باسلام خدمت شما مشاوران عزیز،
من 23 سال سن دارم و از بچگی عاشق دختری هستم که تقریباً 21 سال داره و با هم نسبت فامیلی داریم
از کودکی تمام معیار های من شده بود درس ، خدمت و کار و رسیدن به او
کارم برق ساختمان هست ونصب دوربین و غیره... البته که الان بازارش خوب نیست و من و خانواده ام هم شرایط مالی خوبی نداریم
آدم بی جنبه ای نیستم و برای اثباط حرفم باید بگم تا بحال به خودم اجازه ندادم با هیچ دختری رابطه دوستی برقرار کنم
الآن کاردانی دارم و خدمت هم رفتم اما کارم ثابت نیست
بشدت بهش علاقه دارم و شده رؤیای شب و روزم
از این میترسم که دیر بشه کارم درس نشه و از دست بدمش چون نمیتونم به هیچ دختر دیگه ای فکر کنم
بخاطر شرایط بد مالی حتی جرأت نمیکنم با خانواده ام در میان بگذارم
حالم روز به روز بدتر میشه از نظر روهی منظورم هست ولی ظاهرو حفظ میکنم
الان هم تقریباً 1 سالی هست که رفت و آمد دارم به خونشون چون با داداشش هم کارم
آدم هیزی هم نیستم خدا شاهده تا الان هر موقع رفتم خونشون نگاهم بهش برادرانه بوده و مثل برادر باهاش برخورد کردم
چون شرایط اینطور مجابم میکنه
موندم چیکار کنم
لطفاً راهنماییم کنید من مثل داداش کوچیکترتون خواهشاً دارم دیوونه میشم.