نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: روابط عاشقانه مجازی

1293
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33663
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    روابط عاشقانه مجازی

    سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه.
    نمیدونم از کجا بگم...
    ۲سال پیش در یه سایتی با دختر خانومی اشنا شدم و دوست شدیم تا الان ک هستیم.
    ولی تو این مدت من هیچوقت دوسش نداشتم شاید اوایل علاقه ای بود ولب الان نه چون اصلا با معیارام جور نیس.
    من اونموقع یه پسر ۱۷ساله بودم با ی دید و یه معیارایه بچگونه ولی الان کلا فرق کردم و دیدم جور دیگ است و این دختر خانوم اصلا با معیاراجور نیست .
    از این رابطه ک همه حرفاهایه عاشقانه تم دروغه و میترسم حقیقتو بهش بگم خسته شدم.
    ازش میترسم چون میگ اگ بری خودمو میکشم....من از این حرفاش میترسم.میترسم اگ اتفاقی براش بیوفته منم به دردسر بیوفتپ.
    من کارم اشتباه بوده ولی دیگ نمیتونم ادامه بدم.
    شرایطمون هم سخته .در ۲تا شهر دور و شرایط خانوادگی سخته من.
    من از ترس اینکه بلایی سر خودش بیاره و من هم مسئول این اتفاق باشم تا الان موندم بدون اینکه علاقه ای بهشش داسته باشم.و به قول معروف پام گیر باشه گیر باشه و خانوادم بفهمن.
    و اینم تا الان از نزدبک ندیدمش.
    به نظرتون چه کار کنم؟؟
    چه جوری تموم کنم؟
    اگ خودشو بکشه و پلیس پبگیری کنه من باعث و بانیشم؟؟میترسم بخدا خیلی میترسم.
    توروخدا کمکم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hamid_MhD نمایش پست ها
    سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه.
    نمیدونم از کجا بگم...
    ۲سال پیش در یه سایتی با دختر خانومی اشنا شدم و دوست شدیم تا الان ک هستیم.
    ولی تو این مدت من هیچوقت دوسش نداشتم شاید اوایل علاقه ای بود ولب الان نه چون اصلا با معیارام جور نیس.
    من اونموقع یه پسر ۱۷ساله بودم با ی دید و یه معیارایه بچگونه ولی الان کلا فرق کردم و دیدم جور دیگ است و این دختر خانوم اصلا با معیاراجور نیست .
    از این رابطه ک همه حرفاهایه عاشقانه تم دروغه و میترسم حقیقتو بهش بگم خسته شدم.
    ازش میترسم چون میگ اگ بری خودمو میکشم....من از این حرفاش میترسم.میترسم اگ اتفاقی براش بیوفته منم به دردسر بیوفتپ.
    من کارم اشتباه بوده ولی دیگ نمیتونم ادامه بدم.
    شرایطمون هم سخته .در ۲تا شهر دور و شرایط خانوادگی سخته من.
    من از ترس اینکه بلایی سر خودش بیاره و من هم مسئول این اتفاق باشم تا الان موندم بدون اینکه علاقه ای بهشش داسته باشم.و به قول معروف پام گیر باشه گیر باشه و خانوادم بفهمن.
    و اینم تا الان از نزدبک ندیدمش.
    به نظرتون چه کار کنم؟؟
    چه جوری تموم کنم؟
    اگ خودشو بکشه و پلیس پبگیری کنه من باعث و بانیشم؟؟میترسم بخدا خیلی میترسم.
    توروخدا کمکم کنید.
    سلام. کم کم ارتباطتتونو باهاش کم میکنید و در نهایت ارتباطتتونو قطع کنید، مثلا اگه هر روز باهم حرف میزنید، حالا دو روز یکبار باهم حرف بزنید و به مرور زمان این فاصله زمانی رو بیشتر کنید، اگر هم پرسید چرا نیستید بگید که درساتون سنگین تر شده و برا کنکور دارین آماده میشید و... .حرفای عاشقانتونم کم کنید ب مرور و بعد کلا قطعش کنید. خانوم ها معمولا با حرف عاشق میشن، پس حرفایی رو نگید که خودتونم قبولش ندارید، از طرفی خودتونم توی عشق ایشون نسبت به خودتون مقصرید.

