پاسخ : لطفا بخونین و کمکم کنین
نظر شخصی منه با توجه با نوشته های شما
بهتره که این شخصو برا ازدواج انتخاب نکنید :
1.تفاوت سنی ( حتما در آینده براتون مشکل ساز میشه )
2.تفاوت سطح طبقاتی ( ازدواج تنها بین دو نفر تمام نمیشه وصلت بین دو خوانوادس )
3.تفاوت نگرش خانواده هاتون در رابطه با ازدواج و رابطه شما دوتا ( حتماً در آینده از طرف خوانواده همسرتون تحقیر یا سرزنش میشین )
4.عدم آشنای شما ( چون همش از جانب ایشون نقل قول کردن و خودتون هیچ برداشتی ازش نداشتین )
5. عدم استقلال مالی آقا پسر ، عدم استقلال فکری پسر ( اگه واقعاً شما رو میخواسته هرگز به طرف دختر دایش برا شناخت و مقایسه نمیرفت )
6.شروع رابطه با ایشون ( به احتمال زیاد در آینده نصبت به شما بدبین میشن )
7.تنها دلیل شما برا ازدواج احساسات و عجله ( خوب فکر کنین برا شروع یک زندگی نباید با احساساتتون تصمیم بگیرین )
8. عدم اطمینان شما از خودتون برا شروع یک زندگی و تنها دلیلتون اینکه ( اگه اینو ازدست بدم دیگه شاید خواستگار نیاد ، سنم بالا میره )
.
.
.
امیدوارم موفق باشید و بهترین تصمیم رو برای زندگیتون بگیرید
پاسخ : لطفا بخونین و کمکم کنین
[QUOTE=reza1;39998]نظر شخصی منه با توجه با نوشته های شما
بهتره که این شخصو برا ازدواج انتخاب نکنید :
1.تفاوت سنی ( حتما در آینده براتون مشکل ساز میشه )
2.تفاوت سطح طبقاتی ( ازدواج تنها بین دو نفر تمام نمیشه وصلت بین دو خوانوادس )
3.تفاوت نگرش خانواده هاتون در رابطه با ازدواج و رابطه شما دوتا ( حتماً در آینده از طرف خوانواده همسرتون تحقیر یا سرزنش میشین )
4.عدم آشنای شما ( چون همش از جانب ایشون نقل قول کردن و خودتون هیچ برداشتی ازش نداشتین )
5. عدم استقلال مالی آقا پسر ، عدم استقلال فکری پسر ( اگه واقعاً شما رو میخواسته هرگز به طرف دختر دایش برا شناخت و مقایسه نمیرفت )
6.شروع رابطه با ایشون ( به احتمال زیاد در آینده نصبت به شما بدبین میشن )
7.تنها دلیل شما برا ازدواج احساسات و عجله ( خوب فکر کنین برا شروع یک زندگی نباید با احساساتتون تصمیم بگیرین )
8. عدم اطمینان شما از خودتون برا شروع یک زندگی و تنها دلیلتون اینکه ( اگه اینو ازدست بدم دیگه شاید خواستگار نیاد ، سنم بالا میره )
.
.
.
سلام.....ممنونم از راهنماییتون آقا رضا
مورد 1 و 2 رو قبول دارم .....درباره مورد 3 باید بگم حداقل الان برای خودم شانس زیادی قائلم که بتونم بعد از ازدواج نظر مساعد خانوادش رو داشته باشم ... اما درباره مورد 4 باید بگم من شناخت خوبی ازش دارم... و واقعا شخصیتش رو تحسین میکنم... فوق العاده خودساخته و امین و مسئولیت پذیر و مهربونه.... در اصل آره من میترسم از دستش بدم نه به این خاطر که دیگه خواستگار گیرم نمیاد بلکه به این خاطر که تا بحال واقعا پسر به این خوبی ندیدم با اینهمه صفتهای عالی.... کسی که مورد اعتماد همه است و تو همه خوبیای وجودش بی دریغه.... بجز این مورد دختر داییش من تمام رفتارهاشو واقعا تحسین میکنم... البته در مورد همین موضوع هم یه سری دلیلایی داشت واسه خواستگاری رفتن... میگفت خانوادم گفتن برو آشنا شو اگه خوشت نیومد بهم بزن. منم برای اینکه اونا سر تو لج نکنم رفتم جلو... اما بعدش که بهشون گفته نپسندیدمش گفتن آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته!!! خیلی با من درباره جزئیات صحبت نمیکنه میگه سپردم به خدا ... میدونم که اگه ول کنم این رابطه رو و برم اون زجر میکشه، سکوت میکنه و به من حق میده و اگر نرم کنارم میمونه و تا هر زمانی که بتونه روی من پافشاری میکنه، اما منم هرچی دور و برم رو نگاه میکنم تمام ازدواجهای اطرافم بالاخره یکی دوتا ایراد نسبتا مهم داشته.... اختلاف تو مدرک تحصیلی، اختلاف زیاد تو سن، اختلاف سطح خانوادها، با خودم میگم عشق یعنی یک جا مطمئن بشی ... یک جا کوله بار سفرتو زمین بذاری و صبوری کنی... اشتباه میکنم؟؟؟؟ درباره استقلال مالی که تا بحال که دانشجوی فوق بود ماهی 600 تومنی در میآورد اما الان یک هفته نیست دفاع کرده سر یک کار خیلی خوب رفته... بخاطر من برنگشته خونشون گرچه از منم دوره ( من شیرازیم، دانشگاهمون رفسنجان بوده و ایشون اهل یکی از روستاهای دور کرمانن) و داره سعی میکنه همونجا آینده اش رو بسازه خیلی با پشتکار و پر تلاشه... راستی منظورتون از مورد 6 رو نفهمیدم اما اگه منظورتون اینه که من رابطه رو شروع کردم اصلا اینجوری نیست حداقل 2-3 ماه طول کشید تا پذیرفتمش... ممنونم از راهنماییتون آقا رضا
پاسخ : لطفا بخونین و کمکم کنین
هیشکی منو دوست نداره؟؟؟؟؟؟؟|worry|