نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: عشق خارج از کشور

1383
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35085
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    عشق خارج از کشور

    سلام خدمت دوستان و مشاورین عزیز
    پسری هستم 23 ساله پنج سال پیش در اینترنت و از طریق نرم افزار kik با دختری آشنا شدم که ایرانی-کانادایی بود (پدر ایرانی) و در دبی زندگی میکرد. مادرش رو در بچگی از دست داده بود.خیلی چت میکردیم و از افکار هم خیلی خوشمون اومده بود تا اینکه یه روز ایشون گفتن چی میشد ما دوتا ازدواج کنیم؟ من گفتم نمیشه و... ایشون گفتند چرا که نه؟ منم نوجوون بودم و ساده حالا اسمشو حس زودگذر بزاریم یا هرچی اینطور شد که ما باهم بیشتر آشنا شدیم و از اسکایپ چت ویدیویی میکردیم چند ماه بعد من با هزار تا بدبختی پدر و مادرم رو راضی کردم رفتیم دبی و من قرار گذاشتم طرف رو دیدم من انقدر مجذوب چهره زیباش بودم که یادم رفت خیلی چیزا رو ازش بپرسم حجاب رو بیرون خونه رعایت میکرد و از نظر فرهنگی تفاوت چندانی با ما نداشت چهار روزی که اونجا بودیم بهترین دوران زندگی من بود من البته بدون خونواده با پدرش هم صحبت کرده بودم که بر خلاف گفته های دختره آدم خیلی خوبی بود گفت برات کار جور میکنم بیا همینجا
    وقتی برگشتیم خونه من خیلی عوض شده بودم احساس تعهد میکردم شروع کردم به اصلاح کردن خودم سعی کردم بهترینی باشم که میتونم درس ها رو همه خوندم کنکور رشته ای که میخواستم قبول شدم چون ایشون ایران بزرگ نشده بودن زبان فارسیشون اصلا خوب نبود و انگلیسی صحبت میکردیم من سعی کردیم تو انگلیسی هم عالی بشم و شدم
    یک سال گذشته بود اینبار تنها رفتم دیدنش خیلی دلتنگ بودیم هردو
    خیلی دوران خوبی بود تصمیم گرفتیم هرچه زودتر ازدواج کنیم من برگشتم گفت خونشون میخواد بره آمریکا قبلا چیزی در این مورد بهم نگفته بود تا اینکه یک بار جوابمو نداد خیلی منتظر بودم حدود یک سال هرروز میرفتم پای اینترنت ببینم هست یا نیست
    رفتم دبی مغازه باباش سراغش رو گرفتم پدرش خیلی ناراحت و عصبانی گفت در اثر حمله قلبی فوت کرد به من نگفته بود مشکل قلبی داره اینجور شد که دنیا من رو نابود کرد کسی که شب و روز تو فکرش بودم و هدف نهایی من برای همه کارام بود... خیلی اونجا گریه کردم پدرش مغازه رو تعطیل کرد گفت بریم خونه من نرفتم همون روز برگشتم خونه من عوض شده بودم خونوادم هم فهمیده بودند چه خبره بهشون گفتم که بیشتر از همه مادرم ناراحت شد الان هنوز آثار اون حادثه هست هنوز من من سابق نشدم منه اهل ورزش و فوتبال و بدنسازی و اجتماعی و اهل گردش الان یه آدم منزوی هستم که دور ترین جایی که میرم دانشگاه(یک کیلومتر) هست. هنوز نتونستم فراموش کنم زمان هم همه چیزو بدتر میکنه
    نابود شدم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    35015
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    12
    تشکر شده 28 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    پذیرش مرگ عزیزانمون ب عنوان یک واقعیت میتونه حسه بهتری ب مابدهد پذیرش اینکه هر انسانی قرار است روزی این دنیارو ترک کنه و این ب معنی فنا و نابودی نیست. گریه و بیرون ریزی هایه عاطفی در روز ها و هفته هایه اول بسیار مفیده و یه جور ترمیم برایه غمو ناراحتیمونه اما اگر شما مدته طولانی هست ک این حالو احساسات رو دارین چون افسردگی ناشی از سوگ نباید 2 الی 3 ماه بیشتر باشد توصیه میکنم ک ب یک روانپزشک ماهر مراجعه کنین و در صورته تشخیص دوره درمانتونوکامل کنین هیچ درمانی با یک جلسه کامل نمیشود اما تجربه شخصیم شرکت در فعالیت هایه فرهنگی و اجتماعی میتونه تاثیراته مثبتی داشته باشه

  3. کاربران زیر از sara ap بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35085
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    نقل قول نوشته اصلی توسط sara ap نمایش پست ها
    پذیرش مرگ عزیزانمون ب عنوان یک واقعیت میتونه حسه بهتری ب مابدهد پذیرش اینکه هر انسانی قرار است روزی این دنیارو ترک کنه و این ب معنی فنا و نابودی نیست. گریه و بیرون ریزی هایه عاطفی در روز ها و هفته هایه اول بسیار مفیده و یه جور ترمیم برایه غمو ناراحتیمونه اما اگر شما مدته طولانی هست ک این حالو احساسات رو دارین چون افسردگی ناشی از سوگ نباید 2 الی 3 ماه بیشتر باشد توصیه میکنم ک ب یک روانپزشک ماهر مراجعه کنین و در صورته تشخیص دوره درمانتونوکامل کنین هیچ درمانی با یک جلسه کامل نمیشود اما تجربه شخصیم شرکت در فعالیت هایه فرهنگی و اجتماعی میتونه تاثیراته مثبتی داشته باشه
    ممنون از شما راستش پیش روان شناس خوب هم رفتم ولی ادامه رو ول کردم راستش دیگه انگار به این شرایط عادت کردم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    35015
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    12
    تشکر شده 28 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    شما هیچ وقت نمیتونین با تقدیرتون بجنگین و زندگی هم ادامه داره و باید سعی کنین ب بهترین نحو از اون لذت ببرین حتما پیگیرش بشین یقینا خیلی حالو هواتون عوض میشه و انعطاف پذیریه روحی و سازگاریتون قوی میشه.امیدوارم حرفام تاثیری داشته باشه موفق باشین

  6. کاربران زیر از sara ap بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35085
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    متشکرم بله بنده هم برای شنیدن همین صحبت ها تو این سایت عضو شدم
    انشالله به هرچی میخواید برسید

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    نقل قول نوشته اصلی توسط sara ap نمایش پست ها
    پذیرش مرگ عزیزانمون ب عنوان یک واقعیت میتونه حسه بهتری ب مابدهد پذیرش اینکه هر انسانی قرار است روزی این دنیارو ترک کنه و این ب معنی فنا و نابودی نیست. گریه و بیرون ریزی هایه عاطفی در روز ها و هفته هایه اول بسیار مفیده و یه جور ترمیم برایه غمو ناراحتیمونه اما اگر شما مدته طولانی هست ک این حالو احساسات رو دارین چون افسردگی ناشی از سوگ نباید 2 الی 3 ماه بیشتر باشد توصیه میکنم ک ب یک روانپزشک ماهر مراجعه کنین و در صورته تشخیص دوره درمانتونوکامل کنین هیچ درمانی با یک جلسه کامل نمیشود اما تجربه شخصیم شرکت در فعالیت هایه فرهنگی و اجتماعی میتونه تاثیراته مثبتی داشته باشه
    سارا جان حرفات رو قبول دارم

    ولی طبق روانشناسی بالینی سوگ و از دست دادن عزیزان میتونه بین شش ماه تا یکسال طول بکشه

    و بستگی به نحوه برخورد و اعتقادات شخص هم داره

    و اینکه ایشون بیشتر از روانپزشک به روانشناس احتیاج دارن...چون روانپزشک دو سه تا دارو میده و تمام..اما روانشناس از لحاظ روحی بیشتر میتونه بهشون کمک بکنه

    سوگ هرچی دردناکتر باشه تحملش سخت میشه بخصوص کسایی که تو یه فاجعه دچارش شده باشن که اون دیگه بحثش جداست

    در مورد این دوستمون هم نمیدونم چن وقت از شنیدن این خبر براشون گذشته

    و واقعا متاسف شدم از بابت خوندن متنشون

    ولی تنها راهی که میمونه گذر زمان هست تا با واقعیت کنار بیان و بپذرین

    مسلما کناره گیری از اجتماع و خودخوری دردی رو دوا نمیکنه بلکه بدتر هم میکنه

    پس بهتره کم کم برگردین به جامعه و سعی کنین سرگرم بشید

    هرچی زمان بگذره و البته این زمان توام با بودن در کنار دیگران باشه شما زودتر بهبود پیدا میکنین

  9. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32634
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    35
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    سلام داداش امیدوارم حالت خوب باشه
    با خوندن داستانت خیلی متاثر شدم بغضم گرفت.
    عشق هیچوقت از دل بیرون نمیره، حتی مدت ها هم بگذره یه ته مونده ای ازش تو قلب پابرجاست.
    حالتو میفهمم.
    خیلی هم از مشاوره دادن سر درنمیارم،
    ولی فقط یچیزی اومدم بهت بگم.
    سعی کن هرطوری شده بشی همون آدم سابق، همون پسر ورزشکار اجتماعی با انگیزه ی بالا برای تلاش.
    چرا سعی کنی؟
    چون اگ اون دختر الان زنده بود مطمئن باش دوس داشت همینجوری باشی. اگ اونم واقعا عاشقت بوده، شب و روز ب فکرت بوده. مطمئن باش حتی الانم ک نیست ب فکرته. نمیخواد نابود بشی.
    پس دوباره خودتو بساز، بشو یه آدم موفق، سربلند، بهترین خودت باش.
    تو میتونی.

  11. 2 کاربران زیر از MYMAVS بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35085
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    ازتون ممنونم. حرفاتون واقعا پر انرژی بودن الان که بهش فکر میکنم میبینم حق با شماست
    اما به نظرم به یکم زمان احتیاج دارم

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    نقل قول نوشته اصلی توسط allfor نمایش پست ها
    ازتون ممنونم. حرفاتون واقعا پر انرژی بودن الان که بهش فکر میکنم میبینم حق با شماست
    اما به نظرم به یکم زمان احتیاج دارم
    خب خدا رو شکر که کمی حالتون بهتر شد

    دقیقا به زمان احتیاج دارین

    اما این زمان رو به تنهایی نگذرونین

    سعی کنین تو جمع باشین...تو جمع خانوادگی...تو جمع دوستای صمیمی

    بیشتر کتاب بخونین ، فیلم ببینین...همون باشگاهو برین

    کم کم به خودتون کمک کنین که از این شرایط عبور کنین

    حتما از پسش برمیاین..

  14. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35085
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    خب خدا رو شکر که کمی حالتون بهتر شد

    دقیقا به زمان احتیاج دارین

    اما این زمان رو به تنهایی نگذرونین

    سعی کنین تو جمع باشین...تو جمع خانوادگی...تو جمع دوستای صمیمی

    بیشتر کتاب بخونین ، فیلم ببینین...همون باشگاهو برین

    کم کم به خودتون کمک کنین که از این شرایط عبور کنین

    حتما از پسش برمیاین..
    مرسی بابت دلداری امیدوارم هم من و هم شما و هم بقیه به چیزی که میخواید برسید

  16. کاربران زیر از allfor بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    35015
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    12
    تشکر شده 28 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق خارج از کشور

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    سارا جان حرفات رو قبول دارم

    ولی طبق روانشناسی بالینی سوگ و از دست دادن عزیزان میتونه بین شش ماه تا یکسال طول بکشه

    و بستگی به نحوه برخورد و اعتقادات شخص هم داره

    و اینکه ایشون بیشتر از روانپزشک به روانشناس احتیاج دارن...چون روانپزشک دو سه تا دارو میده و تمام..اما روانشناس از لحاظ روحی بیشتر میتونه بهشون کمک بکنه

    سوگ هرچی دردناکتر باشه تحملش سخت میشه بخصوص کسایی که تو یه فاجعه دچارش شده باشن که اون دیگه بحثش جداست

    در مورد این دوستمون هم نمیدونم چن وقت از شنیدن این خبر براشون گذشته

    و واقعا متاسف شدم از بابت خوندن متنشون

    ولی تنها راهی که میمونه گذر زمان هست تا با واقعیت کنار بیان و بپذرین

    مسلما کناره گیری از اجتماع و خودخوری دردی رو دوا نمیکنه بلکه بدتر هم میکنه

    پس بهتره کم کم برگردین به جامعه و سعی کنین سرگرم بشید

    هرچی زمان بگذره و البته این زمان توام با بودن در کنار دیگران باشه شما زودتر بهبود پیدا میکنین
    ممنون بابته کامل کردنت عزیزم دراین باره خیلی وقت پیش مطالعه داشتم شاید حق با شما بوده اما چون ایشون نوشتن گوشه گیر شدنو از هیچ لخاظ اون ادم قبلی نیستن من روانپزشک رو پیشنهاد دادم

  18. کاربران زیر از sara ap بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد