........
........
ویرایش توسط سعید 24 : 05-24-2016 در ساعت 05:45 PM
نمیدونم کی این ذهنیتو اولین بار ایجاد کرد که یه جوون برا ازدواج کردن باید همه شرایطش جور باشه، هر کی بوده خدا در دنیا و آخرت ذلیلش کنه.
چی میشه تا کامل شدن همه شرایط، فعلا فقط عقد خونده بشه تا جوونایی که اهل دوستی نیستن به آرامش برسن و با روحیه بهتری تلاش کنن برا زندگیشون؟
شما که یه جوونی چرا به افکار غلط میدون میدی؟
حالا میخوای چیکار کنی دوباره زانوی غم بغل کنی؟
بهتر بود شرایطتو میگفتی بهش تا خودش تصمیم بگیره که بمونه باهات یا نه.
بیچاره اونم تازه میخواسته بهت اعتماد کنه.
شاید این اتفاق برای شما لطف بوده تا زندگیتون عوض بشه. مواظب باشید.ممکنه برای همه پیش نیاد.با هاش در تماس باشید و بهشون بگید فعلا وضعیت مناسبی ندارید و در تلاشید که این وضیت رو بهبود ببخشید فقط یکم زمان نیاز دارید.
موافقمنوشته اصلی توسط defeated
البته من با این دوستمون حرف زدم که بهتره به خانوادش بگه تا حداقل با هم بیشتر آشنا بشن
اما خب ظاهرا خانوادش میگن باید ارشد و کارش رو کامل کنه
به نظرم حمایت خانواده ها خیلی مهمه
و گرنه کدوم جوونی تو این سن و سال همه چی داره؟؟؟
یا باید از عشقش بگذره یا اینکه یواشکی سر کنه
کافیه خانوادها حواسشون رو بیشتر بدن به جوونا
امیدوارم مشکلات جوونامون زودتر حل شه ، ان شاء الله
اینکه باهاش در تماس باشه ممکنه باعث وابستگی عاطفی بشه
و اگه ایشون نتونن شرایط رو فراهم کنن خب چی میمونه؟ بازم یه شکست عاطفی؟
بهترش اینکه خانوادشون رو راضی کنن تا بتونن هم حمایت خانوادها رو داشته باشن
هم زیر نظر خانوادها به شناخت برسن
خانواده م میگند بعد ارشد و کار پیدا کردن واست زن میگیریم.
من از اول شرایطمو بهش گفتم.میگه اگه بشناسمت و عاشقت بشم میتونم صبر کنم ولی نمیدونم چرا میترسم
به خاطر همین خواستم که تموم شه
جوونا نباید بذارن خانواده ها زور بگن.
یه جوون باید بتونه از حقش دفاع کنه.
جوونی که نمیتونه در برابر افکار اشتباه خانوادش بایسته، فردا چطور میتونه در جامعه از حقوق خودش و زن و بچش دفاع کنه؟
خودمم میخوام که باهاش در تماس باشم ولی میترسم از وابستگی و این که اخرش به ازدواج نکشه و دو طرف اسیب ببینیم..
من ارشدمو و بگیرم و برم سربازی و کار پیدا کنم سه چهار سال طول میکشه.خودش گفت اگه بیشتر بشناسمت و بفهمم که عاشقتم میتونم صبر کنم ولی من میترسم
نترس برو جلو.
برا اینجور چیزا باید بی پروا بود.
اگه تونستی بیشتر آشنا بشی باهاش و تفاهم داشتین سعی کن هر جوریه رضایت خانوادتو بگیری و عقدش کنی.
اینم بگم که ما کلا با هم رسمی حرف زدیم و تموم فعلامون جمع بود به جز امشب که یه خرده عاطفی شد
خیلی بهم احترام گذاشتیم و سعی نکردم زیاد عاطفی باهاش حرف بزنم
دقیقا
چرا به ازدواج نکشه؟به خاطر نگرانی از اینده ای که ازش بی خبرید فرصت هارو از دست ندید که بعدا افسوس بخورید. بیشتر اشنا شید وببینید اگر واقعا روحیاتتون سازگاره ازدواج کنید.خود ایشونم که گفته زمان براش مهم نیست.
بله منظور من هم از رفت امد همینه. نه مخفیانه! با اطلاع خانواده.
ویرایش توسط saba95 : 05-22-2016 در ساعت 02:39 AM
سعید اشنا شو ولی عاشق اش نشو.
این حرف اکثر دخترا هم میزنند برای من اخلاق مهم و .... از این دخترا نیستم که دوست بشم و فلان و بهمان....
اشنا شو و خوب هم تحقیق کن قبل اینکه وابسته اش بشی به خودت قول نده که این مال منه. فکر اینکه از الان میگی دختر خوبیه بنداز بیرون ، دختر خوب و بد بعد اشنای و تحقیق فهمیده میشه.
امید مشکل من اینه نمیتونم با خانوادم مطرح کنم چون قطعا جوابشون منفیه.چون نه کار دارم و درسم هم مونده.الان اصلا شرایط ازدواج ندارم.
مجبور میشم مخفیانه باهاش حرف بزنم که خودم نمی خوام این جوری بشه به خاطر این قطع کردم رابطمو باهاش
اره مخفایانه ریسک هستش . صبر کن تا خدا چی بخواهد...
دیروز دوباره باهاش حرف زدم.بهش گفتم که من فعلا شرایط ندارم و بهتره تمومش کنیم.بهش گفتم که من تا سه سال دیگه شرایط ندارم
و تو خواستگارای بهتر از من هم گیرت میاد و منتظر من نمون.البته یه سوالم پرسیدم گفتم اگه یکی دو سال دیگه بازم بیام پیشت و مجرد بودی ممکنه جوابت مثبت باشه اونم گفت اگه به کسی دیگه قول نداده باشم اره ممکنه
به نظرتون کارم اشتباه بوده یا خوب؟چون نمیخوام منتظر من بمونه.من تا سه سال اصلا شرایط ندارم و بهتره بیخیال ازدواج و دوستی باشم تا شرایطم جور شه
ازین ب بعد خاستی سمت کسی بری
اول تکلیفتو با خودت مشخص کن
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
[quote=شقایقم;180930]ازین ب بعد خاستی سمت کسی بری
اول تکلیفتو با خودت مشخص کن
خوب چیکار کنم؟بهش امید واهی بدم.فهمیدم که اهل دوستی نیستم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
