نمایش نتایج: از 1 به 36 از 36

موضوع: دوست دختر هم دانشگاهی

5071
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    دوست دختر هم دانشگاهی

    با سلام و خسته نباشید خدمت شما. من در قسمتی از زندگی دچار مشکل شدم قضیه از این قراره که من در دانشگاه ازاد درس میخونم و الان ترم 4 هستم داخل ترم 1 یه دختری را دیدم که ازش خوشم امد ولی به علت خجالتی بودنم نتونستم این موضوع را بهش بگم ولی در ترمای بعد این موضوع را بهش گفت که از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم و اگه میشه یه شماره یا ایمیلتان را بهم بدید که بتونم باهاتون صحبت کنم ولی در جواب بهم گفت که من خانواده دار هستم نه شماره میدم و نه شماره میگیرم از ان روز دیگر باهاش صحبت نکردم ولی از ته دل خوشم میاد ازش راستی یادم رفت این رو بگم من قصد دارم برم کشور دیگه زندگی کنم یعنی خارج. و حتی این موضوع را که به خانواده ام گفتم بهم گفتند که باید بری خارج زن بگیری. متاسفانه این دختر خانم شنید که من یکی از واحد های دانشگاهم را افتادم و قبلا که کمی بهم نگاه میکرد با این اتفاق دیگه نگاهم نمیکنه حالا میخواهم بدونم نظر شما چیه چه راه حلی بهم پیشنهاد میکنید یادتون باشد که من یه پسر خجالتی هستم و نمیتونم باهاش حرف بزنم. ممنون

  2. کاربران زیر از ehsan0098 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    e.v

  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید خدمت شما. من در قسمتی از زندگی دچار مشکل شدم قضیه از این قراره که من در دانشگاه ازاد درس میخونم و الان ترم 4 هستم داخل ترم 1 یه دختری را دیدم که ازش خوشم امد ولی به علت خجالتی بودنم نتونستم این موضوع را بهش بگم ولی در ترمای بعد این موضوع را بهش گفت که از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم و اگه میشه یه شماره یا ایمیلتان را بهم بدید که بتونم باهاتون صحبت کنم ولی در جواب بهم گفت که من خانواده دار هستم نه شماره میدم و نه شماره میگیرم از ان روز دیگر باهاش صحبت نکردم ولی از ته دل خوشم میاد ازش راستی یادم رفت این رو بگم من قصد دارم برم کشور دیگه زندگی کنم یعنی خارج. و حتی این موضوع را که به خانواده ام گفتم بهم گفتند که باید بری خارج زن بگیری. متاسفانه این دختر خانم شنید که من یکی از واحد های دانشگاهم را افتادم و قبلا که کمی بهم نگاه میکرد با این اتفاق دیگه نگاهم نمیکنه حالا میخواهم بدونم نظر شما چیه چه راه حلی بهم پیشنهاد میکنید یادتون باشد که من یه پسر خجالتی هستم و نمیتونم باهاش حرف بزنم. ممنون
    خب شما از ایشون تقاضایی داشتید و ایشون تقاضای شمارو رد کردن

    فکر نمیکنم بتونید کسی رو به زور وادار به داشتن رابطه کنید ؟

    شما هم اگر برنامه ای برای خروج از کشور دارید باید برای این مشکل خجالتی بودنتون کاری انجام بدید و به همین

    دلیل باید با مشاوره کردن این حالت رو درمان کنید

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
    021-22354282
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید خدمت شما. من در قسمتی از زندگی دچار مشکل شدم قضیه از این قراره که من در دانشگاه ازاد درس میخونم و الان ترم 4 هستم داخل ترم 1 یه دختری را دیدم که ازش خوشم امد ولی به علت خجالتی بودنم نتونستم این موضوع را بهش بگم ولی در ترمای بعد این موضوع را بهش گفت که از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم و اگه میشه یه شماره یا ایمیلتان را بهم بدید که بتونم باهاتون صحبت کنم ولی در جواب بهم گفت که من خانواده دار هستم نه شماره میدم و نه شماره میگیرم از ان روز دیگر باهاش صحبت نکردم ولی از ته دل خوشم میاد ازش راستی یادم رفت این رو بگم من قصد دارم برم کشور دیگه زندگی کنم یعنی خارج. و حتی این موضوع را که به خانواده ام گفتم بهم گفتند که باید بری خارج زن بگیری. متاسفانه این دختر خانم شنید که من یکی از واحد های دانشگاهم را افتادم و قبلا که کمی بهم نگاه میکرد با این اتفاق دیگه نگاهم نمیکنه حالا میخواهم بدونم نظر شما چیه چه راه حلی بهم پیشنهاد میکنید یادتون باشد که من یه پسر خجالتی هستم و نمیتونم باهاش حرف بزنم. ممنون

    باسلام

    دوست عزیز خجالتی بودن شما اگر ناشی از درستکاری خانواده محترمتون باشه که همیشه سرشون تولاک زندگیشون بوده آین اسمش خجالت نیست ؛ وبلکه درستکاریه

    و بافرض اینکه درست فهمیدم ؛ وشما در یک خانواده بی شیله پیله بزرگ شدید ؛ طبیعتا" چنین دریدگیهائی رو تجربه نکردین و خدا به شدت دوستون داشته و همیشه باید شاکر خدا باشید

    همین شرایط برای دختر خانوم مقابلتون وجود داره وحکایت از پاکدامنی اون داره که میخواد بی جهت پاکدامنیش و اعتقاداتش زیر سوال نره
    پس یه پسر پاکدامن ؛ میخواد از یه دختر پاکدامن دیگه خواستگاری کنه !!

    چون هردوتون با وصف عدم توجه بعد از افتادن از درس ..... به نوعی روهم تاثیر گذاشتید ؛ منطقی وعقلی اینه که خواهر یا مادرتونو باخود به دانشگاه ببرید و توسط اونا موضوع رو یه بار دیگه مطرح کنید

    در شرایط امروزی ؛ پیداکردن دختر پاکدامن که پایبند اخلاقیات و اعتقادات باشه مثل پیدا کردن گنج میمونه و ازاین فرصت برای تشکیل یک زندگی سالم ومطمئن نهایت بهره رو ببرید

    وخواست خدا روهم درنظر داشته باشید چون میگن کبوتر با کبوتر و........ پس خدا دوستون داره و دانشگاه رو سبب ساز آشنائی شما قرار داده .

    البته اگه پا پیش گذاشتین و شرایط به سمت جور شدن پیشرفت ؛ دنبال نقاط مشترک زندگی بگردین چون زندگی مشترک برای برای زن وشوهر تحصیل کرده وهم سطح که هردوشونم شاغل باشن هم سخته وهم مشکلات ومسائل خودشو داره و نیاز به تفکر عمیق و پذیرش اونا داره

    دوست عزیز اگه به روش گفته شده عمل کردین و به ازدواج ختم شد تا وقتیکه خوشبختید هر هفته 10 صلوات محمدی خیر اموات خودتون ختم کنید واگه نا کامیها داشتید چون من گفتم خوب فکر کنید و تصمیم بگیرید شرعا مسئولیتی متوجه بنده نیست .
    ویرایش توسط ali502902700 : 02-27-2015 در ساعت 07:13 PM

  6. 2 کاربران زیر از ali502902700 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    با سلام ممنون به خاطر راهنمایتان. ولی من باید بگم که تا 6 ماه دیگه اگه خدا بخواد عازم یه سفر هستم و مادرو هم گفته باید یک زن خارجی بگیری که زندگی کردن برات راحتتر باشه ولی متاسعانه نه به خواهر و نه مادرم میتونم این موضوع را بگم اگه بگم که خدا به دادم برسه حالا هم نمیدونم یاد چیکار کنم دل کندن ازش سخته و همچنین نرفتن من به خارج هم سخته شما چه نظری دارید. چه راه حلی میتونید بهم میشنهاد کنید

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    با سلام ممنون به خاطر راهنمایتان. ولی من باید بگم که تا 6 ماه دیگه اگه خدا بخواد عازم یه سفر هستم و مادرو هم گفته باید یک زن خارجی بگیری که زندگی کردن برات راحتتر باشه ولی متاسعانه نه به خواهر و نه مادرم میتونم این موضوع را بگم اگه بگم که خدا به دادم برسه حالا هم نمیدونم یاد چیکار کنم دل کندن ازش سخته و همچنین نرفتن من به خارج هم سخته شما چه نظری دارید. چه راه حلی میتونید بهم میشنهاد کنید

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14931
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    97
    تشکر شده 115 بار در 76 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    دست از سر دختر مردم که خانواده دار و ... هم هست بردار و برو خارج!

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام ممنون به خاطر راهنمایتان. ولی من باید بگم که تا 6 ماه دیگه اگه خدا بخواد عازم یه سفر هستم و مادرو هم گفته باید یک زن خارجی بگیری که زندگی کردن برات راحتتر باشه ولی متاسعانه نه به خواهر و نه مادرم میتونم این موضوع را بگم اگه بگم که خدا به دادم برسه حالا هم نمیدونم یاد چیکار کنم دل کندن ازش سخته و همچنین نرفتن من به خارج هم سخته شما چه نظری دارید. چه راه حلی میتونید بهم میشنهاد کنید

    شما با این ادعا که می فرمائید خجالتی هستید ؛ در خارج از کشور مشکلات شما بیشتر هم میشه چون زبان و فرهنگ هم به مشکلات شما اضافه میشه و مطمئن باشید اکثر اونائی که خارج رفتن باز برای امنیت زندگیشون اومدن از ایران زن گرفتن و رفتن خارج تا لااقل امنیت فکری داشته باشن که زنشون مال خودشون باقی می مونه ؛ و خانواده شما هم نمی تونن بجای شما زندگی کنن و در این دنیا و آخرت هرکسی باید جوابگوی اعمال خودش باشه

    در یک کلام ؛ ادعا میکنیدخجالتی هستید ؛ توان بیان خواسته هاتونو ندارین ؛ دیگران برای شما تصمیم میگیرن ؛ میخواهید برید خارج تا شاید آرزوهاتونو اونجا پیدا کنید و ....

    در چنین شرایطی فقط میشه گفت که شما در دوران کودکی خودتون در جا زدید و هنوز خیلی مونده تا بزرگ بشید و برای خودتون تصمیم بگیرین و در نهایت هرکاری میکنید ؛ ازدواج نکنید چون اگر ناراحت نمی شین ؛ هنوز صلاحیت اداره یه زندگی مشترک رو پیدا نکردین و به هرکسی ازدواج کنید ؛ بازنده ی اون زندگی شما خواهید بود و آدم هم دوبار فرصت زندگی و درست کردن اشتباهاتشو پیدا نمی کنه و اگه منظور خانواده شما اینه که برید واز فرصتهای خارج برای ارضاء شهوت استفاده کنید و نیاز به زن گرفتن ندارین خوب این موضوع رو خودتون باید تصمیم گیری کنید و آخرت خودتونو هم در نظر بگیرید .
    ویرایش توسط ali502902700 : 04-23-2015 در ساعت 02:11 PM

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    من از شما یه سوال دارم اگه شما کسی را دوست داشته باشید چیکار میکنید؟ اگه مثل من کمرو باشید چیکار میکنید؟ برا من سخته که بخوام فراموشش کنم خیلیییییییی سخته از حد انتظار هم بیشتره و به نظر من این چیزایی که میگند خدا کمک میکنه خدا به ارزوهات میرسونه و........... همش باید الکی باشه چون اگه خدا دوست داشت بنده هاش را اینجوری تنها نمیگذاشت. والا هر دفعه که من نگاه میکنه ایا منظورش اینه که بیام باهاش حرف بزنم یا نه حتی من نمیدونم ایا اون منا دوست داره؟باید بگم تو این سن 26 سالگیم حتی با یه دختر هم حرف نزدم و برا همینه که بلد نیستم با دختر حرف بزنم و این قول را به شما خواهم داد که اگه بتونم با ایشون هم کلام بشم خجالت بودنم هم میذارم کنار و میشه مثل تمام ادمای واقعی یعنی در این دنیای به این بزرگی کسی نیست که به ماکمک کنه دلم میخواد اینقده گریه کنم که بمیرم ای خدا چیکار کنم میتونم من از شما یه شماره تلفن همراه داشته باشم که باهاتون تماس بگیرم و باهاتون در این مورد صحبت کنم اگه مزاحم نباشم

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    من از شما یه سوال دارم اگه شما کسی را دوست داشته باشید چیکار میکنید؟ اگه مثل من کمرو باشید چیکار میکنید؟ برا من سخته که بخوام فراموشش کنم خیلیییییییی سخته از حد انتظار هم بیشتره و به نظر من این چیزایی که میگند خدا کمک میکنه خدا به ارزوهات میرسونه و........... همش باید الکی باشه چون اگه خدا دوست داشت بنده هاش را اینجوری تنها نمیگذاشت. والا هر دفعه که من نگاه میکنه ایا منظورش اینه که بیام باهاش حرف بزنم یا نه حتی من نمیدونم ایا اون منا دوست داره؟باید بگم تو این سن 26 سالگیم حتی با یه دختر هم حرف نزدم و برا همینه که بلد نیستم با دختر حرف بزنم و این قول را به شما خواهم داد که اگه بتونم با ایشون هم کلام بشم خجالت بودنم هم میذارم کنار و میشه مثل تمام ادمای واقعی یعنی در این دنیای به این بزرگی کسی نیست که به ماکمک کنه دلم میخواد اینقده گریه کنم که بمیرم ای خدا چیکار کنم میتونم من از شما یه شماره تلفن همراه داشته باشم که باهاتون تماس بگیرم و باهاتون در این مورد صحبت کنم اگه مزاحم نباشم

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    من از شما یه سوال دارم اگه شما کسی را دوست داشته باشید چیکار میکنید؟ اگه مثل من کمرو باشید چیکار میکنید؟ برا من سخته که بخوام فراموشش کنم خیلیییییییی سخته از حد انتظار هم بیشتره و به نظر من این چیزایی که میگند خدا کمک میکنه خدا به ارزوهات میرسونه و........... همش باید الکی باشه چون اگه خدا دوست داشت بنده هاش را اینجوری تنها نمیگذاشت. والا هر دفعه که من نگاه میکنه ایا منظورش اینه که بیام باهاش حرف بزنم یا نه حتی من نمیدونم ایا اون منا دوست داره؟باید بگم تو این سن 26 سالگیم حتی با یه دختر هم حرف نزدم و برا همینه که بلد نیستم با دختر حرف بزنم و این قول را به شما خواهم داد که اگه بتونم با ایشون هم کلام بشم خجالت بودنم هم میذارم کنار و میشه مثل تمام ادمای واقعی یعنی در این دنیای به این بزرگی کسی نیست که به ماکمک کنه دلم میخواد اینقده گریه کنم که بمیرم ای خدا چیکار کنم میتونم من از شما یه شماره تلفن همراه داشته باشم که باهاتون تماس بگیرم و باهاتون در این مورد صحبت کنم اگه مزاحم نباشم
    درود -مثل اینکه پستتون از قبل بوده ندیدم پاسخ بدم -کنم دلیل رد درخواست شما دراولین مورد نوع بیان بوده چنانچه شما قصدتون ازدواج هست وبوده بایداینطور مطرح میکردید من به شما علاقمندم وراه ارتباطی نداشتم اگر محبت کنید ولایق بدونید میخام باخانواده خدمت برسیم نه شماره بدید وباهم اشنا بشیم چون همه امروز وبقولی روشن فکر ولارج نیستند .

    بهرحال باید طبق عرف جامعه برخورد کرد-حالا بهرحال این از اون قضیه بد مطرح کردن و درگیری روحیات شما به این حس و استرس وکم روییتون دچار ی تنش شدی وافت تحصیلی.
    واگر هم اون خانم منتظر بودن جوری دیگر مطرح و یا با موفقیت درسی تون ویا علافه ومجک شما روب مرور زمان داشتن و مجدد رابطه شما باافت واین نوع روحیه بد ایشون روهم دچار تردید کردید .
    الانم مشخصه روحیه مناسیبی ندارید بهرحال بایدبایک روانشناس ومشاور حضوری ملاقات وتکنیکهایی رو ارائه میدن که کمک بزرگی میشه براتون .

    چنانچه ضعف ارتباط کلامی دارید از نوشتاری استفاده کنید ولی لحن وادبیات خاص ومعقول وهم عذر خواهی از این اوضاع وبرخورد اول روتوجیه کنید .
    چنانچه نیتتون خیر هست توکل کنید وهم کمی همت دوست عزیز چون ترس وخجالت مانع وسد راه رسیدن اهداف ادمیه شما درونگرا باشید وخجالتی ونتونید خواسته اتون رومطرح قطعا به ا ون کیس مورد نظر .
    پس اولین کار ارامشتون روحفظ ونکاتی گفتم رودربرنامه داشته باشید چنانچه در روندکارتون موثر بود ادامه بدید.
    موردی بود من درخدمتتونم یاحق

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    [QUOTE]
    کد HTML:
    [QUOTE=ehsan0098;85075]من سخته که بخوام فراموشش کنم  خیلیییییییی سخته از حد انتظار هم بیشتره و به نظر من این چیزایی که میگند  خدا کمک میکنه خدا به ارزوهات میرسونه و........... همش باید الکی باشه چون  اگه خدا دوست داشت بنده هاش را اینجوری تنها نمیگذاشت.
    [/QUOTE]

    با سلام مجدد بعد از کلی وقفه که در ارتباط دارین ؛ باید عرض کنم خداوند یک نظام هستی و آفرینش رو بوجود آورده و تنها روشی که خداوند در سرنوشت افراد دخالت میکنه در قالب مسیری هست که خود اونا انتخاب میکنن.

    به این صورت که مثلا شما وقتی در خیابان ولیعصر قدم بزنید و خودتونو در اون خیابون و شرایط اون قرار بدین ؛ اتفاقات و شرایط زندگی شما تا وقتی در اون خیابون قرار دارید ؛ بر اون اساس رغم زده میشه و مغازه ها ؛ آدمها ؛ وسایل نقلیه ؛ درختان ؛ سرو صداها و هرچیزی که تصور کنید و مربوط به اون خیابون ؛ مختص به آن خیابان و محله که شما در اون ایستادین و قرار دارین هستند و حالا شما اگه تصمصم بگیرین از خیابان ولیعصر خارج بشین ودر موقعیت خیابان آفریقا یا جردن یا زعفرانیه یا شوشو هر موقعیت دیگه قرار بگیرین ؛ آدمها و مغازه ها و اتفاقات اون خیابانها نیز مختص خودشون بوده و شما هستید که باید تصمیم بگیرین که میخواین در کدوم موقعیت باشین و قدر مسلم هر موقعیتی که انتخاب کنید نسبت به اون شرایط انتخابی مورد لطف خداوند قرار میگیرید و

    و خداوند مطیع و فرمان بردار ما نیست که مثل گارسون یه رستوران با صدای کف دست ما بیاد و بگه چی میل دارید قربان ؟؟!! و شما بگید یه پرس خوشبختی با یه زن خوشگل و کلی پول و مال وثروت ؛ لطفا !!!!!!!!! بی زحمت ماشین آخرین مدل یادتون نره !!!!!!! و اگر به حرفتون گوش نده به خودتون اجازه بدین سرش داد بزنین و بگین پس این خواسته ما چی شد !!!

    در واقع شما درک درستی از خداوند و عظمت اون هنوز پیدا نکردین و بجای اینکه تلاش کنید تا مورد لطف خداوند قرار بگیرید و بواسطه خلوص وایمانی که خداوند در رفتار و گفتار و نیات شما خواهد دید ؛ سرنوشت شما رو به گونه ای رغم خواهد زد که مثلا" بجای موقعیت خیابانهای افغانستان در موقعیت خیابان های جردن قرار بگیرید (( مثال از باب درک بهتر است )) و درهر صورت تمامی موقعیتها مستلزم اراده شماست و امتحان الهی از تصمیم اولیه شما برای قرار گیری در موقعیتها استارت میخورد .

    و اگر تصور میکنید که کسی باید شما را درموقعیت خاصی قرار دهد ؛ این اتفاق هیچگاه رخ نخواهد داد .

    شما میتوانید از طریق ایمیل اینجانب ali5029027@gmail.com ارتباط نزدیک تری را برقرار نمائید .

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    سلام ولی متاسفانه حرف زدن سخته برام من نمیدونم ایشون اصلا به من علاقه داره با نه ایا نگاه کردن نشانه دوست داشتن هست یا نه. و درباره اینکه شما عرض کردید که برم باهاشون صحبت کنم سخته برام چون دست و پام گم میکنم موقع حرف زدن و همه چی یادم میره

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    حالا شما نظرتان به عنوان یه دوست چیه باید چیکار کنم.بیاد فراموشش کنم شما برای چنین پسری که اصلا بلد نیست با دختر حرف بزند چیه لطفا و خواهشا کمکم کنید

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    حالا شما نظرتان به عنوان یه دوست چیه باید چیکار کنم.بیاد فراموشش کنم شما برای چنین پسری که اصلا بلد نیست با دختر حرف بزند چیه لطفا و خواهشا کمکم کنید
    با سلام

    2راه براتون پیشنهاد میکنم

    اول فکر کنید میخواهید از پرتگاه خودتونو پرت کنید و با تمام احساسی که درمورد ناتوانی خود فرض میکنید و تصور اینکه میخواهید با دیوار صحبت کنید ؛ پا پیش گذاشته و در مقابل دختر و شرایط مناسب که حفظ آبروی دختر شود ؛ بدون فکر کردن به عواقب آن هر چه میخواهید بگوئید و در مورد اینکه چه چیزی میخواهید بگوئید و از کجا شروع کنید و وبه کجا ختم خواهد شد ؛ اصلا" فکر نکنید و یکبار برای همیشه خود را از این پرتگاه ذهنی پرت کنید و اصلا به عواقب آن فکر نکنید (( مرگ یه بار شیون هم یه بار ))

    2- خواهر خود یا خواهر یک دوست یا زن یکی از بستگان که کمی احساس راحتی و اعتماد به وی دارید را جلو بیاندازید و مجددا" به عواقب بعدی آن فکر نکنید

    در صورت اقدام به هریک و مخصوصا مورد 1 برای همیشه درمان خواهید شد
    و اگر پایان این خودکشی ذهنی به جواب منفی ختم شد لااقل درگیری ذهنی شما تمام خواهد شد . وسلام
    ویرایش توسط ali502902700 : 05-12-2015 در ساعت 07:59 AM

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    سلام میخواستم بدونم دختران از چه جور پسرایی خوششون میاند مثلا باید پسر از نظر مالی خوب باشد از نظر شکل و قیافه خوب باشد یا اخلاقیات براشون مهمه؟
    من تو دانشگاه همون جریان دختری را که براتون تعریف کردم خیلی بهم نگاه میکنه ولی من منظور این نگاهاش را نمیفهم چیه.یک روز من با ماشین معمولی میرفتم دانشگاه و بعضی وقتا بهم نگاه میکرد ولی بعدا که با ماشین دیگه رفتم دانشگاه دوباره یکم نگاهاش زیادتر شد و به مرور زمان هی کمتر و یه روز به صورت خیلی بدی بهم نگاه کرد ولی وقتی من همون روز با یه ماشین شاسی بلند رفتم منا دید و نگاهاش خیلی بیشتر ش و بیشتر اوقات دوستاش و خودش بهم میخندد طوری که من متوجه نشم حالا میخوام بدونم ایا این دختر خوبی هست یا نه؟ از کجا باید بفهمم منا دوست داره

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    سلام میخواستم بدونم دختران از چه جور پسرایی خوششون میاند مثلا باید پسر از نظر مالی خوب باشد از نظر شکل و قیافه خوب باشد یا اخلاقیات براشون مهمه؟
    من تو دانشگاه همون جریان دختری را که براتون تعریف کردم خیلی بهم نگاه میکنه ولی من منظور این نگاهاش را نمیفهم چیه.یک روز من با ماشین معمولی میرفتم دانشگاه و بعضی وقتا بهم نگاه میکرد ولی بعدا که با ماشین دیگه رفتم دانشگاه دوباره یکم نگاهاش زیادتر شد و به مرور زمان هی کمتر و یه روز به صورت خیلی بدی بهم نگاه کرد ولی وقتی من همون روز با یه ماشین شاسی بلند رفتم منا دید و نگاهاش خیلی بیشتر ش و بیشتر اوقات دوستاش و خودش بهم میخندد طوری که من متوجه نشم حالا میخوام بدونم ایا این دختر خوبی هست یا نه؟ از کجا باید بفهمم منا دوست داره

    سلام
    معنی نگاهاشو که نمیشه فهمید شاید دوستون داره شاید ازتون لجش میگیره شایدم داره سر به سرتون میذاره ازکجا معلوم....
    معیاد دخترام که همه مث هم نیست هر کس معیارای خودشو داره
    هرچیزم جای خودشو داره مثلا قیافه تو نظر اول ادمو جذب میکنه شرایط مالی خوب ادمو دلگرم تر میکنه بعدم تو طول رابطه اخلاق مهمه که بتونین کنار هم بمونید
    کلا این چیزا به ادمش ربط داره باید بشناسیدش تا جواب سوالاتونو بگیرین
    به نظرم باهاش حرف بزنید درمورد یه چیز الکی ببینید کلا برخوردش چطوریه
    اونموقع شاید معنی نگاهاشو فهمیدین
    بعد میتونید در موردبرخورد بعدتون و اینکه چه رفتاری باهاش بکنید تصمیم بگیرین

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    البته بعضی دخترا هیزن و نگاه همه میکنن.......
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  21. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید خدمت شما. من در قسمتی از زندگی دچار مشکل شدم قضیه از این قراره که من در دانشگاه ازاد درس میخونم و الان ترم 4 هستم داخل ترم 1 یه دختری را دیدم که ازش خوشم امد ولی به علت خجالتی بودنم نتونستم این موضوع را بهش بگم ولی در ترمای بعد این موضوع را بهش گفت که از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم و اگه میشه یه شماره یا ایمیلتان را بهم بدید که بتونم باهاتون صحبت کنم ولی در جواب بهم گفت که من خانواده دار هستم نه شماره میدم و نه شماره میگیرم از ان روز دیگر باهاش صحبت نکردم ولی از ته دل خوشم میاد ازش راستی یادم رفت این رو بگم من قصد دارم برم کشور دیگه زندگی کنم یعنی خارج. و حتی این موضوع را که به خانواده ام گفتم بهم گفتند که باید بری خارج زن بگیری. متاسفانه این دختر خانم شنید که من یکی از واحد های دانشگاهم را افتادم و قبلا که کمی بهم نگاه میکرد با این اتفاق دیگه نگاهم نمیکنه حالا میخواهم بدونم نظر شما چیه چه راه حلی بهم پیشنهاد میکنید یادتون باشد که من یه پسر خجالتی هستم و نمیتونم باهاش حرف بزنم. ممنون
    من درست متوجه منظور سوالتون نشدم!
    الان شما میخواین برین خارج برای همیشه دیگه اونجا زندگی کنین؟ یا اینکه یه سفر میرین و برمیگردین؟
    از این خانوم چی میخواین؟ یعنی میخواین دوست دختر شما بشه؟ یا میخواین باهاش ازدواج کنین؟
    بسته به جوابی که به سوالای بالا میدین چهار تا حالت پیش میاد.
    1 - اگه میخواین برین واسه همیشه خارج زندگی کنین و میخواین این خانوم صرفا دوست دخترتون باشه. وقتی برید خارج دیگه یه دوست دختری که توی ایرانه به چه درد شما میخوره؟ (قضیه متنفیه)
    2- اگه میخواین برین واسه همیشه خارج زندگی کنین و میخواین با این خانوم ازدواج کنین. (روشش رو پایین براتون توضیح میدم)
    3- اگه دارین فقط ی یه سفر میرین خارج و باز واسه ترم بعد برمیگردین و میخواین این خانوم صرفا دوست دخترتون باشه (با توجه به اینکه گفته خانواده داره و اهل اینجور مسائل نیست پس جوابتون رو گرفتین و قضیه منتفیه)
    4- اگه دارین فقط ی یه سفر میرین خارج و باز واسه ترم بعد برمیگردین و میخواین با این خانوم ازدواج کنین. (روشش رو پایین براتون توضیح میدم)

    خب این خانوم وقتی که به شما اون جواب رو داده(من خانواده دارم و اهل این مسائل نیستم) منظورش کاملا این بوده که اهل اینکه دوست دختر شما بشه نیست. اما این جواب به معنای "جواب رد" کامل نیست. اتفاقا در بطنش میتونه این معنی رو داشته باشه که چنانچه شما بخواید با ایشون ازدواج کنید همچنان میتونید از کانال خانواده وارد بشید (چون روی خانواده تاکید کردن) و ای بسا که جواب ایشون مثبت باشه. پس در این حالت تکلیف شما مشخصه شما باید به طریقی (مثلا از طریق دوستانشون شماره ی منظرلشون یا شماره موبایل پدر یا مادرشو پیدا کنین و به پدر و مادرتون بدین که تماس بگیرن و قرار خواستگاری بذارن. به همین سادگی.

  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    راسیاتش من میخوام برم انجا زندگی کنم و دوست دارم این خانم را با خودم ببرم یعنی برای ازدواج ولی مادر بنده با این موضوع مخالفه که من با دختر ایرانی ازدواج کنم و باید با دختر خارجی ازدواج کنم به دلیل اقامت و ................ از طرفی من خوشم از این دختر ولی متاسفانه خجالتی و نمیتونم باهاش حرف بزنم

  23. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    سلام میخواستم بدونم دختران از چه جور پسرایی خوششون میاند مثلا باید پسر از نظر مالی خوب باشد از نظر شکل و قیافه خوب باشد یا اخلاقیات براشون مهمه؟
    من تو دانشگاه همون جریان دختری را که براتون تعریف کردم خیلی بهم نگاه میکنه ولی من منظور این نگاهاش را نمیفهم چیه.یک روز من با ماشین معمولی میرفتم دانشگاه و بعضی وقتا بهم نگاه میکرد ولی بعدا که با ماشین دیگه رفتم دانشگاه دوباره یکم نگاهاش زیادتر شد و به مرور زمان هی کمتر و یه روز به صورت خیلی بدی بهم نگاه کرد ولی وقتی من همون روز با یه ماشین شاسی بلند رفتم منا دید و نگاهاش خیلی بیشتر ش و بیشتر اوقات دوستاش و خودش بهم میخندد طوری که من متوجه نشم حالا میخوام بدونم ایا این دختر خوبی هست یا نه؟ از کجا باید بفهمم منا دوست داره
    نمی دونم ظاهر شما یا سطح درسیتون(معدل و ...) و رفتار یا ... چطور هستش ولی چیزی که به نظر میاد این خانم در شما یه چیزی دیده که از درخواست آشنایی شما احساس افتخار می کنه و موضوع پا پیش گذاشتن شما رو هم برای دوستاش تعریف کرده (یا خودشون در جریان بودن از اول) نوع شخصیت این خانم رو برای ما نگفتین که بشه حدود معیارهای پسر ایده آلش رو برای آشنایی متوجه شد. اما از روی این نگاه هایی که میگید میشه حدس زد که معیارهای اولیه ی این خانوم رو دارید و هرچند بازم با این اطلاعات کم نمیتونم اظهار نظر کنم اما احساس می کنم که این خانوم با نگاه هاش قصد داره شما رو به اقدام های بعدی (پیشنهاد مجدد - اصرار و پافشاری و ...) ترغیب کنه.
    ای کاشی نوع شخصیتشو برامو روشن می کردین (شیطونه - آرومه - سنتیه - ... چجور دختریه) تا روش به دست آوردن دلشو بهتون بگم. اما عجالتا با این اطلاعات کمی که دادین میتونین اول یه مدت به طور کامل بیتوجهی کنین، یعنی انگار نه انگار که این خانم اصلا وجود خارجی داره. اصلا نه نگاهش کنین نه بهش توجه نشون بدین و ... (واسه یه مدت مثلا یک یا دو ماهه) که کاملا از اینکه شما انقد دنبالشین و همیشه و در همه حال عاشقش خواهید موند ناامید بشه. بعد از اون مدت بلافاصله و خیلی مستقیم برین بهش بگین من دارم از ایران میرم و دوست دارم تو همسفر زندگیم باشی بهش فکر کن و جواب بده اینم شماره تلفنمه تا فلان روز منتظر جوابتم.

  24. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    سلام دختر ساکتی بیشتر اوقات با دوستانش در دانشگاه وقتشا میگذرونه. تو دانشگاه چادره ولی بیرون را خبر ندارم. ولی من یه بار باهاش صحبت کردم و گند زدم اول از طریق جزوه وارد شدم بعد به طور مستقیم بهش گفتم که من از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم اگه میشه شماره تون را بهم بدید یا شماره منا بگیرید ولی در جواب گفتند که خانواده دار هستم و از اون دختراش هم نیستم نه شماره میگیرم نه شماره میدم و نه ایمیل میدم نه میگیرم البته ناراحت شدم که گفت خانواده دار هست گویا پس ما بی خانواده ایم حتما. خیلی خیلی از این حرفشون ناراحت شدم و تصمیم گرفته بودم قیدش را بزنم ولی نمیدونم دوباره چی شد.راستی وقتیگفتید که همه دوستانش این جریان را فهمیدند درست حدس زدید بیشتر دوستاش فهمیده بودند فکر کنم میخواسته ابرو منا ببره از این کارش هم ناراحت شدم و برا همین مسائل هست که من سخته باهاش حرف بزنم. البته هنوز جوابی از دانشگاه خارجم نیومده چون خودتون بهتر میدونید کار 50 به 50 هست و برا همین مسائل هست که جلو نمیرم و از یه طرفی ممکنه دلسرد بشه که باهاش نمیتونم حرف بزنم با خودش میگه چقدر بی عرضه هست که نمیاد باهام حرف بزنه البته امتحانات دانشگاه داره تموم بیشه و دیگه نمیبینمش تا مهر ماه

  25. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    سلام دختر ساکتی بیشتر اوقات با دوستانش در دانشگاه وقتشا میگذرونه. تو دانشگاه چادره ولی بیرون را خبر ندارم. ولی من یه بار باهاش صحبت کردم و گند زدم اول از طریق جزوه وارد شدم بعد به طور مستقیم بهش گفتم که من از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم اگه میشه شماره تون را بهم بدید یا شماره منا بگیرید ولی در جواب گفتند که خانواده دار هستم و از اون دختراش هم نیستم نه شماره میگیرم نه شماره میدم و نه ایمیل میدم نه میگیرم البته ناراحت شدم که گفت خانواده دار هست گویا پس ما بی خانواده ایم حتما. خیلی خیلی از این حرفشون ناراحت شدم و تصمیم گرفته بودم قیدش را بزنم ولی نمیدونم دوباره چی شد.راستی وقتیگفتید که همه دوستانش این جریان را فهمیدند درست حدس زدید بیشتر دوستاش فهمیده بودند فکر کنم میخواسته ابرو منا ببره از این کارش هم ناراحت شدم و برا همین مسائل هست که من سخته باهاش حرف بزنم. البته هنوز جوابی از دانشگاه خارجم نیومده چون خودتون بهتر میدونید کار 50 به 50 هست و برا همین مسائل هست که جلو نمیرم و از یه طرفی ممکنه دلسرد بشه که باهاش نمیتونم حرف بزنم با خودش میگه چقدر بی عرضه هست که نمیاد باهام حرف بزنه البته امتحانات دانشگاه داره تموم بیشه و دیگه نمیبینمش تا مهر ماه

  26. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید خدمت شما. من در قسمتی از زندگی دچار مشکل شدم قضیه از این قراره که من در دانشگاه ازاد درس میخونم و الان ترم 4 هستم داخل ترم 1 یه دختری را دیدم که ازش خوشم امد ولی به علت خجالتی بودنم نتونستم این موضوع را بهش بگم ولی در ترمای بعد این موضوع را بهش گفت که از شما خوشم میاد و میخوام با شما بیشتر اشنا بشم و اگه میشه یه شماره یا ایمیلتان را بهم بدید که بتونم باهاتون صحبت کنم ولی در جواب بهم گفت که من خانواده دار هستم نه شماره میدم و نه شماره میگیرم از ان روز دیگر باهاش صحبت نکردم ولی از ته دل خوشم میاد ازش راستی یادم رفت این رو بگم من قصد دارم برم کشور دیگه زندگی کنم یعنی خارج. و حتی این موضوع را که به خانواده ام گفتم بهم گفتند که باید بری خارج زن بگیری. متاسفانه این دختر خانم شنید که من یکی از واحد های دانشگاهم را افتادم و قبلا که کمی بهم نگاه میکرد با این اتفاق دیگه نگاهم نمیکنه حالا میخواهم بدونم نظر شما چیه چه راه حلی بهم پیشنهاد میکنید یادتون باشد که من یه پسر خجالتی هستم و نمیتونم باهاش حرف بزنم. ممنون
    بگو قصدم خيره فقط ميخوام اشنا باشيم تا بهتر همو بشناسيم
    امضای ایشان
    هدف های محدود زندگی را محدود می کنند!

  27. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    اينكه ميگه من خانواده دارم خب منظورشو درست نرسوند بنده خدا
    منظورش اينكه من با پسري دوست نميشم اگه قصدي داري ميتوني بياي خواستگاري نه اينكه از تو خوشش نمياد
    داداش قدر اين دخترارو بدون
    امضای ایشان
    هدف های محدود زندگی را محدود می کنند!

  28. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    اخه من قبل با یه ماشین معمولی میرفتم دانشگاه و نه زیاد نگاه میکرد نه زیاد بیمحلی ولی یه روز به من با نگاه اخمو نگاه کرد و حتی من همون روزش با یه ماشین مدل بالا رفته بودم و نمیدونم چی شد که نظرشون عوض شد شدت نگاه کردناش زیاد شد! راستی من بیشتر اوقات به ایشون سلام میکنم ولی ایشون حتی پیش سلام هم نمیشه نمیخوام بگم محتاج نگاه دیگران یا سلام دیگرانم ولی ادب ایجاب میکنه که پیش سلام باشند همون جوری که من احترام میذارم انتظار احترام هم دارم ولی چرا شا نمیدونم؟ تصمیم دارم دیگه بهشون سلام هم نکنم به قول نظرات بقیه دوستان انگار فکر کنم که نیستش و ندیدمش.
    از کجا میشه فهمید دختره خوبیه حداقل بدون حرف زدن؟

  29. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    اگه دوستان مشاور راه حلی به نظرشون میاد در این زمینه خواهشا به من کمک کنند ممنون

  30. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    شما مگه نگفتی که دیگه تا مهر نمیبینیش؟
    الان مشکلت اینه که نمیدونی چجوری بهش بگی؟ یا اینکه دیگه میخوای فراموشش کنی که میگی فکر کنم نبستش و ندیدمش؟

  31. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    با سلام خدمت شما مشاورین محترم و ممنون به خاطر رااهنمایی خوبتون. من نمیخواستم این دفعه پستی بذارم چون میدونستم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم به قول خودم بی عرضه هستم. همین جور که در جریان هستید از این اتفاق نزدیک به 6 ترم یا 3 سال میگذره و من هنوز هیچ کاری انجام ندادم از خیلی از دوستانمم کمک گرفتم و میگفتند بیخیال این دختر ش این دختر به درد تو نمیخوره و این دختر پولکیه و........... اخه این مسئله را من به این خانم گفتم و بدون هیچ مقدمه ای این مسئله را بیان کردم ایشون پیش خودشون فکر بدی کردند و فکر کرده که من از این پسرایی هستم که فقط میخوام با یکی دوست بشم و بعدشم ولش کنم ولی بعد از مدتی دید که نه اینجور نبودم وهی به من نگاه میکرد ولی هی زمان که میگذشت میدید که من کاری انجام نمیدم نا امید شده بود از من تا موقعی رسید که سر یه کلاسا در ترم 5 به یکی از دوستانم که ایشونم دختر بود یه کتابی ازش گرفته بودم رفتم بهش پس بدم و از بد شانسی من اینشون منا دید و هی روزا بدتر شد و بدتر. جایی شد که پشتشا به من میکرد ولی نه دوباره بعد از یه مدتی یکم نگاه عادی یا همون معمولی میکرد و روشا اون ور میکرد. حتی یکی از دوستانم یه دختری را در کلاس میشناختش که باهاش تلفنی حرف میزد یا پیام میداد اوم پیاماش به من نشون داد که من جی بهش گفته بودم و اونم نامردی نکرده بود به همه دوستانش گفته بود. من در تاپیک های قبلی درمورد سفر خارجم گفته بودم اتفاقا به تازگی جوابش امد برام ولی دقیقه 90 ویزا من کنسل شد و چه حکمتی بود نمیدونم خیلی ایندختر خانم را دوستش دارم ولی متاسفانه به خانوادم در مورد این مسئله نمیتونم صحبت کنم چون میدونم قبول نمیکنند اونا در صدد این هستند که من برم خارج ولی من خیلی دوست دارم با ایشون یه روزی برم ولی من از ترس و خجالتی بودنم و همچین نمیدونم مادرم این دخترا اگه قبولش کنه چون ایشون اهل اصفهان نیست به خاطر اینکه یه پسوندی دنبال فامیلش داره ولی تو اصفهان زندگی میکنه و مادرم صد در صد بهم میگه که ما نمیتونیم با کسایی که اهل اصفهان نیست وصلت کنیم امروزم متاسفانه با دوستش داشتند با یه پسری که اصلا من نمیشناختمش تو محوطه دانشگاه حرف میزدند و منم یکم اره.............. حالا به نطر شما من باید چیکار کنم بعدشم باید احساس پشیمانی کنم که چرا نرفتم باهاش حرف بزنم دانشگاه تمام شد من هنوز دارم درجا میزنم

  32. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    خانمی با ایدی yalda از قبل ازم پرسیده بود که درمورد شخصیتش توضیح بدم ایشون دختری محجبه و اروم سر کلاس اصلا حرف نمیزنه سر کلاس مثل خودم بیشتر اوقاتم مثلا به صورت اتفاقی تو خیابون با چادر بود ولی به قول معروف علف به دهن بزه شیرین امد ولی این بزه خیلی کم روتر از این حرفاست خانم yalda من یه تاپیکی گذاشتم اگه تونستید یه کمکی بهم کنید ممنون

  33. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    سلام دوستان کجاییند کمک لازم دارم

  34. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    دوستان مشاور

  35. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    دوستان مشاور
    دوست عزیز بیا یه تایپک جدا بزن. مشکلت رو بنویس و لینک این تایپک هم داخلش بذار.

    مشکلتون رو طولانی ننویسید خلاصه تر بنویسید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  36. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    با سلام من دانشجو هستم و 26 سال دارم از ترم 1 عاشق دختری شدم و تصمیم گرفتم باهاش صحبت کنم ولی وقت باهاش صحبت کردم به طور مستقیم رفتم سر اصل مطلب ولی در جئاب شنیدم که ایشون گفتند من خانواده دار هستم و نه شماره میگیرم و نه ایمیل میگیرم و میدم.

    از این ماجرا 6 ترم میگذره و من نتونستم باهاش حرف بزنم وقتی با یه ماشین معلمولی میرفتم حرفای الکی ازش میشنیدم از طریق دوستانش که ایشون چه فکردی کرده که به من این پیشنهادا داده ولی وقتی با یه ماشین خوب رفتم انگار نظرش عوض شد و هی به من نگاه میکرد

    بعضی از دوستانش میگفتند ایشون دوست پسر داره و منا دوست نداره و با این حرفایی که شنیدم بیشتر دلسرد شدم و داره منا مسخره میکنه

    اخه یه روز من با یه دانشجو دختر صحبت کردم و بعد دیدم که از من روشا بدجور ان ور میکنه و تصمیم گرفتم دیگه جلوش این کارا نکنم درمورد خارج رفتنم در تاپیک های قبلی صحبت کردم به صورت کامل که دوست دارم با ایشون برم و میدونم خانوادم مخالفند با ازدواج من تو ایران

    حالا باید چیکار کنم که با ایشون صحبت کنم خیلی خجالتیم وقتی میبینمش دست و پام میلرزه. از کجا باید بفهمم که این دختر منا دوست داره و بفهمم که این حرفا که در موردش میزنند حقیقت داره؟

  37. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan0098 نمایش پست ها
    با سلام من دانشجو هستم و 26 سال دارم از ترم 1 عاشق دختری شدم و تصمیم گرفتم باهاش صحبت کنم ولی وقت باهاش صحبت کردم به طور مستقیم رفتم سر اصل مطلب ولی در جئاب شنیدم که ایشون گفتند من خانواده دار هستم و نه شماره میگیرم و نه ایمیل میگیرم و میدم.

    از این ماجرا 6 ترم میگذره و من نتونستم باهاش حرف بزنم وقتی با یه ماشین معلمولی میرفتم حرفای الکی ازش میشنیدم از طریق دوستانش که ایشون چه فکردی کرده که به من این پیشنهادا داده ولی وقتی با یه ماشین خوب رفتم انگار نظرش عوض شد و هی به من نگاه میکرد

    بعضی از دوستانش میگفتند ایشون دوست پسر داره و منا دوست نداره و با این حرفایی که شنیدم بیشتر دلسرد شدم و داره منا مسخره میکنه

    اخه یه روز من با یه دانشجو دختر صحبت کردم و بعد دیدم که از من روشا بدجور ان ور میکنه و تصمیم گرفتم دیگه جلوش این کارا نکنم درمورد خارج رفتنم در تاپیک های قبلی صحبت کردم به صورت کامل که دوست دارم با ایشون برم و میدونم خانوادم مخالفند با ازدواج من تو ایران

    حالا باید چیکار کنم که با ایشون صحبت کنم خیلی خجالتیم وقتی میبینمش دست و پام میلرزه. از کجا باید بفهمم که این دختر منا دوست داره و بفهمم که این حرفا که در موردش میزنند حقیقت داره؟
    گفتم تایپک جدا نه پست جدا
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  38. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    ببخشید به چه صورت میتونم تاپیک جدا بنویسم؟

  39. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12879
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست دختر هم دانشگاهی

    تاپیک جدا را درست کردم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد