دوست دخترم ترکم کرد

[.vahid.]

سلام بنده 25 سال سن دارم و دانشجو هستم
چهار سال با یکی از دخترای کلاس دوست بودم، تقریبا همه کارا رو باهم انجام میدادم حتی ناهار خوردن هم معمولا اون درست میکرد تو پارک می‌خوردیم
احساس میکردم دیگه وقتشه ازش خواستگاری کنم بعد از یه مدت گفت دیگه تورو نمیخوام تو خیلی تکراری شدی و اینکه تو پول و ماشین نداری تو یه آدم ساده هستی من خیلی بهش التماس کردم ولی نشد که نشد بعد فهمیدم قضیه مربوط به یکی از پسرا از یه رشته دیگس
منم اولش خیلی عصبانی شدم گفتم گور پدرش ولی بعدش حالم داغون شد
خیلی حالم بد شده دیگه حالم از همه دخترای کلاس بهم میخوره و نسبت به همشون بدبین شدم
دیگه واقعا میترسم با یکی دیگه وارد رابطه بشم ترس از اینکه اونم روابط پنهانی داشته باشه و ترکم کنه
بعد از چهار سال دوستی یهو بگه دیگه نمیخوامت لطفا کمکم کنید داغونم

[reza1]

سلام

دوست گرامی اینجور روابط از اول هم هیچ گونه تعهد و پایبندی درش نبوده و نیست ، پس شما نمیتونید از اون فرد انتظاری داشته باشین .

حال که این رابطه باعث تجربه شده دیگه فکر این نباشین که دوباره یک ارتباط دیگه را آغاز کنید ، یا حتی درست نیست که برای درست کردن این حال درماندگی به رابطه ای دیگه روی بیارین .

سعی کنید از این تجربه درس بگیرین ، و برای بهتر شدن حالتون روی هدف هاتون تمرکز کنید ، شکی نیست که باید دوران سختی را بگذرانید تا بهتر شوید و این نیازمند زمانه ...

برای اینکه این دوره راحت تر بگذره ، هرچه که شما را یاد ایشون میندازه دوری کنید ، به فکر انتقام نباشید ، ورزش کنید ، سرگرمی های سالم و...

و در آخر باز هم میگم ، این روابط هیچ وقت درست نبوده و نیست ، ایراد از رابطه بوده نه جنس مخالف ، به فکر ازدواج باشید تا یک ارتباطه ناسالم و بی قانون ...

و مطعن باشین اگر قدم دوم را در این روابط بردارین ، بدبینی شما در آینده نصبت به جنس مخالف بشتر میشه و کیفیت زندگی زناشویی آینده شما هم کمتر و کمتر ...

[.vahid.]

ممنون از شما
اما من نمیتونم هیچ حقی بهش بدم، چراکه چهار سال با احساسات من بازی کرده
شده من شل شدم اون دوباره اصرار به رابطه داره
هرچیزی که حق اون باشه برای بقیه ضرر نداره؟
سال سوم دیگه خیلی وابسته شده بودیم درس ها رو همه باهم میخوندیم خیلی تو شهر ول میچرخیدیم ورزش میکردیم

نه من نمیتونم بهش حقی بدم
یعنی من ارزشم از دو قرون پول اون کمتره؟ خب منم میتونستم با پول بابام ول بچرخم دختر جمع کنم ولی آخه این درسته؟
سعی کردم رو پای خودم وایسم و هرکاری رو درست انجام بدم ولی انگار با درست پیشرفتن نمیشه به جایی رسید
خودش میگفت الان من مال تو هستم و تو مال من پس باید مراقب باشیم با کیا میگردیم
الان یاد حرفاش که میفتم خندم میگیره

[sam127]

به مرحله جدید از زندگیت خوش اومدی که بهش میگن زندگی مفید

[Reza_mohammadi]

سلام بنده 25 سال سن دارم و دانشجو هستمچهار سال با یکی از دخترای کلاس دوست بودم، تقریبا همه کارا رو باهم انجام میدادم حتی ناهار خوردن هم معمولا اون درست میکرد تو پارک می‌خوردیماحساس میکردم دیگه وقتشه ازش خواستگاری کنم بعد از یه مدت گفت دیگه تورو نمیخوام تو خیلی تکراری شدی و اینکه تو پول و ماشین نداری تو یه آدم ساده هستی من خیلی بهش التماس کردم ولی نشد که نشد بعد فهمیدم قضیه مربوط به یکی از پسرا از یه رشته دیگسمنم اولش خیلی عصبانی شدم گفتم گور پدرش ولی بعدش حالم داغون شدخیلی حالم بد شده دیگه حالم از همه دخترای کلاس بهم میخوره و نسبت به همشون بدبین شدمدیگه واقعا میترسم با یکی دیگه وارد رابطه بشم ترس از اینکه اونم روابط پنهانی داشته باشه و ترکم کنهبعد از چهار سال دوستی یهو بگه دیگه نمیخوامت لطفا کمکم کنید داغونم

همون بهتر که رفت به...ت که رفت اونی که به خودش اجازه داده با تو دوست شه همونطور میره با یکی دیگه دوست ميشه من خودم چار سال تو دانشگاه با همه مدل دختری طرف بودم ولی اصلا به خودم اجازه ندادم با يه دختر دوست بشم شرایطشم بود غمت نباشه این نشد یکی دیگه دخترا همشون مثل همن از زندگی لذت ببر عمر کوتاس😘😘

[sajjadebr]

سلام
خود کرده را تدبیر نیست
خانومی که انتخاب کرده بودید برای زندگی آینده اشتباه انتخاب کردید.
شما گفتید 4 سال باهم بودید
طرف ده سال با هم زندگی میکنند با چندتا بچه از هم جدا میشن چهارسال بدون هیچ پایبندی و تعهدی چه انتظاری هست به موندن.
خدارو شکر کن الان قبل از هر اتفاقی عقد و ازدواج و بچه رفت وگرنه فردا وسطه زندگی ولت می کرد.
خاطرات اذیتت میکنه روحیت ریخته بهم و حال و حوصله هیچ کس و هیچ چیز رو نداری طبیعیه ولی گذراست.
دنبال ارتباط نباش
دنبال خانومی با خانواده باش و مقید.


در پناه یکی که همیشه هست

[.vahid.]

شما همه درست میگید
ولی من کاری به تعهد شرعی یا قانونی ندارم
ما خودمون باهم تعهد کرده بودیم
اونم به پیشنهاد خودش
دیگه از چشم افتاده همه دخترا از چشمم افتادن
دیگه میخوام برای خودم زندگی کنم نه ازدواج نه زن نه بچه بنظرم اینجوری خیلی خوبه

[saba95]

وقتی وارد روابط دوستی میشید باید انتظار خیلی چیزا رو داشته باشید.چون توی این روابط تعهدی نیست.باید انتظار شکست عشقی،جدایی،خیانت،سواستفاد ه و.. رو داشته باشید.چون شما ادما رو نمیشناسید و هر لحظه امکان داره احساس یا علایقشون تغییر کنه.
به خاطر همین من همیشه میگم وارد روابط دوستی نشید و اگر حس میکنید با کسی تفاهم دارید ازدواج کنید.

[صابیر]

سلام بنده 25 سال سن دارم و دانشجو هستم
چهار سال با یکی از دخترای کلاس دوست بودم، تقریبا همه کارا رو باهم انجام میدادم حتی ناهار خوردن هم معمولا اون درست میکرد تو پارک می‌خوردیم
احساس میکردم دیگه وقتشه ازش خواستگاری کنم بعد از یه مدت گفت دیگه تورو نمیخوام تو خیلی تکراری شدی و اینکه تو پول و ماشین نداری تو یه آدم ساده هستی من خیلی بهش التماس کردم ولی نشد که نشد بعد فهمیدم قضیه مربوط به یکی از پسرا از یه رشته دیگس
منم اولش خیلی عصبانی شدم گفتم گور پدرش ولی بعدش حالم داغون شد
خیلی حالم بد شده دیگه حالم از همه دخترای کلاس بهم میخوره و نسبت به همشون بدبین شدم
دیگه واقعا میترسم با یکی دیگه وارد رابطه بشم ترس از اینکه اونم روابط پنهانی داشته باشه و ترکم کنه
بعد از چهار سال دوستی یهو بگه دیگه نمیخوامت لطفا کمکم کنید داغونم

سلام خب معلومه چرا ولت کرد خودت میگی دوست دختر!دوست دختر دوست پسر یعنی یه رابطه بی سرانجام که بلاخره یکی
پا پس میکشه

بعدشم 4 سال باهاش دوست بودی تازه بعد 4سال فکر کردی وقتشه خاستگاری کنی؟دیره داداشه من
خودتو بازی دادی الکی

[Shahriar34]

سلام. دوست من منم دقیقا مثل تو برام پیش اومد تا مدتها جواب سلام بچه ها رو بزور میدادم از همه دخترا بدم میومد، بعد ها با یکی دیگه دوست شدم خیلی خوب باهام صحبت میکرد و بهم مشاوره میداد من سعی کردم این یکی رو انقدر دوست داشته باشم. که اون قبلی حسرت بودن جای این رو بخوره
و واقعا هم همینطور شد اون دوست پسرش ولش کرد ولی رابطه ما ادامه پیدا کرد تا بعد که ازش خواستگاری کردم و ازدواج کردیم
الان ما صاحبیه زندگی خوب بودیم که البته همسرم عمرشو داد به شما
اونم آخرین خبری که ازش داشتیم دوستای زمان دانشجویی میگفتن منشی شده با ماهی 400-300 تومن درآمد و 37 سالش شده مجرده
همیشه اینطور نیست که تو این روابط یکی جا بزنه ولی گاهی پیش میاد
از زمین خوردن هات درس بگیر

[shahriar]

سلام

من متاسفم از بابت قضیه ای که براتون اتفاق افتاده... خب یه چیزی مسلم هستش اونم اینکه این دختر خانم تعهد اخلاقی نداشتن و حتما باید با زور- زور عقد و امضا و محضر- به خودتون متعد میکردینش!...شایدم ایشون 4 سال منتظر شده که از شما حرکتی به سمت رسمی شدن رابطه ببینه و چون اینطور نشده این راهو انتخاب کرده (راه غلط)...حالا هم اینهمه ناراحتی نداره که لازمم نیست به همه دخترا بدبین شی...الان موضوع خیلی تازه س برات ..سال بعد همین موقع با یه دختر دیگه دوست نشی صلوات (شوخی)

میتونی از جنبه مثبتم به این ماجرا نگاه کنی...مثلا تجربه بزرگی که ازین رابطه بدست آوردی و الان میدونی که با درس خوندن و باهم ورزش کردنو و این چیزا نباید خودتو فریب بدی که دختره باهات میمونه... دیگه میدونی که 4 سال دوست بودن خیلی مدت زیادیه...دیگه میدونی که باید منطقی تر به روابط نگاه کنی...دیگه میدونی که عشق پاک و رویایی وجود نداره و همه چیز نسبیه و هر دو طرف دنبال یه منافعی هستند از رابطه...یکی از مزایای دوستی قبل ازدواج همینه که چشمت باز شه به روی حقایق و بدونی که مرد رویاها و زن خیال ها وجود نداره و همه چیز منطقی باید باشه حتی عشق! و خیلی بیشتر از کسی که هیچ رابطه ای نداشته در مورد روابط زن و مرد تجربه کسب کردی...فک کن بعد از ازدواج این اتفاق میوفتاد اون موقع چی؟...تجربه بزرگی بود برات و به مروز زمان فراموشش میکنی

[رزمریم]

به مرحله جدید از زندگیت خوش اومدی که بهش میگن زندگی مفید

لایک خیلی