نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: گذشته دوست دخترم

2827
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38112
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    گذشته دوست دخترم

    سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : گذشته دوست دخترم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ramin27 نمایش پست ها
    سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید

    متاسفانه افرادی مثل شما بسیارن که اول بسیار آتیشی وارد میشن .
    و بعد اینطوری از همه چیز دلزده شدن .
    با این وضعیتی که در حال حاضر و جود داره شما نمیتونید با ایشون زندگی ارامی رو شروع کنید .
    و هر رفتاری در آینده رو به حساب خیانت خواهید گذاشت .
    پس بهتره تا در اولین رابطه هستید در این مورد صحبت کنید .
    و خواهشا در گفتگویی که انجام میدید نقش افراد دلسوز رو بازی نکنید .
    قاطع گفتگو کنید .
    یا ایشون رو میخوایت و برای همیشه گذشته ایشون رو فراموش میکنید .
    بدون اینکه در آینده در موردش حرفی بزنید .
    و یا اینه رک و صریح به ایشون میگید که نمیتونید ادامه بدید .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : گذشته دوست دخترم

    شما خودت اولین دختر زندگیته این دختر یا قبلا با دختری ارتباط داشتی؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37525
    نوشته ها
    158
    تشکـر
    35
    تشکر شده 37 بار در 32 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : گذشته دوست دخترم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ramin27 نمایش پست ها
    سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید
    فرخ درست میگه
    اگر پاک بودی برات سخته زندگی با چنین دختری
    خدا تو قران میگه مردهای پاک برای زنان پاک هستن و بالعکس
    من خودم باشم اول اینکه دوست نمیشم بعد اگر مثلا تو دوران عقد بفهمم خانمم رابطه داشته طلاقش میدم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : گذشته دوست دخترم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ناراحتم نمایش پست ها
    فرخ درست میگه
    اگر پاک بودی برات سخته زندگی با چنین دختری
    خدا تو قران میگه مردهای پاک برای زنان پاک هستن و بالعکس
    من خودم باشم اول اینکه دوست نمیشم بعد اگر مثلا تو دوران عقد بفهمم خانمم رابطه داشته طلاقش میدم
    سلام
    متن دقیق حدیث رو یادم نمیاد متاسفانه
    ولی فکر میکنم برای پیامبر (ٌص) باشه
    در اون حدیث افرادی ک تکه ای از قران رو بهش عمل میکنن و تکه ای دیگر رو بی خیال میشن رو خطاب کرده ...( متاسفانه بازم یادم رفته با چه صفتی گرچه یقیقا صفت خوبی نیست )
    طرز فکرت غلطه داداشم (حالا هرچقدرم دوست داری بهش برچسب قران بزن )


    به علاوه اون حدیث ایه قران :
    إِنَّ الَّذينَ يَكفُرونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُريدونَ أَن يُفَرِّقوا بَينَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَكفُرُ بِبَعضٍ وَيُريدونَ أَن يَتَّخِذوا بَينَ ذٰلِكَ سَبيلًا﴿۱۵۰﴾
    کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار می‌کنند، و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می‌گویند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند...

    ویرایش توسط Reepaa : 04-25-2018 در ساعت 12:39 AM
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : گذشته دوست دخترم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ramin27 نمایش پست ها
    سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید
    [color="#ff0000"] ولی ای کاش پاک بود!!!! [/color

    این چه حرفیه میزنید
    کی میخوابد طرز تفکرتون و عوض کنید !!!!!

    مگه پاکی صرفا به این قبلا با کسی بوده ؟اونم گذشته ای که به هیچ وجه شما توش نبودید!!!


    داداش من اگر به ناپاکی اگر به اشتباه همه ماها ناپاکیم همه ماها اشتباه میکنیم فقط و فقط اشتباهاتمون باهم فرق داره ممکن اشتباه یکی تو چشم بیاد بخاطر طرز فکر به شدت اشتباهی که مردم جامعه دارن یکی ممکن اشتباهش تو چشم مردم جامعه نیاد! و اگرنه همه ما اشتباه میکنیم همین خود توهم اشتباه میکنی

    اگر پاکی به رابطه که قبلا داشته گناه میدونید باید بگم غیبت گناهش از زنا هم بیشتر چرا غیبت تو چشم نمیاد ولی رابطه قبل تو چشم میاد !!!!!!!

    بعله همش برمیگرده به طرز فکر اشتباه که همه ماها داریم یه چیز که دوس نداریم گنده میکنیم یه چیزیو که دوس داریم عادیش میکنیم!

    بخاطر همین طرز فکر ها یه دختر که یه کار اینجور میکنه جامعه حق پشیمونی هم بهش نمیده نابودش میکنن حق همه چی ازش میگیرن دیگه ادم حسابش نمیکنن واسه چی ؟؟ انسانه ارزش داره حق ندارن بخوان و بخواید تردش کنید که فکر کنه هیشکی براش ارزش قائل نیست و از این فکر زندگی زهرمارش بشه و نابود شه اتفاقا وقتی کسی میبینیم از کارش پشیمون به جای ترد کردن باید هواشو بیشتر داشته باشیم فکر نکنه تنهان.


    اون دختره پشیمون هیچ وقت هم سعی نکنید از گذشته کسی سر در بیارید چه دختر مورد علاقت چه پدر و مادرت چه دوستت هرررکسی حق نداریم تو گذشتش سرک بکشیم.

    نباید میفهمیدید اصلا اون دوستش که معلوم نیست از چه قصد زنگ زده این حرفها رو به شما زده که واقعا خدا نبخشتش و حالا که فهیدید دیگه هیچ وقت هیچ وقت به روش نیارید و ازش سوال نکنید چون فقط رابطتتون مصموم میشه و در اخر تموم اگر برا رابطه. و دختره ارزش قائل هستی به فکر اینده باش و سوال پرسیدنت اون هم بخواد فراموش کنه ازار میبینه اذیت میشه


    اگر دوستش دارید میتونید با این قضیه کنار بیاید که یا علی ادامه بدید. ازدواج کنید برید دیگه ولی اگر میدونید هرکاری کنه فکر کنی بخاطر کار گذشتشه یا بخوای اذیتش کنی یا بخوای تو چشمش بکشی یا بخوای محدودش کنی نتونی فراموش کنی قیدشو بزن بیشتر این وابستش نکن

    موفق باشید

    ]
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:پیشنهاد رابطه جنسی بین دختر و پسر
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-26-2020, 01:46 AM
  2. پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 10-13-2019, 10:54 AM
  3. آینده ازدواج دوست دختر و دوست پسر
    توسط محمدزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-29-2016, 04:26 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 01:31 PM
  5. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد