نمایش نتایج: از 1 به 25 از 25

موضوع: تغییر در اخلاق و رفتار دوست

3408
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    تغییر در اخلاق و رفتار دوست

    موضوع: تغییر در اخلاق و رفتار دوست
    سلام دوستان راهيل هستم 34 سالمه يه بار ازدواج ناموفق داشتم بسيار ضربه خوردم شش ماه از جداييم نگذشته بود كه با مردي اشنا شدم الان 4 ساله از اشناييمون ميگذره حدود 4 ماهه پيشش كار ميكنم. قبلا خيلي شك داشتم كه با كسي رابطه داشته باشه اما الان شكم داره تبديل به يقين ميشه دارم كم كم وحشت ميكنم.(شک کردن)
    از روز اول تلفن هاي مشكوك داشت بيخيال شدم سكوت كردم اروم نشستم و صدام در نيومد اما واقعا نميشه دارم ميميرم
    گوشيش ساده بود رفت يه تومان داد گوشي خريد از لاين گرفته تا بيتالك واتس اپ وايبر و هزار تا چت روم ديگه رو حريصانه رو گوشيش ريخته. غير از اون يه خطش شده چهار تا خط ايرانسل همراه و دايم و غيره. جلو چشماي من اس ميده تا ميپرسم داد و بيداد ميكنه كه به تو چه مگه فضولي و شديد دعوا راه ميندازه
    امروزم تو چت روماش نشونم داده دخترا پيشنهاد رابطه عاشقانه دادن كه خرج تحصيلشونو بدن
    رسما دارم خفه ميشم از بغضبگين من چيكار كنم؟ توروخدا بگين چيكار كنم با اين لعنتي؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahil نمایش پست ها
    سلام دوستان راهيل هستم 34 سالمه يه بار ازدواج نا موفق داشتم بسيار ضربه خوردم شش ماه از جداييم نگذشته بود كه با مردي اشنا شدم الان 4 ساله از اشناييمون ميگذره حدود 4 ماهه پيشش كار ميكنم. قبلا خيلي شك داشتم كه با كسي رابطه داشته باشه اما الان شكم داره تبديل به يقين ميشه دارم كم كم وحشت ميكنم.
    از روز اول تلفن هاي مشكوك داشت بيخيال شدم سكوت كردم اروم نشستم و صدام در نيومد اما واقعا نميشه دارم ميميرم
    گوشيش ساده بود رفت يه تومان داد گوشي خريد از لاين گرفته تا بيتالك واتس اپ وايبر و هزار تا چت روم ديگه رو حريصانه رو گوشيش ريخته. غير از اون يه خطش شده چهار تا خط ايرانسل همراه و دايم و غيره. جلو چشماي من اس ميده تا ميپرسم داد و بيداد ميكنه كه به تو چه مگه فضولي و شديد دعوا راه ميندازه
    امروزم تو چت روماش نشونم داده دخترا پيشنهاد رابطه دادن كه خرج تحصيلشونو بدن
    رسما دارم خفه ميشم از بغض
    بگين من چيكار كنم؟ توروخدا بگين چيكار كنم با اين لعنتي؟
    سلام

    خیلی ساده برید دنبال زندگی خودتون. همین

    نقل قول. سپاس

  3. 2 کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahil نمایش پست ها
    سلام دوستان راهيل هستم 34 سالمه يه بار ازدواج نا موفق داشتم بسيار ضربه خوردم شش ماه از جداييم نگذشته بود كه با مردي اشنا شدم الان 4 ساله از اشناييمون ميگذره حدود 4 ماهه پيشش كار ميكنم. قبلا خيلي شك داشتم كه با كسي رابطه داشته باشه اما الان شكم داره تبديل به يقين ميشه دارم كم كم وحشت ميكنم.
    از روز اول تلفن هاي مشكوك داشت بيخيال شدم سكوت كردم اروم نشستم و صدام در نيومد اما واقعا نميشه دارم ميميرم
    گوشيش ساده بود رفت يه تومان داد گوشي خريد از لاين گرفته تا بيتالك واتس اپ وايبر و هزار تا چت روم ديگه رو حريصانه رو گوشيش ريخته. غير از اون يه خطش شده چهار تا خط ايرانسل همراه و دايم و غيره. جلو چشماي من اس ميده تا ميپرسم داد و بيداد ميكنه كه به تو چه مگه فضولي و شديد دعوا راه ميندازه
    امروزم تو چت روماش نشونم داده دخترا پيشنهاد رابطه دادن كه خرج تحصيلشونو بدن
    رسما دارم خفه ميشم از بغض
    بگين من چيكار كنم؟ توروخدا بگين چيكار كنم با اين لعنتي؟
    خب دوست عزیز شما از یک رابطه دوستانه ساده نباید انتظاری داشته باشید

    به هرحال شما قول و قراری رسمی نذاشتید که الان ازش انتظار داشته باشید ؛ به شما وفادار باشه

    منم نظر دوستمونو دارم .. از این رابطه خلاص شید ... اینطوری دیگه این همه نگرانی و اضطراب ندارید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    اقا فرشاد به زبون سادس ولي براي من خيلي سخته
    4 سال عمرمو باهاش بودم خيلي دوستش دارم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    ممنون اقاي فكور يادم رفت بگم من تمام اين 4 سال صيغش بودم. چهار سال سكوت كردم كه از دستش ندم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7449
    نوشته ها
    43
    تشکـر
    475
    تشکر شده 88 بار در 33 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahil نمایش پست ها
    سلام دوستان راهيل هستم 34 سالمه يه بار ازدواج نا موفق داشتم بسيار ضربه خوردم شش ماه از جداييم نگذشته بود كه با مردي اشنا شدم الان 4 ساله از اشناييمون ميگذره حدود 4 ماهه پيشش كار ميكنم. قبلا خيلي شك داشتم كه با كسي رابطه داشته باشه اما الان شكم داره تبديل به يقين ميشه دارم كم كم وحشت ميكنم.
    از روز اول تلفن هاي مشكوك داشت بيخيال شدم سكوت كردم اروم نشستم و صدام در نيومد اما واقعا نميشه دارم ميميرم
    گوشيش ساده بود رفت يه تومان داد گوشي خريد از لاين گرفته تا بيتالك واتس اپ وايبر و هزار تا چت روم ديگه رو حريصانه رو گوشيش ريخته. غير از اون يه خطش شده چهار تا خط ايرانسل همراه و دايم و غيره. جلو چشماي من اس ميده تا ميپرسم داد و بيداد ميكنه كه به تو چه مگه فضولي و شديد دعوا راه ميندازه
    امروزم تو چت روماش نشونم داده دخترا پيشنهاد رابطه دادن كه خرج تحصيلشونو بدن
    رسما دارم خفه ميشم از بغض
    بگين من چيكار كنم؟ توروخدا بگين چيكار كنم با اين لعنتي؟
    سلام گلم به نظر من هم هیچ راهی نداری به جز اینکه ازش دوری کنی ازاول هم این کارتون اشتباه بوده که صیغه ش شدی گلم
    دیگه دل این اقا رو زدی واین واقعیی هست که باید باهاش کنار بیای بهتره که فراموشش کنی و دیگه طرفش نری چون بااین کارت فقط خودتو سبک میکنی
    امیدوارم بهترین راه و انتخاب کنی

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    لعنـــــــت به هر چــــــــــــــــی آدم هوس بـــــــــازه


