نوشته اصلی توسط
yaci
سلام.
دختری 16ساله هستم ک بدلیل مشکلات خانوادگی و ناسازگاری با خانواده از 12 سالگی به شبکه های اجتماعی پناه اووردم تو ی انجمن با ی پسر بنام حجت اشنا شدم که 15سالش بود مدتی گذشت با اون پسر گرم گرفتم درباره مسائل جنسی کم کم حرف زدیم و ازم عکس برهنه خواست و چون دوسش داشتم نه نمیووردم .پدر مادرم 2-3 بار از 12 سالگیم تا 15 سالگیم فهمیدن و منو کتک زدن و امکاناتمو گرفتن و اون پسر هربار قول میداد برای دیدنم بیاد ولی نمیومد تا اینکه عمل کردم و با ی پسر دیگه ب اسم سجاد اشنا شدم ک خونشون تو شهر ماست 16سالشه از مهر پارسال دوستیم و خیلی بهش وابسته شدم دوسشم دارم اون هربار واسم کادو و گل و.. میگرفت و هروقت مریض میشدم یواشکی میبردم دکتر همیشه پیشمه و.. حجت کار میکرد تا اینکه به حجت گفتم حجت شروع کرده از اسفند پارسال ک میام خواستگاری و قول میدم و گریه و زاری منم تو دودلی موندم دلم سوخت گفتم بزار بیاد حالا بهش گفتم بیاد ک ماه پیش واقعا همو تو پارک دیدیم راستش از نظر تیپ و فرهنگ و فکر و قیافه اصن بهم نمیخوریم یذره هم از قیافش خوشم نیومد من یکاری کردم مث دختر لاتا و شرا بنظر بیام ک ازم بدش بیاد ولی رفت بازم پافشاری کرد تا رفت مرکز روانی احساس گناه میکنم الان من تو دو راهی موندم حجت یا سجاد؟
واقعا دیگه خسته شدم از ی طرف فشار خونوادم از ی ور این حس دلم میخواد برم یجای دوووووور تنها زندگی کنم