سلام
من با یه دختر خانومی حدود یک سال و نیم دوست بودم
اولش رابطمون عادی بود
بعدش دیدیم بهم میخوریم و گفتیم واسه ازدواج
توی این بین مامان و بابام مخالف شدید این رابطه بودن
ینی اصا این رفتار توی خانوادمون معنی نداره
ن اینکه مذهبی هستیم ولی خب دوس دختر داشتن توی 18 سالگی معنی نداره
تا اینکه ما تموم کردیم
بعدش متوجه شدم که مامانم نذر کرده اگه من تموم کنم تا 40 روز هرروز زیارت عاشورا رو بخونه و هزار تا چیز دیگه
از طرفی هم دل اون دختر رو شکاندم ولی احساس پشیمونی نمیکنم
چون دل مادرم رو بدست اوردم و از اون مهمتر کسی توی دنیا واسم نیست
ممکنه بگین اشتباهه ولی واسم مهم نیست
حالا میخوام بدونم از نظر شما کار درستی کردم؟
تموم کردن یه رابطه ی بی تعهد یا خوشحال کردن بی حد مادرم
درضمن اینم بگم که خودم خیلی موافق ادامه دادن نبودم
ممنون میشم از روی حقایق و واقعیات جواب بدین
اون شکاندم رو هم بخاطر گیر دادن سیستم اونجوری نوشتم