نمایش نتایج: از 1 به 33 از 33

موضوع: ازدواج با پسر مجرد

3174
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Arrow ازدواج با پسر مجرد

    سلام به همه
    26سالمه،ازدواج ناموفق داشتم و همچنین یه دختر6ساله دارم که حضانتش باخودمه.
    حالا میخوام باپسری ازدواج کنم که تاحالا ازدواجی نداشته و5سال ازمن بزرگتره ولی خیلی آقاس مطمئنم که مرد زندگیه.
    حالا از شما راهنمایی میخوام که باید چیکارکنم اصلا آیا درسته ازدواج بااین آدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام
    خانواده آقا پسر موافقن؟
    دخترتو قبول می کنه؟
    ملاکت تو ازدواج اول چی بود ؟ چطو ازدواج کردی و چرا جدا شدی؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2144
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    13
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام صبا جون . بستگی داره .......... بیشتر توضیح بده از موقعیت خودت و این اقا پسر و شغل و سطح خانوادگیتون ؟ و همچنین دلیل جدا شدنت چی بوده ؟ باید سنجیده عمل کنی تا تا بهترین تصمیم رو بگیری

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام
    خانوادش اوایل مخالف بودن اماالان دیگه موافقن چون بهشون ثابت شده که چقدر همدیگه و دوست داریم
    ولی با قضیه بچم مخالفن که با مازندگی کنه. میگن بایدبچتونیاری

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    منظورم اینه که فرزندم باپدرومادرم زندگی کنه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    خودم حسابدار یه شرکتم وامیرآتش نشان.خانواده هامون هم تقریبا هم سطح همن.دلیل جداشدنم از همسرم به خاطر اعتیادش بود.
    به نظر من امیر یه آدم پخته و کاملیه.مطمعنم که زندگی خوبی و کنارش خواهم داشت ولی تنها مشکلم اینه که فرزند منو نمیخوادیعنی نمیخواد که اونم باما زندگی کنه ، البته چون من یه خواهر همسن وسال بچم دارم و وابسطگی زیادی بین دخترم و خانوادم هست اگر باهر کس دیگه ای هم ازدواج کنم دخترم ومجبورم که با خودم نبرم.اصلا دیونه شدم نمیدونم باید چیکار کنم

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام
    واقعا با هر کی ازدواج کنی نمی خوای ببریش؟
    خانواده خودت چی می گن؟
    راضین؟
    هر چی باشه دخترته ،اگه نخوادش برا بچه خیلی سخته . الان وابسته اوناست بعدها چی؟ بالاخره به مادر احتیاج داره . بنظره ن اون اگه واقعا تو رو بخواد باید دخترتم بخواد . اگه نه باید بی خیالش بشی . تو یه مادری می تونی در آینده با کسی که هر دوتونو بخواد آشنا شی انشاءالله

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    به خدا دیگه نمیدونم بایدچیکارکنم چون شاغلم درهرصورت باید دخترم پیش مادرم باشه درضمن من تنها زندگی نمیکنم توخونه پدرم هستم اگر با امیر ازدواج کنم یه خونه نزدیک به خونه پدرم میگیریم که نزدیک به خانوادم باشم و هروقت دلم خواست برم ببینمش یا بیارمش

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    خانواده خودم حرفی ندارن چون به دخترم خیلی وابسطه ان دوست دارن پیش خودشون باشه
    من تمام ترسم از اینه که دخترم با این قضیه کنار نیاد
    از طرفی هم به خودم میگم بالاخره که باید ازدواج کنم

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1196
    نوشته ها
    153
    تشکـر
    16
    تشکر شده 93 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام دوست عزیز
    فکر دل و عشق خودت باش اما تو دگ مادر ی به ضربه ایی که اون طفل معصوم میخوره فکر کن آینده بچتو فکر کن این بچه بزرگ بشه ممکنه سمت خیلی چیزای نادرست و خطایی بره مراقب باش

  11. کاربران زیر از mostafa_1234 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام .
    خیلی متاسفم که اینو میشنوم . میخوام فقط جوابمو بدی