    حالم بهم می خوره . حالم بهم می خوره از پسر هایی که فکرشون دختر بازیه ، حالم بهم می خوره از پسر
    هایی که چشمشون به اندازه فلان جای دختر مردمه ، حالم بهم می خوره از پسر هایی که از ده تا حرفی که
    می زنن ۱۲ تاشون با کاف شروع می شه . حال بهم می خوره از پسر هایی که حتی به دختر چادری هم
    رحم نمی کنن . حالم بهم می خوره از آشغالهایی که صکس تنها هدف زندگیشونه . حالم بهم می خوره وقتی
    یکی از دوستام می گه دوست داره ببینه یه دختر سه ساله …
    حالم بهم می خوره از دختر هایی که ده قلم آرایش می کنن . حالم بهم می خوره از دختر هایی که لباس های
    خواهر کوچکترشون رو می پوشن تا که یه مشت آشغال نگاشون کنن . حالم از دختر های صف بسته پای
    تلفن عمومی بهم می خوره . حالم از رنگ ماتیک تندشون ، از آرایش وحشتناکشون ، از بچگیشون بهم
    می خوره . حالم از سرفه هاشون موقع سیگار کشیدن تو کافه بهم می خوره . حالم از دورغ هایی که می
    گن به خانوادشون بهم می خوره .
    حالم بهم می خوره ازون بابایی که با سگک کمر بند دخترش رو کبود می کنه ، حالم بهم می خوره از اون
    سیگاری که رو تن دختر بدبخت خاموش می شه . حالم از اون دادشی بهم می خوره که از ترس خراب شدن
    خواهرش اونو کشت . حالم ازین قانونی که اون پدر بیمار رو مجازات نمی کنی بهم می خوره . حالم بهم می
    خوره ازون برادری که هر غلطی می خواد با دختر های مردم می کرد ولی خواهرش حق نفس کشیدن هم
    نداره . حالم بهم می خوره ازون جامعه یی که برای پسر ها داشتن ده هزار دوست دختر افتخاره ولی برای
    دختر حرف زدن با هم دانشگاهیشون ننگ و آبرو ریزی و بی ناموسیه .
    حالم بهم می خوره از اون خواننده ای که این مزخرفات رو آهنگ می کنه به خورد مردم می ده . حالم بهم
    می خوره از اون جامعه ای که حاضر این خزعبلات رو گوش کنه . حالم از کلمه داف بهم می خوره …
    حالم ازون مذهبی جانماز آبکش بهم می خوره که از دین فقط صیغه موقتش رو می فهمه . حالم بهم می
    خوره ازون احمق هایی که فک می کنن با گفتن چهار تا کلمه عربی گند کاریهاشون حلال می شه .
    حالم از خودم بهم می خوره . حالم از خودم بهم می خوره که سکوت می کنم . حالم از خودم بهم می خوره که
    وقتی یه آشغال داره راجب دختر بچه مردم چرت می گه با مشت فکش رو پایین نمیارم . حالم از خودت بهم
    میخوره که به همه ارزش هام پشت می کنم و هم رنگ جماعت می شم . حالم از خودم بهم می خوره

  9. 5 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    من چي ابوغفار؟ من مدت هاس داره حالم از خودمو زندگيم بهم ميخوره
    ازين كه توهين ميشنوم اما خفه ميشم
    تحقير ميشم اما خفه ميشم
    منم حالم از خودم بهم ميخوره
    حالم از مردايي بهم ميخوره كه تمام فكرو ذكرشون رابطس
    خيلي خسته شدم
    دو سه شبه پيش دم اتوبان نزديك محل سكونتم ميخواستم خودمو پرت كنم جلوي ماشينا تا راحت شم
    تنها چيزي كه مانعم شد مادر پدر و برادرام بودن همين

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahil نمایش پست ها
    اقا فرشاد به زبون سادس ولي براي من خيلي سخته
    4 سال عمرمو باهاش بودم خيلي دوستش دارم
    سلام

    عزیز اولا نقل قول کن در ثانی اشتباهی بوده که کردی همه اشتباه میکنن 4 سال که چیزی نیست خوبه کل عمرت رو توش نموندی.

    زندگی هم حتما همیشه سخته پس باید درست تصمیم گرفت و به زندگی ادامه داد.

    موفق باشی

  12. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7495
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    6
    تشکر شده 11 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    شبکه های اجتماعی تازه باب شدن و بقول یکی از دوستان فعلن برای بعضیا که فرهنگ استفادشو ندارن شبکه های اشتباهی هستن خب معلوم شده تا حدودی شانسی با این شخص آشنا شدی و شناخت لازمه رو ازش نداشتی حالا رفتاراش باعث ناراحتیت شده این هم بدونید که وقتی مردی حقوقش عالی باشه بیشتر در معرض خطره و درخواست ...براش کم ارسال نمیشه به هرحال من راهی به شما معرفی نمی کنم اما اگر جاتون بودم همون کار خودشو میکردم و گوشیمو نشونش میدادم میگفتم بیا ببین کلی درخواست رابطه برام اومده تا یاد بگیره اونچه برا خودش نمیپسنده برا دیگران هم نپسنده البته بهتره این روش رو اصلن انجام ندی چون ممکنه اخراجت کنه دیگه سراغتونگیره یا شایدهم به اشتباهش پی ببره!

