پاسخ : دوراهی انتخاب نامزد
اینکه الان تو این شرایط هستید همش تقصیر خودتونه
یک اینکه برای خودتون ارزش قائل نیستید و زندگی و اهدافتون رو دارید پای یه مرد متعصب شکاک میسوزیونید
دوم اینکه شما که رابطه جنسی یا چت غیر شرعی نکردین که بخوایین الان جواب پس بدین فقط در حد شناخت بوده اونم شناخت برای ازدواج که حتما باید باشه پس مشکل از ذهن بیمار همسرتونه.
حرفاتونم قشنگ نشون میده شما و زن های امثال شما هستن که با باورایی که به خوردشون دادن اینقدر جنس خودشونو بدبخت و متحمل زجر تصور میکنن این حرفتون یعنی چی دقیقا که خب مرده دیگه غیرت داره؟!!!!
این نشون میده خودتون رو جنس ضعیف تصور میکنید غیرت در هر دو طرف هست.بعدشم غیرت رو با تعصب اشتباه نگیرید شما کار بدی نکردین که بخوایید اینجور این همه مصیبت بکشید .طبق گفته خودتون صحبت هاتون صرفا جهت شناخت بوده نه دوستی و لذت پس قبل از یه حکم نیت اون رو هم باید در نظر گرفت .وقتی نیت خیره و ازدواج دلیلی نداره اینقدر بدبختی بکشید .همسرتون به شدت متعصبه و شما هم زیر بار زور رفتید متاسفانه.
پاسخ : دوراهی انتخاب نامزد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Zahrash
سلام شبتون بخیر
من با نامزدم 3 سال پیش آشنا شدیم و البته قبل ایشون من با چند نفر دیگه هم آشنا شدم ولی هیچکدوم مناسب نبودن و بیشتر به خاطر بچگی بود و به ازدواج نرسید
تو این مدت که با نامزدم هستم چند دفعه اومدن خواستگاری ولی به خاطر شغل و سربازی نتونستیم عقد کنیم و الان سربازیش تموم شده و دنباله کاره که انشاالله به زودی پیدا میشه
چند روز پیش نامزدم آشنایی های من با پسرای دیگه که قبل خودش بود رو متوجه شد و به شدت ناراحت شد و به مرز جدایی رسیدیم که خداروشکر مشکل حل شد ولی به این راحتی هم حل نشد
من قبول کردم یه سری شرایطو بپذیرم تا خیال اون راحت باشه مثلا قرار شد گوشیمو بگیره و یا ساده بهم بده اینترنت و جامعه مجازی و لپ تاپ کنسل شد و من باید وقتی اون سرکاره برم خونه ی مامانش تا وقتی برگرده و تنهایی نمیتونم برم بیرون یا با دوستام و فقط باید با خودش یا مامانش برم و از همه بدتر نمیذاره برم سر کار
منبا تمام شرایطش حاضرم کنار بیام درسته سخته ولی کنار میام اما شغلو واقعا نمیتونم من الان دارم ترم اول کارشناسی ناپیوسته میخونم و با کلی اشتیاق شروع کردم دلم میخواد مهندس شبکه ی یه شرکت باشم اینواقعا آرزومه و همینطور دوس دارم یه موقعیت اجتماعی خوب داشته باشم به خاطر خودم و پدر مادرم که این همه برای درس خوندنم تلاش کردن دلم نمیخواد تو خونه بشینم میخوام شاغل باشم حس میکنم تو خونه موندن پژمردم میکنه و انرژیمو ازم میگیره و اولین نفر نامزدم هست که ازم خسته میشه ولی اگه با این شرایطش مخالفت کنم تنهام میذاره و من واقعا عاشقشم اونم عاشقمه که با وجود فهمیدن مسائل گذشته بازم ترکم نکرد البته من کار دور از اخلاقی نکرده بودم فقط در حد آشنایی و صحبت بود ولی خب مرده دیگه غیرت داره و به شدت بهم شک کرده و همش میترسه من مجدد با کسی رابطه برقرار کنم حق میدم بهش ولی خودمم حق دارم
گاهی فک میکنم همه ی خانوما که سرکار نمیرن و با چیزای دیگه هم میشه خوش بود و انرژی رو حفظ کرد ولی نمیدونم از پسش بربیام یا نه
میگم برم تربیت بدنی بخونم باشگاه بزنم چون ورزشو خیلی دوست دارم و هم باعث سلامتیم میشه ولی میترسم از پسش برنیام تازه من 24 سالمه اگه نشد چی
لطفا کمکم کنین|worry|
اگر ایشون بخاطر گذشته و ارتباطاتی که داشته تبدیل به فردی شکاک شده باشه پابد تا در دوران نامزدی هستید بیشتر در این خصوص فکر کنید
به هر حال دوره نامزدی دوره شناخت هست و شما باید به دور از هر احساساتی انتخاب کنید
ولی اگر دوست دارید خودتون رو با کلماتی مثل عاشقمه و دوستش دارم سرگرم کنید پس نیازی به مشاوره ندارید
و بعد از شروع زندگی مشترکتون بهترین توصیه چشم پوشی و گذشت هست که بدون هیچ گله و شکایتی باید انجام بدید تا ایشون رو نسبت به حساسیت هایی که دارند ، تحریک نکنید
پاسخ : دوراهی انتخاب نامزد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Zahrash
سلام شبتون بخیر
من با نامزدم 3 سال پیش آشنا شدیم و البته قبل ایشون من با چند نفر دیگه هم آشنا شدم ولی هیچکدوم مناسب نبودن و بیشتر به خاطر بچگی بود و به ازدواج نرسید
تو این مدت که با نامزدم هستم چند دفعه اومدن خواستگاری ولی به خاطر شغل و سربازی نتونستیم عقد کنیم و الان سربازیش تموم شده و دنباله کاره که انشاالله به زودی پیدا میشه
چند روز پیش نامزدم آشنایی های من با پسرای دیگه که قبل خودش بود رو متوجه شد و به شدت ناراحت شد و به مرز جدایی رسیدیم که خداروشکر مشکل حل شد ولی به این راحتی هم حل نشد
من قبول کردم یه سری شرایطو بپذیرم تا خیال اون راحت باشه مثلا قرار شد گوشیمو بگیره و یا ساده بهم بده اینترنت و جامعه مجازی و لپ تاپ کنسل شد و من باید وقتی اون سرکاره برم خونه ی مامانش تا وقتی برگرده و تنهایی نمیتونم برم بیرون یا با دوستام و فقط باید با خودش یا مامانش برم و از همه بدتر نمیذاره برم سر کار
منبا تمام شرایطش حاضرم کنار بیام درسته سخته ولی کنار میام اما شغلو واقعا نمیتونم من الان دارم ترم اول کارشناسی ناپیوسته میخونم و با کلی اشتیاق شروع کردم دلم میخواد مهندس شبکه ی یه شرکت باشم اینواقعا آرزومه و همینطور دوس دارم یه موقعیت اجتماعی خوب داشته باشم به خاطر خودم و پدر مادرم که این همه برای درس خوندنم تلاش کردن دلم نمیخواد تو خونه بشینم میخوام شاغل باشم حس میکنم تو خونه موندن پژمردم میکنه و انرژیمو ازم میگیره و اولین نفر نامزدم هست که ازم خسته میشه ولی اگه با این شرایطش مخالفت کنم تنهام میذاره و من واقعا عاشقشم اونم عاشقمه که با وجود فهمیدن مسائل گذشته بازم ترکم نکرد البته من کار دور از اخلاقی نکرده بودم فقط در حد آشنایی و صحبت بود ولی خب مرده دیگه غیرت داره و به شدت بهم شک کرده و همش میترسه من مجدد با کسی رابطه برقرار کنم حق میدم بهش ولی خودمم حق دارم
گاهی فک میکنم همه ی خانوما که سرکار نمیرن و با چیزای دیگه هم میشه خوش بود و انرژی رو حفظ کرد ولی نمیدونم از پسش بربیام یا نه
میگم برم تربیت بدنی بخونم باشگاه بزنم چون ورزشو خیلی دوست دارم و هم باعث سلامتیم میشه ولی میترسم از پسش برنیام تازه من 24 سالمه اگه نشد چی
لطفا کمکم کنین|worry|
سلام
خب شما باید تصمیم خودتان را جدی بگیرید و قاطع جواب را به طرف مقابل بدین و بهش عمل .
اگر اهداف که شما برای زندگی دارین و سبک زندگی که میخواین با سلیقه و شرایطی که این آقا پسر میخوان باهاش زندگی کنن همخوانی نداره ، بهتره که هر چه زودتر از هم جدا بشین و وقتون را تلف نکنید.
همیشه بهتره قبل از اینکه آدم وارد مسیری بشه ببینه آیا با اهداف و سبکش با اون راه همخوانی داره یا نه ،
حالا شما سه ساله وارد مسیری شدین ، شخصی را انتخاب کردین که به نظرمیاد زندگی که میخوان در آینده داشته باشن در کنار این فرد نمیشه بهش رسید ، و فقط احساساته که اینجا دو طرف را نگه داشته .
احساسات هم همیشه گذراست ، مخصوصاً بعد اینکه ازدواج انجام بشه ، عشق ها بعد به هم رسیدن به ارضا رسیده و تموم میشه .
اگر بخوایین تصمیم بگیرین جدا بشین ، یکی از عواقبی که باید تحمل کنید درد عاطفی و روحی این رابطه است .
اگر بخوایین ادامه بدین و خودتان را در دوزخ بی تصمیمی بگذارید ، فقط عواقب و سختی را بیشتر میکنید .
خوب فکر کنید ، ببینید اگر از نظر اعتقادی ، فرهنگی ، دینی ، اخلاق ، سیاسی ، اجتماعی و... کفویت و شرایط زندگی مطلوب زندگی باشما ازدواج کنید .
به هر حال از این رابطه بیایین بیرون که ادامه اش فقط باعث بدتر شدن است .
کاری به شرعی و غیر شرعی بودن این رابطه ندارم ، یک نامزدی وقتی از شیش ماه میگذره دیگه اسمش نامزدی نیست ، زندگیه ، یک نوع زندگی بی تکلیف ...
پس یا وارد جاده آسفالت بشید ازدواج کنید ، یا جدا بشین و وقتتون را تلف نکنید ، تصمیم منطقی را خودتان بگیرید تا بعداً پیشمون نشید .
پاسخ : دوراهی انتخاب نامزد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Zahrash
سلام شبتون بخیر
من با نامزدم 3 سال پیش آشنا شدیم و البته قبل ایشون من با چند نفر دیگه هم آشنا شدم ولی هیچکدوم مناسب نبودن و بیشتر به خاطر بچگی بود و به ازدواج نرسید
تو این مدت که با نامزدم هستم چند دفعه اومدن خواستگاری ولی به خاطر شغل و سربازی نتونستیم عقد کنیم و الان سربازیش تموم شده و دنباله کاره که انشاالله به زودی پیدا میشه
چند روز پیش نامزدم آشنایی های من با پسرای دیگه که قبل خودش بود رو متوجه شد و به شدت ناراحت شد و به مرز جدایی رسیدیم که خداروشکر مشکل حل شد ولی به این راحتی هم حل نشد
من قبول کردم یه سری شرایطو بپذیرم تا خیال اون راحت باشه مثلا قرار شد گوشیمو بگیره و یا ساده بهم بده اینترنت و جامعه مجازی و لپ تاپ کنسل شد و من باید وقتی اون سرکاره برم خونه ی مامانش تا وقتی برگرده و تنهایی نمیتونم برم بیرون یا با دوستام و فقط باید با خودش یا مامانش برم و از همه بدتر نمیذاره برم سر کار
منبا تمام شرایطش حاضرم کنار بیام درسته سخته ولی کنار میام اما شغلو واقعا نمیتونم من الان دارم ترم اول کارشناسی ناپیوسته میخونم و با کلی اشتیاق شروع کردم دلم میخواد مهندس شبکه ی یه شرکت باشم اینواقعا آرزومه و همینطور دوس دارم یه موقعیت اجتماعی خوب داشته باشم به خاطر خودم و پدر مادرم که این همه برای درس خوندنم تلاش کردن دلم نمیخواد تو خونه بشینم میخوام شاغل باشم حس میکنم تو خونه موندن پژمردم میکنه و انرژیمو ازم میگیره و اولین نفر نامزدم هست که ازم خسته میشه ولی اگه با این شرایطش مخالفت کنم تنهام میذاره و من واقعا عاشقشم اونم عاشقمه که با وجود فهمیدن مسائل گذشته بازم ترکم نکرد البته من کار دور از اخلاقی نکرده بودم فقط در حد آشنایی و صحبت بود ولی خب مرده دیگه غیرت داره و به شدت بهم شک کرده و همش میترسه من مجدد با کسی رابطه برقرار کنم حق میدم بهش ولی خودمم حق دارم
گاهی فک میکنم همه ی خانوما که سرکار نمیرن و با چیزای دیگه هم میشه خوش بود و انرژی رو حفظ کرد ولی نمیدونم از پسش بربیام یا نه
میگم برم تربیت بدنی بخونم باشگاه بزنم چون ورزشو خیلی دوست دارم و هم باعث سلامتیم میشه ولی میترسم از پسش برنیام تازه من 24 سالمه اگه نشد چی
لطفا کمکم کنین|worry|
سلام
تازه پیام شما رو دیدم. بابت دیر جواب دادنم عذر میخوام. اطلاعی ندارم نامزد شما چگونه پی به دوستی و آشنایی های قبلی شما برده. مطمینم شما هم نمی خواستید از این مسیله شخصی تان مطلع شود. گذشته ی تک تک ما به خودمون مربوطه. گذشته موردی است که نمیشه اونو کنترل کرد.من صداقت شما را تحسین میکنم که حقیقت را به نامزدتون گفتین اما بهتره سعی کنید اعتماد نامزدتونو دوباره به خودتون جلب کنید.حتما همینطوری بهش وفادار باشید و بمونید. شما می تونید صادقانه با نامزدتان صحبت کنید و بهش بگید که" هریک از ما گذشته ای دارد. هیچ آدمی وجود نخواهد داشت که گذشته نداشته باشد و من تمایل ندارم در رابطه با گذشته ام صحبت کنم گذشته ها گذشته و ما در زمان حال زندگی می کنیم" با زبان خوش از او بخواهید هیچ وقت از گذشته تان چیزی نپرسد همان طور که خودتان چیزی از گذشته شون ازشون نپرسیدید. اگه فکر می کنید این فرد بعدها امکان دارد به شما سرکوفت بزند و مدام از گذشته ات بپرسد و یا بگه کنجکاوم تصمیم با خود شماست.اما باتوجه به صحبت های شما در این شکی نیست که نامزدتون خیلی دوستتون داره.گذشته ی شما رو فهمیده و باز کنارتون موند. این یعنی مردانگی. پیشنهاد می کنم به او زمان دهید. شما اشاره کردید که نامزدتون بهتون شک کرده ولی نظر من اینه که ترسیده ازدستتون بده و شک نکرده. مردی که کسی رو از ته دلش دوست داشته باشه به طرفش شک نمی کنه که. باورش داره. شما بهش این امید رو بدید که قرار نیس از دستتون بده.
با آرزوی خوشبختی برای شما:53::53::53: