سلام من حدود 5سال بایکی بودم همدیگرو دوست داشتیم ولی الان حدود 7ماه کات کردیم تموم شدن رابطه از طرف من بود ایا امکانش هست دوباره برگرده من به هیچ عنوان دوست ندارم برگشتن از طرف من باشه ایا امنکانش هست اون برگرده
سلام من حدود 5سال بایکی بودم همدیگرو دوست داشتیم ولی الان حدود 7ماه کات کردیم تموم شدن رابطه از طرف من بود ایا امکانش هست دوباره برگرده من به هیچ عنوان دوست ندارم برگشتن از طرف من باشه ایا امنکانش هست اون برگرده
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
سلام من سحرم کاربرجدید چندروزه برام مشکلی پیش اومده من بایکی ازپسرهای فامیل چندماه دوست بودم داخل این مدت همه حرفی درباره ی مسایل جنسی باهم صحبت میکردیم حتی اون میگفت من قصدم باتوازدواجه منم باورم شدبعدازیه مدت خودش گفت من قصدم کردن باتو بود منم که وقتی این مسیله روفهمیدم بهش گفتم زنگ بزن کارت دارم اوقتی زنگ زدبهش گفتم هرچی بین منوتوبوده تمام شد اونم گفت باشه ورابطمون تمام شدتااینکه بعدازدوهفته دوباره پیام داد که اگه نیای وبه من ندی همه ی اون پیام هات رونشون خانوادت میدم منم ازاین موضوع ترسیدم بعدفرداش به مادرهمه چیز روگفتم مامانم خیلی باهام حرف زدکه توچراهمچین کاری کردی چراشماره دادی ب پسرو...
بعدمامانم این موضوع روبه خواهرم گفت بعدمامانم باخواهر پسره صحبت کردکه اگه سحر ازاین موضوع بترسه ولی من نمیترسم خواهشاهم بروبا برادرت صحبت کن که این بحث روادامه نده.بعدش اخرشب بودکه دوباره پیام داد که ببین سحرخانوم من این کاروکردم که توروامتحان کنم وازت اتو بگیرم اماتوکاربدی کردی که رفتی این حرفاروبه مامانت زدی ومنو پیش اون بدکردی منم که دیگه بهش جواب ندادم امابازبه مامانم گفتم که این پیام روداده بعددوباره پیام دادکه حالاکه اینطوری شده منم همه چیو به برادرت میگم.
مامانم که فهمید گفت من این مسیله روبه بابات مبگم که بره باپدرش وخودش صحبت کنه بعدمن دوست ندارم که پدرم چیزی بفهمه اگه بفهمه که میکشم.من خیلی به مامانم هم گفتم اگه قرارشدباباچیزی بفهمه من خودم رومیکشم ولی گفت من بهت اعتمادکردم که خط بهت دادم حالاهم خطم روازم گرفته.
من واقعا نمیدونم بایدچکارکنم چندروزه نه خواب دارم نه خوراک اصلا جون به تنم نیست نمیدونم بایدچکارکنم.....
حالابنظرشماچکارکنم بزارم مامانم به پدرم همه چیزو بگه؟؟؟؟
درضمن من متولد۷۷هستم وپسره۷۵
سلام
برو خودت به برادرت قضیه را بگو و ازش بخواه کمکت کنه
اونجوری اگه بابات هم بفهمه داداشت نمیزاره کاری بهت داشته باشه
سلام
شما باید مشکلت را تو یه تاپیک جدید مطرح کنی...
.................
اجازه بذه مامانت پدرت رو درجریان بذاره که دیگه بهونه ای برای تهدید کردنت وجود نداشته باشه، حداقل خیالت از این موضوع راهت میشه که دیگه چیزی از خونواده پنهان نشده
لازم نیست مادرت همه جزئیات را بگه، همین که سربسته پدرت درجریان باشه کافیه
عزیزم شما اشتباه کردی و هر اشتباهی هم عواقبی داره، پس اینکه مادر و پدرت ناراحت و عصبانی بشن طبیعیه، فقط اشتباهتو بپذیر و ازشون عذرخواهی کن و سعی کن جبران کنی
سلام سحر خانم اکه فقط چند تا پیامک بین شما رد بدل شده باباتم بفهمه چیزی نمیشه اما باید بدونی این پسره از اولم قصدش رابطه جنسی بوده خدا رو شکر که زود فهمیدی باهاش کات کردی البته جرات نمیکنه به بابات بگه چون خودش اولین کسیه که ضربه میخره فقط اگه دوباره پسره تهدیدت کرد به مامانت بگو تنها باهاش روبرو نشو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)