در مورد خواهرم هست این مطلب ممنون .
سه چهار ساله که یه نفرو میخواد و قبلا هم خواستگاریش اومده اما سر یه مسئله ای پسره جا زد (مسئله جسمی ناچیز) اما از همون موقعه تا الان باهاش در ارتباط ههست هم تلفنی هم دیدن .الان یه خواستگار براش اومده که سر دوراهی قرار گرفته خیلی هم اون یکی پسررو دوست داره میترسه هم بهش بگه براش خواستگار اومده دوستان نظر بدین چیکار کنه ممنون
سلام
پسری ک ی بار اومد و جا زد پس امتحانش را پس داده دیگه چه ارزشی داره ک خواهرت باهاش هنوز ادامه داده یا قصد اون پسر چیه ک هنوز با خواهرت در ارتباطه ؟!
خواهرت باید به جواب این سوالها برسه و بعد تصمیم بگیره.
چرا باید بترسه؟
خواهرتون فرصت آخر را بهش بده
چیزی که مسلمه اینه که باید دید خواهر شما دنبال چه هدفیه ؟
اینکه رابطه رو حفظ کرده آیا این پسر تمایلی به ازدواج داره یا خیر ؟ اگر نداره خواهر شما بهتره بدونه در یک رابطه ساده و بی هدف قرار داره و فرقی نمیکنه
خواستگار داشته باشه یا خیر ؟ چون میخواد عمرشو اینطوری هدر بده .... چون وابستگی ایجاد شده اجازه فکر کردن به گزینه های دیگری رو نمیده
پس اول مشخص کنید ایشون دنبال چی هست بعد برای راهنمایی میشه راهکاری رو ارائه داد
این تعارضات در هر مرحله ای از زندگی وجود داره که در متن زیر میخونید
وقتی صبح از خواب بیدار می‌شویم و دوست داریم همزمان در رختخواب بمانیم و لذت خواب بیشتر را تجربه کنیم و از سوی دیگر ناچاریم برای رسیدن به محل کار خود آن لذت را از دست بدهیم دچار تعارض می‌شویم، تعارض‌ها به همین سادگی در زندگی اتفاق نمی‌افتند و گاهی نیز انتخاب بسیار مشکل‌تر و تاثیر عمیق‌تر است.
گاهی تعارض بین دو موقعیت کششی است مثلاً فردی که همزمان در دو رشته دانشگاهی مورد علاقه‌اش پذیرفته می‌شود و نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کدام یک را انتخاب کند. همچنین زنان خانه‌داری که از یک سو خانه‌داری و رسیدن به امور منزل را انتخاب می‌کنند اما در ذهن خود دوست دارند ادامه تحصیل داده یا بیرون از منزل فعالیت اجتماعی و اقتصادی داشته باشند نیز ممکن است دچار تعارض شوند.
داشتن دانش و تجربه و بهره‌گیری از مشورت متخصصان حوزه سلامت روان می‌تواند فرد را در تصمیم‌گیری یاری و از بروز تعارض‌ها جلوگیری کند.
رابطه شدت تعارض و تأثیر آن بر سلامت روان : تعارض‌ها گاهی کوچک‌اند و فشار کمی بر فرد وارد می‌کند اما گاهی این تعارض‌ها آن قدر شدیدند که فرد احساس می‌کند با انتخاب یکی از آنها شرایطش نه تنها بهتر نمی‌شود بلکه بدتر نیز می‌شود.
نمونه این تعارض‌ها را در اختلافات زناشویی و تصمیم به جدایی یا ماندن می‌توان دید، فرد از یک سو در صورت ماندن زندگی مشترک خود را حفظ کرده اما ناچار به تحمل اختلافات است و در صورت جدایی نیز مشکلات به ظاهر تمام می‌شود اما زندگی زناشویی و تأهل را نیز از دست می‌دهد.
تعارض نقش عامل فشارزا را بازی می‌کند و وقتی ممتد و طولانی شود به افرادی که زمینه بروز آسیب‌های روانی را دارند کمک می‌کنند تا به اختلالات روانی مبتلا شوند تعارض به تنهایی به اختلال روانی منجر نمی‌شود.
تعارض گاهی منشاء روانی دارد و فرد از منشاء آن آگاه نیست، تعارض‌هایی که ریشه در ناخودآگاه فرد دارند خود را به صورت اضطراب نشان می‌دهند مثلاً تعارض بین وابستگی و استقلال جزء این گروه است، گاهی فرد دوست دارد در کنار خانواده خود باشد اما در این حال لازم است برای رشد مستقل شود و به شهر یا کشور دیگری برود.
افرادی که زمینه تربیتی‌شان بر اساس وابستگی است دچار تعارض در تصمیم‌گیری می‌شوند، در حالات شدید فرد نمی‌تواند برای ازدواج خود نیز تصمیم‌گیری کند و گاهی نیز شدت تعارض او را دچار وسواس و شک می‌کند.
عدم علاقه مندی به شغل و ناچاری برای کسب درآمد موجب تعارض و دوگانگی می‌شود یا ممکن است به فردی دو شغل پیشنهاد شود به هیچکدام علاقه‌مند نیست اما ناچار است یکی از آنها را انتخاب کند زیرا برای کسب درآمد ناچار به اشتغال است.
حل تعارض بستگی به ماهیت آن دارد و تفاوت‌های فردی در حل این دوگانگی‌ها موثرند، معمولاً افراد مطلق‌گرا دچار تعارض می‌شوند زیرا وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرند انتظار دارند آن موقعیت صد در صد مطابق میلشان باشد در حالی که در امور زندگی اعم از روابط بین فردی و شغلی باید نسبی‌گرا بود و قدرت انعطاف داشت.
خـــــدانـگهــــــدار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
