نوشته اصلی توسط
moeinvk
سلام خانم ghm
از اونجا که بنده رو هم نقل قول کردید و مخاطب قرار دادید در راستای فرمایشاتون باید عرض کنم که من هم صحبتهاتون رو قبول دارم و چیزی هم غیره این نگفتم ولی نوع گفتنمون با هم متفاوت بود
فکر میکنم برداشت شما از صحبتهای من اشتباه بوده , من نگفتم که آدم آویزونی باشن یا اینکه با جزوه گرفتن و کنار هم نشستن همه عاشق هم میشن
میدونید به نظر من تینیجرها و جوونهای این نسل دهه ۷۰ و بعدش مثل ما دهه۶۰ تیها (از اونجایی که گفتین زمان شما فیسبوک تو اوج بوده فهمیدم هم سن و سال خودم و دهه ۶۰ هستین |rolleyessmileyanim|) نیستن و متفاوت عمل میکنن.
جوری که شما به ایشون گفتید به نظرم سر تاسر نصیحت بود و برعکس نسل ما , دیگه کسی از نصیحت خوششون نمیاد و دوست ندارن با نصیحت از کاری منعشون کنن و برعکس در نهایت کاره خودشون رو میکنن ولی اگر اجازه بدیم خودشون انتخاب کنن ولی عواقب رو هم بهشون گوشزد کنیم بیشتر گوش به حرف میکنن
من نگفتم این عشقه یا احساس گذرا و ... فقط راهکاری که خواسته بودن رو بهشون دادم ولی نه تایید کردم نه رد کردم ولی عواقب کار رو هم بهشون گوشزد کردم و انتخاب رو به عهده خودشون گذاشتم
مثل دارویی که میری از داروخانه میگیری و هم فواید و هم عوارضش رو بهت میگه دیگه خود دانی برای مشکلت مصرف کنی یا نه
نظر شخصی من هم اینه که این وابستگی و احساسات و گرایشها تو این سن طبیعی هستش و شما هرچقدر هم بگید واسه سن شما زوده و داری اشتباه میکنی و ... احساسات قالبه و اون جوونها درک نمیکنن و حرف شما رو قبول نمیکنن تا وقتی که سرشون به سنگ بخوره پس بهتره بزاریم تحت کنترل خودمون کمی تجربه کنن
من میدونم که این عشق نیست و فقط یه احساس گذرا هستش برای من و شما هم بوده ولی به نظرم وقتی یه تجربه کوچیک داشته باشه و خودش بتونه طرفش رو محک بزنه و ببینه که اون چیزی که فکر میکرده نیست و اون شخص به دردش نمیخوره و اشتباه میکرده (دقیقا مثل تجربه ای که خود شما داشتید) تاثیر و نتیجه خیلی بهتری داره و تو انتخاب های آیندش هم با تجربه بیشتری عمل خواهد کرد تا اینکه مثل الان یک ساله با یه احساس واهی زندگی کنه و مدام تو فکر باشه که اگر بهش میرسیدم چی میشد و حالا که نرسیدم همه چیز رو از دست دادم و تکلیفش با خودش مشخص میشه
به نظرم دیگه تو جامعه الان یه سری چیزها تو سن خودش باید تجربه بشه (البته در حد متعارف و عاقلانش) تا آدم رو بسازه و یه آدم قوی شکل بگیره
مثل داروی تلخی که میتونه آدم رو دوباره قوی و سالم کنه مثل تجربه های تلخ زندگی
