سلام.
نمیدونم چقدر بتونم کامل توضیح بدم و مفهوم حرفم رو برسونم تا مشاوره بهتری از دوستان بگیرم اما سعی میکنم ساده و صریح حرفم رو بزنم.(سعی میکنم زیاد ایهام وار حرف نزنم خخخ چون اینم یکی از مشکلاتمه)
من دانشجو ام و 22 سال سن دارم از نظر شخصیتی تیپ b و درونگرا هستم. تا حدودی احساسی اما به نظر خودم معقول و کمی خیال پرداز
این رو هم بگم که خودم رو تا حدودی میشناسم و میدونم چی میخوام اما بالاخره هر کسی سر یه دو راهی گیر میکنه.
با مشاوره حضوری هم مشکل ندارم اما مشاور خوبی رو توی شهر خودم نمیشناسم اگه در رابطه با مشکل من مشاوری رو میشناسید ممنون میشم معرفی کنید.(شهر من قزوین)
تقریبا یک سال و شیش ماهه از یکی خوشم اومده البته شاید براتون جالب باشه بگم از دو نفر خوشم اومده که هر کدوم نکته های مثبت خودشون رو دارن(و البته منفی)
ساده بخوام بگم سر این که یه رابطه ایجاد کنم یا نه دچار تردید شدم. البته تاالان تونستم احساساتم رو مهارکنم اما الان واقعا سرکش شده انقدر که 4.5 نمیره افت معدل داشتم و میدونم دلیل اصلیش اینه که نمیتونم قدرت تمرکزم رو حفظ کنم.
میدونم که در حالت کل رابطه با جنس مخالف مخربه، میدونم که بهتره رابطه عاطفی نداشته باشم، میدونم که ممکنه مشکلات زیادی پیش بیاد و البته این رو هم میدونم که تا اندازه ای تکامل پیدا کردم که بتونم یه رابطه رو مدیریت کنم این رو هم بگم که با هیچ دختری رابطه نداشتم و به نوعی این اولین بارمه.
امیدوارم تونساه باشم یه سری اطلاعات پایه ای بهتون داده باشم
اما اصل سوالم:
1. چیکار کنم که باز هم عواطفم رو کنترل کنم تا شرایط ازدواج برام پیش بیاد؟
2.پیشنهاد میکنید که باهاشون آشنا بشم و اگه شرایط خانوادگیشون اجازه داد توی این سن(البته خودم فکر میکنم کافی باشه) خانواده ام رو بفرستم جلو؟
3. پیشنهاد میکنید یه رابطه محدود ایجاد کنم و مثل خیلی از هم سن های من با هم باشیم؟
4. یه سوال کلی: همه توی سن من احساس کمبود رابطه میکنند یا من فقط دچار این مشکلم؟
ممنون میشم اگه روز جوابم رو بدید میدونید من الان مثل آدمی میمونم که سر امتحان جواب یه سوال رو نوشته اما دو دل شده که درسته یا غلط و میخواد یکی مطمئنش کنه. من چند تا جواب برای خودم دارم اما اگه کسی دلم رو محکم کنه روی یکیشون بهتره.
مرسی