    حق دخترت تو این زندگی چیه ؟

    نداشتن پدر ؟

    حالا هم که با ازدواج با این آقا . نداشتن مادر ؟ ( دوفردای دیگه که از این اقا بچه دار بشی .سرگرم زندگی خودت میشی )

    دختر این وسط با بی پدری باید کنار بیاد یا بی مادری ؟ یا هردوشون ؟

    هرچقدر که وابسته خانوادت باشه دخترت . اخرش مهر و محبت مادری نمیخواد ؟

    فردای دیگه که بزرگ شد . میخواد بگه پدرش ولش کرد . مادرشم ولش کرد ؟ خودت دلت میاد ؟

    داری فقط دخترتو با این کارت . بعدا تو خودش میکشیش ( بخاطر بی محبتی .بخاطر مادر نداشتن . بخاطر کسی واسه محرم دردودلاش نداشتن . بخاطر جامعه الان ما .

    و خیلی چیزای دیگه . من نمیدونم تو چطور راحت میتونی بگی دخترم بره باخانواده پدرم زندگی کنه؟ تو پدرمادرت همچین کاری باهات کردن ؟

    فردای دیگه که دخترت بزرگ شد . روش میشه بگه مادر داره ؟چه مادری ؟ مادری که رفت بچه شوهر دیگه شو بزرگ کنه ؟

    تاحالا نشستی باخودت فکرکنی .درد بی مادری رو؟ دیگه اگه پدر هم نداشتی .خو جای خود .

    به این فکر کردی که دختر وقتی بزرگ شد . از پدر مادر خیری خو ندید ؟ ممکنه به هرکس و ناکسی اعتماد کنه بخاطر عقده هایی که تو دلشه ؟ بخاطر بی محبتی ؟
    (هرچقدر هم که پدرمادرت دوستش داشته باشن .ولی نمیتونن یک صدمه جای مادر خودشو که تو باشی .براش پر کنن )



    بیا جواب منو بده لطفا . منتظرم
    ویرایش توسط a : 02-18-2014 در ساعت 07:46 PM

  13. کاربران زیر از a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2267
    نوشته ها
    56
    تشکـر
    31
    تشکر شده 30 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    امین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حسابی محکومش کردی؟
    اینم درنظربگیر بشینه به پای دخترش اونم بزرگ میشه وتنهاش میذاره!!!!
    اینقدزناهستن که به پای بچه هاشون نشستن وتوی پیری پشیمون شدن بخاطرتنهایییییییییییی

  15. کاربران زیر از s.k بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط s.k نمایش پست ها
    امین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حسابی محکومش کردی؟
    اینم درنظربگیر بشینه به پای دخترش اونم بزرگ میشه وتنهاش میذاره!!!!
    اینقدزناهستن که به پای بچه هاشون نشستن وتوی پیری پشیمون شدن بخاطرتنهایییییییییییی
    نباید محکومش کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا به فکر آینده و فردای دخترش هست ؟ نمیگم پسر .که فردا بتونه به هزار سختی روپاش به ایسته . دارم میگم دختر ؟ میفهمید معنی دختر بودن رو ؟

    بعدش ایشون تازه 26 سالشه . کی گفته باید پیر بشه به پای دخترش؟ اینقد پیدا میشن که هردوشونو بخوان . من اصلا حرفاتو قبول ندارم و به فکر الان خودتونید .نه فردا مشکلات روحی که واسه دخترش به وجود میاد ؟ میدونی مهرو محبت مادری یعنی چی ؟

  17. کاربران زیر از a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2267
    نوشته ها
    56
    تشکـر
    31
    تشکر شده 30 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    اره اونم قبول دارم!میتونه باکسی ازدواج کنه که هردوشونوبخادولی تنهایی بزرگ کردن یه بچه واسه یه زن تنهاخیلی سخته!!!!!!!!!!!

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2356
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    32
    تشکر شده 51 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام ......من با چشم خودم دیدم خیلی ها با موقعیت شبیه شما ازدواج کردن و موفق شدن و واقعا خوشبخت...................امااااااا اااااااااااااااااااااااا نظرم کاملا شخصیه و اصلن شما بهش توجه نکن بنظر من ادم فقط یکبار ازدواج میکنه ...................امااااااااااااا ااااا شما جوان هستید و اگر این اقای عزب حاضر ازدواج کنه با شما و خانوادش راضی هستن و فکر میکنی پیشش ارامش رو حس میکنی ازدواج کن و برووووووووووووووو سراغ زندگیت و عوامل شکست توی اردواج اولت رو بنویس و سعی کن تغیر کنی و کاملا حافظه ات را از گذشته پاک کنی..بدون تشکیل یه زندگی نو فکر و احساس نو هم میخاد نکنه خدایی نکرده با یه عالمه احساس ناکامی و شکست بری سر منزل جدیدت هاااااااااااااااااا/......................متاسفانه هم باید بگم چه ازدواج کنی چه نکنی فرزندت روحیش خراب شده وبعدا ها دور از جوووووووووون یه شکست خوردس و مث عقده ای ها رفتار میکنه پس بهتره فداکاری نکنی و از این فرصتی که خدا بهت داده نهااااااااااااااایت استفاده رو ببری در ضمن هر شش ماه یکبار هم هم خودت هم فرزندت رو ببر پیش یه مشاور ..........موفق باشی

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر اینده نمایش پست ها
    سلام ......من با چشم خودم دیدم خیلی ها با موقعیت شبیه شما ازدواج کردن و موفق شدن و واقعا خوشبخت...................امااااااا اااااااااااااااااااااااا نظرم کاملا شخصیه و اصلن شما بهش توجه نکن بنظر من ادم فقط یکبار ازدواج میکنه ...................امااااااااااااا ااااا شما جوان هستید و اگر این اقای عزب حاضر ازدواج کنه با شما و خانوادش راضی هستن و فکر میکنی پیشش ارامش رو حس میکنی ازدواج کن و برووووووووووووووو سراغ زندگیت و عوامل شکست توی اردواج اولت رو بنویس و سعی کن تغیر کنی و کاملا حافظه ات را از گذشته پاک کنی..بدون تشکیل یه زندگی نو فکر و احساس نو هم میخاد نکنه خدایی نکرده با یه عالمه احساس ناکامی و شکست بری سر منزل جدیدت هاااااااااااااااااا/......................متاسفانه هم باید بگم چه ازدواج کنی چه نکنی فرزندت روحیش خراب شده وبعدا ها دور از جوووووووووون یه شکست خوردس و مث عقده ای ها رفتار میکنه پس بهتره فداکاری نکنی و از این فرصتی که خدا بهت داده نهااااااااااااااایت استفاده رو ببری در ضمن هر شش ماه یکبار هم هم خودت هم فرزندت رو ببر پیش یه مشاور ..........موفق باشی
    سلام.

    واقعا نمیدونم چی بهت بگم با این طرز فکرت .

    کی گفته عقده ایی و سرخورده میشه ؟ ازکجا این حرفو میزنی .

    من خودم سراغ دارم که مادرو دختر دارن تنها زندگی میکنن . دختره الان دکترا گرفته . داره بهترین زندگی رو میکنه و کمتراز لیسانسه هم خواستگار نداره . و مادرشم اینقدر جووووووون مونده که اصلا بهش نمیاد که مادرو دختر باشن .

    بعدشم .هرکس میاد اینجا و مشکلاتشو میگه . میاد که کمکش کنن با نظرات و راهنمایی ها . و امید بهش بدن . نه اینکه امیدشو از بین ببرن .

    .

  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام .
    خیلی متاسفم که اینو میشنوم . میخوام فقط جوابمو بدی

    حق دخترت تو این زندگی چیه ؟

    نداشتن پدر ؟

    حالا هم که با ازدواج با این آقا . نداشتن مادر ؟ ( دوفردای دیگه که از این اقا بچه دار بشی .سرگرم زندگی خودت میشی )

    دختر این وسط با بی پدری باید کنار بیاد یا بی مادری ؟ یا هردوشون ؟

    هرچقدر که وابسته خانوادت باشه دخترت . اخرش مهر و محبت مادری نمیخواد ؟

    فردای دیگه که بزرگ شد . میخواد بگه پدرش ولش کرد . مادرشم ولش کرد ؟ خودت دلت میاد ؟

    داری فقط دخترتو با این کارت . بعدا تو خودش میکشیش ( بخاطر بی محبتی .بخاطر مادر نداشتن . بخاطر کسی واسه محرم دردودلاش نداشتن . بخاطر جامعه الان ما .

    و خیلی چیزای دیگه . من نمیدونم تو چطور راحت میتونی بگی دخترم بره باخانواده پدرم زندگی کنه؟ تو پدرمادرت همچین کاری باهات کردن ؟

    فردای دیگه که دخترت بزرگ شد . روش میشه بگه مادر داره ؟چه مادری ؟ مادری که رفت بچه شوهر دیگه شو بزرگ کنه ؟

    تاحالا نشستی باخودت فکرکنی .درد بی مادری رو؟ دیگه اگه پدر هم نداشتی .خو جای خود .

    به این فکر کردی که دختر وقتی بزرگ شد . از پدر مادر خیری خو ندید ؟ ممکنه به هرکس و ناکسی اعتماد کنه بخاطر عقده هایی که تو دلشه ؟ بخاطر بی محبتی ؟
    (هرچقدر هم که پدرمادرت دوستش داشته باشن .ولی نمیتونن یک صدمه جای مادر خودشو که تو باشی .براش پر کنن )



    بیا جواب منو بده لطفا . منتظرم

  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام ممنونم که راهنماییم میکنی
    پس من باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بالاخره که باید ازدواج کنم
    آخه دیگه همچین فرصتی تو زندگیم پیش نمیاد من امیرو از بچگی میشناسمش ، مرد زندگیه باغیرته ، پاکه، کاملا با هم تفاهم داریم
    خوب این شرایطی که من دارم تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  23. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2267
    نوشته ها
    56
    تشکـر
    31
    تشکر شده 30 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    بنظرمن اون پسراگه بهت ارامش میده ودوسش داری ازدستش نده!
    به امیداینکه یه روزیکی پیدابشه هردوتونوبخواد
    شایدبنظربقیه بیرحمانه بیاد!
    اماوقتی میگه خونوادت بچتونگه میدارن وپیش اوراحته.
    بهترین کارم همینه که نزدیک خونه اوناخونه بگیری شایدواسه دخترتم زندگی بااین اقاسخت باشه
    بنظرمن کمیت مهم نیست کیفیت مهمه توی زندگی .ممکنه همیشه پیشش نباشی اماهمونی وقت کم که پیششی واسش همه وقت وحواستوبذاری؟
    بعضی مادراازصبح تاشب توخونه روسره بچشون هستن امادریغ ازتربیت درست!

  24. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام
    باید با امیر حرف بزنی خیلی آروم و منطقی یه جوری که قبول کنه
    بگی اگه منو می خوای باید فداکاری کنی نقشه پدرو برا بچم بازی کنی
    درسته بچه خودت نمیشه ولی بدونه اون من خوشحال نیستم
    بهش بگو اگه می خوای خوشحال باشم لطفا بچه منو هم بپذیر

    یجوری بگو که مثلا اگه بچتو قبول نکنه تو رو از دست میده

    اونوقت اگه واقعا تو رو بخواد بچتم قبول می کنه

    بهش بگو قبول کردنه بچه به این معنی نیست که همه جا باهامون باشه
    تو بعضی شرایط و یا موقعیت ها که دوست داری تنها باشیم می تونه پیشه خانوادم باشه

    با آرامش همچی حل میشه انشاءالله
    موفق باشی

  25. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    آخه شرایط من اونجوری نیست که شما فکر میکنید
    بچه من از2سالگی خونه پدرم بوده و پدر خودمو بابا میدونه حتی وقتی ازش میپرسن اسم بابات چیه میگه باباعلی ، کاملا پدرخودشو که اسمش مجیده فراموش کرده یعنی اگه ببینه اصلا نمیشناستش ، بچه من از اینکه یه روزی قرار باشه از خونه پدرم بره میترسه.
    اصلا باورتون نمیشه مادرخودمو مادر اولش میدونه بعد منومادردومش میدونه
    وقتی به دوستام قضیه ازدواج کردن و بچمو ....میگم ، همشون میگن دخترتو تاالان مادرت بزرگ کرده و همه کاراشو خودش انجام داده از لباس شستن غذاپختن و پارک بردن بگیر تا.......
    خوب بهم حق بدین همش سرکارم و نمیخوام موقعیت شغلیمو از دست بدم ، میخوام آینده صبارو بسازم میخوام اون تو رفاه باشه.
    بعدشم منو امیر فکر همه چیو کردیم من که فقط شبها خونه ام به خاطر همین میخواییم یه خونه نزدیک به خونه پدرم بگیریم که هرشب برم بهش سربزنم
    حالا نظرتووووووووووووون چیه؟؟؟؟؟؟؟

  26. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2267
    نوشته ها
    56
    تشکـر
    31
    تشکر شده 30 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    نظرمن کمیت مهم نیست کیفیت مهمه توی زندگی .ممکنه همیشه پیشش نباشی اماهمونی وقت کم که پیششی واسش همه وقت وحواستوبذاری؟

  27. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    خب اون الان بچست نمی فهمه
    بعدها چی؟
    اگه بزرگ شد احساس کمبود نمی کنه؟
    خواست ازدواج کنه به خواستگارش چی بگه؟مادرش کیه؟
    خیلی از مادرا سره کار می رن اونا چی کار می کنن با بچه هاشون؟
    پس فردا برا آقا امیر نمی خوای بچه بیاری؟

  28. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    همش ازم سوال میپرسین توروخدا راهنماییم کنین

  29. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2459
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    وقتی بخوام بچه بیارم اونموقع دخترمو هم میارم پیش خودم
    ولی هیچ وقت به بچم کم محبتی نکردم ونمیکنم شاید اگه ازدواج کنم و شبا کناردخترم نخوابم عوضش بیشتر بهش محبت میکنم و عاشقتر میشم ، شاید اگه تو این چند سال با پدرمادرم به پارک میرفته از این به بعد خودم میبرمش
    آخه میدونین من یه خواهر همسن و سال دخترم دارم که دوتاشون شدیدا به هم وابسطه ان و همبازی همن ، اتفاقا اگه با خودم ببرمش تنها میشه

  30. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2351
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    133
    تشکر شده 55 بار در 40 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام صباخانم ....به نظر من بهتره شماپيش فرزندتون باشيد وتنهاش نذاريد اون محبتي كه مادربه فرزندش مي ده هيچ موقع مادربرزگش نمي ده واينكه دركنارشما يه احساس خاصي خواهد داشت تازماني دركنار پدرومادربزرگش باشه واينكه بهتره به اون اقا هم بگيد يا بچم ويا نه وبه فكراينم باشيد كه شايد يه نفرديگه بيادخواستگاريتون وبچتون روهم بخواد

  31. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2351
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    133
    تشکر شده 55 بار در 40 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    معمولا دختربچه هادلشون ميخواد كه پيش مادرخودشون بخوابن واينكه هرچه قدرهم محبت كنيد از يه طرف ممكنه كه بچه لوس باربياد وياهرچيزي واينكه دراينده اينكه مادرش شبا پيشش نيست ولي مادر بچه ها كنارش هستن ناراحت بشه

  32. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    صبا جون سلام من صد در صد با نظر امین موافقم به نظر من گوش عزیزه گوشواره عزیزه
    اگه امیر خان واقعا شما رو دوست داره باید تمام وابستگی های شما رو هم با جون و دل بپذیره
    واقعا دلت میاد بخاطر دلت از دخترت بگذری صبا؟
    تو یه مادری و من بار اوله میشنوم یه مادر حاظره از پاره ی تنش بگذره و به فکر اینده ی دخترش نباشه
    دختر خیلی حساسه حتی بیشتر از پسربچه
    اون احتیاج داره شبانه روز عطر و محبت مادرشو با تمام وجود حس کنه
    اگه به این راحتی از دخترت بگذری مطمئن باش دخترت تا اخرین لحظه عمرش تورو نمیبخشه و همیشه یادش میمونه که تو شوهر و بچه های شوهرتو بهش ترجیه دادی و مطمعن باش شوهرتم به احساس مادریت شک میکنه حتی اگه به روت نیاره
    به نظر من قاطعانه بهش بگو اگه منو میخوای باید دخترمم بخوای دخترم جزئی از زندگیه منه
    اگه تورو بخواد ازت نمیگذره و با اغوش باز ازت استقبال میکنه صبا جون
    امیدوارم موفق باشی

  33. کاربران زیر از rahil بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    ببخشین صبا جون من تمام پست هاتو خوندم ولی اخرش حرف خودتو ملاک قرار میدی من حس میکنم تصمیم خودتو گرفتی و دوست داری فقط از عذاب وجدانت کمکنی که میخوای اونو از محبت مادری محروم کنی
    اگه تمام هم سن و سالای خودش اطرافش باشن و حتی تمام ثروت دنیارو هم بهش بدی اخرش نمیشه اون حس و عاطفه ی مادری صباجون
    خواهش میکنم این کارو نکن این یه ظلمه در حقش

  35. کاربران زیر از rahil بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2351
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    133
    تشکر شده 55 بار در 40 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام صباخانم ....به نظر من بهتره شماپيش فرزندتون باشيد وتنهاش نذاريد اون محبتي كه مادربه فرزندش مي ده هيچ موقع مادربرزگش نمي ده واينكه دركنارشما يه احساس خاصي خواهد داشت تازماني دركنار پدرومادربزرگش باشه واينكه بهتره به اون اقا هم بگيد يا بچم ويا نه وبه فكراينم باشيد كه شايد يه نفرديگه بيادخواستگاريتون وبچتون روهم بخواد

  37. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : کمکم کنید که بدونم بایدچیکارکنم

    سلام
    .صباخانوم .شما هنوز 26 سالتونه و مطمنم موقعیت ازدواج هم زیاد براتون پیش میاد . هرکاری میخواید انجام بدید ولی پاره تنتون .که دخترتونه رو جدا نکنید .

    درحق دخترتون ظلم میکنی اگه تنها میخواید ازدواج کنی ولش کنی . . اگه یه روزی به مشکلی برخورد یا کار اشتباهی کرد .اونوقت نمیتونی به عنوان یه مادر که همه چیتو پاش گذاشتی .سرزنشش کنی .. قشنگ تو صورتت درمیاد و بهت میگه .مادری که بچشو ول کردو رفت به عشقای دیگه ش برسه ؟ و خیلی حرفا و چیزای دیگه . میخوای اونوقت چی جوابشو بدی ؟

    یه لحظه خودتو جای دخترت بذار . به جای پدرمادرش . پدرمادربزرگشو داشته باشه ؟ خودت باشی چه حالی بهت دست میده .تازه وقتی هم که بدونی مادرت هستش و داره زندگی میکنه ولی به یکی دیگه . داره به بچه دیگه ش محبت میکنه . ممکنه هزاربار ازخودش به پرسه .که چرا منو نخواست؟ واقعا دلم میسوزه واسه دخترتون . کاری نکنید که بعدا خودتو پشیمون بشید

    ایشالا موفق باشید

  38. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13744
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج با پسر مجرد

    معمولا مرد ها با نگهداری فرزند قبلی همسر مشکل دارن
    باید مطمئن شی پسره میتونه با فرزندت کنار بیاد

  39. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ازدواج با پسر مجرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط javandana نمایش پست ها
    معمولا مرد ها با نگهداری فرزند قبلی همسر مشکل دارن
    باید مطمئن شی پسره میتونه با فرزندت کنار بیاد


    تایپک مال پارسال
    تایپک های قدیمی رو بالا نیارید
    به تاریخ دقت کنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد