر وقت اراده میکرد میتونست با دوستانش بیرون بره حتی با خواهرش و دوست پسر خواهرش تحت عنوان تفریح بیرون میرفت بارها به همین دلیل تصمیم گرفتم این رابطه رو پایان بدم اما بخاطر علاقه یا راحتر بگم وابستگی نتونستم.
هر دفعه که با هم سر این مسائل بحث میکردم با وجود اختلاف نظر قانعش میکردم که این رفتارها رو کنار بذاره اما بعد از مدتی مجدد تکرار میشد
خانواده این خانوم از جمله مادرش در جریان رابطه ما بود اما واکنشی نشان نمیداد و همیشه برای من جای سوال بود که چرا مانع این رابطه نمیشه چون در خانواده من این این مسئله رو درست نمیدونن.
حالا بعد از گذشت این چند سال به نقطه ای رسیدم که باید تصمیم بگیرم، با وجود اینکه دوباره قول داده رفتار گذشته رو تکرار نکنه هنوز هم ترس در وجودم هست که در زندگی مشترک با این خانوم با گذشت زمان رفتارهای گذشته تکرار بشه، نمیدونم این قول و قرارهای امروز از روی احساسات باشه و با کوچکترین سختی سراغ آزادیهای گذشته بره
آیا ازدواج با شخصی که بنا دارید رفتار و دیدگاهش رو تغيير بديد درسته؟
آیا این تغییر پایدار هست یا احساساتی که در حال حاضر وجود داره باعث شده این تغییر رو بپذیره؟
لطفا در صورت امکان راهنماييم کنید من به هیچ عنوان نمیخوام زندگی خودم و این خانوم در آینده خراب بشه
نظرت چیه؟
