دوستی مجازی و درخواست نامعقول

[آتنه]

سلام من دختری 20 ساله و دانشجو هستم که چند ماه پیش با پسری 31ساله دریکی از شبکه های اجتماعی آشنا شدم وچند وقت پیش برای اینکه در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنه باهم ازطریق موبایل درارتباط بودیم تا اینکه عکس منو دیدو گفت که ازمن خوشش میاد ومیخواد با من ازدواج کنه اما قبلش باهم بیشتر آشنا بشیم و بعد به خانواده هااطلاع میدهیم برای آشنایی بیشتر قرار بود بیاد شهرما و همدیگر رو ببینیم اما ازمن میخواست که همانند اروپایی ها با هم رابطه داشته باشیم اما من مخالف این امر بودم و در این میان من هم بشدت عاشقش شده بودم و حاضر نبودم ترکم کنه ولی بخاطر مخالفتم از رابطه نزدیک چند روزه که از دست من ناراحت شده و حرف نمیزنه ومن دیگه حالو هوای درس و دانشگاهو ندارم و دستم به هیچ کاری نمیره و در عین حال خیلی دوسش دارم و ماندم چه کار کنم که دوباره با هم باشیم میشه در این مورد من را راهنمایی کنید ؟متشکر میشم لطفا زود جواب بیدید

[mahdianshakib]

آتنه خانوم سلام.
میدونم سخته براتون این جدایی.
اما شما چشمتون رو به روی یه واقعیت بستید اون هم اینکه رابطه شما اصلا درست نیست.
شما تن به رابطه ای دادید که حتی یکبار هم ندید ایشون رو.حتی نمیدونید چه خانواده ای داره.نمیدونید چیکاره هست؟نمیدونید خوانواده ش چجور آدم هایی هستن؟
فقط دل بسته ی یک سری حرفهایی شدید که فقط از نظرتون زیبا اومده.
زندگی این چیزهایی که توو رابطه بهش رسیدید نیست.زندگی این نیست که اینگونه وارد زندگی شما بشه.این نوع دوستی ها فقط و فقط از روی هوس هست.شاید شما دلبسته هستید اما اگر جلوی ضرر رو از هر جایی بگیرید منفعت هست.
بهترین کاری که شما میتونید انجام بدید پایان دادن به یک رابطه ای که انتهاش مثل روز روشنه.
خیلی از دوستی هایی که در نزدیک هم به وجود میاد و شناخت از خانواده ها هم وجود داره در انتها به جدایی می انجامد چه برسه به این رابطه که از هم دور هستید و هیچ شناختی از هم ندارید.
ببینید زنان از طریق گوش عاشق می شن و مردان از طریق چشم.
دقیقا همین اتفاق افتاده بین شما.
ایشون با حرفاشون تونستند شما رو جذب خودشون بکنن و شما هم با اون عکسی که بهشون دادید تونستید اونو جذب خودتون بکنید.در صورتی که هیچ بنیه ای نداره رابطه ی شما.
شما عاشق حرف های ایشون شدید نه خودشون.چون نمیشناسیدش(واقعا از پشت تلفن و چند باری ارتباط تلفنی یا نت میتونه شناخت خوبی بهتون بده در مورد کسی که بخوایید باهاش یک عمر زندگی کنید؟)
ایشون هم عاشق جسم و چهره ی شما شدن.
پس بهترین راه همون قطع ارتباط هست.

[آتنه]

[replacer_a] ممنونم از راهنماییتون

[mahdianshakib]

[replacer_a] ممنونم از راهنماییتون

خواهش میکنم.
در ضمن شما در سنی هستید که خیلی موقعیت های زیادی برای ازدواج براتون پیش میاد.
اختلاف سنی شما با ایشون هم 11 سال هست که کم اختلافی نیست.
پس فکر نکنید ایشون رو از دست بدید دیگه براتون موقعیت ازدواج پیش نمیاد.

[سعید 1990]

سلام آتنه خانوم.
همون طور که برادر عزیزم mahdinshakib گفتن شما چشمتون را بروی این واقعیت بستید و این رابطه درستی نیست ولی این حرفها هم فایده ای نداره چون شما الان عاشقش هستید ولی چیز خوبی که هست که شما فقط از طریق شبکه مجازی با هم آشنا شده اید و همدیگه رو تا حالا از نزدیک ندیدین. این امتیاز خوبیه که که بتونین اونو زود فراموش کنید .
کسی که میخواد با کسی دیگه ازدواج کنه خوب در مورد خانواده ،اصالت، کار ،اخلاق، رفتار،دین،و......... تحقیق میکنه نه درخواستی بکنه که به ضرر شما باشه
بنظر من اون شما رو برای هوا وهوس خودش میخاهد چون کسی که کسی دیگه رو دوست داشته باشه هیچ وقت کاری نمیکنه که به ضرر معشوقه اش باشه یا بخواد اونو اذیت کنه.
به نظر من اگه شما دوتا باهم روبه رو بشید و اون کاری رو که بخواد براش انجام بدین اون زود به این رابطه خاتمه میده چون نیاز جنسی خودش رو برطرف کرده و از شما زده میشه و فقط شما این وسط ضرر میکنید.

آیا واقعا اگه شما رو دوست داشته باشه میتونه از این خواسته خودش صرف نظر بکنه اگه نتونست مطمئن باش همون چیزی رو میخواد که من گفتم وبعد از این کار اون چیزی نداره که از دست بده شمایید که در این بین باید حصرت یه عمر این اشتباهی رو بخورید که سببش شیطان لعین و هوا و هوس بوده پس خوب فکر کن.

.از من میشنوی سیم کارتت رو خاموش کن و به این رابطه خاتمه بده و بامسائل دیگه خودت رو مشغول کنید.

اگه هیچ کاری برای جلو گیری از انجام شدن این کار نتونستی انجام بدی راه دومی هم دارم که بعدا" بهت میگم . سعی کن راتباطت رو باهاش قطع کنی و فراموشش کنی

[ملکه اسمان]

سلام.وقت بخیر.
بنظرم اگه چیزایی رو که نوشتین یه بار خودتون بخونین ب غلط بودن این ارتباط پی میبرین.اول از همه درخواستای کاملا غلط این اقاست.این کاملا نشون میده که این اقا دنبال چین.
دوما سن شما و سن ایشونه.
سوم اختلاف سنی شماست.
چهارم....
...
....
.....
...
هرچقدم ایشون رو بشناسین باز کمه و البته غلط.
دختر خوب خودتو گول نزن.ب این ارتباط هیچ گونه امیدی نداشته باش.حتی اگه ازدواج هم صورت بگیره باز احتمال اینکه دوتاتون ب مشکل بخورین خیییییییلی بالاست.
بهتره سعی کنی ب فکر درس و اهدافت باشی.کات کن و فراموشش کن.زمان بگذره احساس شما هم متعادل تر میشه.
امیدوارم راه درست رو انتخاب کنی.

[Bita moein]

سلام من دختری 20 ساله و دانشجو هستم که چند ماه پیش با پسری 31ساله دریکی از شبکه های اجتماعی آشنا شدم وچند وقت پیش برای اینکه در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنه باهم ازطریق موبایل درارتباط بودیم تا اینکه عکس منو دیدو گفت که ازمن خوشش میاد ومیخواد با من ازدواج کنه اما قبلش باهم بیشتر آشنا بشیم و بعد به خانواده هااطلاع میدهیم برای آشنایی بیشتر قرار بود بیاد شهرما و همدیگر رو ببینیم اما ازمن میخواست که همانند اروپایی ها با هم رابطه داشته باشیم اما من مخالف این امر بودم و در این میان من هم بشدت عاشقش شده بودم و حاضر نبودم ترکم کنه ولی بخاطر مخالفتم از رابطه نزدیک چند روزه که از دست من ناراحت شده و حرف نمیزنه ومن دیگه حالو هوای درس و دانشگاهو ندارم و دستم به هیچ کاری نمیره و در عین حال خیلی دوسش دارم و ماندم چه کار کنم که دوباره با هم باشیم میشه در این مورد من را راهنمایی کنید ؟متشکر میشم لطفا زود جواب بیدید

اول از همه چطور نسبت به این فرد ادعا میکنید که دوستش دارید ؟؟؟

شما فردی رو مجازی و در شهر دیگه ای چطور بدون شناخت دوست دارید ؟ تمام این احساس از وابستگی کورکورانه ناشی میشه

اختلاف سنی شما / اختلاف فرهنگی در بین شهرها /مشکلاتی نیست که به سادگی ازش بگذرید

در ضمن اینجا ایرانه و چنین روابط نزدیکی که ایشون میخواد مثل تیرخلاص زدن به خودت و زندگیت می مونه

شما وارد رابطه ای شدید که اینده ای مبهم داره و فقط دارید زمان درس خوندن و آرامش زندگیتون رو از دست میدید ...

امیدوارم تا قبل از اینکه وابستگی بیشتر از این به وجود بیاد کمی فکر کنید و بدونید چه کاری باید انجام بدید

[مدیا]

......................

[manizhe]

سلام.من از لحاظ روحی خیلی افسرده شدم. با پسری تو عقد هستم که نوع آشنایی مون خیلی داستان داشت. بهش میگفتم ازدواج کنیم به مشکل برمیخوریم. میگف گذشته ی من و تو نباید رو زندگی مون تاثیر بذاره. الان به خاطر یه سری مسائل دیگه همش گذشته رو میکشه وسط و میگه پایه ی ازدواجمون غلط بوده. من باید چیکار کنم. کمکم کنید....البته آشناییه ما مجازی نبوده.

خوب اگر نظرشون این هست که نباید گذشته رو شما تاثیر بذاره پس چرا خودش مسائل گذشته رو میکشه وسط ؟
شما کامل مشکلت رو نگفتی ولی احساس میکنم آشنایی جالبی نداشتید و اجازه دادید رابطتون به ازدواج برسه که اشتباه بوده

[2015]

سلام من دختری 20 ساله و دانشجو هستم که چند ماه پیش با پسری 31ساله دریکی از شبکه های اجتماعی آشنا شدم وچند وقت پیش برای اینکه در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنه باهم ازطریق موبایل درارتباط بودیم تا اینکه عکس منو دیدو گفت که ازمن خوشش میاد ومیخواد با من ازدواج کنه اما قبلش باهم بیشتر آشنا بشیم و بعد به خانواده هااطلاع میدهیم برای آشنایی بیشتر قرار بود بیاد شهرما و همدیگر رو ببینیم اما ازمن میخواست که همانند اروپایی ها با هم رابطه داشته باشیم اما من مخالف این امر بودم و در این میان من هم بشدت عاشقش شده بودم و حاضر نبودم ترکم کنه ولی بخاطر مخالفتم از رابطه نزدیک چند روزه که از دست من ناراحت شده و حرف نمیزنه ومن دیگه حالو هوای درس و دانشگاهو ندارم و دستم به هیچ کاری نمیره و در عین حال خیلی دوسش دارم و ماندم چه کار کنم که دوباره با هم باشیم میشه در این مورد من را راهنمایی کنید ؟متشکر میشم لطفا زود جواب بیدید

سلام اتنه جان.تو درگیر رابطه ای ناخواسته شدی.میفهمم.اولش اصلا تصمیم تو این چنین رابطه ای نبوده.اما مسئله ای که برای تو اتفاق افتاده مسئله ای است که خیلی از جوانان بهش مبتلا هستند وراه نجات براش پیدا نمیکنن.پس باید خداروشکر کنی و خوش حال باشی درخانواده ای بزرگ شدی که چنین ارتباطاتی براش غیر متعارفه.
ببخشید که این حرف رو میزنم ولی اون اقا خودش خیلی وارده و میدونه که خانوم ها نسبت به بی اعتنایی حساس هستند وتاب دوری رو ندارن .برای همینه که چند روز دست نگه داشته تا طاقتت تموم بشه و به طرفش کشیده بشی.
شما فقط به خاطر حرف های زیبای اون فرد به طرفش جذب شدی.
پس مطمئن باش اون حرف ها که تونسته تورو به سمت خودش بکشونه دختر های دیگه رو هم تونسته به سمت خودش جذب بکنه ودر اینده هم خواهد توانتست.
ابتدا ممکنه برات سخت باشه.چون نبودش توی زندگیت خلا ایجاد خواهد کرد اما تو میتونی ارتباطت رو با خانواده و دوستانت بیشتر بکنی وورزش بکنی و به تحصیل مشغول بشی.
این جوری هورمونی در بدنت ساخته میشه که باعث میشه علاقت رو فراموش بکنی و راه خودت رو پیدا بکنی.
ضمن اینکه تو 20 سال داری وحتما افراد زیادی در اینده از تو تقاضای ازدواج خواهند کرد.افرادی به مراتب بهتر از اون اقا.
توی این جور وقت ها ترس از تنهاییه که انسان رو به ادامه ی ارتباط سوق میده .سعی کن خودت رو سرگرم بکنی واز زندگی لذت ببری .خداهم دوست نداره که تو در چنگال چینن فردی اسیر بشی.
وقتی که توهم همچین ارتباطی رو به خاطر خود خدا تمام کنی مطمئن باش زندگیت رو جوری سامان میده که اصلا خودت باورت نشه .

[مدیا]

..............

[2015]

آشنایی ما توسط پسر داییش صورت گرفت. من اول از طریق یکی از دوستان دبیرستانم با پسر داییشون میخواستم آشنا بشم. ولی وقتی ایشون رو دیدم اصلا خوشم نیومد و بعد از چند جلسه کات کردم. و این رو هم بگم که من عاشق یه پسری بودم در دانشگاه که بهم نرسیدیم و وقتی متوجه شدم که اصلا حسی به من نداره ضربه ی بدی خوردم و یه مدت زندگی برام بی اهمیت بود. و برای مشغول کردن خودم و فرار از فکرشون با پیشنهاد دوستم پسر دایی همسرمو دیدم. بهش گفتم که نمیتونم باهات بمونم ولی به عنوان دوست اجتماعی می مونم. خودمم الان که به کارام فکر میکنم باورم نمیشه که اینکارارو کردم. بعد از یه مدت توی یه جلسه که با هم بودیم دوستشو همراهش آورده بود و من توی یه لحظه عاشقش شدم. اونم از من خوشش اومده بود. و چون رشته های تحصیلی مون بهم نزدیک بود به بهانه ی درس بهش پیام میدادم. و توی این پیام ها بهم ابراز علاقه کردیم. و کلا دو سه بار همدیگرو دیدیم . وقتی پسر دایی همسرم از ماجرا خبردار شد خیلی حرصش گرفت و من دیگه دوستشو ندیدم. و اینجا بود که ضربه ی دیگه ای خوردم. یه مدت گذشت و پیام هایی از شخصی به من داده میشد و من جواب نمیدادم. بعد از یه ماه و ناامید شدن از برگشتن کسی که خوشم اومده بود ازش و تنهاییه بیش از حد به پیام های شخص غریبه پاسخ دادم. به پیام ها عادت کردم. و وقتی میپرسیدم شماره منو از کجا آوردی میگفت همینطوری شماره گرفتم. بعد از یه ماه قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم. وقتی دیدیم نه ازش خوشم اومد و نه بدم اومد. انقد اخلاقش خوب و متین بود که روز به روز بهش عادت کردم. و بعد از مدت ها از رابطمون متوجه شدم که شماره ی منو از پسر داییش گرفته بوده. بله... من الان همسر ایشون هستم و در دوران عقد.... ولی ایشون از زمان باخبر شدن من از این موضوع همش گفتن که مهم نیست و گذشته فراموش میشه. و تو کاری نکردی که من بدم اومده باشه چون حتی دستشون هم به تو نخورده بوده و گفته بودن که تو دختره پاکی هستی...

سلام.من درست وحسابی سر درنیاوردم اما برای مشاوره باید بالای صفحه روی انجمن ها کلیک کنین و متاسب با موضوعتون انجمن رو انتخاب کنین و در پایین وصفحه ی جدید نوشته ایجاد تاپیک جدید وقتی روش کیلک کنین میتونین همه ی ماجرا رو بنویسین و منتظر مشاورها باشین.این تاپیک مربوط به یک فرد دیگه هست و فکرنمیکنم اینجا کسی جواب شما رو بده.

[dearalone]

سلام
من هم موافق نیستم که این نوع رابط ها سخت اشتباه است
یا کسی آدم را می خواهد یا نمی خواهد
اگر می خواهد باید به صورت معقول و شرعی و قانونی و رسمی جلو بیاید
موفق باشید

[saeed021]

چی شد؟؟ مشکل کجاست حالا؟