  3. کاربران زیر از توسکا2016 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    یکم بهش بی توجهی کنین مطمئن باشین که این رابطه قطع میشه

  5. کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33663
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    سلام. کم کم ارتباطتتونو باهاش کم میکنید و در نهایت ارتباطتتونو قطع کنید، مثلا اگه هر روز باهم حرف میزنید، حالا دو روز یکبار باهم حرف بزنید و به مرور زمان این فاصله زمانی رو بیشتر کنید، اگر هم پرسید چرا نیستید بگید که درساتون سنگین تر شده و برا کنکور دارین آماده میشید و... .حرفای عاشقانتونم کم کنید ب مرور و بعد کلا قطعش کنید. خانوم ها معمولا با حرف عاشق میشن، پس حرفایی رو نگید که خودتونم قبولش ندارید، از طرفی خودتونم توی عشق ایشون نسبت به خودتون مقصرید.
    الان ماهی یبارم حرف نمیزنیم و سرد سرد شدم.
    ولی مشکل اصلی من اینه ک من میترسم بلایی سر خودش بیاره.
    اخه خیلی اصرار به خودکشی داره.
    من از این میترسم.

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    یه چیزایی بگو که خوشش نمیاد مثلا ادای مردسالارا رو دربیار بگو دوست دارم زنم فلان کار برام بکنه کارنکنه چنان باشه تا خودش بدش بیاد اینجوری خودش کم کم ازت متنفر میشه میره (یه چیزایی بگو که میدونی حساسه روش و خوشش نمیاد) البته به صورت غیر مستقیم . یعنی یه جور نشون بده که باهم تفاهم ندارید
    ویرایش توسط eli2 : 01-26-2017 در ساعت 05:58 PM
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  8. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hamid_MhD نمایش پست ها
    الان ماهی یبارم حرف نمیزنیم و سرد سرد شدم.
    ولی مشکل اصلی من اینه ک من میترسم بلایی سر خودش بیاره.
    اخه خیلی اصرار به خودکشی داره.
    من از این میترسم.
    جدیدا چیزی گفته راجع به خودکشی؟ اگه خیلی وابستتون بود نتونست یک ماه دوام بیاره و باهاتون حرف نزنه
    ببینید اینجور رفتارها بیشتر آزاردهنده ست. برای یک خانوم مثل مرگ تدریجی میمونه این رفتارها
    اگه واقعا نمی خواهیدش توی یه موقعیتی که حس میکنید وابستگی ای بهتون نداره و حس هاش مثل قبل نیس، باهاش کامل تموم کنید. اینجور رفتار شما فقط داره اونو امیدوار نگه میداره به رابطتون... شما دارید باعث مرگ احساسش میشید ...

  10. کاربران زیر از توسکا2016 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33663
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    جدیدا چیزی گفته راجع به خودکشی؟ اگه خیلی وابستتون بود نتونست یک ماه دوام بیاره و باهاتون حرف نزنه
    ببینید اینجور رفتارها بیشتر آزاردهنده ست. برای یک خانوم مثل مرگ تدریجی میمونه این رفتارها
    اگه واقعا نمی خواهیدش توی یه موقعیتی که حس میکنید وابستگی ای بهتون نداره و حس هاش مثل قبل نیس، باهاش کامل تموم کنید. اینجور رفتار شما فقط داره اونو امیدوار نگه میداره به رابطتون... شما دارید باعث مرگ احساسش میشید ...
    از اول تا الان میگ اگ بری یه بلایی سر خودم میارم.منم از ترس این جرات تموم کردن ندارم و مجبور به ادامه ام.
    من فقط میخوام بدونم اگ چیزیش بشه از نظر حقوقی من مسئولم؟؟

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hamid_MhD نمایش پست ها
    از اول تا الان میگ اگ بری یه بلایی سر خودم میارم.منم از ترس این جرات تموم کردن ندارم و مجبور به ادامه ام.
    من فقط میخوام بدونم اگ چیزیش بشه از نظر حقوقی من مسئولم؟؟
    خب اول اولش که اینجوری نبوده... الان وقتی یک ماه به یک ماه بهم پیام میدین یعنی وابستگی ای نداره بهتون
    بپرسید چرا عاشقتونه اگه شرایط مساعد بود، بهش بگید که با معیارهاتون همخونی نداره و تموم کردن این رابطه به نفع هردوی شماست

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربـه 1 نمایش پست ها
    بچه

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خسته شدم.....!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربـه 1 نمایش پست ها
    کاملا جدی بودم
    منم جدی بودم. این حرف شما چه کمکی به ایشون میکنه؟

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : روابط عاشقانه مجازی

    اگر دقیق‌تر نگاه کنیم می‌بینیم در یک رابطه سرشار از وابستگی‌ آنچه بیش از هرچیز نمود دارد این است که معمولا ما طوری به طرف مقابل وابسته میشویم که یک شخص معتاد به موادمخدر اما آیا هرگونه رابطه‌ای را می‌توان نوعی اعتیاد نامید؟ چرا اسمش را عشق ، دوست داشتن زیاد یا احساس تعهد نگذاریم؟!


    اغلب اوقات در یک رابطه اعتیادی ، عشق و تعهد فراوانی وجود دارد اما برای آنکه عشق و تعهدی وجود داشته باشد باید کسی بتواند دیگری را آزادانه انتخاب کند ولی یکی از نشانه‌های اعتیاد در این است که اغلب میلی اضطرارآمیز در کار است که آزادی و حق انتخاب رامحدود میکند؛ یعنی قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری را از شخص میگیرد ، حال آنکه در یک ارتباط سالم ناشی از عشق ما حق انتخاب داریم و با استفاده از قدرت تفکر و تعقل خود می‌توانیم تصمیم درست بگیریم.


    اما در یک رابطه غلط توام با وابستگی بیش از حد ، وقتی خود شخص می‌داند ادامه ارتباط به نفع او نیست بازهم ادامه می‌دهد زیرا احساس می‌کند باید این شخص را حفظ کند و به او وابسته باقی بماند حتی اگر این رابطه برایش مخرب باشد.


    بنابراین اولین نشانه وجود یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی خصوصیت اضطرار گونه آن است ، نشانه بعدی وحشتی است که در شخص وجود دارد مبادا اینکه طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد.
    افراد معتاد اگر ندانند مواد مخدر خود را چگونه تهیه کنند وحشت‌زده میشوند یا سیگاری‌ها وقتی در جایی قرار می‌گیرند که آنجا کشیدن سیگار ممنوع است ناراحت می‌شوند ، همچنین افرادی هم که در یک رابطه غلط اعتیاد گونه قرار می‌گیرند از فکر اینکه این رابطه قطع شود احساس وحشت می‌کنند.


    نشانه بعدی یک رابطه اشتباه این است که بعد از قطع ارتباط احساسی از پیروزی و آزادی به شخص دست می‌دهد.
    در واقع خواه کسی به ماده‌ای مخدر معتاد باشد یا به یک شخص ، اساس تمام این واکنش‌ها شباهت فراوانی به یکدیگر دارند و آن این است که همه این افراد احساس کامل نبودن و پوچی می‌کنند و اغلب ناامید و اندوهگینند.

    نوع ارتباط : به احتمال زیاد در هر رابطه عاطفی عضوی از اعتیاد وجود دارد و این به خودی خود چیز بدی نیست و برعکس می‌تواند رابطه را مستحکم‌تر هم بکند زیرا هیچ‌کس آنقدر کامل و قوی نیست که نیازی به ارتباط با شخص دیگری نداشته باشد اما یکی از نشانه‌های رابطه خوب این است که ما را با بهترین شرایط خود در تماس نگه ‌می‌دارد.
    آنچه سبب می‌شود رابطه‌ای شکلی اعتیادگونه به خود بگیرد این است که احتیاج به طرف مقابل تبدیل به یک نیروی کنترل کننده می‌شود و اجبار و اضطراری به وجود می‌آورد که شما را از چندین آزادی اصلی و ضروری محروم می‌کند ؛ آزادی در بهترین حد قرار گرفتن در رابطه ، آزادی دوست داشتن دیگران از طریق انتخاب و تعهد و پایبندی توام با علاقه و توجه و نه اینکه تحت تاثیر وابستگی خود در شرایط فشار و اضطرار قرار بگیرید و همچنین آزادی انتخاب در این‌ باره که آیا شخص می‌خواهد در این رابطه باقی بماند یا نه !

