صفحه 3 از 3 123
نمایش نتایج: از 101 به 108 از 108

موضوع: نمیتونم با دختری که دوست داشته ازدواج کنم

6346
  1. بالا | پست 101

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3222
    نوشته ها
    196
    تشکـر
    356
    تشکر شده 287 بار در 145 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirali123 نمایش پست ها
    اولین شرط دروغ گفتن اینه که خودت باورش کنی من اگه به شما شماره بدم و اینو توی ذهنم داشته باشم نمیتونم دروغ خودم رو باور کنم و همیشه ته ذهنم یک صدایی میگه داری دروغ میگی
    شمایی که از سایه خودت هم فراری هستی میخوای زندگی آرومی داشته باشی ؟!!!
    برادر عزیزم ، نیم من باش ولی مرد باش
    مرد کسیه که عیبای خودش رو قبول کنه و باهاش بجنگه
    اخلاق دخترای 14 ساله اینه که از خودشون و مشکلاتشون فرار کنند
    نه یه مرد 30 ساله ای که خودش رو از کف خیابون کشیده بالا و به اینجا رسیده
    تا آخر عمر همیشه شاید بتونی بقیه رو گول بزنی یا از خیلی چیزا چشم پوشی کنی ، ولی وجدان خودت رو نمیتونی گول بزنی !!!
    به جای شوخی و خندیدن ، برای 1 بار هم که شده خوب فکر کن

    Sent from my SM-N910C using Tapatalk

  2. 2 کاربران زیر از positive بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 102

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirali123 نمایش پست ها
    سلام

    من ۳۰ سالمه و دلم میخواد زندگی تشکیل بدم ازدواج کنم ولی هیچ جوره نمیتونم با این مساله که دختری که میخوام باش ازدواج کنم قبلا حتی با کسی دوست معمولی هم بوده کنار بیام
    خوب دخترا تو کشور ما از دبیرستان دوست پسر دارند و من اصلا نمیتونم با این قضیه کنار بیام که کسی که میخوام باش ازدواج کنم قبلا دست کسی بش خورده
    من خودم تا الان با چند تا دختر رابطه داشتم رابطه جنسی داشتم ولی همیشه به اون دختر ها به چشم شخصی برای رفع نیاز جنسی و عاطفیم نگاه کردم و هرگز به چشم شریک زندگیم بشون نگاه نکردم
    راستش میدونم این طرز فکر خود خواهانه به نظر میاد و منصفانه نیست ولی چی کار کنم خیلی با خودم کلنجار رفتم حتی به خودم گفتم چون نمیتونم ۱۰۰ در ۱۰۰ بگم که اون دختر قبلا با کسی نبوده و احتمال اینکه اون دختر دروغ بگه هست کلا بی خیال ازدواج دارم میشم
    به نظرتون چیکار کنم؟ بدجوری فکرم رو درگیر کرده
    سلام خسته نباشید
    وقت نکردم بقیه نوشته ها رو بخونم ، تو زمان کم خیلی نوشتن تو این پست .

    اول اینکه مطمعن باشید آثار رابطه جنسی و عاطفی قبل ازدواج چه حلال صیغه ای و چه نامشروع عواقبی روی کیفیت زندگیتون در آینده داره ...
    پس قبل ازدواج با هر شخصی اول باید دیدگاه یا ذهنیتتون رو نصبت به جنس مخالف و یا آدما احصاح کنید
    با این دیدگاه شما بر هر کس که ازدواج کنید در زندگی آرامش ندارین
    اگه بخوام یک نمومش رو بگم : حتی اگه همسر شما پاک ترین و درست ترین آدم دنیا باشه بعد ازدواج شما روی رفتار همسرتون حساسیتی دارین که بهش میگن شکاک بودن ، ذهنتون رو مدام مشغول خودش میکنه ، تا زندگیتون رو نابود کنه
    پس اول شما باید برین پش یک روانشناس و مشاور خوب که شما رو در این زمینه خوب راهنمای کنه ...

    این افکار که بعد ازدواج دیگه سراغ این چیزا نمیرن هم همش توهمه ، تا از نظر روحی و ذهنی درمان نشین بعد ازدواج هم همین آش و همین کاسه اس ( که باز میشه ضربه به زندگی خودتون )

    بهترین ازدواج معمولاً ازدواج با هم نوع خودمونه ، وقتی شما نمیتونی با هم نوع خودت زندگی کنی یعنی با هیچ کس نمیتونی زندگی کنی ، پس بدونین که به مشکلتون یکی دوتا نیست ( هر عملی جوابی هم داره )

    هیچ وقت هم فکر نکنید که همه پسر ها و دخترا مثل شما و اطرافیانتون هستن ، این فکر ها فقط ساخته ذهن شما هستن که جایگذین حقیقت شدن و چشم شما رو به روی واقعیت بسه ، نوعی دلخوشی برای خودتون ، پس از این توهم ذهنی هم باید نجات پیدا کنید

    قصدم فقط کمک بود نه تندی نه توهین ،
    همسر خوب میخوان ، توبه حقیقی و بدون بازگشت کنید ( شرایط توبه رو که باید بدونید ، نمیدونید تحقیق کنید ) از خدا همسر خوب بخواین ، اون وقت خدا بهتون همسر لایق میده .

    مشاوره رفتن یادتون نره

  4. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 103

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    این قصه. چیشد ؟میخوام بدونم ؟اخرش بهم میرسن یا نه ؟؟؟
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  6. بالا | پست 104

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    این قصه. چیشد ؟میخوام بدونم ؟اخرش بهم میرسن یا نه ؟؟؟
    کی به کی خخخخخ

  7. بالا | پست 105

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نمیتونم با دختری که دوست داشته ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirali123 نمایش پست ها
    سلام

    من ۳۰ سالمه و دلم میخواد زندگی تشکیل بدم ازدواج کنم ولی هیچ جوره نمیتونم با این مساله که دختری که میخوام باش ازدواج کنم قبلا حتی با کسی دوست معمولی هم بوده کنار بیام
    خوب دخترا تو کشور ما از دبیرستان دوست پسر دارند و من اصلا نمیتونم با این قضیه کنار بیام که کسی که میخوام باش ازدواج کنم قبلا دست کسی بش خورده
    من خودم تا الان با چند تا دختر رابطه داشتم رابطه جنسی داشتم ولی همیشه به اون دختر ها به چشم شخصی برای رفع نیاز جنسی و عاطفیم نگاه کردم و هرگز به چشم شریک زندگیم بشون نگاه نکردم
    راستش میدونم این طرز فکر خود خواهانه به نظر میاد و منصفانه نیست ولی چی کار کنم خیلی با خودم کلنجار رفتم حتی به خودم گفتم چون نمیتونم ۱۰۰ در ۱۰۰ بگم که اون دختر قبلا با کسی نبوده و احتمال اینکه اون دختر دروغ بگه هست کلا بی خیال ازدواج دارم میشم
    به نظرتون چیکار کنم؟ بدجوری فکرم رو درگیر کرده


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    021-22689558



    مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمان یا پارانوئید، شکاک بودن و بی‌اعتمادی دائم به همه افراد است.

    همه چیز خیلی خوب شروع شد. ما در نهایت عشق و علاقه با هم ازدواج کردیم؛ ولی در همان روزهای نامزدی و اوایل ازدواج حس می‌کردم شوهرم نسبت به بعضی مسائل حساسیت ‌زیادی نشان می‌دهد؛ البته من فکر می‌کردم از شدت علاقه به من، کمی حسودی می‌کند، اما مثل اینکه مسئله بزرگتر از آن بود که تصور می‌کردم. او به همه چیز حساس بود. به تلفن‌هایی که به من می‌شد، تماسی که من با دوست و آشنا می‌گرفتم، افرادی که به خانه ما رفت و آمد می‌کردند، به همه چیز و همه کس بدبین بود. با اینکه از همان اول در مورد دانشگاه و خاطراتم با او در کمال صداقت صحبت کرده بودم، اما هر بار که برای رفتن به دانشگاه با اتوبوس به شهرستان ، می‌پرسید با او حرف هممحل تحصیل می‌رفتم مرد که نبود در اتوبوس چه کسی کنار در می‌نشست؟! می‌زدی؟! تو هر چقدر هم قسم می‌خوردم که کسی کنارم نبود و یا توضیحات دیگری می‌دادم، قبول نمی‌کرد. تمام دوستانم از من بریدند چون به آنها مشکوک بود. حتی گاهی تلفن را قایم می‌کرد تا فقط در حضور او با تلفن صحبت کنم. با اینکه خودش می‌گفت تا به‌حال خطایی از من ندیده اما دائم شکاک و بدبین بود. همین بدبینی، وجود او و زندگی مشترکمان را سوزاند.
    حتماً شما هم افرادی را دیده‌اید که دائماً بد روزگار را می‌گویند و به هیچ نکته مثبتی در زندگی فکر نمی‌کنند. افراد بدبین عموماً بر این باورند که همه چیز بد است و تازه از این همه بدتر می‌شود!
    آنها حتی اگر با مسئله مثبتی روبرو شوند، می‌گویند این ظاهر کار است و جوجه را آخر پائیز می‌شمارند. از نظر این افراد واقعیت چیزی نیست جز بدی و در ذهن آنها، در آخر دنیا، بدی و سیاهی بر خوبی و سپیدی پیروز می‌شود. جالب است بدانید که سیگموند فروید (روانشناس معروف) هم عقاید بدبینانه‌ای داشته است. به‌نظر او وجود انسان به‌طور مداوم دچار حملاتی می‌شود، طوری که هم از درون و هم از بیرون (نیروهای طبیعی) و هم از طریق روابط بین انسان‌ها به آدمیزاد فشارها و حملاتی منفی وارد می‌شود و این انسان است که باید تمامی این بدی‌ها و فشارها را تحمل کند. به‌نظر فروید، خوشی افراد خوش‌بین یک خوشحالی بی‌مورد و خنده‌دار است، زیرا اصولاً دلیلی برای خوش‌بینی و خوشحالی وجود ندارد. فرد بدبین همیشه چهره‌ای ناراحت دارد و وقتی با مردم ارتباط برقرار می‌کند، کاملاً معلوم است که حرف‌های آنها را باور نمی‌کند. به‌نظر او همه چیز را باید امتحان کرد چون حتماً کاری که دیگران انجام می‌دهند مشکل‌ساز است! البته این بدبینی بسیاری از اوقات سطحی است ولی گاهی اوقات اوضاع جدی‌تر می‌شود.

    وقتی کار بالا می گیرد
    وقتی بدبینی به حدی می‌رسد که شخصیت فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد، دیگر مسئله جدی است. به عبارت دیگر، شخصیت بدگمان نوعی اختلال شخصیتی محسوب می‌شود که بسیار دردسرساز است. واژه <شخصیت> به‌طور کلی، رفتار فرد را که قابل مشاهده است توصیف می‌کند، مثلاً می‌گوییم فلانی جاه‌طلب است یا صمیمی است و غیره. در اصل، تجارب درون ذهن افراد به صورت شخصیت آنها بروز می‌کند؛ ولی گاهی اوقات، افراد به اختلال شخصیت دچار می‌شوند. اختلال شخصیت، گروهی از اختلالات مزمن روانی را شامل می‌شود و افراد مبتلا رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که حضور آنها را در اجتماع، سخت و دشوار می‌سازد. اگر از نظر علمی بخواهیم اختلال شخصیت را تعریف کنیم،‌باید بگوییم: <تجارب درون ذهنی و رفتاری با دوامی که با معیارهای فرهنگی منطبق نیست، نفوذی غیرقابل انعطاف دارد، از نوجوانی یا جوانی شروع می‌شود، در طول زمان تغییرمی‌کند و موجب ناخشنودی فرد و مختل شدن زندگی او می‌شود.
    اینکه چرا بعضی افراد دچار اختلال شخصیت <پارانوئید> یا <بدگمان> می‌شوند، دقیقاً مشخص نیست اما روانپزشکان عوامل مختلفی را در این مسئله دخیل می‌دانند از جمله عوامل وراثتی (این اختلال در بستگان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی شایع‌تر است)، تغییر بعضی هورمون‌ها یا ناقل‌های شیمیایی بدن، آسیب و صدمه مغزی، عوامل اجتماعی یا پاسخ‌های یاد گرفته شده و علل روانشناختی مثل رابطه ضعیف بین کودک و والدین.

    شخصیت‌های بدبین چگونه‌اند؟
    مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمان یا پارانوئید، شکاک بودن و بی‌اعتمادی دائم به همه افراد است. صد البته آنها احساس بدگمانی را به خود نسبت نمی‌دهند بلکه دیگران را مسئول این همه بدگمانی خود می‌دانند. این افراد متخاصم، تحریک‌پذیر و خشمگین هستند. آنها متعصبند و به همسر خود سوءظن بیمارگونه دارند. شخصیت‌های پارانوئید بدعنق و اهل دعوا و مرافعه هستند و دائم مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع می‌کنند . به‌طور معمول از هر 1000 نفر، بین 5 تا 25 نفر دچار این مشکل هستند و در مردان هم شایع‌تر است. معمولاً این افراد خودشان سراغ درمان نمی‌آیند و اگر هم اقوام یا همسرشان آنها را برای درمان نزد روانپزشک ببرند، مشکل خود را پنهان می‌کنند و از اینکه آنها را مجبور کرده‌اند از روانپزشک کمک بگیرند، ناراحت هستند.
    روانپزشکان برای تشخیص اختلال پارانوئید یا بدگمانی یک معیار بین‌المللی دارند. طبق این معیار، هر کس در تعریف زیر بگنجد و به علاوه از 7 علامتی که در ادامه می‌آید، 4 تا را داشته باشد، دچار اختلال شخصیت پارانوئید است و باید درمان شود. تعریف: بی‌اعتمادی و شکاکیت نافذ و فراگیر نسبت به دیگران، به‌طوری که انگیزه‌های افراد را شرارت‌آمیز بداند. این حالت باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم بخورد. و اما علائم:

    -بدون دلیل کافی، گمان می‌کند که دارند او را استثمار می‌کنند، به او ضرر می‌زنند یا سرش کلاه می‌گذارند.

    -بدون دلیل کافی، وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیان خود را زیر سوِال می‌برند، به صورتی که این شک دائم ذهن او را مشغول کرده باشد.

    -به دیگران اطمینان نمی‌کند زیرا می‌ترسد دیگران از اطلاعاتی که او به آنها می‌دهد، بر علیه خودش استفاده کنند

    -در پس اظهارنظرهای بی‌غرض یا اتفاقات بی‌خطر و حتی اتفاقات خوب، مفاهیم تحقیر کننده یا تهدیدکننده پیدا می‌کند.

    -همیشه دلخور و ناخشنود است، و کینه می‌ورزد. یعنی اگر کسی به او توهین کرده، بی‌اعتنایی کرده یا باشد، بی‌احترامی کرده هیچ وقت او را نمی‌بخشد.

    -با کوچکترین اتفاق و صحبتی احساس می‌کند به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شده است (در حالی که دیگران اصولاً چنین برداشتی از آن اتفاق ندارند) و فوراً واکنشی خشمگینانه نشان می‌دهد یا به مقابله می‌پردازد.

    -مکرراً و بدون هیچ دلیل به وفاداری همسر خود شک می‌کند
    هستند که در اثر اختلال روانی دیگری مثل <اختلال شخصیت پارانوئید> البته حالت مذکور وقتی نشان‌دهنده اسکیزوفرنی ایجاد نشده باشند و نیز ناشی از اثرات جسمی مستقیم یک بیماری طبی عمومی نباشد.
    غیر از این موارد، افراد پارانوئید ویژگی‌های دیگری هم دارند، مثلاً افراد بدبین معمولاً گرم و صمیمی نیستند و قدرت و منزلت افراد، آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به آن دقیقاً توجه دارند. به‌طوری که اگر کسی را ضعیف بیابند یا حس کنند که در وضع و حال طرف مقابل اختلال یا نقصی وجود دارد به او به دیده تحقیر نگاه می‌کنند. همچنین افراد مبتلا‌ به اختلال شخصیت پارانوئید یا بدگمانی ممکن است در موقعیت‌های اجتماعی، آدم‌هایی فعال و کارا به‌نظر برسند در حالی که اغلب فقط دیگران را می‌ترسانند یا افراد را به جان هم می‌اندازند.
    مشکلات شغلی و زناشویی هم در این بیماران خیلی شایع است.

    چاره کار
    درمان انتخابی در افراد پارانوئید روان‌درمانی است و این افراد باید تحت‌نظر روانپزشک قرار بگیرند و درمان شوند. امکان ندارد فرد مبتلا به بدبینی بیمارگونه خودبه‌خود درمان شود. در مواردی هم برای مقابله با حالت سرآسیمگی و اضطراب این بیماران از دارو استفاده می‌شود که این دارو درمانی باید زیر نظر پزشک شروع شده و در موقع مناسب قطع شود.
    اما بهترین راهکاری که برای پیشگیری توصیه می‌شود، این است که از کودکی محیط تربیت کودک خوب، دوستانه و با محبت باشد و روابط موجود در خانواده سیری طبیعی داشته باشد. مادر اولین منبع تغذیه کننده نیازهای عاطفی کودک است و اگر این منبع مهم به درستی وارد عمل نشود و بی‌اعتمادی را به فرزندش منتقل کند، او در سراسر زندگی با مشکلاتی روبرو خواهد شد.
    جدای از اختلال شخصیت بدگمان که یک بیماری محسوب می‌شود، بعضی افراد بیمار نیستند اما دائماً بدبین هستند و نیمه‌خالی لیوان را می‌بینند. معمولاً این نوع تفکرات <یاد گرفته می‌شوند> به‌نحوی که فرد از کودکی در محیط خانواده این طور آموخته که دیدگاهی منفی و بدبینانه به زندگی داشته باشد. این افراد که دچار اختلال شخصیت بدگمان نبوده بلکه تنها افکار بدبینانه دارند نیز در زندگی با مشکلاتی دائمی روبرو می‌شوند و خلقی افسرده پیدا می‌کنند. این افراد چاره‌ای ندارند جز اینکه دیدگاه خود را تغییر دهند با آموختن مهارت‌های خوب زندگی، رویه خود را تغییر دهند زیرا در نهایت فقط خودشان هستند که ضرر می‌کنند

  8. 4 کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 106

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirali123 نمایش پست ها
    میبینم که هرکی میاد پای خداوند متعال رو میکشه وسط
    قافل از اینکه هر وقت ازش چیزی خواستید اون بالا نشسته بودو رو بتون نشون داده اگر چشاتونو خوب باز میکردید میدیدید

    من فکر میکنم این حس وابستگی به خدا در اکثر شما ها به دلیل اینه که هیچ وقت روی پایه خودتون نبودین و خانواده جوری بارتون آوردن که همیشه وابسته چیزی یا کسی باشید هیچ وقت توی شرایطی نبودید که کف خیابون باشید و این نتیجه برسید جز خودتون هیچ کس دیگه به دادتون نمیرسه همیشه کسی رو کنارتون به عنوان پشتیبان حس کردید واسه همین عادت کردید همیشه به یک قدرت بزرگتر تکیه کنید من اینو نداشتم واسه همین معتقدم اگر خدایی وجود داره اون منم
    پسرم آخه اینقدر ذاتت بد شده که خدا تو زندگیت نیومده یا خودمونی حسابت نکرده که بخوای ببینی وجودش چجوریه پس خودت شدی خدای خودت.

    ولی ماها خدا تو زندگیمون هست

  10. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 107

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirali123 نمایش پست ها
    رفتار پر خطر؟ ببین چجوری بار اومدی که کسی که نیاز طبیعیش رو برطرف کرده رو کسی میدونی که رفتار پر خطر داشته در صورتی که توی کشوری مثل امریکا ۹۹.۹۹۹۹۹۹ درصد رابطه ها به همین شکلی هست که رابطه من بوده
    میشه بفرمایید آخرین باری که شما تو کشور آمریکا زندگی کردید چند سال بوده و کی بوده؟

  12. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 108

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : نمیتونم با دختری که قبلا با کس دیگه بوده ازدواج کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    کی به کی خخخخخ
    ای ادمو
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

صفحه 3 از 3 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم دوری عشقما تحمل کنم
    توسط فاطمه16 در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 08-02-2020, 06:50 PM
  2. نمیتونم انتظارات همسرم رو براورده کنم
    توسط antonov در انجمن روانشناسی جنسی
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: 12-31-2015, 05:43 PM
  3. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 06-18-2015, 07:37 PM
  4. چرا نمیتونم شاد باشم؟
    توسط شمیم20 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-10-2015, 01:38 PM
  5. اختلاف با همسرم
    توسط marv در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 04-27-2015, 02:34 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد