نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: رابطه عاشقی

1202
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36237
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy رابطه عاشقی

    سلام من تازه عضو شدم ولی یه مشکلی پیدا کردم من با یه نفر دوست شدم استاد اموزشگاه من بود بعد یه مدت که همه چی خوب بود فهمیدم وسط رابطه رفته خواستگاری دختری که قبلا میخواستتش و برای اینکه منو از سرش وا کنه یه سری حقایق گفت که فهمیدم کلا دربارا گذشتش و خانوادش دروغ گفتع ولی من بازم پاش موندم و برگشت به رابطع ولی من یکم یخ کردم باهاش وچقد دعوا شد اخرش قرار شد بیاد خواستگاریم زنگ زد به مامانم مادرش و وقتی با هم حرفیدن مامانم چون تیزه سریع فهمید درباره من پسره یه سری دروغا به خانوادش گفته مثل اینکه من چادریم و اینا که مامان من از دروغ بیزاره گفت این از اولش دروغ میگه به خانوادش وای به حال ما قرار نیس چیا به ما بگه و کلا مامانم گفت عمرا بذارم با این ازدواج کنی و چقدرم منو دعوا کرد باهاش دوست نشی نمیدونست ما دوستیم خلاصه بعد یه مدت که منم گفتم این دروغ که میگه خانوادمم که زیر بار نمیرن کار مشخصی هم نداره همش 22 سالشه کات کردیم ولی اون انگار تازع عاشقم شده بود خودشو به در ودیوار کوبید که بمون من هم سرکار خوب میرم هم خانوادتو راضی میکنم و.. ولی زیر بار نرفتم چهار ماهه گذشته و من نمیدونم سرچی بهش پیام دادم و فهمیدم بعد کات کردن چیا بهش گذشته انقد حالش بده همه برنامه هاشو پاکیده با دوستاش ارتباط نداره از حال افتضاحش گفت حالا به نظرتون من چیکار کنم داغون شدم من حاضرم بقیه بهم بدی کنن ولی من به بقیه بدی نکنم چیکار کنم خواهش میکنم مشاوره بدین ببخشید طولانی شد زندگیم سیاه شدع از وقتی فهمیدم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : عذاب وجدان به خاطر یه مسئله دوستان کمککککک خواهش میکنم

    امان از سادگی شما دخترا

    کات کنید رابطتتون را ایشون قرار نیست همسر مناسبی باشن واستون ولو اگه به ازدواج برسه و اینکه هردو سنتون کمه و هنوز مناسب ازدواج نیستید

  3. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عذاب وجدان به خاطر یه مسئله دوستان کمککککک خواهش میکنم

    درود
    دروغ گو را باید بهش دروغ گفت با او کات کنید ولی دروغ بگویید دوستش دارید

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عذاب وجدان به خاطر یه مسئله دوستان کمککککک خواهش میکنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Parisa.k نمایش پست ها
    سلام من تازه عضو شدم ولی یه مشکلی پیدا کردم من با یه نفر دوست شدم استاد اموزشگاه من بود بعد یه مدت که همه چی خوب بود فهمیدم وسط رابطه رفته خواستگاری دختری که قبلا میخواستتش و برای اینکه منو از سرش وا کنه یه سری حقایق گفت که فهمیدم کلا دربارا گذشتش و خانوادش دروغ گفتع ولی من بازم پاش موندم و برگشت به رابطع ولی من یکم یخ کردم باهاش وچقد دعوا شد اخرش قرار شد بیاد خواستگاریم زنگ زد به مامانم مادرش و وقتی با هم حرفیدن مامانم چون تیزه سریع فهمید درباره من پسره یه سری دروغا به خانوادش گفته مثل اینکه من چادریم و اینا که مامان من از دروغ بیزاره گفت این از اولش دروغ میگه به خانوادش وای به حال ما قرار نیس چیا به ما بگه و کلا مامانم گفت عمرا بذارم با این ازدواج کنی و چقدرم منو دعوا کرد باهاش دوست نشی نمیدونست ما دوستیم خلاصه بعد یه مدت که منم گفتم این دروغ که میگه خانوادمم که زیر بار نمیرن کار مشخصی هم نداره همش 22 سالشه کات کردیم ولی اون انگار تازع عاشقم شده بود خودشو به در ودیوار کوبید که بمون من هم سرکار خوب میرم هم خانوادتو راضی میکنم و.. ولی زیر بار نرفتم چهار ماهه گذشته و من نمیدونم سرچی بهش پیام دادم و فهمیدم بعد کات کردن چیا بهش گذشته انقد حالش بده همه برنامه هاشو پاکیده با دوستاش ارتباط نداره از حال افتضاحش گفت حالا به نظرتون من چیکار کنم داغون شدم من حاضرم بقیه بهم بدی کنن ولی من به بقیه بدی نکنم چیکار کنم خواهش میکنم مشاوره بدین ببخشید طولانی شد زندگیم سیاه شدع از وقتی فهمیدم

    سلام دوست عزیز
    به نظرم حق با مادرتون بوده
    بهتر بود قبل از اینکه وارد رابطه ی عاطفی بشید شناخت کافی پیدا میکردید
    ولی خب گذشته ها گذشته
    مطمئن باشید صداقت یکی از مهمترین اصل ها زندگی و به خصوص زندکی مشترک هست
    وقتی این آقا به خودش اجازه داده دروغ هایی بیان کنه شما به چه امیدی میخواید به پاش بمونید؟
    اگه هم غیرت و شخصیت خوبی داشت همزمان با دو تا دختر وارد همچین روابطی نمیشد!
    به نظرم به نفعتون هست این رابطه رو برای همیشه تموم کنید و دیگه هم بدون شناخت کافی به کسی اعتماد نکنید.
    ون کسی که یک بار دروغ بگه میتونه باز هم تکرارش کنه.

    اگه هم الان میبینید شرایط ایشون این حالی هست طبیعیه
    ولی خب تصمیم گرفتن بر اساس احساس به جز پشیمونی هیچی نداره
    کم نبوده از این عشق و عاشقی ها که بعدها به جدایی و پشیمونی رسیده.
    امیدوارم با چشمان باز و آگاه بهترین تصمیم رو بگیرید.

    این هم اضافه کنم این آقا باید عذاب وجدان داشته باشه که همزمان با رابطه ی شما با کسی دیگه قرار ازدواج گذاشته.
    حالا که شما دیدید شرایطشون اینجوری شده چون دخترید احساسی شدید و احساس عذاب وجدان گرفتید.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 08-12-2017 در ساعت 02:04 PM

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : رابطه عاشقی

    بهتره به فکر ارتباط دوباره با این پسر نباشید تا هر دوی شما کمتر آسیب ببینید

    در حقیقت شما برای ایشون و ایجاد یک زندگی مشترک خطرناکید ... اونم بخاطر رفتارهای کودکانه به همین خاطر شمارو از ارتباط گیری مجدد منع کردم

    متاسفانه از چنین رابطه آسیب دیده ای نباید انتظار معجزه داشته باشید

    بهتره ازش عبرت بگیرید و در آینده اگر دوباره وارد چنین ارتباطاتی شدید بسیار معقول رفتار کنید طوری که طرف مقابلتون برای فرار و رهایی از شما مجبور به دروغگویی نشه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 875 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه عاشقی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Parisa.k نمایش پست ها
    سلام من تازه عضو شدم ولی یه مشکلی پیدا کردم من با یه نفر دوست شدم استاد اموزشگاه من بود بعد یه مدت که همه چی خوب بود فهمیدم وسط رابطه رفته خواستگاری دختری که قبلا میخواستتش و برای اینکه منو از سرش وا کنه یه سری حقایق گفت که فهمیدم کلا دربارا گذشتش و خانوادش دروغ گفتع ولی من بازم پاش موندم و برگشت به رابطع ولی من یکم یخ کردم باهاش وچقد دعوا شد اخرش قرار شد بیاد خواستگاریم زنگ زد به مامانم مادرش و وقتی با هم حرفیدن مامانم چون تیزه سریع فهمید درباره من پسره یه سری دروغا به خانوادش گفته مثل اینکه من چادریم و اینا که مامان من از دروغ بیزاره گفت این از اولش دروغ میگه به خانوادش وای به حال ما قرار نیس چیا به ما بگه و کلا مامانم گفت عمرا بذارم با این ازدواج کنی و چقدرم منو دعوا کرد باهاش دوست نشی نمیدونست ما دوستیم خلاصه بعد یه مدت که منم گفتم این دروغ که میگه خانوادمم که زیر بار نمیرن کار مشخصی هم نداره همش 22 سالشه کات کردیم ولی اون انگار تازع عاشقم شده بود خودشو به در ودیوار کوبید که بمون من هم سرکار خوب میرم هم خانوادتو راضی میکنم و.. ولی زیر بار نرفتم چهار ماهه گذشته و من نمیدونم سرچی بهش پیام دادم و فهمیدم بعد کات کردن چیا بهش گذشته انقد حالش بده همه برنامه هاشو پاکیده با دوستاش ارتباط نداره از حال افتضاحش گفت حالا به نظرتون من چیکار کنم داغون شدم من حاضرم بقیه بهم بدی کنن ولی من به بقیه بدی نکنم چیکار کنم خواهش میکنم مشاوره بدین ببخشید طولانی شد زندگیم سیاه شدع از وقتی فهمیدم
    سلام عزیزم زندگی بچه بازی نیست که اول بره خاستگاری کی تورو بپیچونه بعد با اسرار تو بیاد خاستگاری تو!!!
    سنتون کمه
    نکنید اینکارارو مادرت کاره خوبی کرد سعی کن بیشتر حواست بدی به درس و مشق و دانشگاهت
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد