نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من دختر 24 ساله هسم تا حالا خیلی خواستگار داشتم ولی هر کدوم 1 عیب .عیبی ک قابل چشم پوشی نبود دیگ خسته شدم از خواستگاریو حرف مردم میخام ازدواج کنم ولی کسی ک مد نظرمه نیس الان 1خواستگاری دارم ک پایین شهر میشننو همه ی فامیلشون بیرون شهرن نمیدونم چرا بین این همه خواستگار دکتر و کارخونه دارو پولدار از این خوشم اومده موندم چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید
خوب تا بقیه کاربرا بیان بگو معیارای مهمت برای ازدواج چیه به ترتیب اهمیت
بدون در نظر گرفتن خواستگارات
ایمان اخلاق خانواده شغل تحصیلات و مهمتر از همه قد من خواستگارای خیلی خوبی داشتم همه تحصیل کرده و پولدار و خانواده دار فقط بخاطر قد ردشون کردم اما این پسر قدش بلنده وشاید بخاطر همین عاشقش شدم
مشکل من اینه ک اون پولدار نیس و خانواده اش مال پایین شهرن اگ بخام جشن بگیرمو فامیلام فامیلای اونا رو ببینن چی بهم میگن؟میگن بعد اینهمه ایراد گرفتن اینو انتخاب کردی ؟من شوهر خواهرم کارخونه داره وضعش خوبه بعد من با 1 پسری ک هیچی نداره حتی نمیتونه تو منطقه ما خونه اجاره کنه چجوری زندگی کنم ولی دوسش دارم نمیدونم چیکار کنم از طرفی هم دختری ام ک نمیتونم خرج نکنمو قانع باشم شایدم بتونم نمیدونم
سلام فرشته جان
یه نکته بهت بگم هیچ وقت نگران حرف مردم نباش اون چیزی که خودت دوست داری رو البته با مشورت انتخاب کن.
چرا فکر میکنی کسی که دکتره بهتره؟اتفاقا بعضی از دکترا ادمای خودشیفته و متوقعی هستن که فکر میکنن با مدرک تحصیلی تونستن بقیه عیب هاشونو بپوشونن البته اصلا جمع نمیبندم ادم خوب هم بینشون هست.اما مدرک ملاک خوب بودن نیست.
اولین معیار مهم همسرت داشتن شعور و انسانیته اگر شعور باشه بهت همیشه احترام میزاره،خیانت نمیکنه،تکبر نمیورزه و....
به دل نشستن هم خیلی مهمه.مثلا همین امروز یه تاپیک دیدم دختره گفته بود شوهرشو فقط به خاطر شرایط خوبش انتخاب کرده ولی الان از انتخابش پشیمونه.
به دل نشستن هم شامل رفتارطرف،ظاهر،ویژگی های شخصیتی،اعتقادات و...هستش.
من خودم تا به حال کسی به دلم نشسته تو عمرم یعنی تا حالا عاشق کسی نشدم:22:
به نظرم در مورد اون فرد تحقیق کن ببین با بقیه معیارات و حالات روحیت سازگاره بعد راجبش فکر کن.
تا الان اخلاق و ایناش خوب بوده باهاش ک صحبت کردم پسر فهمیده و خوبیه فقط 1 مشکل داره من همیشه از پسر سیاه بدم میومد اینم سیاههو من خیلی سفید امروز رفته بودیم خونشون حس میکنم من از اونا خیلی سر ترم و حیفم ک بخام اینو قبول کنم به خودم میگم زیادی خوشش میشه دختری مث من گیرش بیاد اما از طرفی دلم پیشش گیره منم همین مشکلو دارم هیچکس به دلم نمیشینه اما یکم از این خوشم اومده از طرفی سنم داره میره بالا و روز به روز خواستگارا بدتر میشن
میشه لطفا راهنماییم کنید خواهش میکنم
اگر ظاهر و شرایط دیگش به دلت نمیشینه بیخیال شو چون بعدا تو زندگی ممکنه باعث بشه منت بزارید.
با صحبتایی که خوندم
جواب منفی بده و منتظر باش تا یه پسر پولدار قد بلند بیاد
من حدود 200 تا خواستگار داشتم از بین اینا 60 تاشو دیدم بین این همه ادم شاید فقط 10 تا خواستگار قد بلند داشتم ک اونا هم 1 عیبی داشتن این من واقعا قد برام مهمه من چون خودم قدم 170 اکثر پسرا هم قدشون 175 و من طرف میلیادر هم ک باشه ولی قدش کوتاه باشه نمیتونم باهاش زندگی کنم این پسر همه چیزش خوبه تنها مشکلش اینه وصع مالیه خوبیه نداره و مال پایین شهره به نظرتون مشکل پیدا میکنیم
به نظرم بهش جواب منفی بده
فقط
نمیشه هم خدا رو داشت هم خرما رو....
چقدر با هم صحبت کردین تا به شناخت رسیدین؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
از نظر مالی به شرطی که خونواده شما به جفتتون کمک کنن و در کنار اون شما و اون آقا یه سری ظرفیت ها رو هم داشته باشین مسئله رو میشه حل کرد ولی اگه این طوری نیست احتمال اذیت شدنتون زیاده
اگر ایشون تو خونواده ای بوده که از نظر مالی خیلی از شما پایین تره یه سری چیزایی رو تجربه کرده که شما نمی تونی تحمل کنی و همین طور شما به چیزایی توجه می کنی که ممکنه حتی به نظر اون مسخره بیاد از چیزای کوچیک مثل نوع مسواک و خمیر دندون بگیر تا لباس و خورد و خوراک و رستوران رفتن و نوع مسافرت و خیلی چیزای دیگه
سوای این مسئله چون برای شما نظر مردم اهمیت زیادی داره در این مورد این شخص خاص بیشتر اذیت میشی ( همش که نمی تونی به قدش توجه کنی ) جایگاه اجتماعی و ... برای شما راضی کننده نیست
اگه اهل مقایسه کردن هم باشی ( به نظرم اینطوریه) باز به مشکل می خوری مخصوصا اینکه خواهرت از نظر مالی وضعش خوبه و اختلافتون زیاد میشه ( دوستات و فامیلای دیگه هم هستن)
حتما یه مشاور برو خیلی چیزای بیشتری هست که باید توجه کنی
بزرگوار شما با 60 تا خواستگار صحبت کردین هماهنگ کنین برای برگزاری کلاس آموزشی برای اعضای فروم|thumbsupsmileyanim|
نظر خونوادتون چیه؟
توانایی مالی روی طرز فکر و در نتیجه رفتارای آدما تاثیر زیادی داره بیشتر دقت کن ببین اینکه میگی واقعا همه چیزش خوبه آیا منظورت از همه چیز آداب معاشرت هست یا چیزای دیگه رو هم بهش توجه کردی
شما احتمالا با تجربه تر از اونی هستی که من بخوام چیزی بگم ولی به این مسئله هم توجه داشته باش یک سری حرفهای کلیشه ای هست که همه فقط تکرار میکنن در حالی که معنی واقعی شو نمی دونن
خانوم محترم شما میگید "قد بلند دوست دارید و شاید چون این آقا قدش بلنده دوسش دارید"نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
اون وقت توقع چه راهنمایی دارید؟
معذرت میخوام اما فعلا برای ازدواج با هیچ کس فکر نکنید... نیاز هست پخته تر و باتجربه تر بشید
خب زینب جان همین طور که برای اقایون زیبایی اهمیت داره چرا برای خانوما اهمیت نداشته باشه؟خب قد خودش بلنده دوست داره همسرشم قد بلند باشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط zeinab7
نمیدونم چرا از قدیم تو گوش عوام کردن که ملاک های زیبایی فقط مختص به زنان هست.خب زن هم میخواد تو زندگی مشترک از همسرش لذت ببره و بهش نگاه میکنه ارامش بگیره.
نمیگم نگاه به این مسئله به صورت افراطی باشه اما در حدی که خودش هست بخواد طرفشم باشه دلیل برناپختگی نیست.
الان شما از 95 درصد مردا بپرسی اولین اولویت ازدواجت چیه میگه زیبایی و بعد معیارای دیگه میگی نه من بهت کلی لینک دارم بدم ببینی.خب تو همچین شرایطی چرا زن حق انتخاب نداشته باشه؟؟
تازه پسرایی که هیچی شون اکی نیست (نه تیپ نه قیافه و...)توقع دارن حوری بهشتی گیرشون بیاد حالا ایشون که خودش اون شرایطو داره و میخواد یکی مثل خودش باشه ناپختگی کرده؟!
صبا خانوم همون آقایون هم که وارد اصل زندگیه مشترک میشن تازه متوجه میشن "زندگی مشترک روی مدار اخلاق میچرخه"نقل قول:
نوشته اصلی توسط saba95
بنده که عرض نکردم با قد کوتاه تر از خودشون ازدواج کنن یا قد رو معیار قرار ندهند... تعجب بنده از این هست که فرمودند چون قد آقا بلند هست عاشقش شدن(حتی کلمه ی عشق بکار بردن)...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
سلام.نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
به نظر خودت ترتیب اولویت بندی معیارهات برای یک عُمممممممرررررر زندگی صحیحه؟؟!!
بله ظاهر خیلی مهمه و همسر آینده ت باید به دلت بشینه تا بتونی باهاش زندگی کنی٬ اما به چه قیمتی؟؟ !!
به قیمت از دست دادن معیارهای مهمتر؟؟؟!!
دو تا راه داری؛
یا اون قد ایده آلی که میخوای رو به دست بیاری و به خاطرش سایر معیارهاتو نادیده بگیری و یا حاضر به پذیرش قد معمولی در کنار سایر معیارهات بشی.
من قدم ۱۷۵ هست و زمان ازدواج مثل شما٬ قد همسرم خیییییلییی برام مهم بود٬ بالای ۱۸۵ ؛
اما معیارهای مهمتری هم داشتم که به خاطرشون به داشتن شرایط نسبی درباره قد قانع شدم!
و الان همسرم ۴ سانت از من بلندتر هستن و خدا رو شکر همه چی خیلیم خوبه |smilingsmiley||rolleyessmileyanim|
پستتون رو که خوندم یاد حرف بابا بزرگم افتادم
میگفت آدم اگه عاشق باشه اینهمه حساب کتاب نمیکنه
شما گفتی قد خودت ۱۷۰ هستش که خیلی هم بلند نیست و متوسط هستش و میانگین قد آقایون ایرانی هم حداقل حدود ۱۷۸ تا ۱۸۰ هستش من خودم قدم ۱۸۰ هستش بازم بین پسرخاله هام و بقیه پسرها احساس قد کوتاهی میکنم پس طبیعتا اکثر پسرها حداقل ۱۰ سانتی از شما بلند ترن حالا اگه شما سوپر استار میخوای قصیه فرق میکنه
به قول خانم رز مریم نمیشه هم خر و داشت هم خرما
من فکر میکنم شما خودت رو خیلی دست بالا گرفتی بقیه رو دست پایین . یعنی شما به قول خودت بین ۲۰۰ نفر خواستگار اونهم با شرایط خوب وقتی نتونی با یه نفر اشتراکات مناسبی پیدا کنی یه جای کار میلنگه
در مورد ایشون هم به نظرم بهشون جواب منفی بدید چون از صحبتهاتون مشخصه ملاک سطح مالی و سطح اجتماعی واستون پر رنگه و نمیتونید ندیدش بگیرید و مطمعنم این مشکل ساز میشه اینو دیدم که میگم و البته هرچقدرم عشق باشه وقتی اختلاف طبقاتی زیاد باشه حتما مشکل ایجاد میکنه
فک میکنم بیشتر نگرانی شما از اینه که سنتون واسه ازدواج داره میره بالا و اگه ازدواج نگنید بقیه چی میگن به نظرم بهتره فعلا ازدواج نکنید یکم پخته تر بشید
شما افکار کمال گرایانه و ایده آلیستی دارید و این مساله میتونه اذیتتون کنه و در آینده براتون مشکل ساز بشه فک میکنم به یک مشاوره مراجعه کنید خوب باشه
ببخشید یکم رک گفتم
من گفتم خدا و خرما...خخخخخخنقل قول:
نوشته اصلی توسط moeinvk
با سلام،نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
معمولا بهتر است وضع مالی خانواده پسر از خانواده دختر بهتر باشد. در این صورت برای دختر گشایش است. مگر اینکه واقعا دختر و پسر بسیار با ایمان باشند وگرنه به تدریج پس از عادی شدن ظاهر دختر و پسر به هم تازه دختر شروع به مقایسه خود با دیگران می‌کند و ممکن است از ازدواج پشیمان شود. به نظرم مشکل پیدا خواهید کرد. حتی به صلاح پسر هم نیست، چون نخواهد توانست اغلب توقعات همسرش را برآورده کند. البته یک حدس می‌زنم که شاید شما صفت کمال‌گرایی دارید که بهتر است با مراجعه به مشاور تعدیل گردد.
اشتباه لپی شد خخخخخخخخخخنقل قول:
نوشته اصلی توسط رزمریم
درسته من کمال گرا هسم و چیزی ک مد نظرمه نیس و نخواهد بود من بلاخره باید از 1 چیزی کوتاه بیامو یکیو قبول کنم چون اگ بخام با این دیدگاه برم جلو به هیچ نتیجه ای نمیرسم من بین قد و ثروت قد برام مهمتره چون خواستگاری داشتم ک تمام معیارهامو داشت ولی نتونسم با قدش کنار بیام سعی کردم اما نشد اقا ارش شما گفتید اکثر پسرا قدشون 180 ولی برای من اینطور نبود اکثرشون 170 یا 175 بودند
این پسر شغل خوبی داره شاید الان چیزی نداشته باشه ولی شاید در اینده خوب بشه نمیدونم ولی هر چی فک میکنم نمیتونم ازش دل بکنم با اینک بهم گفتند اگ اینو قبول کردم باید برم خونه پدرش زندگی کنم شاید سخت باشه نمیدونم ولی......
امروز بهم گفتند اگ میای خونه پدرش زندگی کنی ادامه بدیم اگ نه ک این پسر نمیتونه جایی خونه اجارهم کنه کلی گریه کردم خودشو دوس دارم ولی این شرط و شروطا ک برام میذارن سخته نمیدونم چه جوابی باید بدم اونا هم منتظر جوابم تو رو خدا راهنمایی
مگ نمیگن طرف اگ یکیو دوس داشته باشه با هر سختی کنار میاد؟منم دوسش دارم شاید با سختیاشم بتونم کنار بیام نظر خانواده ام مثبته میگن تو این جامعه خانواده خوب کم پیدا میشه مال هم بعدا پیدا میکنید و مهم اخلاقه اما از صب ک مامانم گریه هامو دید گفت من میدونم تو نمیتونی تحمل کنی
سلام. از نظر من زندگی کردن با یک نفر تازه به اندازه‌ی کافی کار چالش‌برانگیزیه و حالا با یک خانواده‌ی تمام و کمال جدید مطمئنا چالش‌های بیشتری پیش روتون میذاره. باید ببینید که چقدر انعطاف برای زندگی کردن با اشخاص جدید و تفکرات جدید و پذیرش اون‌ها و حرفاشون و شاید دخالت‌هاشون (نمیشه گفت دخالت شاید از سر دلسوزی چیزی بگن اما وقتی کسی جز پدر و مادر آدم باشن، بیشتر اوقات آدم دخالت برداشتش میکنه) دارید. من سال‌ها توی خوابگاه زندگی کردم. خیلی از دوستان بودن که اصلا طاقت زندگی گروهی رو نداشتن تازه توی زندگی گروهی خوابگاهی معمولا چندان کسی دخالتی توی کارای دیگری نمیکنه اما مسلما آدم های سن بالا از سر دلسوزی همیشه پندها و نصیحتهایی برای گفتن داره. باید ببینید چقدر میتونید با این مسئله کنار بیاید.
نمیدونم من تا حالا چنین شرایطی رو تجربه نکردم
من این حرفو نزدم |nono|نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
به نظرم شما داری کاملا احساسی عمل می کنی و منطق تو کارت نیست
احتمال اینکه در آینده مشکل بخوری زیاده
خودتو از کمال گرایی نجات بده و معیارهاتو دوباره بررسی کن الان تصورات اشتباهی داری مطمئننا خیلی از آدما هستن که می تونی دوستشون داشته باشی
با مشاور ازدواج صحبت کن تا برای این مورد از همه جهت بررسی انجام بده
من خیلی مشاوره رفتم ولی هیچکدوم نمیتونن بهم کمک کنم هی فقط میگن خودت خودت
نه. خیلی ادم احساسی نیسم اگ احساسی میخاسم تصمیم بگیرم تا حالا ازدواج کرده بودم اتفاقا برا اینک تو ازدواج شکست نخورم تصمیم گرفتم عقلانی و منطقی انتخاب کنم
درسته قد پسرها اکثرا بین 170 تا 175 هست . ولی مشکل شما با 5 سانت قد حل میشه ؟! قد خودتون مگه چنده؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
به نظرت آدم احساسی چه جوری تصمیم می گیره؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
خونه که قرار زندگی کنین چه چوریه طبقه جداست یا یه خونه است و یکی دو تا اتاق در اختیار شماست؟
به نظرت وابستگی اون آقا به خانوادش چقدره و از کجا فهمیدی مثال بزن
اینو من گفتم نه آقا آرشنقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
فک میکنم داری منطقی تر فکر میکنی درسته آدم باید از یه سری معیارهاش کوتاه بیاد و درصدش رو کمتر کنه اما نه اینکه ندیدش بگیره قبول دارم آدم اگه کسی رو دوست داشته باشه سختیهاش رو هم قبول میکنه ولی ببین اینها همه ماله قبل سختیه ها موقع سختی همه ی اینا از یاد آدم میره یه مراجعه همینجوری دیدم اومده بود واسه طلاق میگفت اولش قبول کرده بود ولی بعد دو سال میگفت وقتی میرم پشت ویترین مغازه ها خماری میکشم دیگه نمیتونم تحمل کنم میخوام جدا شم چون منم مثل خودت کمال گرا هستم میدونم ولی خیلی وقتها باید واقع گرا بود زندگی بدون پول خیلی سخته و کسی مثل شما که در رفاه اقتصادی بالا بودید تحملش براتون خیلی خیلی بیشتر ازبقیه مشکلتره (اگه میخوای ببینی میتونی تو شرایط سخت باهاش کنار بیای یا نه قبل اینکه جواب بدی یه هفته پول تو جیبی که از بابات میگیری رو یک پنجم کن ماشینتو بزار کنار با اتوبوس برو اینور اونور رفیقات رو بزار کنار باهاشون کافی شاپ و رستوران و ... نرو با موبایلت به دوستات زنگ نزن چون پول موبایلت زیاد نشه خرید نرو لباسهای قدیمی و دمودت رو دربیار و اونارو بپوش و اینجوری شرایط واسه خودت شبیه سازی کن اگه تونستی تحمل کنی احتمالش هست بتونی با شرایط اون پسر هم کنار بیای اما اگه نتونستی قیدش رو بزن ) اختلاف طبقاتی در ازدواج باعث مشکلات میشه چه برسه به اینکه به گفته شما خیلی زیاد اختلاف طبقاتی دارید شما میگید شوهر خواهرتون کارخونه داره ولی نامزد شما یه خونه هم نمیتونه اجاره کنه اینم بگم وقتی اختلاف طبقاتی هست قطعا اختلاف فرهنگی هم هست وقتی راحت میگن خونه نمیتونه اجاره کنه فردا راحتتر میگن تالار فلانم نمیتونیم بگیریم خرید فلانم نمیتونیم بکنیم طلا و حلقه فلانم نمیتونیم بخریم و. ... اینارو خوب فکر کن ببین اگه میتونی کنار بیای مخصوصا مخصوصا زندگی در یک خونه با خانواده شوهر بسیار مشکل ساز خواهد بود منم خواهرم اوایل زندگیش چون شوهرش شرایط خوبی نداشت تو خونه خوانواده شوهرش زندگی میکردن و خیلی مشکلات واسشون بوجود اومد اینهارو بر اساس تجربه میگم چون مواردش رو تو دخترای فامیل و ... دیدمنقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
ولی بازم برمیگرده به علاقه و انتخاب شما همیشه استثنا بوده و چون عشق قانون نداره و آدم اگه کسیو بخواد با مشکلاتشم کنار میاد
نمیدونم کدوم شهر هستید ولی اگر مشهد بودید یه مشاور خیلی کارکشته و عالی در زمینه ازدواج و طلاق میشناسم که کارش خیلی عالیه خیلی از دوستام واسه ازدواج پیشش رفتن و نتیجه گرفتن مواردی مثل شما هم زیاد پیشش میان حتی از شهرهای اطراف و تهران و ... هم مراجعه داره که میتونستم بهتون معرفی کنم
من نزدیک مشهدم اگه میشه معرفی کن برای آیندهنقل قول:
نوشته اصلی توسط moeinvk
من اصفهان هسم .ولی یکی مثل شوهر خواهر من نیس مگ چند تا پسر وجود داره ک کارخونه داشته باشه من گشتم نبود یا باید بترشم یا باید یکیو با شرایط کگ قبول کنم
امیدوارم هر تصمیمی که میگیری خوشبخت بشینقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
از نظر من این حرفتون دو علت داره
1- شما اینقدر در مواضع قبلی تون وسواس به خرج دادی که بالاخره خسته شدی دیدی موردی که تو ذهنت بوده پیدا نمیشه از طرفی هم برای اینکه فشار مسئله ای که برات به وجود اومده کم کنی کلا قید همه معیارها و میزان های درست رو زدی و یکباره از سطح ایده آل اومدی به حد پایین
2-شما بیش از حد طبیعی درگیر احساسات شدی و این صحبت ها برای توجیه(توجیح) کردن خودتان و دیگران است.
باز هم برات آرزوی خوشبختی می کنم
چشم داداش پی وی واست میفرستمنقل قول:
نوشته اصلی توسط آرش67
قرار نیست حتما کارخونه داشته باشه منظورم هم کفو بودن بودنقل قول:
نوشته اصلی توسط fereshte.t
یه سوال بپرسم رک رو راست جواب میدی حداقل واسه خودت
واقعا پسره رو دوسش داری . یعنی به دلت نشسته . بهش حس خاصی داری که نسبت به بقیه مردا نداشتی هی بهش فک میکنی و .... یا چون قد واست مهمه و این قدش بلنده و اینکه بلاخره باید ازدواج کنی و این حداقل معیارهایی که میخوای مثل قد رو داره انتخابش کردی؟
در ضمن ۲۴ سالتم بیشتر نیست که بخوای بترشی الان خیلی از دخترا تازه ۲۷و ۲۸ ازدواج میکنن
سلام
معیارهات را یادداشت کن و برای هرکدوم ارزش بزار و بعد کسی را رد و قبول کن
و اینو درنظر داشته باش ک هیچوقت نمیتونین کسی را پیدا کنین ک صددرصد معیارهاتون را داشته باشه.
و درمورد این اقا بهتره ک ردشون کنین
تفاوت سطح مالی باعث اختلافات و انتظارات زیادی میشه
اولا اینکه اون ک ببینه تو از اون سطح خانواده حاصری با او ازدواج کنی به این فکر میکنه ک ارزشش خیلی زیاد هست و ارزش شما نادیده گرفته میشه.
دوما خواسته های مالی شما سرکوب میشه و ممکنه کم کم باعث سردی بشه.
سوما معمولا وقتی پسری با سطح مالی پایین با دختری پولدار ازدواج میکنه مدام توقع مالی از خانواده خانمش داره.
و از همه مهم تر محل زندگی افراد خیلی تو شخصیت فرد نقش داره ک نمیتونین تو برخوردها بفهمین و تا زیر ی سقف نرفتین شخصیت واقعی فرد دستت نمیاد.
کبوتر با کبوتر, باز با باز...
فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
سلام
به نظر من سطح مالی خود و خانواده ایشون رو در نظر بگیرید.
اختلاف طبقاتی در ازدواج اگر هم وجود داشته باشه نباید فاحش باشه آن هم وضع دختر از پسر خیلی بالاتر باشه باعث بروز بسیاری از مشکلات میشه.
از روی خرید کوچکترین لوازم عروسی تا جهیزیه و نوع کادو و مسافرت بگیرید تا مدل ماشین و خانه و منطقه همه و همه مشکل ساز میشوند
دقیقا یکی از دوستان میخواستن خواستگاری دختری با وضع مالی فوق العاده بالاتر برن من گقتم چطوری میخوای با دختری ازدواج کنی که قیمت در حیاط خانه پدرش به اندازه قیمت کل خانه و زندگی شماست.چندوقت بعد گفت دقیقا همین حرف رو دختره توی بحثی که داشتند تیکه اش رو انداخته که فلان چیز ما به اندازه کل خانه و زندگیتون می ارزه. اول که تو گفتی جا خوردم ناراحت شدم ولی درست گفتی.
شما هم به عنوان یک خانم امکانش هست این مسائل در نظر شما بیاد
به دل نشستن خیلی مهمه بین این همه خواستگار این فقط به دلم نسشته همه ی معیار های منو داره فقط همین 1 مشکلو داره اخه ادم بی عیب هم ک پیدا نمیشه هر کسی 1 عیب اختلاف مالی خانواده ها خیلی زیاد نیس مث تو فیلما ک 1 پسر فقیر با 1 دختر خیلی پولدار باشه ولی خب سطح ما یکم بالاتره من حاضرم کنار بیام من میخام زندگی کنم برا خودم خانواده تشکیل بدم حاضرم با سختیاش کنار بیام اما حالا خانواده اون پسر ترسیدنو میگن سطح خانواده ها به هم نمیخوره فک کنم میخان بزنن زیرش دلم برا خودم میسوزه به جا اینک من ناز کنم اونا ناز کردن همش به خودم میگم چقدر احمقم ک بین این همه ادم ک هنوزم خواستگارای قبلیم اصرار دارن قبولشون کنم هر شرطی هم بذارم قبول میکنن از این خوشم اومده اون پسر چقدر بی لیاقته ک قدر دوس داشتنو عشق منو نفهمید من واقعا دارم دیونه میشم هر شب خابشو میبینم چجوری فراموشش کنم