ازدواج با زن مطلقه

[esmaeil31]

با عرض سلام و احترام
من پسر سی ساله ای هستم که حدود چند ماهی می باشد با یک خانومی آشنا شده ام. بعد از مدتی از اشنایی، بعد اینکه رابطه مان از نظر تحساسی جدی شد ، این خانوم بیان کردند که قبلا یکبار ازدواج نموده اند و بعد از یک ماه زندگی مشترک از همسر قبلی شان جدا شده اند. ایشان علت جدایی را ، دروغگو بودن و معتاد بودن ....... بیان کردند.
این خانوم بیست و شش ساله و تحصیل کرده می باشند. و با توجه به اینکه تقریبا یزیاد هم را می بینیم ، تقریبا به شناخت کاملی از ایشان رسیده ام و به شدت علاقه مند و شیفته رفتار و مهربانی ایشان شده ام . و مطمنم که همان فردی ست که موذد نظرم می باشد. شناختم از ایشان بر اساس این رابطه چند ماهه و تحقیقی اندک از چند همسایه این خانوم، می باشد. البته من هیچ شناختی از همسر قبلی ایشان ندارم و حتی اسمش را نیز تا کنون نپرسیده ام. به نظر شما دانستن این مسئله لازم است و کمکی می کند؟ در این زمینه لازم است که من کاری کنم؟
جدا از این مسئله که ذهنم را درگیر کرده است، مسئله اصلی مخالفت شدید خانواده ام می باشد. که به شدت مخالف هستند بطوریکه صرفا به خاطر اینکه این خانوم، ازدواج کرده اند حاضر به آشنایی با ایشان نمی باشند و ندیده مخالف می باشند. من را راهنمایی نمایید که با مسائل ذکر شده چه کاری کنیم که کار درستی باشه؟
سپاسگزارم از شما

[پریماه.]

الان مشکل پدرتون چیه چون اون ذختر مطعلقن وقتی برادرت تحقیقکرده و مشکل رو فهمیده از اون اقا پس مشکل چیه

[esmaeil31]

مشکلم رو که تو متنی که ویرایش کردم فکر کنم واضح تر نوشتم. ممنون می شم راهنماییم کنید

[mahsa42]

با عرض سلام و احترام
من برادر سی و دو ساله ای دارم که بسیار خوش اخلاق و مهربان است. ایشان حدود سه چهار ماه می باشد که با یک خانومی آشنا شده اند. بعد از سه هفته آشنایی، این خانوم بیان کردند که قبلا یکبار ازدواج نموده اند و بعد از یک ماه زندگی مشترک از همسر قبلی شان جدا شده اند. ایشان علت جدایی را بسیار پرخاشگر بودن ، دروغگو بودن و فساد اخلاقی ....... بیان کردن و همچنین گفتن که چون در دوران عقد هم این خصایص اشکار شد ه بود توانستند حق طلاق را بگیرند. ولی بعلت خواهش های این اقا و علاقه شان به این مرد، اذدواج کردند. اما یک ماه بعد زندگی مشترک به علت رابطه داشتن ان اقا با یک خانوم. با توجه به حق طلاقی که داشتند بدون اطلاع ان مرد توانستند طلاق بگیرند.
این خانوم بیست و شش ساله و تحصیل کرده می باشند. و با توجه به اینکه تقریبا یک روز در میان برادرم را می بینند، برادرم به شدت علاقه مند و شیفته رفتار و مهربانی ایشان شده اند. البته من این خانوم را ندیده ام و تنها شناختم از ایشان از روی گفته های برادرم و عکسی که از ایشان دیده ام می باشد. همچنن برادرم نیز بر اساس این رابطه چند ماهه و تحقیقی اندک از چند همسایه این خانوم، به این باور رسیده اند و کاملا با اطمینان بیان می کنند که همان شخصی است که دنبالش بوده است. و همچنین برادرم نام همسر سابق این خانم را هم تاکنون نپرسیده است به نظر شما دانستن این مسئله لازم است و کمکی می کند؟
من از برادرم خواستم که حداقل نام ان مرد را بداند ، چون فکر می کنم با توجه به اینکه هم برادرم و هم همسر سابق این خانوم هردو مهندس ساختمان می باشند شاید همدیگر را بشناسند و یا دوست مشترکی داشته باشند.
اما برادرم می گوید با توجه به اینکه ان مرد قطعا فرد قابل اعتمادی نیست شناختش تاثیزی ندارد. نظر شما چیست؟
جدا از این مسئله که ذهنم را درگیر کرده است، مسئله اصلی مخالفت شدید خانواده ام می باشد. که به شدت مخالف هستند بطوریکه صرفا به خاطر اینکه این خانوم، ازدواج کرده اند حاضر به آشنایی با ایشان نمی باشند و ندیده مخالف می باشند. پدرم می گوید حتی اگر بهترین زن باشد صرف همین که دوشیزه نیستند مخالف می باشند. لازم به ذکر است بعد یکبار که پدرم از عصبانیت فشارشان بالا رفت و کارش به بیمارستان کشید، برادرم خواستند که رابطه پایان گیرد اما آن خانوم به برادرم گفتن که به علت علاقه ای که بینشان است حیف است که تلاش نکنند برای گرفتن رضایت خانواده. لذا کماکان باهم در ارتباط می باشند.
لطفا من را راهنمایی نمایید که با مسائل ذکر شده چه کاری کنیم که کار درستی باشه؟
سپاسگزارم از شما

بهتره شما و خانواده شما با این مسئله واقع بینانه رفتار کنید چون با عصبی شدن و ناراحتی نمیتونید کاری از پیش ببرید

خانواده شما بهتره به جای برخورد در کنارش باشه تا بتونن کمکی برای انتخاب درست برادرتون باشن

همراه ایشون و دختر با مشاوری مجرب مشورت کنن تا بتونن بیشتر همدیگرو بشناسن

به هرحال این خانم یک مدت کوتاه زندگی مشترک داشته و تا بیشتر سعی نکنید اونو بشناسید فقط کار خودتون رو سخت تر کردید

سعی کنید دخترو بهتر بشناسید شاید تونست نظرتون رو عوض کنه چون چنین فردی برای زندگی اومده و تفکرش با چیزی که همسالان مجردش فکر میکنن کاملا" فرق میکنه

[esmaeil31]

ممنون از راهنمایی خوبتون
شناخت همسر قبلیش چی؟ نیازی هست یا نه؟

[fateme.68]

سلام برادر من قبل از هرکاری لازمه ک با شوهر سابق این خانم حرف بزنید و ببینید ک گفته هاشون صحت داره یا خیر؟ البته اون فرد ممکنه به شما دروغ هم بگه اما عاقلانه برخورد کنید

[عباس 95]

حتما با شوهر سابقشون ديدار كنيد،تحقيق كامل در مورد اين خانم فراموش نشه!
خونوادتونم طبيعيه مخالفت كنن چون اون خانم قبلا ازدواج كرده و مادرتون دوست داره پسرشو به يه دختر دس نخورده بده تا يه زن!
بعدا هم احتمال اينكه با خونواده قطع رابطه كنيد يا رابطتون كمرنگ بشه هس!
اما خب پيامبرماهم اولين همسرش (خديجه) دوبار قبل از پيامبر (ص) ازدواج كرده بود!
اگه واقعا براتون ايده اله بيخيالش نشيد

[esmaeil31]

ممنون از راهنماییت عباس جان
در مورد دیدار با همسر قبلی شون شک دارم. خوب با تعاریفی که این خانم می گن محال به نظر می رسه حرف درستی بزنه.
من تا حالا که رو حسم بهش اعتماد دارم خوب سنم کم نیست و ادمای زیادی دیدم.
مطمئنم که اگه خانوادمم بشناسنش مثل من شیفتش میشن. اما متاسفانه اصلا راضی نمی شن. نمی دونم هم چی کار کنم و پسری هم نیستم که قید خانوادمو بزنم . چون اونا هم تا حالا واسم کم نزاشتن

[esmaeil31]

ممنونم از راهنمایی های ارزنده تون مهسا خانم
نمی دونم چه جوری باید خانوادمو راضی کنم. اصلا راضی نمی شن حتی حرف بزنیم در این مورد. همش میگن دختره می دونه چی کار کنه که شما اینجوری می کنید و...............................
من اینقدر دوستش دارم که گذشته اش برام مهم نیست و می دونم که این اتفاق برای هر ادمی می تونه پیش بیاد

[شهرام2014]

با عرض سلام و احترام
من پسر سی ساله ای هستم که حدود چند ماهی می باشد با یک خانومی آشنا شده ام. بعد از مدتی از اشنایی، بعد اینکه رابطه مان از نظر تحساسی جدی شد ، این خانوم بیان کردند که قبلا یکبار ازدواج نموده اند و بعد از یک ماه زندگی مشترک از همسر قبلی شان جدا شده اند. ایشان علت جدایی را ، دروغگو بودن و معتاد بودن ....... بیان کردند.
این خانوم بیست و شش ساله و تحصیل کرده می باشند. و با توجه به اینکه تقریبا یزیاد هم را می بینیم ، تقریبا به شناخت کاملی از ایشان رسیده ام و به شدت علاقه مند و شیفته رفتار و مهربانی ایشان شده ام . و مطمنم که همان فردی ست که موذد نظرم می باشد. شناختم از ایشان بر اساس این رابطه چند ماهه و تحقیقی اندک از چند همسایه این خانوم، می باشد. البته من هیچ شناختی از همسر قبلی ایشان ندارم و حتی اسمش را نیز تا کنون نپرسیده ام. به نظر شما دانستن این مسئله لازم است و کمکی می کند؟ در این زمینه لازم است که من کاری کنم؟
جدا از این مسئله که ذهنم را درگیر کرده است، مسئله اصلی مخالفت شدید خانواده ام می باشد. که به شدت مخالف هستند بطوریکه صرفا به خاطر اینکه این خانوم، ازدواج کرده اند حاضر به آشنایی با ایشان نمی باشند و ندیده مخالف می باشند. من را راهنمایی نمایید که با مسائل ذکر شده چه کاری کنیم که کار درستی باشه؟
سپاسگزارم از شما

سلام

حتما باید همسر ایشون رو ببینید و علت جدایی رو جویا شید اگر تصمیم به ازدواج دارید. سعی کنید بیشترین شناخت رو از ایشون پیدا کنید. رابطه جنسی(دخول)قبل از ازدواج نداشته باشید.

اگر حرفهای فامیل بر اساس عقل و واقعیت و حقیقت است بپذیرید و اگر نه خیر. حتما هر دو با هم به یک مشاور رجوع کنید و تست شخصیت و ازدواج دهید تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.

موفق باشید

[عباس 95]

ممنونم از راهنمایی های ارزنده تون مهسا خانم
نمی دونم چه جوری باید خانوادمو راضی کنم. اصلا راضی نمی شن حتی حرف بزنیم در این مورد. همش میگن دختره می دونه چی کار کنه که شما اینجوری می کنید و...............................
من اینقدر دوستش دارم که گذشته اش برام مهم نیست و می دونم که این اتفاق برای هر ادمی می تونه پیش بیاد

دوست گلم اين جمله ات " من اینقدر دوستش دارم که گذشته اش برام مهم نیست و می دونم که این اتفاق برای هر ادمی می تونه پیش بیاد " اصلا منتطقي نيست چون صرفا احساسي داريد براي ايندتون تصميم ميگيريد
چه راست چه دروغ شما حتما با شوهر سابقشون صحبت كنيد

[دوست مهربون]

سلام حتما شوهر سابق وخانواده و شاید اطرافیان شوهر سابق ایشون رو موکدا ببینین

[fariba.m]

نمبدونم درسته یا نه ولی چرا باید همسر سابقون رو ببینید خوب اون الان جدا شده اگه شما به حرفش اعتملد ندارین خوب واسه چی میخواین با این خانوم ازدواج کنید بزارین زمان بگذره همه چی به مرور حل میشه این رو واسه مخالفت خانوادتون عرض کردم موفق باشید .

[esmaeil31]

نمبدونم درسته یا نه ولی چرا باید همسر سابقون رو ببینید خوب اون الان جدا شده اگه شما به حرفش اعتملد ندارین خوب واسه چی میخواین با این خانوم ازدواج کنید بزارین زمان بگذره همه چی به مرور حل میشه این رو واسه مخالفت خانوادتون عرض کردم موفق باشید .

خانم فریبا
ممنون از راهنماییتون.
علت اینکه همسر سابقشونو می خوام ببینم، به این دلیل نیست که به ایشوت اعتماد ندارم. برعکس به ایشون ایمان دارم و شواهدم مثل این مسئله که تونستن در دوران عقد حق طلاقو بگیرن و بدون هیچ درخواست غرامتی جداشدن و خوش قلبی که تو این مدت ازشون دیدم و خیلی از موارد دیگه همه اعتماد منو بهشون کامل می کنه و شکممم هم از شناخت همسر قبلی ایشون همین بود
اما مسئله اینه که منم یه ادمم و شاید حتی یک درصد تو این مسئله اشنباه برداشت کردم. و چون بحث زندگی مشترکه. نمی خوام یک درصد هم تو شک باشم .
ممنونم

[fariba.m]

خانم فریبا
ممنون از راهنماییتون.
علت اینکه همسر سابقشونو می خوام ببینم، به این دلیل نیست که به ایشوت اعتماد ندارم. برعکس به ایشون ایمان دارم و شواهدم مثل این مسئله که تونستن در دوران عقد حق طلاقو بگیرن و بدون هیچ درخواست غرامتی جداشدن و خوش قلبی که تو این مدت ازشون دیدم و خیلی از موارد دیگه همه اعتماد منو بهشون کامل می کنه و شکممم هم از شناخت همسر قبلی ایشون همین بود
اما مسئله اینه که منم یه ادمم و شاید حتی یک درصد تو این مسئله اشنباه برداشت کردم. و چون بحث زندگی مشترکه. نمی خوام یک درصد هم تو شک باشم .
ممنونم

خواهش میکنم اخه من خودم تو این شرایط هستم دوستان در جریانن خوب منم شاید برام یه مورد پیش بیاد ولی نمیدونم شاید هم حق با شما باشه ولی من میگم ادم شناخت کافی پیدا کنه نه این که گذشته طرف رو کنکاش کنه

[esmaeil31]

خواهش میکنم اخه من خودم تو این شرایط هستم دوستان در جریانن خوب منم شاید برام یه مورد پیش بیاد ولی نمیدونم شاید هم حق با شما باشه ولی من میگم ادم شناخت کافی پیدا کنه نه این که گذشته طرف رو کنکاش کنه

فریبا خانم جسارتا یعنی شما هم یکبار ازدواج کردید؟ ( البته این سوال خصوصیه.دوست ندارید جواب ندید)
من هم علت اینکه می خوام شوهرشو بشناسم. اصلا به خاطر این نیست که بهش شک دارم یا چیز دیگه ای
به خاطر مخالفت شدید خونوادم هست که میخوام محتاط عمل کنم . خانوادم بقدری مخالف هستند متاسفانه که من مجبور شدم به دروغ بگم ارتباطم با این خانم تموم شده. تو شرایط سختی هستم خیلی سخت

[fariba.m]

فریبا خانم جسارتا یعنی شما هم یکبار ازدواج کردید؟ ( البته این سوال خصوصیه.دوست ندارید جواب ندید)
من هم علت اینکه می خوام شوهرشو بشناسم. اصلا به خاطر این نیست که بهش شک دارم یا چیز دیگه ای
به خاطر مخالفت شدید خونوادم هست که میخوام محتاط عمل کنم . خانوادم بقدری مخالف هستند متاسفانه که من مجبور شدم به دروغ بگم ارتباطم با این خانم تموم شده. تو شرایط سختی هستم خیلی سخت

بله متاسفانه من یک بار ازدواج کردم و من الان در شرایطی هستم که خواستگار دارم و جریان زندگی منو میدونه اینم بگم متاسفانه خواهر همسر سابق من الان زن برادرمه یعنی هر شخصی تو زندگی من وارد بشه یه جور به گذشته من وصل میشه وقت من خودم گذشته رو براش توضیح دادم دلیلی نمیبنم که بخواد بره همسر سابق منو ببینه یعنی این کار منو ناراحت میکنه خانواده ام اگر مخالف باشن بلاخره قبول میکنن مادر این آقا که خواستگا منه میگه من میخوام پسرم با کسی که احساس خوشبختی میکنه ازوداج کنه چهار روز دیگه نیاد سر خاکم لعنت بفرسته

[hod hod]

با سلام
اینکه خانوم قبلا ازدواج اشتباه داشتن هیچ ربطی به الان و ازدواجی که با شما خواهند داشت نداره! شما تو این سی سال چقدر کار اشتباه انجام دادین که خودتون صد در صد مقصر بودین؟؟ چقدر تونستین همه چی رو مطابق میل خودتون انجام بدین؟ خیلی اتفاقا که برامون افتاده واقعا از کنترل خارج بوده و ما علاقه ای به اون کار نداشتیم! اگه خودتون یه ازدواج اشتباه داشتین چی؟ یعنی دیگه آدم سابق نیستین ؟ چرا اتفاقا تازه فهمیدین زندگی چیه؟! خیلی بیشتر از بقیه مناسب برای ازدواجید! چون رو راستید.چون رابطه پنهانی و ازدواج و طلاق های پی در پی رو در خفا نداشتید! بسیاری از مدعین تجرد واقعا صادقند؟ فقط مکتوب نبوده! وقتی خانوم مورد نظر شما اخلاق زندگی کردن رو دارن وشما در کنارشون آروم هستید دیگه از همسر چی از این بالاتر ومهم تر؟!

[ali502902700]

با عرض سلام و احترام
من پسر سی ساله ای هستم که حدود چند ماهی می باشد با یک خانومی آشنا شده ام. بعد از مدتی از اشنایی، بعد اینکه رابطه مان از نظر تحساسی جدی شد ، این خانوم بیان کردند که قبلا یکبار ازدواج نموده اند و بعد از یک ماه زندگی مشترک از همسر قبلی شان جدا شده اند. ایشان علت جدایی را ، دروغگو بودن و معتاد بودن ....... بیان کردند.
این خانوم بیست و شش ساله و تحصیل کرده می باشند. و با توجه به اینکه تقریبا یزیاد هم را می بینیم ، تقریبا به شناخت کاملی از ایشان رسیده ام و به شدت علاقه مند و شیفته رفتار و مهربانی ایشان شده ام . و مطمنم که همان فردی ست که موذد نظرم می باشد. شناختم از ایشان بر اساس این رابطه چند ماهه و تحقیقی اندک از چند همسایه این خانوم، می باشد. البته من هیچ شناختی از همسر قبلی ایشان ندارم و حتی اسمش را نیز تا کنون نپرسیده ام. به نظر شما دانستن این مسئله لازم است و کمکی می کند؟ در این زمینه لازم است که من کاری کنم؟
جدا از این مسئله که ذهنم را درگیر کرده است، مسئله اصلی مخالفت شدید خانواده ام می باشد. که به شدت مخالف هستند بطوریکه صرفا به خاطر اینکه این خانوم، ازدواج کرده اند حاضر به آشنایی با ایشان نمی باشند و ندیده مخالف می باشند. من را راهنمایی نمایید که با مسائل ذکر شده چه کاری کنیم که کار درستی باشه؟
سپاسگزارم از شما

باسلام
دوست عزیز ازدواج شماو موفقیت در زندگی با این خانم حتی اگر بهترین فرشته باشد ؛ به نکات بسیاری بستگی خواهد داشت که در کوران حوادث زندگی نقش کلیدی و اساسی را بازی میکنند 1- میزان وابستگی مادی ومعنوی شما به خانواده خودتان؛ چون در هر دو مورد تحریم خواهید شد 2- کینه توزی و میزان دخالت خانواده ومخصوصا مادرتان و غرور وی 3- مال ومنال آن خانم که یکی از دلایل توجیهی وبعدی برای مصرف نزد سایرین است 4- خانم فزند دارد یا خیر 5- میزان حساسیت و نکته بینی شما ؛ چون هرچقدر حساس ونکته بین باشید ؛ ناخود آگاه متوجه مسائلی خواهید شد و آنها زمینه اختلافات خواهد شد 6- زنان یا دختران شیطانی و حسود ؛ که بعد از متوجه شدن نحوه ازدواج شما ؛ احتمالا" شیطنت های آنها را شاهد خواهید بود7- در آمد شما 8- میزان زیبائی شما 9- میزان زیبائی او 10 اهلیت مربوط به شهر و موقعیت جغرافیائی وفرهنگی منطقه و........

بهتر است قبل از ازدواج ؛ چون آن خانم دختر نیستند ؛ بصورت صیغه مدتی باهم زندگی رسمی و دور از اطلاع خانواده و فامیل داشته باشید و بعد از یقین کامل از عشق و..... ازدواج آشکار داشته باشید
مشروط بر اینکه پای بچه و بارداری درمیان نباشد .