نوشته اصلی توسط
مژده5991
من به مدت یه سالو نیم با پسری دوست بودم اون قدری ک اون منو دوست داشت من دوستش نداشتم از اولین باری ک دیدمش فهمیدم ک با ایده آل من خیلی فرق داره ولی بخاطر کمی خجالتی بودنم و این ک نخواستم دلشو بشکنم این رابطه رو یه سالو نیم ادامه دادم
مشکلاتی ک داشتیم کم نبود سطح اجتماعی-فرهنگی- خونوادگی متولد 69بود یعنی با 25سال سن کار ثابت و خوب نداشت(نقاش ساختمان)مدرک کاردانیشم نگرفته بود هنوز اگه از بدهکاریهاشم چشم بپوشیم اخلاقن پسر خوبی بود و بهم خیانت نکرد ولی میدونستم ک باهاش خوشبخت نمیشم یا حتی در کنارش احساس خوشحالی نمیکردم
فکر میکنم دفعه7ام یا8 ام ک همو دیدیم پیش دوستامون و منو با رفتارای نسنجیدش حسابی خجالت زده کرد ومن تقریبا دو هفته بعدش باهاش تموم کردم الان تقریبا3-4هفته س ک تموم شده
میدونم ک کار عاقلانه ایی کردم ولی هراز گاهی ک زنگ میزنه و بغض میکنه من عذاب وجدان بدی سراغم میاد واقعا داره همه ی زندگیمو تحت تاثیر قرار میده و آزارم میده الان دقیقا نمیدونم باید چکار کنم
بزارم اوضاع همینجوری بمونه یا برگردمو ادامه بدم با این ک دوسش ندارم بار مسئولیت وابسته کردنشو بدوش بکشم باید بفکر اون باشم یا احساسات خودم و این ک کنارش خوشحال نیستم و اونی ک من میخوام نیست