نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: رفتار مشکوک دختر

1163
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35321
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار مشکوک دختر

    سلام به همه
    26سالمه دانشجوی ارشد ترم اخر شیمی الی هستم .چون ترم اخرم وقصد دکتری ندارم تصمیم به ازدواج گرفتم .با پیشنهاد خانواده رفتم خواستگاری یه دختر فامیل که 3سالش که بوده باباش تصادف میکنه مامانش شوهر میکنه میره.سرپرستیشو عموش قبول میکنه.وقتی من رفتم خاستگاریش 17سالش بود .بعد عقد همه چی خوب بود دو طرف همو دوس داشتیم همه چی خوب بود واقعا اون منو با حرکاتش حرفاش نشون میداد دوس داره .تا ایک ی شب با گریه به من زنگ زد گفت دوست پسر دارم با پسره صحبت کردم گفت زمان مجردیش باش بوده و....منم چون خودش بهم گفت بخشیدمش .تا ایک عید رفتم خونه دیدم تو گوشیش دوتا شماره پسر دیگ دیدم گفت چند وقته باشون کاته که راست میگفت ولی با یکیشون بیرون رفته بود .که منم تصمیم گرفتم به عموش بگم ولی روز بعد تاخاستم بگم از خونه فرار کرد تا 20روز نبودش.درمدت نبودش با یه پسر بود که گفت فقط خفتم کرده طلاهامو فروخته بعد چن تا خوزستانی میبرنش خونشون باش صحبت میکنن برگرده.که بعدا متوجه شدیم راسته ولی به اون پسره که طلاهاشو فروخته شک داریم ولی خوزستانیا کل امارشونو دراوردیم راست گفتن حتی با خانوادشم حرف زدیم.الان دختره رفته مشاوره ابراز پشیمانی کرده .و دلیل رفتنشم کمبود محبت گفته و موقه رفتنش از من خاست به عموش نگم ببخشمش که توبه کنه ولی قبول نکردم.الان بلاتکلیفیم به نظرتون میشه باش زندگی کرد؟,واقعا دوسش دارم اونم به مشاور گفته الان به خاطر خوبیش اندازه روزهای اول دوسش دارم .خواهر برادرام ناراضین ولی بابام میگ خودت میدونی .البته زمانی که ما رفتیم خوتستگاری با شناخت کامل بود که دختر خوب بود .البته وقتی مشاور بش گفته چرا دوست پسر پیدا کردی گفته به وجود نامزدم نیاز داشتم پیشم نبود.چون وقتی من بعد یک ماه میرفتم پیشش خیلی خوب بود و واقعا احساس دوست داشتن تو وجودش میدیدم یجورایی حس میکنم راست میگ.
    ممنون میشم اگ راهنماییم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28867
    نوشته ها
    311
    تشکـر
    148
    تشکر شده 268 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    سلام
    والا در مورد اینکه بخواید دوباره اعتماد کنید یا نه نمیدونم اختیار با خودتونه احساس میکنم تو ماجرایی که نوشتید یه جای کار میلنگه ....
    ولی در مورد خانمتون فک میکنم با توجه به شرایطی که داشتن کمبود محبت بیش از اندازه پیدا کردن و نیاز خیلی بیشتری به محبت شما دارن
    احساس میکنم خودتونم حستون بهش مثبته و دوسش دارید و دوست دارید یه فرصت دوباره بدید
    در کل پدر تو زندگی دخترها نقش زیادی داره و اولین عشق و قهرمان یه دختره دختری که پدر نداشته اونم از ۳ سالگی و شرایط مادر و خانوادش هم به این صورت بوده به نظرم از لحاظ عاطفی مشکل ایجاد کرده خانمها تشنه محبت هستند و دنبال دیده شدن خانم شما که شرایطش خاصتره به نظرم اگر بخوای بهش یه فرصت دوباره بدی و این قضایا دوباره تکرار نشه خیلی بیشتر بهش محبت کن بیشتر بهش توجه کن وقتت رو بیشتر با اون بگذرون نه یک ماه یکبار بهش سر بزنی

    اینم بگم اگه شما واسه خانمت وقت نذاری متاسفانه هستن کسایی که بیکارن و واسش وقت بذارن و محبت دروغی بکنن
    ویرایش توسط moeinvk : 05-24-2017 در ساعت 09:40 PM

  3. کاربران زیر از moeinvk بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35321
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    تشکر دوست عزیز
    به نظر شما اگه من از این به بعد پیششم باشم ایا باتوجه به توضیحاتی که دادم حداقل تضمینی هست که اگ میخام بزارمش خونه برم سر کار خیالم راحت باشه؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط fattah نمایش پست ها
    تشکر دوست عزیز
    به نظر شما اگه من از این به بعد پیششم باشم ایا باتوجه به توضیحاتی که دادم حداقل تضمینی هست که اگ میخام بزارمش خونه برم سر کار خیالم راحت باشه؟
    شما از کی تضمین میخواید ؟

    این خانم سنشون خیلی کمه

    و البته با آسیب های روحی فراوان

    بهتره اول مشکلشون رو حل کنین

    بعد وارد زندگی مشترک بشید

  6. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28867
    نوشته ها
    311
    تشکـر
    148
    تشکر شده 268 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    ....

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28867
    نوشته ها
    311
    تشکـر
    148
    تشکر شده 268 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط fattah نمایش پست ها
    تشکر دوست عزیز
    به نظر شما اگه من از این به بعد پیششم باشم ایا باتوجه به توضیحاتی که دادم حداقل تضمینی هست که اگ میخام بزارمش خونه برم سر کار خیالم راحت باشه؟
    والا اینو من نمیتونم تشخیص بدم

    اینو باید حتما کسی که با خانمتون هم صحبت کرده باشه و صحبتهای اون رو هم شنیده باشه و مشاور با تجربه ای باشه از تو حرفاش میتونه تشخیص بده راست میگه یا دروغ من نظرم رو بر

    اساس خلاصه چند خطی که شما نوشته بودید بیان کردم

    والا به نظرم یه جای کار میلنگه بر اساس اطلاعاتی که شما دادید اینکه چرا یهو فرار کرد و ۲۰ روز نیومد و موقعی که فرار کرده شاید میدونسته به کی پناه ببره و اگر جایی رو نداشته فرار نمیکرد و

    ۲۰ روز به امید کی فرار کرده . قضیه خفت و طلا و ... یکم واسم مشکوکه اون خوزستانی ها هم میخواستن وساطت کن برگرده چرا بعد ۲۰ روز .... نکه بگم دروغ میگن ها ولی به نظرم شاید کل

    حقیقت رو هم نمیگن .....


    نمیدونم من در کل یکمی بدبین هستم شاید به خاطر اونه

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    خانمتون نیاز داره به یک بمب محبت پس اول رو خودتون کار کنید ببینید میتونید بشید یا نه؟

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    برای اعتماد ابراز پشیمونی کافی نیست و نیاز به درمان هست
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  11. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    سلام.

    به نظر من اینکه این خانوم در جواب به مشاور گفتن چون شما نبودین به محبت نیاز داشتن و دوس پسر گرفتن اصلا طبیعی نیست!

    حرف یک عمر زندگیه٬ یک روز دو روز نیست که شما با اطمینان بگین من قول میدم و حتما و صد در صد همیشه کنارشم پس چون حضور و محبت من هست دیگه خطا نمیکنه؛
    این اصلا نمیتونه تضمین مطمئنی باشه؛
    ممکنه هزار جور اتفاق بیفته که حضور شما در کنار همسرتون کمرنگ بشه؛
    شاید به هر دلیلی یک مسافرت چند روزه برین یا مشغله کاریتون زیاد بشه و نباشین یا کمتر باشین ٬ اونوقت چی!!!

    از طرفی فکر میکنید میتونید یک عمر با ترس از اینکه مبادا دوباره اتفاقی بیفته زندگی کنید؟!

    و اینکه زندگی همیشه خوب و راحت و سراسر محبت و ابراز علاقه و احساس نیست؛
    سختی و مشکلاتم هست؛
    آیا ایشون با این روحیه حساسشون میتونن منطقی با مشکلات مواجه بشن و به سلامت ازش عبور کنن؟؟

    به نظر من ایشون یک خلأ روحی خیلی بزرگ دارن که باید رفع بشه در غیر اینصورت اکه ازدواج کنین مسئولیت خیلی سنگینی روی دوشتونه.
    ویرایش توسط رامونا : 05-25-2017 در ساعت 12:44 PM

  13. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شک درباره اینک ایا با خانمم میشود زندگی کرد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط fattah نمایش پست ها
    سلام به همه
    26سالمه دانشجوی ارشد ترم اخر شیمی الی هستم .چون ترم اخرم وقصد دکتری ندارم تصمیم به ازدواج گرفتم .با پیشنهاد خانواده رفتم خواستگاری یه دختر فامیل که 3سالش که بوده باباش تصادف میکنه مامانش شوهر میکنه میره.سرپرستیشو عموش قبول میکنه.وقتی من رفتم خاستگاریش 17سالش بود .بعد عقد همه چی خوب بود دو طرف همو دوس داشتیم همه چی خوب بود واقعا اون منو با حرکاتش حرفاش نشون میداد دوس داره .تا ایک ی شب با گریه به من زنگ زد گفت دوست پسر دارم با پسره صحبت کردم گفت زمان مجردیش باش بوده و....منم چون خودش بهم گفت بخشیدمش .تا ایک عید رفتم خونه دیدم تو گوشیش دوتا شماره پسر دیگ دیدم گفت چند وقته باشون کاته که راست میگفت ولی با یکیشون بیرون رفته بود .که منم تصمیم گرفتم به عموش بگم ولی روز بعد تاخاستم بگم از خونه فرار کرد تا 20روز نبودش.درمدت نبودش با یه پسر بود که گفت فقط خفتم کرده طلاهامو فروخته بعد چن تا خوزستانی میبرنش خونشون باش صحبت میکنن برگرده.که بعدا متوجه شدیم راسته ولی به اون پسره که طلاهاشو فروخته شک داریم ولی خوزستانیا کل امارشونو دراوردیم راست گفتن حتی با خانوادشم حرف زدیم.الان دختره رفته مشاوره ابراز پشیمانی کرده .و دلیل رفتنشم کمبود محبت گفته و موقه رفتنش از من خاست به عموش نگم ببخشمش که توبه کنه ولی قبول نکردم.الان بلاتکلیفیم به نظرتون میشه باش زندگی کرد؟,واقعا دوسش دارم اونم به مشاور گفته الان به خاطر خوبیش اندازه روزهای اول دوسش دارم .خواهر برادرام ناراضین ولی بابام میگ خودت میدونی .البته زمانی که ما رفتیم خوتستگاری با شناخت کامل بود که دختر خوب بود .البته وقتی مشاور بش گفته چرا دوست پسر پیدا کردی گفته به وجود نامزدم نیاز داشتم پیشم نبود.چون وقتی من بعد یک ماه میرفتم پیشش خیلی خوب بود و واقعا احساس دوست داشتن تو وجودش میدیدم یجورایی حس میکنم راست میگ.
    ممنون میشم اگ راهنماییم کنید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط fattah نمایش پست ها
    تشکر دوست عزیز
    به نظر شما اگه من از این به بعد پیششم باشم ایا باتوجه به توضیحاتی که دادم حداقل تضمینی هست که اگ میخام بزارمش خونه برم سر کار خیالم راحت باشه؟
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز, و متاسفم ولی با توجه به گفته ها و گزارش شما و از دست دادن پدر در 3 سالگی ایشون و...... و این حالات گریز ازخانه و..... و سن و سال ایشون باید عرض کنم که:

    ایشون آسیبهای بسیار سنگینی رو در دوران کودکی دیده اند که بازتابهای شدیدی رو هم اکنون و در اینده بر روی ایشون خواهد داشت! تازه اگر جریان اختلالات ژنتیکی و ارثی در کار نباشه و حتما سن و سال ایشون سن و سال ازدواج امروز نیست.

    خود شما هم راجب انسان و ازدواج امروز خیلی خیلی کم میدانید عزیز.

    کوتاه سخن:

    پرچمهای قرمز بسیار زیادی در این وصلت و ازدواج بالاست عزیز که میتوانند بسیار آزار دهنده و ضربه زننده باشند برای هر دوی شما.

    این زندگی شماست پس شما و ایشان هستید که باید تصمیم بگیرید که چه میخواهید بکنید.

    از یکی از همکاران حاذق و آگاه مشاور ما در شهر خود بهره بجوئید

    بیشتر راجب انشان بمروز و عشق و ازدواج امروز بخوانید و بدانید(کتب علمی)

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  15. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد