سلام
راستش من خواستگاریونامزدیم یکی بود
دورتادورخونه آدم نشسته بودمنم ازصبح کلی کارکرده بودم خسته بودم
جوری که نفهمیدم کی حلقه رودستم کردن خخخخخ
ولی داداشم تمام مدت بااخم نگامون میکرداینقدکه گوشت به تنمون آب شد
ودقیقا4روزدیگه سالگردنامزدیمونه
سالگردهمون شب هولناک ..مرسی