نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: خواستگار فاسد

3313
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35633
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    39
    تشکر شده 36 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    7

    خواستگار فاسد

    باسلام خیلی خسته ام و خرد شده ام.4ساله به دلیل خیانت همسرم و ازدواج مجددش
    ویرایش توسط دنیای نامردی : 07-30-2017 در ساعت 01:01 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواستگار فاسد

    سلام خیلی دردناکه یه مرد چقدر میتونه خودشو اسیر شهوت کنه واقعا نمیدونم چی بگم

    وقتی اون چیزی که به ذهنم میاد فکر میکنم چندشم میگیره از نر بودن بعضیا

    دوستان را دعوت میکنم

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35633
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    39
    تشکر شده 36 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خواستگار فاسد

    ممنون عزیزم فقط دوس دارم زئدتر حالم خوب شه

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگار فاسد

    نقل قول نوشته اصلی توسط دنیای نامردی نمایش پست ها
    باسلام خیلی خسته ام و خرد شده ام.4ساله به دلیل خیانت همسرم و ازدواج مجددش جدا شده ام در این مدت خواستگاران فراوانی داشته م.چون زیبا وبا کمالات هستم اوایل بخاطر ترس از ازدواج مجدد جواب رد میدادم ولی الان که از نظر روحی آمادگی پیدا کردم شکست سختی خوردم که از خیانت همسرم سخت تر بود.پسر داییم درتمام این 4 سال خواستگار ثابتم بود ولی به دلیل اینکه فرد بی بند وبار و خیانتکاری بود از او متنفر بودم از او اصرار و از من انکار.او نیز همسرش را به دلیل خیانتهای پی در پی خودش ونهایتا خیانت همسرش طلاق داده بود.بود ویک پسر 14 ساله دارد .با اصرار شدید اطرافیان وخانواده که اصرارهای او را برای ازدواج و خوشبختی من میدیدند پذیرفتم که به خاستگاریم بیاید یکماه پش آمد وصیغه محرمیت خواندیم قبل از خواستگاری خیلی تلا ش میکرد تا با من رابطه جنسی برقرار کند ولی من اجازه ندادم و گفتم تا زمانی که محرم نشویم ابدا .شب خواستگاری محرمیت را خواندند بعد از چند روز که با او رابطه برقرار کردم به یکباره سرد شد و سراغم را نگرفت دلیلش را که پرسیدم گفت میترسم پسرم را ازدست بدهم در صورتی که پسرش کاملاراضی بود.خودم را در وضعی میدیدم که ازم سواستفاده جنسی شده وبسیار برایم درد آور بود.تا اینکه با او بحث و دعوا کردم وخانو اده ام را درجریان گذاشتم آآنها نیز شاکی شدندچند روز بعد معذرت خواهی کرد ویک فرصت دیگه خواست من هم که دیگر نمیخواستم خواستگاریم بهم بخورد به او فرصت دوباره دادم خرید مختصری کردیم در حد چند دست لباس .خانوادگی به مسافرت رفتیم خانه آینده ام را شستم و وسایلم را چیدم تا با دیدن وسایلم به این باور برسد که قرار است همسر آینده اش شوم و زیر حرفش نزند من خودم را راضی کرده بودم وبه او دل داده بودم در این مدت نیز دوبار رابطه داشتیم باز سرد شد پیامک هام جواب نمیداد سر نمیزد.پرسیدم باز چی شده گفت:چون چند سال تنهابودم احساس میکنم دیگه ازدواج برام مهم نیست واز طرف دیگه پسرم ترکم کنه در صورتی که پسرش گفت بابام دیونه شده من ک مخالفتی ندارم بلاخره واسه رفتن به دانشگاه ازش دور میشم. من اینبار دیگه طاقت نیاوردم و آنجه سزاوارش بود بهش گفتم و گفتم اینکار با من نکن .خودم میکشم. ان همه حرف از عشق وعلاقه زدی همه همین بود؟گفت چند روز صبر کن تا با این افکار کنار بیام چند روز بعد باهاش تماس گرفتم گفت هنوز باافکارم کنار نیومدم گفتم فایده نداره من میام وسایلم جمع میکنم هیچ جوابی نداد چند روز بعد وسایلم برگردوندم و بعد از مشاجره ای که با هم داشتیم گفت تو عجله کردی باید صبر میکردی ولی بنظر خودم میخواست منو بدهکار کنه و میترسیدم باز بهش مهلت بدم و کارش تکرار کنه .الان واقعا خرد شدم وهمش صحنه هایی که بهش لطف و محبت میکردم و.... جلوی چشمم هستند وزجر میکشم. ضمنا من فرزندی ندارم 30 ساله هستم واون 40 ساله.لطفا راهنماییم کنید
    سلام عزیزم.

    واقعا چنین حجم شکستی دردآوره و حق داری که به هم ریخته و عصبی باشی.

    اما واقعا عجیبه که با وجود تجربه ای که از ازدواج اولت داشتی و باز هم با وجود اینکه میگی میدونستی پسرداییت آدم بی بند و باری بوده حاضر شدی باهاش ازدواج کنی!!!!!

    به هر حال همه اینها گذشته و باید سعی کنی از این به بعد درست پیش بری.

    اینکه این ماجرا رو فراموش کنی و بتونی باهاش کنار بیای قطعا یک روزه امکان پذیر نیست و احتیاج به زمان داره؛

    سعی کن خودتو مشغول کنی٬ میتونی ادامه تحصیل بدی یا کلاسای مختلف شرکت کنی٬ حضورتو توی جامعه و در زمینه فعالیتهای مختلف بیشتر کنی و با موفقیت در اون عرصه به آرامش برسی و کم کم بتونی این روزا رو فراموش کنی.

    اما هیچوقت یه چیزی رو فراموش نکن؛
    توی جامعه و در اطرافت افراد شیاد و سوءاستفاده گر زیادی وجود دارن که خوراکشون خانومهای زیبا و با کمالات و البته متارکه کرده ای مثل شماست!

    خیلی خیلی باید مراقب خودت و احساست باشی تا بازیچه دست یه مشت آدم بی وجدان نشه.
    ویرایش توسط رامونا : 06-17-2017 در ساعت 01:21 PM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواستگار فاسد

    در تکمیل صحبت های خانم رامونا خیلی بی رودرواسی اگه بخوام بهتون بگم :

    دیدگاه گرگای جامعه به شما اینه که یه زن 30 ساله جوون .زیبا هستش .حالا هم متارکه کرده و چون طعم رابطه جنسی زیر زبونشه بهترین کیس هستش که میشه باهاش ارتباط برقرار کرد


    پس مواظب باشید احساساتتون باعث نابودیتون نشه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواستگار فاسد

    نقل قول نوشته اصلی توسط دنیای نامردی نمایش پست ها
    باسلام خیلی خسته ام و خرد شده ام.4ساله به دلیل خیانت همسرم و ازدواج مجددش جدا شده ام در این مدت خواستگاران فراوانی داشته م.چون زیبا وبا کمالات هستم اوایل بخاطر ترس از ازدواج مجدد جواب رد میدادم ولی الان که از نظر روحی آمادگی پیدا کردم شکست سختی خوردم که از خیانت همسرم سخت تر بود.پسر داییم درتمام این 4 سال خواستگار ثابتم بود ولی به دلیل اینکه فرد بی بند وبار و خیانتکاری بود از او متنفر بودم از او اصرار و از من انکار.او نیز همسرش را به دلیل خیانتهای پی در پی خودش ونهایتا خیانت همسرش طلاق داده بود.بود ویک پسر 14 ساله دارد .با اصرار شدید اطرافیان وخانواده که اصرارهای او را برای ازدواج و خوشبختی من میدیدند پذیرفتم که به خاستگاریم بیاید یکماه پش آمد وصیغه محرمیت خواندیم قبل از خواستگاری خیلی تلا ش میکرد تا با من رابطه جنسی برقرار کند ولی من اجازه ندادم و گفتم تا زمانی که محرم نشویم ابدا .شب خواستگاری محرمیت را خواندند بعد از چند روز که با او رابطه برقرار کردم به یکباره سرد شد و سراغم را نگرفت دلیلش را که پرسیدم گفت میترسم پسرم را ازدست بدهم در صورتی که پسرش کاملاراضی بود.خودم را در وضعی میدیدم که ازم سواستفاده جنسی شده وبسیار برایم درد آور بود.تا اینکه با او بحث و دعوا کردم وخانو اده ام را درجریان گذاشتم آآنها نیز شاکی شدندچند روز بعد معذرت خواهی کرد ویک فرصت دیگه خواست من هم که دیگر نمیخواستم خواستگاریم بهم بخورد به او فرصت دوباره دادم خرید مختصری کردیم در حد چند دست لباس .خانوادگی به مسافرت رفتیم خانه آینده ام را شستم و وسایلم را چیدم تا با دیدن وسایلم به این باور برسد که قرار است همسر آینده اش شوم و زیر حرفش نزند من خودم را راضی کرده بودم وبه او دل داده بودم در این مدت نیز دوبار رابطه داشتیم باز سرد شد پیامک هام جواب نمیداد سر نمیزد.پرسیدم باز چی شده گفت:چون چند سال تنهابودم احساس میکنم دیگه ازدواج برام مهم نیست واز طرف دیگه پسرم ترکم کنه در صورتی که پسرش گفت بابام دیونه شده من ک مخالفتی ندارم بلاخره واسه رفتن به دانشگاه ازش دور میشم. من اینبار دیگه طاقت نیاوردم و آنجه سزاوارش بود بهش گفتم و گفتم اینکار با من نکن .خودم میکشم. ان همه حرف از عشق وعلاقه زدی همه همین بود؟گفت چند روز صبر کن تا با این افکار کنار بیام چند روز بعد باهاش تماس گرفتم گفت هنوز باافکارم کنار نیومدم گفتم فایده نداره من میام وسایلم جمع میکنم هیچ جوابی نداد چند روز بعد وسایلم برگردوندم و بعد از مشاجره ای که با هم داشتیم گفت تو عجله کردی باید صبر میکردی ولی بنظر خودم میخواست منو بدهکار کنه و میترسیدم باز بهش مهلت بدم و کارش تکرار کنه .الان واقعا خرد شدم وهمش صحنه هایی که بهش لطف و محبت میکردم و.... جلوی چشمم هستند وزجر میکشم. ضمنا من فرزندی ندارم 30 ساله هستم واون 40 ساله.لطفا راهنماییم کنید
    نقل قول نوشته اصلی توسط دنیای نامردی نمایش پست ها
    ممنون عزیزم فقط دوس دارم زئدتر حالم خوب شه
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز و متاسفم ولی تمام این موارد بر میگردن به نادانی و کم دانی خود شما عزیز!!!!

    ازدواج غلط اولیه , 4 سال بعدش دوباره تکرار یک اشتباه دیگر با شخصی که هم فامیل بوده و هن بک گراند درستی نداشته اونم چون پدر و مادر و..... گفتن خوبه ومیخواستن!!!!!؟؟؟ حالا هم دوباره یک انتظار دیگه!!!

    اولا بهتره بدانید هیچ کس قرار نیست حال ما رو خوب بکنه غیر از خودمان

    خیلی خیلی کم میدانید از یک همکار مشاور ما در شهر خود بهره بگیرید(خانم باشند)

    بیشتر راجب انسان امروز و ازدواج امروز بخوانید و بدانید

    نمیدانم مدرک تحصیلی شما چیست ولی حتما استقلال مالی داشته باشید

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  7. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35633
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    39
    تشکر شده 36 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خواستگار فاسد

    سلام ممنون .از همه تون ممنونم .من 4سال مقاومت کردم که تن به ازدواج با ایشون ندم وحتی خواستگارای دیگه که میومدن به سختی و وسواس در موردشون تصمیم میگرفتم که در ازدواج بعدی ام دچار مشکل نشم این آقا نظر همه رو جلب کرده بود حتی افراد ریش سفید وشوراهای شهر رو میفرستاد تا منو راضی کنندومیگفت که سرم به سنگ خورده ودنبال یک زندگی سالم ودایمی هستم.تو مراسم خواستگاری حتی خونه اش رو به صورت کتبی به نامم زد که بعد از عقد رسمی ثبتش کنه .فقط بدونید بسیار رند وزبان باز بود .راست میگفت که تو اتاق فکر یکی از ارگانهای نظامی بود.من مدرکم لیسانسه قبلا کلاس نقاشی میرفتم الان تصمیم گرفتم از خونه بیرون بزنم و کلاسم ادامه بدم. یه سوال داشتم با اینکه در برخوردهام افتاده و جدی هستم و پوشش مناسبی دارم ولی احساس امنیت نمیکنم ودر محیطهای اجتماعی مردنماهای زیادی پیدا میشن که قصد مزاحمت وسوءاستفاده دارند .با خودم میگم پروردگارا روی پیشونی من چی نوشته شده؟؟؟؟ وگاهی از بودن دراجتماع زده میشم .لطفا در این موردهم راهنماییم کنید
    ویرایش توسط دنیای نامردی : 06-17-2017 در ساعت 06:23 PM

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواستگار فاسد

    نقل قول نوشته اصلی توسط دنیای نامردی نمایش پست ها
    سلام ممنون .از همه تون ممنونم .من 4سال مقاومت کردم که تن به ازدواج با ایشون ندم وحتی خواستگارای دیگه که میومدن به سختی و وسواس در موردشون تصمیم میگرفتم که در ازدواج بعدی ام دچار مشکل نشم این آقا نظر همه رو جلب کرده بود حتی افراد ریش سفید وشوراهای شهر رو میفرستاد تا منو راضی کنندومیگفت که سرم به سنگ خورده ودنبال یک زندگی سالم ودایمی هستم.تو مراسم خواستگاری حتی خونه اش رو به صورت کتبی به نامم زد که بعد از عقد رسمی ثبتش کنه .فقط بدونید بسیار رند وزبان باز بود .راست میگفت که تو اتاق فکر یکی از ارگانهای نظامی بود.من مدرکم لیسانسه قبلا کلاس نقاشی میرفتم الان تصمیم گرفتم از خونه بیرون بزنم و کلاسم ادامه بدم. یه سوال داشتم با اینکه در برخوردهام افتاده و جدی هستم و پوشش مناسبی دارم ولی احساس امنیت نمیکنم ودر محیطهای اجتماعی مردنماهای زیادی پیدا میشن که قصد مزاحمت وسوءاستفاده دارند .با خودم میگم پروردگارا روی پیشونی من چی نوشته شده؟؟؟؟ وگاهی از بودن دراجتماع زده میشم .لطفا در این موردهم راهنماییم کنید

    این فقط مشکل شما نیست مشکل همه خانمای ایرانه و بدبختانه یه چیز عادی

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35633
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    39
    تشکر شده 36 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خواستگار فاسد

    در حال حاضر خودم تو دفترچه یاداداشتم دارم از توانایی هام ونکات مثبتم مینویسم همچنین جملات تاکیدی قانون جذب برای پیشرفت در زندگی ام. وجادگانه نکات منفی و نیرنگبازی وسایر خصوصیات بدش رو مینویسم و تاکید میکنم که تو بی ارزش تر از اونی هستی که بخواهم لحظه ای از اوقات زیبایم را با یاد نامردی های تو بگذرانم و....

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35633
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    39
    تشکر شده 36 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خواستگار فاسد

    سلام بچه ها چرا واسه من پیام میومد که نمیتونم وارد سایت شم؟
    چطوری میتونم پیامایی که گذاشتم پاک کنم؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. خواستگار سوءاستفاده‌گر و خسيس!
    توسط ninamoon در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2017, 11:40 AM
  3. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد