عدم تمایل به ازدواج

حدود دوسال با یک نفر ارتباط صمیمی دارم ،از ابتدا احساس دو دلی میکردم که بمونم یا نه ،از اول رابطه همیشه بهش میگفتم که ممکنه یک روز باهات نباشم ،ممکنه فرد دیگری وارد زندگیم بشه ،اونم قبول میکردو میگفت هر وقت بگی میرم من خوشبختیتو میخام،تا وقتی کسی وارد زندگیت نشده میمونم کنارت،حالا بعد دوسال احساس میکنم واقعا حسی ندارم و این فرد نمیتونه کسی ک من میخام باشه،ظاهرش از اول اونی نبود که من میخام،بعدها مشکلات مالی ام به ویژگیهایی که دوست نداشتم اضافه شد،خلاصه که از چشمم افتاد،میخام کنار کس دیگه ای باشم،حرف جدایی میزنم گریه و زاری میکنه،من هم دختر خیلی دل رحمی هستم،احساس ترحمه که موندم پیشش،دل نمیکنه ،ممنون میشم راهنمایی کنید.

سلام
اولن رفتار ایشون باعث شده شما نسبت به ایشون حس برتریت پیدا کنین، درضمن شما از اولش گفتین میخوام برم درواقع از اولش بهش گفتین دوستش ندارین، و این حس کم کم تو خودت ایجاد شده که دوستش ندارین .
حالا من این فرد رو نمیشناسم اما شما باید ملاک هایی برای خودتون داشته باشین مثلا ایمان ، اخلاق ، پول ، علم ، سن، ظاهر؟!
پیش خودتون بررسیش کنید ببینید چقدر با معیار های شما فاصله داره؟!
منطقی فکر کنین به آقا هم یاد بدین منطقی فکر کنه.
اگه دید از چیزی که میخواین خیلی فاصله داره ولش کنین ، این گریه و زاری فوقش دوهفته طول میکشه بعدش تمومه.
درضمن مردی که بخواد زنشو با گریه و زاری بدست بیاره مرد نیست، فردا هم میخواد با گریه و زتری برای شما زندگی درست کنه؟!
نظر شخصیه من اینه .

ممنونم سمین جان از راهنمایی خوبتون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Marjn

حدود دوسال با یک نفر ارتباط صمیمی دارم ،از ابتدا احساس دو دلی میکردم که بمونم یا نه ،از اول رابطه همیشه بهش میگفتم که ممکنه یک روز باهات نباشم ،ممکنه فرد دیگری وارد زندگیم بشه ،اونم قبول میکردو میگفت هر وقت بگی میرم من خوشبختیتو میخام،تا وقتی کسی وارد زندگیت نشده میمونم کنارت،حالا بعد دوسال احساس میکنم واقعا حسی ندارم و این فرد نمیتونه کسی ک من میخام باشه،ظاهرش از اول اونی نبود که من میخام،بعدها مشکلات مالی ام به ویژگیهایی که دوست نداشتم اضافه شد،خلاصه که از چشمم افتاد،میخام کنار کس دیگه ای باشم،حرف جدایی میزنم گریه و زاری میکنه،من هم دختر خیلی دل رحمی هستم،احساس ترحمه که موندم پیشش،دل نمیکنه ،ممنون میشم راهنمایی کنید.

---

دوست عزیز امیدوارم تحت تاثیر قرار نگیرید و عاقلانه اوضاع رو ببینید

بحث زندگی مشترک ، بحث یک عمر زندگیه ... و باید بدور از احساسات عاطفی تصمیم گیری کنید

پس اگر تصمیم به کات کردن گرفتید باید این قطع رابطه قاطع و کامل باشه

شاید سخت باشه و بعد از مدتی تکلیفتون در زندگی مشخص خواهد شد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farokh

دوست عزیز امیدوارم تحت تاثیر قرار نگیرید و عاقلانه اوضاع رو ببینید

بحث زندگی مشترک ، بحث یک عمر زندگیه ... و باید بدور از احساسات عاطفی تصمیم گیری کنید

پس اگر تصمیم به کات کردن گرفتید باید این قطع رابطه قاطع و کامل باشه

شاید سخت باشه و بعد از مدتی تکلیفتون در زندگی مشخص خواهد شد

---

در ادامه فرمايش فرخ عزيز بگم كه شايد شايسته بود كه احساسات اين فرد رو به بازي نميگرفتيد.من كاملا به شما حق ميدم چون از ابتدا گفتيد شايد روزي ايشونو ترك كنيد.ولي به هر حال بعد از مدتي روحيات فرد مشخص ميشه كه چقدر مجذوب ميشه.از طرف ديگه نظرم اينه به پيشنهاد آقاي فرخ عمل كنيد و بجاي تصميم احساسي و عاطفي با عقل براي زندگي خودتون تصميم بگيريد.اينجوري هم بخودتون و هم ايشان كمك كرديد...
موفق و پيروز

هیچ وقت احساس ترحم رو با عشق و دوست داشتن مقایسه نکنین
اگر واقعا حسی بهش ندارین هرچه زودتر رابطتون رو باهاش قطع کنید تا بیشتر کش پیدا نکرده
چون باعث اذیت هردوی شما میشه
نگران نباشین خداه همراه همه ی ماست|heart|

ممنون از راهنمایی تمام دوستان خوبم