نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: مشکلات ازدواج کردن

2353
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11519
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات ازدواج کردن

    با سلام و خسته نباشید
    دختری هستم 26 ساله که شهریور پارسال پدرم فوت شد بعد از 2 ماه با اقایی اشنا شدم که خیلی به سرعت روابطمون شکل گرفت از روزای اول خانواده ها در جریان بودن بهد از یک ماه بااینکه خانوادش راضی نبودن ولی اومدن خونمون و خواستگاری انجام شد البته چند روز بعد برادرش اومد و گفت که ما به زور اومده بودم و این مراسم از نظر ما رسمیتی نداره قرار بود یکماه بعد عقد کنیم ولی از اون جاییکه ایشون کار ثابتی نداشت و اون موقع درگیر اعتیاد هم بود این اتفاق نیفتاد الان بعد از گذشت این مدت دیگه خودشه که زیر بار ازدواج نمیره و میگه من شرایطش ندارم و معلومم نیس که این شرایط کی جور بشه و هر چی زمان میگذره فاصلش از من بیشتر یشه و روز به روز داره سردتر میشه و هر دفه هم که همدیگه رو میبینیم بهانه ای برای قهر و دعوا پیدا میکنه از اونجاییکه من بعد از خواستگاری فک میکردم مسیله جدی و به همه گفتم دارم اذیت میشم چون هر دفه اقوام سراغش میگیرن چون تو کار موسیقی و اسپانسری دارن که داره حمایتشون میکنه من گفتم دنبال کاراشه تا پولش بگیره ولی تا کی میتونم اینجوری بگم موقعیتهای خوبی هم دارم ولی اصلا به

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نامزدم زیر بار ازدواج نمیره

    عزیزم؟؟؟ اولین سوالی که تو ذهن من اومد اینه که به یه معتاد چه جوری دل بستی و توقع داری پای حرفش بایسته
    یه چیز دیگه هم هست در دروازه رو میشه بست ولی دهن مردم رو نمیشه بست
    یه جوری و با یه شگردی به همه بگو قضیه شروع نشده تموم شده
    اینجوری موقعیت های مختلف و مسلما بهتری پیدا میکنی
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نامزدم زیر بار ازدواج نمیره

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 67 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید
    دختری هستم 26 ساله که شهریور پارسال پدرم فوت شد بعد از 2 ماه با اقایی اشنا شدم که خیلی به سرعت روابطمون شکل گرفت از روزای اول خانواده ها در جریان بودن بهد از یک ماه بااینکه خانوادش راضی نبودن ولی اومدن خونمون و خواستگاری انجام شد البته چند روز بعد برادرش اومد و گفت که ما به زور اومده بودم و این مراسم از نظر ما رسمیتی نداره قرار بود یکماه بعد عقد کنیم ولی از اون جاییکه ایشون کار ثابتی نداشت و اون موقع درگیر اعتیاد هم بود این اتفاق نیفتاد الان بعد از گذشت این مدت دیگه خودشه که زیر بار ازدواج نمیره و میگه من شرایطش ندارم و معلومم نیس که این شرایط کی جور بشه و هر چی زمان میگذره فاصلش از من بیشتر یشه و روز به روز داره سردتر میشه و هر دفه هم که همدیگه رو میبینیم بهانه ای برای قهر و دعوا پیدا میکنه از اونجاییکه من بعد از خواستگاری فک میکردم مسیله جدی و به همه گفتم دارم اذیت میشم چون هر دفه اقوام سراغش میگیرن چون تو کار موسیقی و اسپانسری دارن که داره حمایتشون میکنه من گفتم دنبال کاراشه تا پولش بگیره ولی تا کی میتونم اینجوری بگم موقعیتهای خوبی هم دارم ولی اصلا به
    و شما اصرار به ازدواج با اين فرد رو داريد؟
    اعتياد ، دلسردي ، پاسخ منفي مستقيم، عدم رضايت خانواده همسر...
    فكر ميكني به كجا ميانجامد؟
    آيا كاستي در خود داريد؟مثلا زيبا نبودن ، دختر(انسان) نبودن ، عدم حق حيات خوب و خيلي موارد ديگه...
    علت اصرارت چيه ؟اين فرد در شرايط خوبي براي شما قرارنداره

  4. کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نامزدم زیر بار ازدواج نمیره

    اينم بگم براي حرف مردم زندگي نكن.يقينا در زندگي شكست ميخوري.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکلات ازدواج کردن

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 67 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید
    دختری هستم 26 ساله که شهریور پارسال پدرم فوت شد بعد از 2 ماه با اقایی اشنا شدم که خیلی به سرعت روابطمون شکل گرفت از روزای اول خانواده ها در جریان بودن بهد از یک ماه بااینکه خانوادش راضی نبودن ولی اومدن خونمون و خواستگاری انجام شد البته چند روز بعد برادرش اومد و گفت که ما به زور اومده بودم و این مراسم از نظر ما رسمیتی نداره قرار بود یکماه بعد عقد کنیم ولی از اون جاییکه ایشون کار ثابتی نداشت و اون موقع درگیر اعتیاد هم بود این اتفاق نیفتاد الان بعد از گذشت این مدت دیگه خودشه که زیر بار ازدواج نمیره و میگه من شرایطش ندارم و معلومم نیس که این شرایط کی جور بشه و هر چی زمان میگذره فاصلش از من بیشتر یشه و روز به روز داره سردتر میشه و هر دفه هم که همدیگه رو میبینیم بهانه ای برای قهر و دعوا پیدا میکنه از اونجاییکه من بعد از خواستگاری فک میکردم مسیله جدی و به همه گفتم دارم اذیت میشم چون هر دفه اقوام سراغش میگیرن چون تو کار موسیقی و اسپانسری دارن که داره حمایتشون میکنه من گفتم دنبال کاراشه تا پولش بگیره ولی تا کی میتونم اینجوری بگم موقعیتهای خوبی هم دارم ولی اصلا به
    راستش ایشون با این حال و روزی که دارند بسیار عاقلانه در مورد ازدواج تصمیم گیری کردند

    چون شما هم باید بدونید لااقل باید شرایط مقدماتی برای شروع زندگی مهیا باشه

    وگرنه با عشق و دوست داشتن خالی نمیتونید ادامه بدید

    دوست عزیز شما برای جبران اون خلاء فوت پدر و تنهایی به این رابطه پناه اوردید و این ازدواج یک ازدواج اشتباهه

    بهتره کمی به خودتون و شرایط حال و آینده فکر کنید تا بتونید راه درست رو بدور از احساسی شدن پیدا کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد