با سلام من دختری 31 ساله هستم. مدتی پیش پسری 35 ساله ازم اشنا شدم اوایل من نیز دارم تلاش میکنم بشنامش ایشان فوق العاده خوشگل و تحصیلات عالیه دارن ..... مدرکشون دکتراست . فوق العاده حساس و مهربون و ازخانواده ای خوب وفهمیم هستن
وقتی باهم گفتگو کردیم چون ازنظر موقعیت تحصیلی و اخلاقی یکی بودیم . ایشان ازمن بهم پیشنهاد خواستگاری دادن ابتدا همه چیز خوب بود .چون هردو ترم اخر تازه درسمون تموم شده شهریور امسال خواستیم تا بیشتر اشنا بشیم من منتها اوایل منو خیلی دوست داشت با اعتماد کامل میگفت : مطمنم انتخابم اما بعد فهمیدم
بخاطر موقعیت سطح علمی من ازم سرد شده ازاول من تمام موقعیت تحصیلی و حتی این بگم من نخبه هستم ومخترع بخاطر
همین تو خیلی سمینارهای داخلی وخارجی باید شرکت کنم .
من چندوقت پیش دعوت شدم قطر برای همایش عضو تیم المپیاد دارم خودمو واسه المپیاد اماده میکنم به سبب نوشتن مقاله های مختلف و حتی بخاطر اختراعاتم باید خیلی کشور برم و تو همایش علمی شرکت کنم. مشکل از اینجا شروع شد وقتی از دانشگاه هاوارد برای دعوت نامه اومد . نپذیرفتم وبعد شرکتی انگلیسی که
یکسال رو پروزه من سرمایه گذاری کرده من دعوت کرد قطر تا با دیپلمات انگلستان دیدار کنم . من به طرف انگلیسی گفتم : باید با خواستگارم درمیون بذارم.چون قرارمدت طولانی به قطر سفرکنم
دوست نداشتم از ایشون این جریان مخفی کنم. بهش تمام چی گفتم
ایشون با اشتیاق استقبال کرد اما بعد سرد شد و قابل ذکراست همکار انگلسی تبارم ازمن خواستگاری کرده منتها من بهش گفتم
به کسی علاقمندم . موضوع خاتمه یافت . پسری که خواستگارمه
بعدازیک حرف زدن وفمهید مساله جنسی براش خیلی مهمه
ایشون بخاطر نوع التش میترسه من نتونم ارضاش کنم و با این که هردو مطمنم هستیم دیرارضا هستیم اما اون اعتقاد داره تو رابطه جنسی برامون مشکل ایجاد شه .... بخاطر همین ازم سرد شد .
ازصحبتهایی که بین ما زده شده بهم گفت تو احساس زنانه نداری
احساسی که یک زن قرار به شوهرش بده نداری .....
اما از انجا من حق به ایشان دادم درصدد براومدم مشکل اخلاقم حل کنم. ما اساسا
5- مشکل داریم
1- اومیترسد من نتونم ازلحاظ ************ کامل ورابطه عاشقانه نیاز ایشون برطرف کنم.
2- ایشون فوق العاده احساس هستن ************ کاملا احساسی میخوان
3- متاسفم من تجربه ************ ندارم. اما ایشون این تجربه دارن
و دقیقا تمام راه های ************ کامل و مسایلی که سبب جدایی وسردی همسر داشته باشن بلدن دقیقا چه نوع رفتاری کنند
ایشون پزشک هستم . وروان شناس
4- من درطی ارتباط وشناخت فهمیدم ایشون از دخترانی که تاحالا بهشون ابراز علاقه کرده بخاطر همین عامل ترس ازاینکه هیچ کدام نتونند ایشون به لحاظ جنسی ارضا کنند. ازدواج منصرف شده
5- من شدیدا به ایشان علاقمندم
اما میخوام به بهش کمک کنم. تا بتونه برمشکل ترسش غلبه کنه و اصلا چکارکنم بهش این اعتماد واطمینان بدم من میتونم همسرخوبی براش باشم. چون ایشونم ته دلش بامنه اما فقط ترس داره نتونم ازنظر جنسی ارضاش کنم.
باتشکر