با عذر خواهی از استارتر به خاطر انحراف تایپیک
تا زمانی که یک سری چیزها اوکی نشده نباید رازها رو با کسی که می خوای ازدواج کنی در میون بزاری
خوابیده هم هم میشه فکر کرد
اگه بخوایم معنای معامله رو اینقدر گسترده کنیم که هر انتخاب و مقایسه رو معامله بدونیم میشه گفت زندگی در کل معامله است معامله با پدر مادر ، معامله با فرزند ، معامله با همکار و ... و معامله در ازدواج به هر سبکی )
(البته معامله کردن با این تعریف سخیف نیست )
مجدد میگم هر کسی یه معیاری داره که وابسته به اون تصمیم می گیره در مثال شما ممکنه با توجه به علایق و نیاز خانم هر تصمیمی گرفته بشه ، حتی ممکنه دختر خانم صبر کنه تا موقعیت دوستداشتنی تری براش بوجود بیاد
حالا من هم مثل شما مثال های فریز شده الکی میزنم فرض کنیم یه دختر همزمان سه تا پیشنهاد دوستی-ازدواج داره یکی پولدار یکی خوشتیپ و یکی خوش اخلاق از دید شما این آدم داره به شکل سخیفی معامله می کنه ؟
آدما که از همون اول در یک نگاه عاشق و کشته مرده هم نمیشن! اونطوری نیست که مثلا یکی در نگاه اول آنچنان عاشق شما بشه که به خاطر شما تمام پیشنهادهای آدمای پولدارتر ، خوشتیپتر و .... رو رد کنه؟ حتی ممکنه شما به نیت ازدواج با کسی دوست باشید بعد طرف بره با یه کیس بهتر ازدواج کنه
( فیلما و رمانها گرچه به درستی احساسهای عمیق و پیدا و ناپیدای انسانی رو نشون میدن ولی داستانهاشون بر اساس واقعیت نیستن پس جوگیر نشیم و زندگی فیلم هندی نیست)
اینکه بگیم ازدواج سنتی معایبی داره قابل قبول هست همون طور که ازدواج مدرن معایبی داره (مسئله مهم اینه اگه در حالت معمول معایبش 10 باشه تو مملکت ما میشه 20)
جدا از مسائل مالی زیبایی اخلاقی و .... به نظرم عامل مهم در ازدواج ( چه سنتی و چه مدرن) بود یا نبود حس اعتماد هست
اینکه ازدواج رو با خرید گوشی موبایل همسنگ میدونین نشونه کم اطلاعی و ذهنیت اشتباهتونه
شما فکر کردی دخترا همین طور نشستن که تو انتخابشون کنی! اعتماد به سقفت بالاست
ازدواج سنتی برای یه پسر اینجوریه اول یه نگا به خودش و خانوادش میندازه و حد و حدود خودش میاد دستش بر اساس اون دنبال دختر می گرده مثلا چن جا میره خواستگاری پسره خوشش نمیاد ( به هر دلیلی ) چن جا هم دختره خوشش نمیاد ( به هر دلیلی ) بالاخره یه نفر که مناسبش باشه پیدا می کنه و اون دختر هم قبول می کنه و ادامه ماجرا
برای یه دختر هم همین طوریه حد و حدود خودش رو که پیدا کرد با توجه به خواستگارایی که میاد یکی رو انتخاب می کنه که بهش بخوره و یه شرایطی رو داشته باشه
اینطوری تو یک محیط سالم میشه دو نفر همدیگه رو پیدا کنن و زندگی خوب و سالمی رو ادامه میدن
حالا اگه بخوایم به ازدواج مدرن
ایرادای آبکی بگیریم پسر باید بیفته دنبال این دختر و اون دختر و کلی جواب منفی و توهین بشنوه و کلی آبروریزی و دردسر دیگه بکشه تا بالاخره بتونه یکی رو پیدا کنه که تازه اون آدم معلوم نیست کی باشه
اگه وابسته بشن هم عیبای هم رو نمیبینن
برای دختر هم به نوعی دیگه ماجرا تلخ هست
نظر شخصیم اینه هم ازدواج مدرن خوبه هم سنتی البته به شرطه ها و شروطه ها ( دو طرف اگه آدمای خوبی باشن و به هم بخورن ازدواج موفقه )