    اگر در یک رابطه عاطفی شاد و لذت‌بخش هستید برای تشخیص اینکه آیا در ارتباطی اعتیادگونه قرار دارید یا نه به این موارد توجه کنید :
    » باوجود اینکه قضاوت خودتان و دیگران به شما می‌گوید که باقی ماندن در این رابطه به صلاح شما نیست و نمی‌توانید انتظار بهبود آن را داشته باشید ، هیچ اقدام موثری برای پایان دادن به آن صورت نمی‌دهید.
    » خود را توجیه می‌کنید که باید در این رابطه باقی بمانید اما نمی‌توانید دلیل محکمی برای آن بیاورید.
    » وقتی به فکر قطع این رابطه می‌افتید احساس وحشت و اضطراب می‌کنید و در نتیجه بیشتر به ارتباط خود می‌چسبید.
    » وقتی برای پایان دادن به این ارتباط اقدامی می‌کنید با نشانه‌های حادتری روبه‌رو می‌شوید و چه بسا با مشکلات گوارشی و جسمی و ذهنی مواجه میشوید.
    » هنگامی که رابطه قطع می‌شود شخص احساس تنهایی و تهی بودن می‌کند.


    اگر اغلب این نشانه‌ها در شما وجود داشته باشد، می‌توانید مطمئن شوید در رابطه‌ای قرار دارید که در آن وابستگی شما آنقدر زیاد است که می‌توان نام آن را اعتیاد گذاشت و درست همانطور که شخص معتاد به ماده مصرفی خود معتاد است شما هم در دامی قرار گرفته‌اید که رهایی از آن چندان آسان به نظر نمی‌آید.
    این قدم نخست در درک اساس شناخت نوع ارتباط شماست و بدین ترتیب باید تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید رابطه خود را بهبود ببخشید یا تمایل دارید آن را به همان شکلی که هست باقی بگذارید!

    توجیه کردن : شاید برای اینکه بخواهید به یک رابطه غلط ادامه دهید دائم خود را فریب دهید و کارهایتان را توجیه کنید.
    وقتی کسی در یک ارتباط غلط قرار می‌گیرد برای اینکه نخواهد آن را ترک کند سعی می‌کند جنبه‌های مثبت رابطه را بزرگ جلوه دهد و از کنار جنبه‌های منفی آن به آسانی بگذرد و این کار باعث می‌شود که نتوانیم جلوی اشتباهاتمان را بگیریم و همیشه به رفتار غلط خود ادامه دهیم.
    اگر بخواهیم توجیهات اشتباه خود را ترک کنیم باید افکار غلط خود را مبنی بر اینکه طرف مقابلمان تنها کسی است که می‌توانیم او را دوست بداریم کنار بگذاریم ، حالا شما با شناخت بیشتر خود و اطرافتان دید بازتری پیدا کرده‌اید و می‌توانید خوشبختی خود را رقم بزنید ؛ در حالی که یک رابطه عاطفی درست هم می‌تواند بخش مهمی از این خوشبختی باشد.
    اینکه فکر کنید تنها دلبستگی به یک شخص می‌تواند شما را خوشبخت کند یک توهم است که گرفتار آن شده‌اید.
    هنگامی که به شخصی بیش از حد وابسته می‌شویم واکنش‌های جسمانی و فیزیکی قدرتمندی خواهیم داشت که روی قضاوت و تصمیم‌گیری‌ ما تاثیر زیادی دارد.
    معمولا ما تحت تاثیر احساسات و عواطف نمی‌توانیم به خوبی تصمیم بگیریم و در واقع وابستگی می‌تواند روی احساسات و عواطف و رفتار ما تاثیر بگذارد البته ما نمی‌توانیم به طور قاطع بگوییم که کدام تصمیم بهترین است ؛ رفتن یا ماندن در یک رابطه !


    تصمیم‌گیری صحیح به تمرکز ، مطالعه و بررسی و مشاوره نیاز دارد ، در این هنگام باید از خود سوال کنیم آیا منافعی که من از این رابطه می‌گیرم به زیان‌های آن می‌چربد یا آیا نیازهای کودکانه‌ام مانع از تصمیم‌گیری صحیح من نمیشود؟

    رهایی : بسیاری از ما باوجود اینکه می‌دانیم در رابطه‌ای قرار گرفته‌ایم که ادامه آن به نفع مان نیست باز هم نمی‌توانیم از آن رهایی یابیم اما اقدامات زیر می‌تواند سبب شود رابطه‌ای را که دوست ندارید ولی به آن عادت کرده‌اید ترک کنید :
    » رهانیدن خود از احساس وابستگی شدید که مانع از آن می‌شود که رابطه‌ای را ترک کنید.
    » پایان دادن به فرایندهای ذهنی مخرب و علیه خود که شما را از حرکت و پیشرفت باز می‌دارد.
    » حفظ ارزشمند بودن خود بدون وابستگی به شخص دیگر ، هر روشی که بتواند به شما کمک کند تا به اهداف خود برای رهایی از رابطه‌ای مخرب برسید مهم و ارزشمند است.
    بسیاری از افراد یا خودشان روشی را انتخاب می‌کنند یا از روش‌های پیشنهادی دیگران سود می‌برند که در هر صورت فرقی ندارد شما بتوانید از چه راهی به رهایی برسید ، برای آزاد شدن از قید و بند وابستگی می‌توانید به علت بروز این موضوع و ارتباط آن با دوران کودکی خود بپردازید.
    شاید به این نتیجه برسید که در دوران کودکی از تنها ماندن در خانه می‌ترسیدید ، بنابراین اکنون نیز می‌ترسید برای همیشه تنها بمانید و اینکه کسی شما را دوست نداشته باشد.
    می‌توانید با بررسی دقیق دوران کودکی به علت واقعی وابستگی شدید خود پی ببرید ، هنگامی که شما احساس وابستگی شدید به شخص دیگری می‌کنید اعتماد به نفس و شخصیت خود را تضعیف می‌کنید و زیر سوال می‌برید ؛ بنابراین بکوشید علاوه بر بالا بردن توانایی‌هایتان خود را فردی لایق و با ارزش بدانید و برای خود احترام و ارزش بیشتری قائل شوید.
    پس از آنکه احساس ناتوانی و محرومیت در شما از بین رفت باید به مسئله بازگشت دوباره به زندگی سرشار از آرامش و به دور از وابستگی باز گردید.
    در این هنگام اطرافیان و دوستانتان می‌توانند از شما حمایت کنند؛ بدین ترتیب که وقتی مایوس و ناامید هستید به شما کمک کنند تا دوباره به زندگی و توانایی‌های خود امیدوار شوید و به علاوه هر زمان دوباره به یاد گذشته و محرومیت‌های موجود در آن افتادید به شما کمک کنند تا بتوانید زندگی خود را از نو سازمان‌دهی کنید.

    آیا می‌توانم ؟! : آیا هنوز این سوال در ذهن شما باقیمانده که واقعا می‌توانم تنهایی را تحمل کنم و آیا می‌توانم با تنها ماندن احساس خوبی داشته باشم و …؟
    البته فراموش نکنیم که این کار ابتدا به نظر آسان نمی‌رسد و طبیعی است که احساس ترس و وحشت داشته باشید ولی اگر بتوانید به خوبی و با صبر و حوصله این مرحله را پشت سر بگذارید می‌توانید احساس سرشار از اعتماد به نفس داشته باشید و دوباره به خودتان افتخار کنید.
    فراموش نکنید اگر از ارتباط عاطفی خود رنج‌ می‌برید این خود شمایید که باید با انتخاب روشی صحیح خود را نجات دهید.



    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88422495
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  16. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد