نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

3417
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    سلام دوستان،
    نمیدونم از کجا شروع کنم. موضوع اینه که من 6 سال هست که با آقایی رابطه دارم. قبل از اینکه با ایشون آشنا بشم به پسر عموم علاقه داشتم. البته اون موقع خیلی بچه بودم و مثلا علاقه ام خیلی شدید بود. بعدش وارد رابطه شدم با دوستم. اقرار میکنم که اون موقع چون خیلی بچه بودم واقعا هدفی از ایجاد رابطه نداشتم و فقط در مقابل پا فشاری های ایشون جواب مثبت دادم. حالا عمر این رابطه شده 6 ساااال !!
    ایشون هم الان رفته سربازی و میخواد دو ماه دیگه بیاد خواستگاری. مشکلی که الان من دارم اینه که احساس میکنم میزان علاقه ام به اندازه ایشون نیست. و دچار یک نوع وسواس فکری شدم. همش حس میکنم به پس عموم علاقه دارم حتی به خود دوستم هم این قضیه رو گفتم ولی اون بیچاره چون دوسم داره با این شرایط کنار اومده. حتی میگه اگه اون اومد خواستگاریت من از زندگیت میرم کنار. من کلافه شدم دوست ندارم یکسره پسر عموم توی ذهنم بیاد. دوست ندارم همش نامزدمو با اون مقایسه کنم یا فکر کنم به اون بیشتر حس دارم.
    حالا که همه چیز داره درست میشه،مادرم موافقت کرده و خانواده اون هم موافقت کردن دوست ندارم اینجوری بشه. حس عذاب وجدان داره دیوونم میکنه. هم خودمو عذاب میدم هم اون بیچاره رو.
    در آخر هم یکم از شرایطمون بگم. هر دو 23 سال سن داریم. اون لیسانس عمران داره و من هم دانشجوی فوق لیسانس. وضع مالی هردومون هم خوب هست. واقعا مسوولیت پذیر و با عرضه است و علاقه اش رو به من ثابت کرده تو این چند سال. از پس خودش و زندگی هم به خوبی برمیاد.
    خواهش میکنم کمکم کنید و راهی نشونم بدید تا به آرامش برسم.
    ممنونم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    چرا هیچکس راهنماییم نمیکنه ؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1452
    نوشته ها
    104
    تشکـر
    88
    تشکر شده 69 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم



    In the name of god



    سلام

    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم
    به نظرم نباید مدت رابطه دوستی یه پسر ودختر نامحرم ازصفرثانیه بیشتر بشه میدونی چرا چون تو این رابطه چه بخوای چه نخوای دلبستگی ایجاد میشه
    به هر دوطرف ضربه میزنه

    قبول دارین تاریخ داره هی تکرار میشه ،واسه چی این اتفاق میفته؟چگونه میتونیم همیشه تو راه صحیح قدم برداریم؟

    قدرت فکر هر فرد بسیار زیاده، وقتی ازاین افکار میاد سراغتون، سعی کنید بلافاصله پاکش کنید وبه جاش به چیزایه بهتری فکرکنین
    بایه چیزی مشغول بشین هم خوبه
    شماگفتین که هردوخانواده بااین وصلت موافقن وایشون هم بعد سربازی میان خواستگاری شما
    انشالله که خوشبخت میشین.

    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم


  4. کاربران زیر از mhtaheri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    ممنونم از راهنماییتون،
    ولی چطوری این کارو بکنم و دیگه فکری نکنم ؟ دیگه دارم دیوونه میشم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1686
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    2
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    با سلام
    به نظر من اولا که حس الان شما به پسز عموتون بجای عشق ترحم و از خود گذشتگیه
    شما در سنی اون تصمبمو داشتید که هیچ ملاکی برای ازدواج نداشته اید
    به نظر من اگه همین موضوع رو به پسر عموتون بگید راضی به ادامش نمیشن...
    شما فرصت کمی دارید باید واقع بینانه عمل کنید و نه فقط صرفا بخاطر خاطرات و داسوزی تن به ازدواج بدید
    مطمعن باشید اگه الان ایشونو ناراحت کنید بهتر از اینده ای پر از پشیمونیه...
    در آخر تضمیم نهایی با خودتونه
    موفق باشید

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1659
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    3
    تشکر شده 12 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    سلام
    خيلى عذر ميخوام, يعنى شما در آن واحد دو نفرو دوس داشتين؟!!! آيا واقعا پسر عموتون از حسى که بهش داشتين مطلع بوده و اون هم همون حسو نسبت به شما داشته؟ آيا پسر عموتون از قصد جدى خودش واسه ازدواج با شما حرفى زده؟ اين 6 سالى که اين دوستتونو عاشق کردينو باهاش بودينو به همين راحتى ميتونيد فراموش کنيد؟ درسته ايشون آقايى کرده-و گفتن از زندگيتون ميرن بيرون ولى خيلى از مردا دلشون لطيف تر از اون چيزيه که فکرشو بکنيد و ايشون حتى دلشون نيامده که شما رو با يه نه گفتن توى منگنه بزارن البته شايدم جور ديگه اى بوده که نخواستن واسه شما بجنگن و آيا پسر عموتونم جريان دوستتونو ميدونن؟ شايد نتونن با اين موضوع کنار بيان!!! البته يه موضوع توى سايت هست با عنوان "آيا روابط گذشتيمان را به همسرمان بگوييم يا نه؟" که ميتونين مطالعش کنيد, البت اينا فقط نظر شخصى خودم بود و فقط خواستم يه مشورتى داده باشم.

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    با سلام
    به نظر من اولا که حس الان شما به پسز عموتون بجای عشق ترحم و از خود گذشتگیه
    ترحم و از خود گذشتگی ؟! چطور ؟!!
    شما در سنی اون تصمبمو داشتید که هیچ ملاکی برای ازدواج نداشته اید
    به نظر من اگه همین موضوع رو به پسر عموتون بگید راضی به ادامش نمیشن...
    شما فرصت کمی دارید باید واقع بینانه عمل کنید و نه فقط صرفا بخاطر خاطرات و داسوزی تن به ازدواج بدید
    عذر میخوام منظورتونو از دلسوزی متوجه نمیشم . یعنی چی ؟ من هیچ حس دلسوزی نسبت به پسرعموم ندارم.
    مطمعن باشید اگه الان ایشونو ناراحت کنید بهتر از اینده ای پر از پشیمونیه...
    کیو ناراحت کنم ؟؟؟!!! پسر عموم رو ؟ اونکه پیشنهادی نداده که من بخوام ناراحتش کنم.
    در آخر تضمیم نهایی با خودتونه
    موفق باشید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    سلام
    خيلى عذر ميخوام, يعنى شما در آن واحد دو نفرو دوس داشتين؟!!!
    گفتم که من قبل از دوستی با دوست خودم به پسرعموم علاقه داشتم. خیلی هم هیجان زده بودم و حسم شدید بود. بعد از پیشنهاد دوستم باهاش دوست شدم. دوستش داشتم ولی هیچوقت خبری از اون احساسات شدید و عاشقانه نشد.
    آيا واقعا پسر عموتون از حسى که بهش داشتين مطلع بوده و اون هم همون حسو نسبت به شما داشته؟
    نه نه اون از چیزی خبر نداره و میدونم هم حسی به من نداره.
    آيا پسر عموتون از قصد جدى خودش واسه ازدواج با شما حرفى زده؟ خیر، اون اصلا از حس من خبری نداره و هیچوقت هم چیزی نگفته.
    اين 6 سالى که اين دوستتونو عاشق کردينو باهاش بودينو به همين راحتى ميتونيد فراموش کنيد؟
    نه واقعا نمیتونم.
    درسته ايشون آقايى کرده-و گفتن از زندگيتون ميرن بيرون ولى خيلى از مردا دلشون لطيف تر از اون چيزيه که فکرشو بکنيد و ايشون حتى دلشون نيامده که شما رو با يه نه گفتن توى منگنه بزارن البته شايدم جور ديگه اى بوده که نخواستن واسه شما بجنگن
    واقعا از این اوضاع ناراحتم [replacer_img] نمیخوام اذیتش کنم ولی از طرفی اگه این چیزهارو بهش نگم عذاب وجدان میگیرم و فکر میکنم بهش خیانت کردم [replacer_img]
    و آيا پسر عموتونم جريان دوستتونو ميدونن؟ شايد نتونن با اين موضوع کنار بيان!!!
    خیر نمیدونه. من اصلا به این چیزها فکر نکردم. یعنی من اصلا نمیخوام باهاش ازدواج کنم. فقط فکری که میاد تو سرم عذابم میده.
    البته يه موضوع توى سايت هست با عنوان "آيا روابط گذشتيمان را به همسرمان بگوييم يا نه؟" که ميتونين مطالعش کنيد, البت اينا فقط نظر شخصى خودم بود و فقط خواستم يه مشورتى داده باشم.
    ممنونم از راهنماییتون. واقعا یا راهنماییهاتون به من کمک میکنید.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1659
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    3
    تشکر شده 12 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    با اين جوابايي که دادين ديگه حرفى واسه گفتن نميمونه, آمديمو اصلا پسر عموتون به شما هيچ حسى نداشت, گيريم داشت ولى گفت من خواستگاري نميام, گيريم آمدو جريان دوست شما رو فهميدو گفت من با اين قضيه کنار نميام...
    پس با اين تفاصير به نظر من شما پسر عموتونو دوست دارين اما فقط به عنوان يه پسر عمو نه همسر آينده و از اونجايى که قبلا بهش يه حسى داشتين سرنوشتش واستون مهمه و خب اين يه چيز عاديه, چون شما با هم فاميلين؛ از قديم گفتن فاميل گوشت همو ممکنه بخورن ولى استخونو همو دور نميريزن؛ الکى از اين فکرا نکنيد, اين آقاى دوست که ميخواد بياد خواستگاريتون رو دوست داشته باشين بيشتر از قبل و با اين حرفا ايشون و بيشتر از همه خودتون رو اذيت نکنيد, به چيزاى خوب فکر کنيد به آينده درخشانتون در کنار همسرتون.
    دوباره هم ميگم اين مطالب فقط نظر شخصى خودمه و خواستم کمکى کرده باشم.
    با آرزوى موفقيت و خوشبختى. :-)

  11. کاربران زیر از nofi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nofi نمایش پست ها
    با اين جوابايي که دادين ديگه حرفى واسه گفتن نميمونه, آمديمو اصلا پسر عموتون به شما هيچ حسى نداشت, گيريم داشت ولى گفت من خواستگاري نميام, گيريم آمدو جريان دوست شما رو فهميدو گفت من با اين قضيه کنار نميام...
    پس با اين تفاصير به نظر من شما پسر عموتونو دوست دارين اما فقط به عنوان يه پسر عمو نه همسر آينده و از اونجايى که قبلا بهش يه حسى داشتين سرنوشتش واستون مهمه و خب اين يه چيز عاديه, چون شما با هم فاميلين؛ از قديم گفتن فاميل گوشت همو ممکنه بخورن ولى استخونو همو دور نميريزن؛ الکى از اين فکرا نکنيد, اين آقاى دوست که ميخواد بياد خواستگاريتون رو دوست داشته باشين بيشتر از قبل و با اين حرفا ايشون و بيشتر از همه خودتون رو اذيت نکنيد, به چيزاى خوب فکر کنيد به آينده درخشانتون در کنار همسرتون.
    دوباره هم ميگم اين مطالب فقط نظر شخصى خودمه و خواستم کمکى کرده باشم.
    با آرزوى موفقيت و خوشبختى. :-)
    ممنونم از راهنمایی خوبتون دوست عزیز،
    امیدوارم واقعا همینطور باشه و دیگه واقعا بیخیال بشم. ممنونم حرفاتون بهم انرژی میده، متشکرم

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1452
    نوشته ها
    104
    تشکـر
    88
    تشکر شده 69 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    In the name of god


    سلام

    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم
    نیلوفر21 خانم مسئله شما حل شد؟
    نظر :{
    باتوجه به نظر قبلیم بهتره شما روزه فکری واسه این افکار بگیریدمثل آدم روزه دار عمل کنیدبااین تفاوت که این روزه شما از هم اکنون برای همیشه هست }
    یاعلی...
    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم

    ویرایش توسط mhtaheri : 01-06-2014 در ساعت 01:38 AM

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1714
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    سلام دوستان. میخواستم بدونم اینکه من یه بار احساس میکنم دوسش دارم و بار دیگه حس میکنم ندارم طبیعی هست ؟ چرا اون اینطوری نیست و همیشه گفته دوسم داره. یا اینکه من اصلا دلم تنگ نمیشه. البته انگار من کلا برخلاف قبل دیگه احساس ندارم. یعنی برای هیچکس دلم تنگ نمیشه ! حتی خانواده ام یا دوستان نزدیکم ! [replacer_img] میخوام بدونم اینکه من احساساتم خیلی زیاد نیست طبیعی هست ؟ از اینکه بعضی اوقات حسی بهش ندارم ناراحتم [replacer_img]

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38175
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    سلام خانم‌خسته نباشید لطفا فایل چگونه راه سعادت را یافتم دکتر ازمندیان رو گوش کنید ارامش ابدی داره اگه گوش کنید و به تو

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دوست دارم نامزدمو دوست داشته باشم تا به آرامش برسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behtrooz76 نمایش پست ها
    سلام خانم‌خسته نباشید لطفا فایل چگونه راه سعادت را یافتم دکتر ازمندیان رو گوش کنید ارامش ابدی داره اگه گوش کنید و به تو

    دوست عزیز به تاریخ مطلب توجه کنید

    مطلب مربوط به 4 سال پیشه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حاضر جوابی کردن و دفاع کردن رو خیلی دوست ندارم
    توسط mahya.k در انجمن عصبانیت و پرخاشگری
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-30-2013, 11:26 AM
  2. باباي دوست داشتني من!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-26-2013, 12:35 AM
  3. داشتن دوست صمیمی یک ضرورت در زندگی
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-21-2013, 01:01 AM
  4. مشاوره جهت کمک به یک دوست با ارزش
    توسط geology در انجمن افسردگی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 10-11-2013, 06:33 PM
  5. کمک در دوست یابی به کودکانتان!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-03-2013, 10:13 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد