نوشته اصلی توسط
ساحره
رهاش کن! خیلی اشتباهه که خودتو به خاطر کسی تغییر بدی، اونم این نوع از تغییر واقعا غلطه!
جوونیت رو به خاطر یه آدم بی ثبات هدر نده، قبلا چنین تجربه ای داشتم که بهت می گم عزیزم.
این شخص یا به بلوغ فکری نرسیده، یا مشکلات حل و فصل نشده ی شخصیش انقدر زیاده که باید همیشه در حال "تحمل کردن"ش باشی.
یا مجبوری نقش "مادر" و "حلال مشکلات" و "ناجی" رو براش بازی کنی. اون یه پسر بزرگه و باید سعی کنه خودش مشکلاتش رو حل کنه و به تو هم منتقل شون نکنه. اما وقتی در عمل داره این کارو می کنه پس یعنی آدم مناسبی نیست و به درد چیزی سوهان روح تو بودن نمی خوره.
عزیزم اگه یه تیکه چوب هم روزی حداقل یک بار به آدم زنگ بزنه آدم عاشقش می شه. تازه یه تیکه چوب خیلی ثبات بیش تری داره نسبت به این آقا!
بنشین روی یه کاغذ بنویس که چرا عاشقش شدی؟ اون چه چیزهایی به تو داده که تو رو علاقه مند کرده؟ و تو این چیزها رو غیر از این آقا از چه کسی یا چه چیزهای دیگه ای می تونی به دست بیاری. مثلا احساس ارزشمند بودن.خب این احساس با موفقیت در درس و کار هم ممکنه به آدم دست بده. یا نه، همین که مادر یا یک عزیز شما رو می بوسه، احساس ارزشمند بودن می کنید. پس لازم نیست این احساس رو از یه شخص بی ثبات دریافت کنی. (احساس ارزشمندی فقط یه مثال بود.می تونه هرچیز دیگه ای باشه که خودتون بهتر تشخیص می دین).
و یه چیزی که در اطرافیان زیاد دیدم و برام تجربه شده در اختیارت می ذارم: پسرایی که مشکلات زیاد دارند معمولا مشکلات شون رو به دوست دختر مربوطه منتقل می کنند. دخترها هم چون همیشه تحت تاثیر احساساتند هی تحمل می کنند و یا یک تنه به هر دری می زنند که مشکل رفع بشه. زمانی می رسه که بالاخره اون مشکل رفع می شه اما... فکر می کنی آقا پسر داستان به خاطر تحمل مشکلات از دختر تشکر و بعد باهاش ازدواج می کنه؟ نع ابدا! یک خداحافظ می گه و بای بای! می ره سمت یه آدم جدید! خیییییلی مورد این شکلی دیدم،یکی دو تا نبوده.بنابرین بهت می گم، نه تنها وقتت،که احساست رو به خاطر آدم مشکل دار تلف نکن. حیفی.