  14. کاربران زیر از del بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    شکست عشقی
    گاهی ماجرا شکل پیچیده‌ای به خودش می‌گیرد و ما عاشق کسی می‌شویم که دچار درجه‌هایی از اختلال‌های شخصیتی است. شاید خود شما هم الان درگیر همین نوع رابطه هستید اما خودتان خبر ندارید و یا نمی‌خواهید قبول کنید. شاید هم از علائم این نوع عشق‌ها بی‌خبرید.
    چرا افراد با اختلال شخصیت جذابند؟ جنبه‌هایی از شخصیت هستند که مانع از شناخت افراد دارای اختلال شخصیت در‌‌ همان اوایل آشنایی می‌شوند. این افراد غالباً اول آشنایی تصویر خیلی خوبی از خودشان ارائه می‌دهند که بقیه را جذب می‌کند. افراد دارای اختلال شخصیت از نظر ظاهری با بقیه فرقی ندارند و آن‌ها هم ممکن است زیبا و باهوش باشند و در کارشان حسابی افراد موفقی باشند که این ویژگی‌ها باعث می‌شود برای دیگران جذاب به نظر برسند. از سوی دیگر، برای تشخیص اختلال شخصیت، باید گذشته او را دانست و اطلاعات زیادی از روابط او با دیگران و الگوهای رفتاری‌اش داشت که در آشنایی کوتاه مدت به دست نمی‌آید. علاوه بر همه این‌ها، افراد دارای اختلال شخصیت ویژگی‌هایی را از خودشان بروز می‌دهند که می‌تواند دیگران را مجذوب آن‌ها کند؛ برای مثال آیا تا به حال کسی از اطرافیانتان شیفته فردی شده است که خیلی شیرین زبان است؟ یا با ساختن داستان درباره اینکه به چه موقعیت‌های بالایی رسیده و چه آدم‌های مهمی را می‌شناسد، او را به خود جذب کرده باشد؟ همین ویژگی‌ها که او را جذب کرده، اتفاقاً مربوط به اختلال شخصیتی او بوده است. به هر حال، در این باره دوستتان را سرزنش نکنید و یادتان باشد که همه ما دارای این گرایش درونی هستیم که به سمت افراد نابهنجار جذب می‌شویم! جواب او به این سوال‌ها، تا حدی دلیل‌های شخصی او را برای جذب شدن به چنین افرادی روشن‌تر می‌کند: ـ آیا چنان مبهوت ویژگی‌های ظاهری یا رفتاری او شده است که باعث می‌شود بسیاری از ویژگی‌ها و رفتارهای ناپسند از چشمش دور بماند؟
    ـ آیا فردی که به او علاقه دارد، دارای ویژگی‌هایی است که او به شدت فاقد آن‌ها است؟
    ـ آیا او خود را ملزم به کمک به این افراد و نجات آن‌ها می‌داند؟
    ـ آیا هنگام اقدام به ترک فرد مرود علاقه‌اش، حتی اگر آن را ضروری هم بداند، دچار احساس گناه می‌شود؟
    ـ آیا نیاز به کمک به نیازمندان آنقدر در او قوی است که خودش را ناتوان از ترک چنین آدمی می‌بیند.
    ـ آیا او در‌‌ همان لحظه اول آنچنان عاشق می‌شود که دیگر معایب شخصیتی و رفتاری او را نمی‌بیند؟
    ـ آیا عزت نفس او آن قدر شکننده است که گفتن کلمه نه به فردی که فکر می‌کند در مقایسه با خودش موقعیت برتری دارد، برایش خیلی دشوار است؟
    ـ آیا فقط به این فکر است که از تنهایی فرار کند؟
    - آیا دوستانتان با این شخصیت‌ها برخورد داشته‌اند؟
    ـ آیا رابطه آن‌ها بسیار شورانگیز شروع شد و بعد به دلایلی نه چندان قابل قبول، به سردی گرایید؟
    ـ آیا خواستگار او از تاثیر رفتار‌هایش روی دیگران آگاهی ندارد؟
    ـ آیا خواستگار او رفتارهایی دارد که به نظر نامناسب است اما خودش با آن‌ها مشکلی ندارد؟
    ـ آیا وقتی برای تصحیح رفتار او اقدامی می‌شود، به آن اعتنایی نمی‌کند و یا واکنش منفی دارد؟
    ـ آیا او معمولاً اول رابطه خیلی خوب با بقیه برقرار می‌کند و بعد کارش به دلسردی و دلخوری و کناره گیری می‌کشد؟
    ـ آیا خواستگار او آن قدر به توجه و محبت نیاز دارد که دوستتان را به ستوه آورده است؟
    ـ آیا خواستگار او آن قدر منضبط و منظم است که هر تغییر برنامه‌ای او را عصبانی می‌کند؟
    ـ آیا رفتار خواستگار او عجیب و غریب است و اصلاً برای همین است که دوستتان دوستش دارد؟
    ـ آیا بددلی‌ها، نگرانی‌ها و سوءظن‌های خواستگارش امان دوستتان را بریده است؟ اگر جواب‌ها به سوال‌های بالا مثبت است، ورود او را به جمع افراد دارای سابقه ارتباط با اختلال شخصیتی‌ها تبریک می‌گوییم. البته، در این گروه افراد خیلی زیادی وجود دارند و دوستتان، یکی از متعدد آدم‌های دارای این تجربه است. یادتان باشد تنها جواب مثبت به یکی از این سوال‌ها، برای تشخیص اختلال شخصیت در کسی که او را دوست دارد کافی نیست اما بد نیست قدری شک او را برانگیزید.
    ۱. محبوب شکاک (اختلال شخصیت پارانوئید)
    علائم: ـ گمان می‌کند که به او آسیب می‌زنند، یا به او دروغ می‌گویند یا قصد دارند از او سوء استفاده کنند.
    ـ ظاهراً همیشه برایش جای تردید وجود دارد که دیگران به او وفادار هستند یا نه.
    ـ از اینکه بخواهد اعتماد کند می‌ترسد و صمیمانه همه چیز را با محبوبش در میان نمی‌گذارد.
    ـ حرف‌های دیگران را، حتی اگر شوخی یا تعریف و تمجید باشد، علیه خود تعبیر می‌کند یا فکر می‌کند قصد تمسخر او را دارند.
    ـ وقتی از کسی ناراحت می‌شود، کینه او را برای همیشه به دل می‌گیرد.
    ـ فکر می‌کند مورد حمله دیگران قرار گرفته، در نتیجه به سرعت عصبانی و پرخاشگر می‌شود.
    ـ خشک و رسمی و فاقد حس شوخ طبعی است.
    ـ گاهی بقیه را می‌ترساند چون احساس می‌شود توانایی این را دارد که به دیگران آسیب برساند. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ خیلی از افراد جذب افراد مرموز و تودار می‌شوند. انگار می‌خواهند از راز و رمز این دسته از افراد سر در بیاورند. به علاوه، آدم‌های شکاک گاهی زخم خورده به نظر می‌رسند و در بعضی‌ها این احساس را به وجود می‌آورند که رسالت کمک به او را دارند. در واقع، افرادی که نیاز دارند دائم مورد تایید دیگران باشند و وفاداری خود را به کسی ثابت کنند و آدم‌هایی که شک و تردید و دائم چک شدن را به پای عشق و علاقه می‌نویسند و دوست دارند دائم کنترل شوند، جذب چنین افرادی می‌شوند. آدم‌هایی که نیاز به مراقبت کردن از شخص دیگری دارند هم مستعد برقراری رابطه با پارانوئید‌ها هستند. آخرش چه می‌شود؟ رابطه با این افراد می‌تواند خطرناک باشد چون اگر احساس کنند محبوبشان به آن‌ها آسیب خواهد زد، ممکن است تصمیم بگیرند در این کار پیشدستی کنند. خبر بد اینکه این دسته از افراد اغلب درمان هم نمی‌شوند چون به درمانگر هم اعتماد نمی‌کنند و واکنششان به درمان خیلی تهاجمی است.
    اشاره: فیلم قرمز حکایت مردی است که با وجود عشق که به همسرش دارد، نمی‌تواند او را باور کند و دست از تردید بر نمی‌دارد.
    ۲. محبوب منزوی (اختلال شخصیت اسکیزوئید)
    علائم: ـ علاقه‌ای به ارتباط نزدیک با دیگران ندارد، حتی کسی که محبوبش است.
    ـ فعالیت‌های فردی را ترجیح می‌دهد، حتی به بودن با خانواده.
    ـ تعداد فعالیت‌ها و وقایعی که می‌تواند برای او جذاب باشد، خیلی اندک است.
    ـ به غیر از اعضای خانواده، فرد دیگری با او نزدیک و صمیمی نیست.
    ـ انگار نسبت به تمجید و حتی انتقاد اطرافیان بی‌تفاوت است.
    ـ به نظر بقیه، سرد و منزوی و بی‌احساس یا شاید خجالتی است. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ این افراد به دلیل درونگرایی و گوشه گیری خود می‌توانند برای بقیه جذاب باشند، به علاوه افرادی که می‌خواهند طرف مقابلشان فقط با آن‌ها وقت بگذراند و خیال خیانت هم به سرش نزند، جذب چنین آدم‌هایی می‌شوند. همچنین این دسته از آدم‌ها، احساسات افرادی را قلقلک می‌دهند که می‌خواهند دائم از شریک زندگیشان مراقبت کنند، به جای او حرف بزنند، به جای او تصمیم بگیرند و خلاصه مثل یک پرستار مهربان برای او باشند. اگر کسی نیاز دارد که طرف مقابلش به او خیلی احتیاج داشته باشد، احتمالاً جذب اسکیزوئید‌ها می‌شود. نکته تلخ و خنده دار ماجرا این است که بعد می‌فهمد آن‌ها اصلاً به او نیازی ندارند و بود و نبودشان آن قدر‌ها هم فرقی نمی‌کند. آخرش چه می‌شود؟ اسکیزوئید‌ها خیلی به درمان جواب نمی‌دهند چون منزوی بودن مهم‌ترین مکانیسم دفاعی‌ای است که همه عمرشان داشته‌اند و نمی‌خواهند آن را ترک کنند، بنابراین نباید از آن‌ها عصبانی شد و اگر قرار است با چنین آدم‌هایی زندگی کنید، باید بی‌خیال تغییر آن‌ها شوید. باید بگذارید به حال خودشان باشند و در فعالیت‌هایی که دوست دارند شریک شد. اگر قرار است همسری داشته باشید که قلبش برای خانواده بتپد، اسکیزوئید‌ها مناسب نیستند.
    اشاره: فارست شخصیت ساده و دوست داشتنی است که خیلی هم توجه جلب می‌کند. اما بیشتر سرگرم کارهای خودش است تا کارهایی که مردم معمولاً انجام می‌دهند.
    ۳. محبوب غیرعادی (اختلال شخصیت اسکیزوتایپال)
    علائم: ـ افکار او به نظر همه تا حدی عجیب است.
    ـ حوادث، اتفاق‌ها و خلاصه همه چیز در زندگی عادی برای او معنای خاصی دارند.
    ـ انگار دنیا را به روش خاصی تجربه می‌کند، انقدر که گاهی هیچ کس از دنیای او چیزی سر در نمی‌آورد.
    ـ عواطف، هیجان‌ها و ابراز احساس‌های او به نظر عجیب و نامتناسب می‌رسند.
    ـ دوستان صمیمی زیادی ندارد.
    ـ زیاد علاقه به موقعیت‌های اجتماعی ندارد چون با دیگران احساس راحتی نمی‌کند. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ افراد اسکیزوتایپال، اسرار آمیز، شگفت انگیز و حتی سرگرم کننده‌اند، برای همین هم در دیدارهای اول، می‌توانند جذاب باشند. آن‌ها یک دنیا حرف‌هایی دارند که در زندگیتان نشنیده‌اید و می‌توانند باعث خنده یا شگفتی شوند. به علاوه گاهی رفتار‌ها و پوشش متفاوت آن‌ها، به بقیه این احساس را می‌دهد که افرادی جسور هستند و همین، خودش جذابیت است. همچنین متفاوت بودنشان، حس این را که بخواهند از آن‌ها مراقبت کنند در افراد به وجود آورد. البته، معمولاً آدم‌هایی جذب اسکیزوتایپال‌ها می‌شوند که خودشان هم رگه‌هایی از عجیب و غریب بودن داشته باشند! از ما گفتن بود، باید مراقب بود! آخرش چه می‌شود؟ باید در رابطه با این افراد حسابی پوست کلفت بود و آمادگی طرد شدن در موقعیت‌های اجتماعی را داشت. همچنین باید برای بار‌ها عصبانی شدن از دست او آماده شد. نباید برای تغییر او عجله به خرج داد و باید قدم به قدم در کنار او بود تا بتواند کم کم با اجتماع کنار بیاید. اگر چنین صبری وجود ندارد، بدانید ترک کردن ناگهانی او می‌تواند حسابی به او آسیب بزند. پس، این کار حتماً باید به تدریج و با کمک یک متخصص انجام شود.
    اشاره: ذهن زیبا به خوبی مردی را به تصویر می‌کشد که با بقیه فرق دارد. حتی نقوش لباس‌های دیگران را به شیوه‌ای غریب و معنادار می‌بیند، نگاهی که بقیه با آن ارتباط نمی‌گیرند و همین دلیل هم از او فردی تنها می‌سازد.
    ۴. محبوب نمایشی (اختلال خصیت هیستریونیک)
    علائم: ـ دوست دارد همیشه مورد توجه همه باشد و بسیار تلقین پذیر است.
    ـ رفتار‌ها و نوع لباس پوشیدنش برای جلب توجه است.
    ـ نگرش خاصی درباره مسائل مهم زندگی ندارد، دیدش سطحی است و حرفی برای بیان کردن در جمع‌ها ندارد.
    ـ تحمل مورد بی‌توجهی قرار گرفتن را ندارد و زود احساساتش تغییر می‌کند. حتی ممکن است در جمع به پرخاشگری و قشقرق بپردازد. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ اگر فردی با چنین آدم‌هایی وارد رابطه شود، احتمالاً از آن دسته آدم‌هایی است که هیجان خواهی درونی خود را دائم سرکوب می‌کند. یا شاید برای خود به اندازه کافی ارزش قائل نیست که نیازهای خود را در رابطه به رسمیت بشناسد و بخواهد که برطرف شوند. آخرش چه می‌شود؟ برای داشتن یک رابطه زناشویی عمیق و بادوام، یک فرد هیستریونیک به هیچ وجه مناسب نیست. اگر فردی می‌خواهد چنین رابطه‌ای را ادامه دهد، باید حد و مرزهای خیلی دقیقی را تعیین کند و سر حرف خودش هم بماند. باید انتظار‌ها را درباره روابط، نوع لباس پوشیدن و رفتار کردن این افراد مطرح شود و در این باره قاطع بود. باید خود را برای پرخاشگری‌های آن‌ها آماده کرد و از یک درمانگر کمک گرفت. اگر تصمیم به جدایی از آن‌ها گرفته شد، باید از حمایت خانواده و دوستان استفاده شود تا از خشم او زیاد آسیب ندید.
    اشاره: شخصیت زن مهم فیلم زندگی خصوصی برگرفته از یک شخصیت هیستریونیک است.
    ۵. محبوب توفانی (اختلال شخصیت مرزی)
    علائم: ـ اقدام‌های دیوانه وار انجام می‌دهد تا از سوی محبوبش طرد نشود و معمولاً رفتارهای او را طوری تعبیر می‌کند که انگار قصد ترک کردن او را دارد.
    ـ در تاریخچه زندگی او رفتارهای تکانشی وجود دارد، مانند رانندگی پر خطر، پرخوری، اعتیاد، ولخرجی و…
    ـ در تاریخچه زندگی او ارتباط‌های بی‌ثبات با دیگران وجود دارد.
    ـ بار‌ها اقدام به خودکشی یا آسیب رساندن به خود کرده یا دست کم ژست آن را گرفته است.
    ـ نوسان‌های شدید هیجانی دارد؛ برای مثال از شادی به افسردگی یا از آرامش کامل به خشم خیلی شدید.
    ـ احساس پوچی مزمن دارد.
    ـ پرخاشگری‌های بی‌مورد کلامی و فیزیکی دارد. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ در بیشتر موارد، شخصیت‌های مرزی را زنان تشکیل می‌دهند. فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بسیار جذاب، پرشور، پر از هیجان، بدون حد و مرز و جسور ظاهر می‌شود که خیلی جذاب است. او در ابتدا هیچ رفتار ناخوشایندی ندارد و کسی به مشکل دار بودن او شک نمی‌کند. افرادی که از بالا و پایین شدن زیاد در رابطه و واکنش‌های ناگهانی خوششان می‌آید، یا احساس می‌کنند رسالت نجات فردی این چنین بی‌ثابت را دارند، وارد چنین روابطی می‌شوند. آخرش چه می‌شود؟ درمان چنین فردی اگر چه کند و دشوار اما ضروری است. تمام تهدیدهای او به خودکشی باید جدی گرفته شود. باید با تفکر سیاه و سفید او مقابله و متهم شدن به بی‌عاطفه بودن را دائم تحمل کرد. زندگی با افراد دارای اختلال شخصیت مرزی از هر اختلال دیگری دشوار‌تر است. به هر حال باید مراقب بود به تفکرهای خود تخریبی او دامن نزد و به او فهماند که اگر دلخوری وجود دارد، به معنای این نیست که از او متنفرند. سرانجام این افراد، اگر بعد از تلاش‌های مکرر برای خودکشی زنده بمانند، در بیشتر موارد افسردگی است.
    اشاره: سابقه خودکشی، رفتارهای تکانشی تصمیم‌های عجولانه و بدون فکر کردن به عاقبت کار، ویژگی‌های شخصیت باران کوثری در فیلم بغض است.
    ۶. محبوب خطرناک (اختلال شخصیت ضد اجتماعی)
    علائم: در فعالیت‌هایی شرکت می‌کنند که خلاف قانون است و احتمالاً سابقه بازداشت یا مشکلات قانونی دارد.
    ـ بار‌ها به خاطر منافع خود، به دیگران دروغ می‌گوید و آن‌ها را فریب می‌دهد.
    ـ تکانشی است، یعنی رفتار‌هایش ناگهانی است و به عاقبت آن‌ها فکر نمی‌کند. اصلاً انگار هیچ چیز برایش درس عبرت نمی‌شود.
    ـ بار‌ها نشان داده برای رفاه و سلامتی دیگران اهمیتی قائل نیست.
    ـ ثبات و شرافت لازم در زمینه شغلی خود را ندارد.
    ـ روحیه پشیمانی و عذرخواهی ندارد و در برابر آسیبی که به دیگران می‌زند یا ناراحتی‌هایی که درست می‌کند، به جای عذرخواهی، بهانه می‌تراشد و خود را توجیه می‌کند. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ افراد ضد اجتماع به شدت در برقراری ارتباط مهارت دارند و خیلی سعی می‌کنند جذاب و با مزه باشند. آن‌ها باعث می‌شوند احساس شود یک رابطه جالب دوطرفه برقرار شده و آینده‌ای پر از شادی و خوشبختی در زندگی زناشویی پیش روی است. واقعاً چه کسی از این شرایط بدش می‌آید؟ البته قضیه به این سادگی‌ها هم نیست. گاهی افراد جذب کسی می‌شوند که به نظر جالب و قوی می‌رسند؛ آدمی که اگرچه خیلی خودش را احساساتی، مودب و با وجدان نشان می‌دهد اما در عمل نشانی از احترام به انسان‌ها در رفتارش نیست. احتمالاً عزت نفس این افراد آسیب دیده است و برای خودشان به اندازه کافی، ارزش قائل نیستند. آخرش چه می‌شود؟ اگر کسی فکر می‌کند صبرش لبریز نخواهد شد، همیشه می‌تواند سکوت کند، دروغ بشنود و تحقیر شود، همه بار مسئولیت زندگی را به تنهایی به دوش بکشد، با خیانت‌های مکرر کنار بیاید و پای محاکمه و مانند آن هم بنشیند، می‌تواند زندگی با چنین فردی را امتحان کند. در غیر این صورت، هر جا جلوی ضرر را بگیرد، سود کرده است.
    اشاره: عبرت نگرفتن و برنامه ریزی مداوم برای تبهکاری. عاقبت خیلی از ضد اجتماعی‌های پیشرفته است که در فیلم درایو به تصویر کشیده می‌شود.
    ۷. محبوب خودپسند (اختلال شخصیت خودشیفته)
    علائم: ـ خود را از همه مهم‌تر می‌داند و تمام وقت در حال تعریف از خود است.
    ـ خود را فرد خیلی خاصی می‌داند که تنها آدم‌های خیلی برجسته می‌توانند درکش کنند.
    ـ همیشه خودش را حق به جانب می‌داند و انتظار دارد بقیه در راستای خواسته‌های او رفتار کنند.
    ـ از دیگران برای خواسته‌های خودش سوء استفاده می‌کند.
    ـ توانایی درک دیگران یا همدلی با آن‌ها را ندارد و در واقع بقیه را آن قدر مهم و باارزش نمی‌داند.
    ـ به شدت به دیگران حسادت می‌کند اما مدعی است این دیگران هستند که حسادت می‌کنند.
    ـ همواره نیاز به شنیدن تعریف و تمجید از سوی دیگران، به خصوص خانواده دارد. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ برخلاف باور عمومی، بیشتر خودشیفته‌ها، مرد هستند. آن‌ها خیلی جذاب و با اعتماد به نفس ظاهر می‌شوند و با دروغ‌ها و گزافه‌های فراوان، دیگران را شیفته خود می‌سازند. اما اگر کسی به این افراد توجه کند، ممکن است به این دلیل باشد که در گذشته یاد گرفته همیشه در خدمت دیگران باشد و به خواسته‌های خود توجه نکند. همچنین اگر عزت نفس و اعتماد به نفسش خیلی ضعیف باشد، ممکن است کم کم طوری وارد بازی یک فرد خودشیفته شود که خودش هم باور کند او بر‌تر است و دارد او را با همه ضعف‌هایش تحمل می‌کند. حتی شاید از این بابت از او ممنون هم باشد. آخرش چه می‌شود؟ آدم‌های خودشیفته، یا در کودکی زیادی مورد توجه بوده‌اند یا برعکس، آن قدر بی‌اعتنایی دیده‌اند که با خودشیفتگی دارند از خودشان دفاع می‌کنند. درمان آن‌ها دشوار است، چون اصلاً دیگران را در حدی نمی‌بینند که بخواهند آن‌ها را تغییر دهند. اگر بتوان خیلی قاطع ماند و راه را بر تحقیر دیگران بست برای مثال حد و مرزهای خیلی روشنی گذاشت، خیلی جدی و با بی‌اعتنایی می‌توان تا حدی اوضاع را کنترل کرد. همچنین اگر بتوان او را در بازی خودش انداخت و برای مثال با تعریف وسوسه‌اش کرد تا درست رفتار کند، اوضاع بهتر می‌شود. با این حال، زندگی با یک خودشیفته می‌تواند تمام توان فرد را بگیرد و از آن‌ها فردی افسرده و بدون اعتماد به نفس بسازد.
    اشاره: دارسی در فیلم غرور و تعصب به هیچ کس بها نمی‌دهد. هیچکس را در حد و اندازه خود نمی‌داند و از هر فرصتی برای سر کوفت زدن به دیگران و تحقیر آن‌ها استفاده می‌کند.
    ۸. محبوب فرساینده (اختلال شخصیت پرخاشگر ـ منفعل)
    علائم: ـ به طور غیر مستقیم از انجام وظایف شغلی و اجتماعی سرباز می‌زند.
    ـ همواره از این شاکی است که بقیه او را درست درک نمی‌کنند.
    ـ در بسیاری از موارد لجوجانه به بحث و جدل می‌پردازد.
    ـ ظاهراً بدون هیچ دلیل مشخصی از افراد مافوق خشمگین است و از آن‌ها دائم انتقاد می‌کند.
    ـ نسبت به آدم‌های موفق‌تر احساس حسادت می‌کند.
    ـ در بسیاری از موارد با اغراق، از مشکلات زندگی خودش گله دارد.
    ـ همواره بین اطاعت انفعالی و نافرمانی خصمانه در نوسان است.
    ـ رفتار‌هایش به طور غیر مستقیم، خوشبختی و موفقیت‌های شریک زندگی‌اش را از بین می‌برد. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ جذب آدمی که همیشه با نیش و کنایه حرف می‌زند و همیشه خشم دارد کار ساده‌ای نیست. اگر کسی چنین فردی را دوست دارد، احتمالاً می‌خواهد در نقش یک منجی ظاهر شود و او را از گرفتاری‌هایی که می‌گوید،‌‌ رها کند. علاوه بر این، شاید فردی که زیاد غر می‌زند، شبیه به یکی از والدین او باشد و با همه سختی‌هایی که رابطه با او دارد، باز برایش یادآور فضای خانه باشد و به همین دلیل رفتارهای اعصاب خردکن او را تحمل می‌کند. آخرش چه می‌شود؟ افراد منفعل ـ پرخاشگر، اعتماد به نفس و عزت نفس دیگران را تخریب می‌کنند و تلاش برای تغییر او هم بی‌نتیجه است. در واقع این شخصیت‌ها می‌توانند دیگران را به طور کامل نابود کنند. برای همین، بهتر است این رابطه ادامه پیدا نکند. به علاوه باید مراقب بود که تصمیم گیری یا تعیین تکلیف را به عهده او نگذاشت چون اوضاع سخت می‌شود و خلاصه حسابی پشیمانی به بار می‌آورد.
    اشاره: شخصیت اصلی فیلم راننده تاکسی از همه عصبانی است. عصبانیت او حد و مرزی ندارد. انگار باید از همه انتقام بگیرد. خشم او به همه مربوط است و فیلتری ندارد.
    ۹. محبوب هراسان (اختلال شخصیت اجتنابی)
    علائم: ـ به دلیل ترس از انتقاد و عدم تایید، از فعالیت‌هایی که نیاز به تعامل با افراد زیاد داشته باشد طفره می‌شود.
    ـ فقط مایل است با افرادی ارتباط برقرار کند که از آن‌ها خوشش می‌آید.
    ـ به دلیل احساس شرم و یا ترس از مورد تمسخر قرار گرفتن، در مورد دنیای درونی خود حتی با صمیمی‌ترین اطرافیانش هم صحبتی نمی‌کند.
    ـ در موقعیت‌های اجتماعی دائم نگران این است که مرود انتقاد قرار بگیرد یا اینکه طرد شود.
    ـ به خاطر احساس بی‌کفایتی، از حضور در موقعیت‌های اجتماعی جدید اجتناب می‌کند و اگر همه در چنین موقعیت‌هایی حاضر شود، احساس کمتر و پایین‌تر بودن دارد.
    ـ معمولاً سعی می‌کند وارد فعالیت‌های جدید و ناشناخته نشود. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ بسیاری از آدم‌ها دوست دارند چیز‌ها و افرادی را به دست بیاورند که به نظر دست نیافتنی هستند. آدم‌های اجتنابی هم به خاطر اینکه رابطه‌ای برقرار نمی‌کنند و از آدم‌ها با هراس می‌گریزند، از‌‌ همان گروه دست نیافتنی‌ها به حساب می‌آیند. از طرف دیگر، این افراد به نظر مظلوم‌هایی می‌رسند که نیاز به کمک دارند و میل افراد به نجات را قلقلک می‌دهند. آدم‌های اجتنابی به نظر خیلی هم امن می‌رسند چون تمایل به ارتباط با غریبه‌ها در آن‌ها کمتر است. شاید دوستتان هم به همین دلیل جذب چنین آدمی شده است. آخرش چه می‌شود؟ نباید به درمان دلخوش بود. زندگی با اجتنابی‌ها می‌تواند خیلی کسل کننده باشد. اگر دیگران دل به دلش دهند و با همه کناره گیری‌ها و یکنواختی‌هایش کنار بیایند، کمکی به بهبود اوضاع نمی‌کنند. باید صبر به خرج داد، قدم به قدم او را تشویق کرد، او را وارد جمع‌ها کرد و البته به محدود بودن هم عادت کرد.
    اشاره: شاید اولین چیزی که به ذهن بیننده برسد، ترسو بودن سامر در فیلم «۵۰۰ روز سامر» است. او از اینکه با دیگران ارتباط داشته باشد وحشت دارد و فقط در دایره اطرافیان نزدیک خود که برایش امن است. ارتباط برقرار می‌کند.
    ۱۰. محبوب غمگین (اختلال شخصیت افسرده)
    علائم: ـ زندگی و رفتارهای او پر از غم و اندوه است.
    ـ احساس بی‌کفایتی و بی‌ارزشی دارد و اعتماد به نفسش خیلی پایین است.
    ـ نسبت به خودش دیدی منفی دارد و همیشه در حال سرزنش کردن خودش است.
    ـ بیشتر تمایل دارد خودخوری کند و وقت زیادی را به غصه خوردن می‌گذراند.
    ـ نسبت به دیگران، از جمله افراد مهم زندگی‌اش هم دیدگاهی منفی و انتقادی دارد.
    ـ تمایل زیادی دارد که دائم دچار احساس پشیمانی و گناه شود. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ آدم‌های با شخصیت افسرده در نگاه اول خیلی فروتن و مودب به نظر می‌رسند آن‌ها آدم‌های آرامی هستند که مسئولیت همه چیز را به گردن می‌گیرند و از دیگران عذرخواهی می‌کنند. به علاوه به شدت این احساس را در آدم بر می‌انگیزند که باید ا آن‌ها مراقبت کرد. از طرف دیگر، این دست از آدم‌ها، به دیگران فرصت مدیریت کامل رابطه را می‌دهند. آخرش چه می‌شود؟ می‌توان روی کمک درمانگر حساب کرد. می‌توان عزت نفس او را بال برد و به او کمک کرد به دنیا این همه تلخ نگاه نکند. جدا شدن از او در شما احساس گناه به وجود می‌آورد. اگر هم قرار بر ماندن با او باشد، باید مراقب بود خودمان عزت نفس را از دست ندهیم.
    اشاره: در فیلم سگ آبی مردی که از شدت افسردگی به ندرت حرف می‌زند، با یک عروسک ارتباط برقرار می‌کند.
    ۱۱. محبوب آویزان (اختلال شخصیت وابسته)
    علائم: ـ توانایی تصمیم گیری در امور روزمره بدون کسب اطمینان و نظر پرسیدن از دیگران را ندارد.
    ـ نیاز دارد مسئولیت غالب حیطه‌های مهم زندگی را به عهده دیگران بگذارد.
    ـ به خاطر ترس از تنهایی، از مخالفت با دیگران یا حتی اظهارنظر پرهیز می‌کند.
    ـ به دلیل اینکه به توانایی‌هایش اطمینان ندارد، در شروع یا پایان کار‌ها مشکل دارد.
    ـ به دیگران بیش از حد اهمیت می‌دهد و برای اینکه مبادا آن‌ها را از دست بدهد،‌گاه تن به کارهایی می‌دهد که برای خودش خوشایند نیست.
    ـ وقتی قرار باشد رابطه‌ای را به پایان ببرد، از ترس تنهایی، سریع سراغ جانشین می‌گردد.
    ـ خیلی نگران است که به تنهایی نتواند از خودش مراقبت کند. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ در افرادی که در کودکی، مسئولیت نگهداری از خواهر و برادر کوچک‌تر را برعهده داشته‌اند، احتمال اینکه در ارتباط‌های جدی زندگیشان سراغ افراد وابسته بروند بیشتر است. بعضی افراد، نیاز شدیدی دارند به اینکه احساس کنند فرد دیگری به آن‌ها نیاز دارد، این طوری احساس قدرت و ارزش می‌کنند. به علاوه، بعضی‌ها، وقتی می‌بینند طرف مقابل چه قدر وابسته است، از اینکه بخواهند او را ترک کنند به شدت دچار احساس گناه می‌شوند. آخرش چه می‌شود؟ افراد وابسته می‌توانند دیگران را به ستوه بیاورند. برای هر چیزی می‌خواهند نظر دیگران را داشته باشند و خودشان نمی‌توانند به تنهایی تصمیم بگیرند. باید سعی کرد او را عادت به مستقل‌تر بودن داد. به جایش انتخاب نکرد. اگر برای درمان اقدام می‌شود فراموش نکنید که او تنها برای کسب رضایت دیگران حاضر به مراجعه است و خیلی نباید دل به درمان بست. باید سعی شود روابط اجتماعی او را گسترش داد و اگر تصمیم به قطع رابطه گرفته شد، باید برای سیل اشک‌هایش نیز آماده شد.
    ۱۲. محبوب سرسخت (اختلال شخصیت وسواسی)
    علائم: ـ ذهنش مشغول جزئیات است و با اهمیت دادن به محدودیت‌ها، فرصت تفریح را از خود می‌گیرد.
    ـ آن قدر کمال گرایی او زیاد است که نمی‌تواند کار‌هایش را به پایان ببرد.
    ـ خود را حسابی وقف کار می‌کند.
    ـ بسیار پایبند اخلاقیات است و در این زمینه هیچ انعطاف پذیری ندارد.
    ـ نمی‌تواند از وسایل قدیمی خودش دل بکند و حاضر نمی‌شود آن‌ها را دور بیندازد.
    ـ حاضر نمی‌شود در کاری با دیگران همکاری کند، مگر اینکه همه چیز مطابق می‌لش انجام شود.
    ـ معمولاً خیلی خسیس است و به سختی برای خودش و دیگران پول خرج می‌کند.
    ـ غالباً لجباز و یکدنده است و می‌خواهد خودش همه را تحت کنترل داشته باشد. چرا جذب چنین آدمی می‌شوم؟ این افراد در نگاه اول، آدم‌هایی منضبط و بااخلاق و سختکوش به نظر می‌رسند و دارای ویژگی‌هایی هستند که همه آن‌ها را تحسین می‌کنند. در بعضی موارد افرادی جذب چنین آدم‌هایی می‌شوند که خودشان را آدم‌های بی‌نظمی می‌دانند و با این کار انگار می‌خواهند بی‌نظمی‌های خود را بپوشانند یا جبران کنند. به علاوه عده‌ای هستند که به شدت اعتقاد دارند یکی از زوج‌ها باید به سختی کار کند و دیگری، چیز زیادی از زندگی و کارهای مهم آن سر در نیاورد. آخرش چه می‌شود؟ زندگی با شخصیت وسواسی سخت است چون کم کم تبدیل به آدمی می‌شود که نقشی در زندگی ندارد، برایش تصمیم می‌گیرند، برنامه ریزی می‌کنند، بودجه را هم تعیین می‌کنند. به علاوه، این افراد بیشتر وقت خودشان را سر کار می‌گذارند و از دیدن برنامه‌های کاری خود بیشتر به هیجان می‌آیند تا دیدن خانواده! البته اینکه سختکوش هستند خیلی خوب است ولی وقتی هیچ زمانی برای تفریح ندارند و دلشان هم نمی‌آید پولی خرج کنند، چه فایده؟ خبر خوب اینکه احتمال درمان وجود دارد

  16. 2 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام دوست خوبم. اگه راستش رو بخوای باید بگم رابطه شما از همون اول اشتباه بوده، شش ماه بعد از جدایی برای شروع یک رابطه جدید خیلی زوده، مطمئناً این اشتباه مقدمه مشکلات زیادی میتونسته باشه، واقعاً گفتن این که سعی کن فراموشش کنی برای من که خارج از گودم خیلی ساده است ولی برای شما که باید لنگش کنی واقعاً سخته... به هر حال این دوست شما خیلی قابل اعتماد نیستن، سعی کن هر چه زودتر از زندگی خودت بیرونش کنی، برای فراموش کردن هم بهترین راه ندیدنه، از قدیم گفتن: "از دل برود هر آنکه از دیده برفت." خودت رو سرگرم کن، کتاب بخون، ورزش کن و از ذهنت دورش کن.. موفق باشی

  18. کاربران زیر از mahsa_bestgirl87 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7363
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    15
    تشکر شده 11 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    به نظر من کسایی که اینجور رفتاری رو دارن فقط آرامش رو شما میگیرن وهیچ ارزشی ندارن که باهاشون ادامه بدین.هرچقدر سریع تر اونو از زندگیتون بیرون کنین بهتره .اگه ارزشی برای شما قایل بود به شما این بحثا رو نمیگفت واصلن سراغ این رابطه ها نمیرفت

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ابوغفار نمایش پست ها
    لعنـــــــت به هر چــــــــــــــــی آدم هوس بـــــــــازه


    حالم بهم می خوره . حالم بهم می خوره از پسر هایی که فکرشون دختر بازیه ، حالم بهم می خوره از پسر
    هایی که چشمشون به اندازه فلان جای دختر مردمه ، حالم بهم می خوره از پسر هایی که از ده تا حرفی که
    می زنن ۱۲ تاشون با کاف شروع می شه . حال بهم می خوره از پسر هایی که حتی به دختر چادری هم
    رحم نمی کنن . حالم بهم می خوره از آشغالهایی که صکس تنها هدف زندگیشونه . حالم بهم می خوره وقتی
    یکی از دوستام می گه دوست داره ببینه یه دختر سه ساله …
    حالم بهم می خوره از دختر هایی که ده قلم آرایش می کنن . حالم بهم می خوره از دختر هایی که لباس های
    خواهر کوچکترشون رو می پوشن تا که یه مشت آشغال نگاشون کنن . حالم از دختر های صف بسته پای
    تلفن عمومی بهم می خوره . حالم از رنگ ماتیک تندشون ، از آرایش وحشتناکشون ، از بچگیشون بهم
    می خوره . حالم از سرفه هاشون موقع سیگار کشیدن تو کافه بهم می خوره . حالم از دورغ هایی که می
    گن به خانوادشون بهم می خوره .
    حالم بهم می خوره ازون بابایی که با سگک کمر بند دخترش رو کبود می کنه ، حالم بهم می خوره از اون
    سیگاری که رو تن دختر بدبخت خاموش می شه . حالم از اون دادشی بهم می خوره که از ترس خراب شدن
    خواهرش اونو کشت . حالم ازین قانونی که اون پدر بیمار رو مجازات نمی کنی بهم می خوره . حالم بهم می
    خوره ازون برادری که هر غلطی می خواد با دختر های مردم می کرد ولی خواهرش حق نفس کشیدن هم
    نداره . حالم بهم می خوره ازون جامعه یی که برای پسر ها داشتن ده هزار دوست دختر افتخاره ولی برای
    دختر حرف زدن با هم دانشگاهیشون ننگ و آبرو ریزی و بی ناموسیه .
    حالم بهم می خوره از اون خواننده ای که این مزخرفات رو آهنگ می کنه به خورد مردم می ده . حالم بهم
    می خوره از اون جامعه ای که حاضر این خزعبلات رو گوش کنه . حالم از کلمه داف بهم می خوره …
    حالم ازون مذهبی جانماز آبکش بهم می خوره که از دین فقط صیغه موقتش رو می فهمه . حالم بهم می
    خوره ازون احمق هایی که فک می کنن با گفتن چهار تا کلمه عربی گند کاریهاشون حلال می شه .
    حالم از خودم بهم می خوره . حالم از خودم بهم می خوره که سکوت می کنم . حالم از خودم بهم می خوره که
    وقتی یه آشغال داره راجب دختر بچه مردم چرت می گه با مشت فکش رو پایین نمیارم . حالم از خودت بهم
    میخوره که به همه ارزش هام پشت می کنم و هم رنگ جماعت می شم . حالم از خودم بهم می خوره
    چه ساده خوب بود،،این را خودتان نوشتید؟؟یک آفرین به شما
    و به امید خدایی که به داد رسی بر خیزد

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام دوست عزيزم ممنون كه جواب داديو نظر مفيدتو در اختيارم گذاشتي من ميدونم كه دارم اشتباه ميكنم ميدونم حماقته
    برام خواستگار كه مياد نميتونم درست تصميم بگيرم همش فكر ميكنم دارم از روي لجبازي تصميم ميگيرم اين منو خيلي ميترسونه شايد اگه بتونم ازدواج كنم بشه فراموشش كنم اما اگه نشد چي؟
    به نظرت به يه مرد ديگه خيانت نميشه؟
    دلم ميخواست دستش برام رو ميشد و ازش متنفر ميشدم
    برام دعا كنين مرسي

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    ممنون ابوغفار مطلبت خيلي كامل و جالب بود راستش من كمتر حوصله ميكنم مطالب طولاني رو بخونم اما مطلب تو خيلي گيرا بود و منو جذب كرد بازم مرسي

  23. کاربران زیر از rahil بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام مرسي طاهره جون خودمم هزاران بار بهش فكر كردم نظراتو كمك هاتون خيلي بهم كمك ميكنه به اينكه زندگي منو نجات بدين و كمكم كنين تا تصميم درست رو بگيرم
    بازم ازت ممنونم گلم

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام مرسي مهسا جون از نظر كاملا مفيدت ميدوني بايد اين مشكل از ريشه برام حل شه كهع اگه به روزي خواستم ازدواج كنم فكرم ازاد باشه. خيلي دلم ميخواست حقيقت برام روشن ميشد

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    بعد از یک شکست عشقی


    می‌گویند علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد‌، اما این ایده‌آل همیشه اتفاق نمی‌افتد و گاهی با تمام هشدارها، آژیرها و تابلوهای خطر، بازهم کاری که نباید، می‌شود.


    با همه‌ی ورودممنوع‌هایی که در رابطه با جنس مخالف وجود دارد‌، این همه سریال، میزگرد، داستان و نصیحت بزرگترها که عشق آسان نمود اول ولی ‌افتاد مشکل‌ها اما بازهم برخی از شما، گرفتار می‌شوید و وقتی روزهای اول دلدادگی به پایان می‌رسد و به دست‌اندازهایش می‌رسید، تازه می‌فهمید تمام این نصیحت‌ها برای این نبوده که شما را از لذت زیبای عاشق شدن محروم کنند بلکه علتش این است که چیزی که شما در آینه می‌بینید، بزرگترها در خشت خام می‌بینند. اگر عاشق شدید و بعد از مدتی بخاطر مخالفت خانواده‌ها، مشکلات موجود و یا پشیمان شدن یکی از طرفین مجبور شدید که روی دیگر سکه‌ی دلدادگی را هم ببینید، آنوقت چه باید بکنید؟ روزهای سختی را پیش رو خواهید داشت و برای بازگشت به زندگی نیاز به تصمیمات درست و منطقی دارید.
    یکی از عمیق‌ترین تجربه‌های فقدان، ناکامی ناشی از فروپاشی روابط رمانتیک است. ناکامی در عشق به هر دلیلی که باشد، شما باید دوباره برای ادامه‌ی زندگی خودتان را بازیابی کنید و با اشتباه‌های بزرگ‌تر، خطای اول‌تان را پر رنگ‌تر نکنید.
    در قدم اول بپذیرید که آن عشق آتشین دیگر وجود ندارد. با واقعیت رو‌به‌رو شوید. خودتان را گول نزنید. ممکن است طرف مقابل خواسته که این رابطه را تمام کنید. در این شرایط حتما حس و حال بدتری دارید‌. ممکن است به‌خاطر تفاوت‌ها و مخالفت‌ها، هر دو به چنین نتیجه‌ای برسید که در این شرایط پذیرشش برای‌تان آسان‌تر است. اما در هر دو صورت شما می‌مانید و یک احساس آتشین که باید آرام‌اش کنید.
    برای فراموش کردن این رابطه به خودتان فرصت دهید‌، شما مدتی را صرف دلدادگی کردید و در یک شب نمی‌توانید او را فراموش کنید. هیجانات و احساساتی که ماه‌ها در شما وجود داشته‌، ریشه دوانده است و باید زمان کافی طی شود تا این ریشه‌ها خشک شوند.
    سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران
    پایان یک رابطه بر خلاف آغاز آن‌، توام با احساس طرد شدن‌، فقدان و هیجان‌هایی از قبیل اضطراب‌، خشم‌، حسادت، ناامیدی و تنهایی است. بهتر است بدانید که در حال گذر از روزهای سختی هستید. به قول معروف: درد عشقی کشیده‌ام که مپرس! پس ما هم نمی‌پرسیم اما تنها خودت می‌توانی مرهمی بر روی این درد بگذاری.
    برای آسان فراموش کردن‌، نشانه‌های آن رابطه را از بین ببرید. عکس، نامه، پیامک، ایمیل و هدیه. هر چیز که می‌تواند دوباره شما را به یاد آن رابطه بیاندازد را از خودتان دور کنید.
    برای خودتان دل مشغولی جدید درست کنید، یک هنر، یک کار. هر چیزی که بتواند پرنده‌ی ذهن شما را از پرواز به سمت خیالات دیروز دور کند


    وقتی کمی زمان گذشت و کمی آرام شدید به اشتباهات خود فکر کنید. نتیجه‌ی رابطه‌ی عاطفی با کسی که معلوم نیست حضورش در زندگی‌تان چقدر قطعی باشد، همین حال و روزی می‌شود که تجربه کردید پس از اشتباهتان درس بگیرید. فراموش نکنید هیجانات روزگار جوانی برای یک عمر زندگی کافی نیست. زندگی مثل رمان‌های بازاری پسندی که آخرش دو دلداده به هم می‌رسند و یک عمر به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند‌، نخواهد بود. برای زندگی زناشویی سعادتمند‌، عشق هرگز کافی نیست.
    برای خودتان دل مشغولی جدید درست کنید، یک هنر، یک کار. هر چیزی که بتواند پرنده‌ی ذهن شما را از پرواز به سمت خیالات دیروز دور کند.
    گاهی کمی جدی مقابل قلبتان بایستید و اگر خواست به سمت کوچه‌ی دیگری برود به او هشدار بدهید که سر می‌شکند دیوارش و قاطعانه تابلوی ایست را بالا بگیر.

    این روزها می‌گذرد‌، باور کنید دنیا به آخر نرسیده.

  27. 2 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام. آخه آدم به خاطر 4ساا رابطه ی شرعی خودشو میکشه !!!!!!!!!!!! شما قبلش 1ازدواج رسمی کردی حالا به هر دلیلی ازش جدا شدی مطمئنا اونموقع هم ناراحتیت کمتر از الان نبوده ولی خوشبختانه باهاش کنار اومدی حالا چی شده که رفتن همون راه برای بار دوم برات انقدر سخت شده؟؟؟؟؟ همه میگن خانوما خیلی ضعیفن از نظر احساس منطق قدرت بدنی و..... ولی نمیدونن خانوما کافیه 1 بار ضربه بخورن اونموقعست که از فولاد هم محکمتر میشن اونم خانومی مثل شما که پدر و مادر و برادراش دلیلی محکمی برای محکم بودنشن. به نظر منکه بیخیال اون مرتیکه شو چون چیزی که از دست بره دیگه از دست رفته اونم چیزی که فقط خودت میدونستی مال تو بوده. زندگی فقط توی رابطه با جنس مخالف خلاصه نمیشه. فراموش کردن اونکه لایقه فراموشیه اصلا سخت نیست فقط 1کمی جوروزه میخواد که مطمئنا تو هم داری

  29. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    سلام دوست عزيز ممنون از اينكه جواب دادي و راهنماييم كردي اما اگه گوشه اي از زندگيمو برات بگم مطمعنم بهم حق ميدي

  30. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    منم تو شرایطی زندگی کردم که تو اصلا نمیتونی حتی تصورش کنی به جای بهانه تراشیدن 1 تصمیم درست بگیر. خیلی ببخشید که اینو میگم اما توی سن شما به اینکارا نمیگن اشتباه میگن حماقت. تا وقتی که خودت به خودت بگی نمیتونم مطمئن باش که کاری از پیش نمیبری عزیز

  31. کاربران زیر از Helish بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7584
    نوشته ها
    32
    تشکـر
    21
    تشکر شده 23 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    عزیزم چی میخوای برات روشن بشه ؟
    کاملا مشخصه این اقا نه مرد زندگیه و نه به درد شما میخوره .
    رهاش کن ویه نفس راحت بکش .
    شک نکن که بعد از یه مدت به خودت افتخار میکنی برای تصمیمی که گرفتی .
    شاد باشی .

  33. کاربران زیر از asman بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7493
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    9
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    می بخشی عزیزم ، این آقا زن هم داره؟

  35. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7493
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    9
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهش ميكنم بگين چيكار كنم؟؟؟

    با این که صیغه حلاله ولی برای مهر و عطوفت زن دیوانه کنندست. به فکر ازدواج دائم باش. اگرم نشد مهم نی، توکلت به خدا باشه. به قول یکی خوشبختیو مثل پاکت نامه از زیر در نمیندازن . باید دنبالش رفت. باهاش جدی حرف بزن و اگر واقعا نمی خوادت و یک طرفست ادامه رابطه فایده ای نداره دختر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج دوم
    توسط Honey در انجمن ازدواج با زن یا مرد مطلقه
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 08-28-2014, 04:24 PM
  2. نميدونم چيكار كنم؟
    توسط محمدزاده در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 08-23-2014, 06:17 PM
  3. سلاح جنگ با ميكروبهاي دهان و دندان
    توسط m@ede در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-16-2014, 10:39 PM
  4. رابطه عاطفی
    توسط حنانه در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-04-2013, 10:30 AM
  5. همسر شکاک
    توسط Sara در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-12-2013, 01:03 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد