خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
سلام به همگي.
بنده دختري 28 ساله هستم که حدودا دو ماه و نيمه که با خواستگاري از طريق معرف آشنا شدم. آقا پسر هم 32 ساله هستن. توي طول اين مدت آشنايي مواردي ديدم که من رو نسبتاً به يقين رسوند که ايشون به هواي شاغل بودن بنده و حالا وضع اقتصادي خانوادهام که نميشه گفت بالاست ولي نسبت به اونها بهتره، اومده جلو.
قضيه از اين قراره که روز اول گفتن خونهاي دارن که روش قسط هست و وقتي پرسيدم چقدر ديگه قسط داره گفتن چيزيش نمونده و چند بار اين سؤال مطرح شد و همين جواب رو دادن اما جديداً اصرار کردم که خب چيزيش چقدره و گفتن 9 سال ديگه قسط داره و ماهي 800 تومن هم قسط خونه ميده. از اونطرف هم گفته بودن حقوقشون يک ميليون هست که همون اوايل گفتم خب با يک ميليون ميشه بالاخره زندگي کرد يه جوري اما يه چيزي که هست با وجود اين قسط ايشون در حقيقت 200 تومن حقوق دارن!
بهشون که گفتم چطور با 200 تومن ميخواي زندگي کني گفت مشکلي نيست و يه کاريش ميکنيم! از اون طرف گفتم فرض کن به فرض محال بخواي براي عروسي 20-30 ميليون خرج کني چه زمان آمادگيش رو داري گفت 2 سال ديگه! ولي با 10 ميليون همين الان. اما مشکل اينه اين روزا با 10 ميليون براي عروسي تو گوشي هم به آدم نميزنن! |biggrinsmiley|
از اون طرف هم خيلي راحت ميگه عروسي نگيريم به چه درد ميخوره. گفتم نميشه. گفت خب عقد سنگين بگيريم! به همين راحتي و به زبون بيزبوني فهموند که اگه مراسم ميخواي خودت بگير...
حالا باز اين بحث عروسي قابل چشمپوشيه چون اکثر آقايون با حساب دو دو تا چهار تاشون اين رو ميگن اما بحث اون صادق نبودن سر خونه و قسطش برام خيلي عجيب و ترسناک بود و حس کردم براي خرج زندگي کاملاً روي حقوق من حساب کردن و نه چيز ديگه...
از طرف ديگه به زور و با کلي چک و چونه رفتيم مشاور (مشاور رو قبول نداره و ميگه من خودم همش رو بلدم) و بعد از مشاوره من رفتم سمت پذيرش و پول رو حساب کردم ولي ايشون اصلا به روي مبارک نياوردن... انگار نه انگار پولي پرداخت شده يا چيزي...
مسئلهي بعد اينکه ما فقط بار اول به کافي شاپ رفتيم و از دفعات بعد گفت جاي باز بريم بهتره و به اين بهونه همش پارک و اينور اونور رفتيم. و عليرغم اينکه چند بار پيشنهاد مکانهاي ديدني وروديدار رو دادم گفتن نه اونجاها کوچيکه و نميچسبه!
و تمام ملاقاتهامون هم با بستنياي چيزي سر و تهش هم مياد. و آقا پسر ميگن من دوست ندارم شبها بيرون باشم در صورتي که اگه بخوان پيشنهاد شام هم بدن ميتونن چون حداقل تا 8 شب بيرون هستيم اما در اين مورد هم پيشنهادي از سوي ايشون نبوده.
همچنين يکي دو باري که تاکسي گرفتم که خونه برم (فقط يک بار تا خونه بنده رو همراهي کردن و دفعات بعد بيخيال شدن- راه خونههامون به نسبت خيلي دوره اما شنيدم که اين قضيه توي دوره نامزدي باز هم دليل به همراهي نکردن پسر نميشه) خلاصه اينکه اون باري که تاکسي سرويس گرفتم خيلي راحت گفت پول داري، گفتم آره. و راهيم کرد که برم |laughingsmiley|
نکتهي پاياني يا شايد هم بايد اول کار ميگفتم اينکه: دو جلسهي اول خواستگاري که با خانواده اومدن، نه گل آوردن و نه شيريني و بار سوم هر دو رو آوردن. بعداً که ازش پرسيدم چطور نياوردين گفت به نظرم اومد دفعههاي اول نه به باره نه به دار براي چي بايد بياريم! |mellowsmiley|
حالا نظر شما چيه؟ من بدگمانم و يه چيزيم هست يا واقعاً اين آقا به درد زندگي نميخوره؟
اگه بخوام جواب رد بدم. بايد خودم به ايشون بگم يا بايد مادرم با مادرشون تماس بگيره؟ چطور بهتره؟
ممنونم از همگي
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
سلام.
من راجع به رفتارهاشون یا اینکه ایشون قصدشون چیه نظری نمیدم؛
اما یک چیزی این وسط قطعیه٬
اونم اینکه اگر ایشون درآمد دیگه ای نداشته باشه ٬ قطعا با ۲۰۰ هزار تومن نمیشه زندگی کرد و شما هم باید درآمدت صرف مخارج زندگی بشه.
حالا در نظر بگیر شاید شما به هر دلیلی نخوای بری سر کار٬ اونوقت تکلیف چیه؟
به نظرم خیلی مستقیم از ایشون بپرس اگه به جز حقوق شما هیچ منبع درآمدی نداشته باشیم و منم سر کار نرم چی میشه؟
این موضوع خیلی مهمه و حتما باید به قول معروف تهشو دربیاری!
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ninamoon
سلام به همگي.
بنده دختري 28 ساله هستم که حدودا دو ماه و نيمه که با خواستگاري از طريق معرف آشنا شدم. آقا پسر هم 32 ساله هستن. توي طول اين مدت آشنايي مواردي ديدم که من رو نسبتاً به يقين رسوند که ايشون به هواي شاغل بودن بنده و حالا وضع اقتصادي خانوادهام که نميشه گفت بالاست ولي نسبت به اونها بهتره، اومده جلو.
قضيه از اين قراره که روز اول گفتن خونهاي دارن که روش قسط هست و وقتي پرسيدم چقدر ديگه قسط داره گفتن چيزيش نمونده و چند بار اين سؤال مطرح شد و همين جواب رو دادن اما جديداً اصرار کردم که خب چيزيش چقدره و گفتن 9 سال ديگه قسط داره و ماهي 800 تومن هم قسط خونه ميده. از اونطرف هم گفته بودن حقوقشون يک ميليون هست که همون اوايل گفتم خب با يک ميليون ميشه بالاخره زندگي کرد يه جوري اما يه چيزي که هست با وجود اين قسط ايشون در حقيقت 200 تومن حقوق دارن!
بهشون که گفتم چطور با 200 تومن ميخواي زندگي کني گفت مشکلي نيست و يه کاريش ميکنيم! از اون طرف گفتم فرض کن به فرض محال بخواي براي عروسي 20-30 ميليون خرج کني چه زمان آمادگيش رو داري گفت 2 سال ديگه! ولي با 10 ميليون همين الان. اما مشکل اينه اين روزا با 10 ميليون براي عروسي تو گوشي هم به آدم نميزنن! |biggrinsmiley|
از اون طرف هم خيلي راحت ميگه عروسي نگيريم به چه درد ميخوره. گفتم نميشه. گفت خب عقد سنگين بگيريم! به همين راحتي و به زبون بيزبوني فهموند که اگه مراسم ميخواي خودت بگير...
حالا باز اين بحث عروسي قابل چشمپوشيه چون اکثر آقايون با حساب دو دو تا چهار تاشون اين رو ميگن اما بحث اون صادق نبودن سر خونه و قسطش برام خيلي عجيب و ترسناک بود و حس کردم براي خرج زندگي کاملاً روي حقوق من حساب کردن و نه چيز ديگه...
از طرف ديگه به زور و با کلي چک و چونه رفتيم مشاور (مشاور رو قبول نداره و ميگه من خودم همش رو بلدم) و بعد از مشاوره من رفتم سمت پذيرش و پول رو حساب کردم ولي ايشون اصلا به روي مبارک نياوردن... انگار نه انگار پولي پرداخت شده يا چيزي...
مسئلهي بعد اينکه ما فقط بار اول به کافي شاپ رفتيم و از دفعات بعد گفت جاي باز بريم بهتره و به اين بهونه همش پارک و اينور اونور رفتيم. و عليرغم اينکه چند بار پيشنهاد مکانهاي ديدني وروديدار رو دادم گفتن نه اونجاها کوچيکه و نميچسبه!
و تمام ملاقاتهامون هم با بستنياي چيزي سر و تهش هم مياد. و آقا پسر ميگن من دوست ندارم شبها بيرون باشم در صورتي که اگه بخوان پيشنهاد شام هم بدن ميتونن چون حداقل تا 8 شب بيرون هستيم اما در اين مورد هم پيشنهادي از سوي ايشون نبوده.
همچنين يکي دو باري که تاکسي گرفتم که خونه برم (فقط يک بار تا خونه بنده رو همراهي کردن و دفعات بعد بيخيال شدن- راه خونههامون به نسبت خيلي دوره اما شنيدم که اين قضيه توي دوره نامزدي باز هم دليل به همراهي نکردن پسر نميشه) خلاصه اينکه اون باري که تاکسي سرويس گرفتم خيلي راحت گفت پول داري، گفتم آره. و راهيم کرد که برم |laughingsmiley|
نکتهي پاياني يا شايد هم بايد اول کار ميگفتم اينکه: دو جلسهي اول خواستگاري که با خانواده اومدن، نه گل آوردن و نه شيريني و بار سوم هر دو رو آوردن. بعداً که ازش پرسيدم چطور نياوردين گفت به نظرم اومد دفعههاي اول نه به باره نه به دار براي چي بايد بياريم! |mellowsmiley|
حالا نظر شما چيه؟ من بدگمانم و يه چيزيم هست يا واقعاً اين آقا به درد زندگي نميخوره؟
اگه بخوام جواب رد بدم. بايد خودم به ايشون بگم يا بايد مادرم با مادرشون تماس بگيره؟ چطور بهتره؟
ممنونم از همگي
سلام، به نظرم رفتار ایشون غیر طبیعی نیست، بعدم اگر شما میری سر کار چه اشکالی داره کمک کنی توی زندگی. زندگی جفتتونه و باید با هم بسازین، مثلا شما قسط ها رو بده ولی سه دنگ خونه رو بگیر. سخت نگیر، فقط طرف تنبل نباشه و ممسئولیت پذیر باشه کافیه
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رامونا
سلام.
من راجع به رفتارهاشون یا اینکه ایشون قصدشون چیه نظری نمیدم؛
اما یک چیزی این وسط قطعیه٬
اونم اینکه اگر ایشون درآمد دیگه ای نداشته باشه ٬ قطعا با ۲۰۰ هزار تومن نمیشه زندگی کرد و شما هم باید درآمدت صرف مخارج زندگی بشه.
حالا در نظر بگیر شاید شما به هر دلیلی نخوای بری سر کار٬ اونوقت تکلیف چیه؟
به نظرم خیلی مستقیم از ایشون بپرس اگه به جز حقوق شما هیچ منبع درآمدی نداشته باشیم و منم سر کار نرم چی میشه؟
این موضوع خیلی مهمه و حتما باید به قول معروف تهشو دربیاری!
اتفاقا از روز اول بهشون گفتم که من اگه ببينم به وظايف خانهام لطمه ميخوره ترجيح ميدم کار رو رها کنم. و از اونجا که يه شغل دوم با درآمد پايينتر دارم که توي خونه انجامش ميدم و به دومي علاقهي بيشتري دارم بهشون گفتم که اگه قرار باشه انتخاب کنم دومي رو انتخاب ميکنم نه اولي که حقوق بهتري داره و گفتم نظرتون چيه. ايشون هم هر بار پيچوندن و با کلي فلسفهبافي گفتن که چه اشکالي داره که هر دو رو داشته باشي. گفتم خب من اصلا اولي رو نميخوام . گفت نه خب داشته باشي بهتره! :-d
اما باز هم در اين مورد بايد شفاف باهاش صحبت کنم.
هر چند قضيه صادق نبودنش دل چرکينم کرده. جالب اينکه مدام هم به خودش ميباله که خونه داره... اين مدل خونه داشتن از نداشتنش بدتره. البته نه براي همه. براي ايشون با اين درآمد بدتره...
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mohamad20
سلام، به نظرم رفتار ایشون غیر طبیعی نیست، بعدم اگر شما میری سر کار چه اشکالی داره کمک کنی توی زندگی. زندگی جفتتونه و باید با هم بسازین، مثلا شما قسط ها رو بده ولی سه دنگ خونه رو بگیر. سخت نگیر، فقط طرف تنبل نباشه و ممسئولیت پذیر باشه کافیه
غيرطبيعي نيست که هشت ساله بودن قسط رو پنهان کرده؟
کمک کردن توي زندگي مشترک يه چيزه اينکه کل مخارج رو زن بده يه چيز ديگه. اون 200 تومني هم که براش ميمونه پول رفت و آمدش به سرکار خودش ميشه...
درباره سه دنگ خونه. بعيد ميدونم چون بحثي که بر سر مهر داشتيم يکي از گزينههايي که پيش پاش گذاشتم سکهي پايين اما سه دونگ خونه بود که گفت نه خونه اصلا!
اما باز گفتهاتون متينه و ميشه باهاش صحبت کرد. ممنون|rolleyessmileyanim|
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ninamoon
غيرطبيعي نيست که هشت ساله بودن قسط رو پنهان کرده؟
کمک کردن توي زندگي مشترک يه چيزه اينکه کل مخارج رو زن بده يه چيز ديگه. اون 200 تومني هم که براش ميمونه پول رفت و آمدش به سرکار خودش ميشه...
درباره سه دنگ خونه. بعيد ميدونم چون بحثي که بر سر مهر داشتيم يکي از گزينههايي که پيش پاش گذاشتم سکهي پايين اما سه دونگ خونه بود که گفت نه خونه اصلا!
اما باز گفتهاتون متينه و ميشه باهاش صحبت کرد. ممنون|rolleyessmileyanim|
ببینید من پیشنهادم دو تا چیزه، اول اینکه نگاهتون به زندگی این باشه که دو تایی میخواهید زندگی رو بسازید، نه اینکه فقط اون مسئولش باشه.
دوم اینکه بجای اینکه حساب کنید چقدر در میاره و حقوقش چقدره، ببینید چقدر مسئولیت پذیره، چقدر کاریه، مثلا راجع به همین قسط باهاش جدی صحبت کنید، بگید تو که نمیتونی قسط بدی میخوای چیکار کنی؟ اگه من بدم درصدی از خونه برای من میشه ؟ اصلا ببینید چه برنامه ای داره برای بهتر زندگی کردن
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ninamoon
اتفاقا از روز اول بهشون گفتم که من اگه ببينم به وظايف خانهام لطمه ميخوره ترجيح ميدم کار رو رها کنم. و از اونجا که يه شغل دوم با درآمد پايينتر دارم که توي خونه انجامش ميدم و به دومي علاقهي بيشتري دارم بهشون گفتم که اگه قرار باشه انتخاب کنم دومي رو انتخاب ميکنم نه اولي که حقوق بهتري داره و گفتم نظرتون چيه. ايشون هم هر بار پيچوندن و با کلي فلسفهبافي گفتن که چه اشکالي داره که هر دو رو داشته باشي. گفتم خب من اصلا اولي رو نميخوام . گفت نه خب داشته باشي بهتره! :-d
اما باز هم در اين مورد بايد شفاف باهاش صحبت کنم.
هر چند قضيه صادق نبودنش دل چرکينم کرده. جالب اينکه مدام هم به خودش ميباله که خونه داره... اين مدل خونه داشتن از نداشتنش بدتره. البته نه براي همه. براي ايشون با اين درآمد بدتره...
راستش اینجوری که ایشون دو پهلو جواب حرفای شما رو میده به نظر منم اسمش پیچوندنه!
بالاخره هر مردی درباره کار کردن همسرش یا موافقه یا مخالف٬ حالت دیگه ای وجود نداره.
حرف زدن درباره مسائل بعد از ازدواج باید قطعی و دقیق باشه٬ این مدل حرف زدن به نظرم اشکال داره.
خوب شما میتونی اینطور بهشون بگی که من تصمیم گرفتم کلا کار نکنم٬ چه خونه چه بیرون و هزینه های زندگی فقط باید به عهده شما باشه نظرتون چیه؟
از حرفتم پایین نیا و بگو واسه من خیلی مهمه که نظر دقیقتون رو بدونم.
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
به نظرم یه سری رفتارشون طبیعی نیست یک سری هم ، همسو با میل و مرام شما نیست و مسائلی که گفتین جای فکر داره اگه تصمیم به ادامه دادن دارین نیازه که بیشتر فکر کنین
برای جواب رد دادن فرقی نمی کنه خودتون بگین یا مادرتون. اگه مادرتون هم بگه ممکنه ایشون با خود شما صحبت کنه و ازتون دلیل بخواد باید خودتون هم آماده گفت و گو باشین
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
به نظر من هر یه روزی که با این آقایی داری به خودت توهین می کنی.|winksmiley|
وقتی حسیم بهش نداری و فقط یه خواستگاری سادست چرا باید اخلاقای بدشو تحمل کنی اخه؟؟؟؟؟
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
سلام دوستان
گفتم بيام نتيجهي نهايي تصميمم رو به شما اعلام کنم. شايد به درد شما هم بخوره. چه پسر و چه دختر. براي اينکه ببينين چطور برخورد کنيد بهتره.
در نهايت، نه به خاطر اينکه احتمالا تا ده سال امرار معاش سخت ميشد يا نهايتا روي دوش من ميافتاد بلکه به خاطر پنهان کاري و نگفتن چنين مسئلهي مهمي و همچنين چندين پنهانکاري و دروغ مصلحتي ريز، پذيرششون ديگه برام سخت بود و ردشون کردم.
شايد رد کردن به خاطر چنين موردي مهم به نظر نياد اما از نظر شخص بنده کسي که خودش ميگه صداقت داره پس چنين پنهانکاريهايي و حتي گفتن دروغهايي که در ظاهر بيضرر به نظر بياد، توجيهکنندهي رفتارش نيست. |nono|
نميگم خودم راستگوترين آدم دنيام و کسي هم که مياد بايد راستگوي محض باشه چون اصلا چنين چيزي وجود نداره ولي اقلا اينه که آدم وقتي قراره با يکي آشنا بشه و باهاش بره زير يه سقف، بايد خالصانه و صادقانه چيزايي که مربوط به آيندهي جفتشون ميشه، بيان کنه تا باعث سوءتفاهم و کدورت نشه چون اگه طرف مقابل هم بپذيره بعداً با هر مشکلي اين قضيهي پنهانکاريهاي روزهاي اول سر باز ميکنه...
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ninamoon
سلام دوستان
گفتم بيام نتيجهي نهايي تصميمم رو به شما اعلام کنم. شايد به درد شما هم بخوره. چه پسر و چه دختر. براي اينکه ببينين چطور برخورد کنيد بهتره.
در نهايت، نه به خاطر اينکه احتمالا تا ده سال امرار معاش سخت ميشد يا نهايتا روي دوش من ميافتاد بلکه به خاطر پنهان کاري و نگفتن چنين مسئلهي مهمي و همچنين چندين پنهانکاري و دروغ مصلحتي ريز، پذيرششون ديگه برام سخت بود و ردشون کردم.
شايد رد کردن به خاطر چنين موردي مهم به نظر نياد اما از نظر شخص بنده کسي که خودش ميگه صداقت داره پس چنين پنهانکاريهايي و حتي گفتن دروغهايي که در ظاهر بيضرر به نظر بياد، توجيهکنندهي رفتارش نيست. |nono|
نميگم خودم راستگوترين آدم دنيام و کسي هم که مياد بايد راستگوي محض باشه چون اصلا چنين چيزي وجود نداره ولي اقلا اينه که آدم وقتي قراره با يکي آشنا بشه و باهاش بره زير يه سقف، بايد خالصانه و صادقانه چيزايي که مربوط به آيندهي جفتشون ميشه، بيان کنه تا باعث سوءتفاهم و کدورت نشه چون اگه طرف مقابل هم بپذيره بعداً با هر مشکلي اين قضيهي پنهانکاريهاي روزهاي اول سر باز ميکنه...
اتفاقا این مسائلی که اشاره کردین خیلی مهم بود
ممنون از وقتی که گذاشتین
پاسخ : خواستگار سوءاستفادهگر و خسيس!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ninamoon
سلام دوستان
گفتم بيام نتيجهي نهايي تصميمم رو به شما اعلام کنم. شايد به درد شما هم بخوره. چه پسر و چه دختر. براي اينکه ببينين چطور برخورد کنيد بهتره.
در نهايت، نه به خاطر اينکه احتمالا تا ده سال امرار معاش سخت ميشد يا نهايتا روي دوش من ميافتاد بلکه به خاطر پنهان کاري و نگفتن چنين مسئلهي مهمي و همچنين چندين پنهانکاري و دروغ مصلحتي ريز، پذيرششون ديگه برام سخت بود و ردشون کردم.
شايد رد کردن به خاطر چنين موردي مهم به نظر نياد اما از نظر شخص بنده کسي که خودش ميگه صداقت داره پس چنين پنهانکاريهايي و حتي گفتن دروغهايي که در ظاهر بيضرر به نظر بياد، توجيهکنندهي رفتارش نيست. |nono|
نميگم خودم راستگوترين آدم دنيام و کسي هم که مياد بايد راستگوي محض باشه چون اصلا چنين چيزي وجود نداره ولي اقلا اينه که آدم وقتي قراره با يکي آشنا بشه و باهاش بره زير يه سقف، بايد خالصانه و صادقانه چيزايي که مربوط به آيندهي جفتشون ميشه، بيان کنه تا باعث سوءتفاهم و کدورت نشه چون اگه طرف مقابل هم بپذيره بعداً با هر مشکلي اين قضيهي پنهانکاريهاي روزهاي اول سر باز ميکنه...
تصمیمتون خیلی بجا و منطقی بود... دروغشون در مورد خونه رو نمیشد نادیده گرفت... بیان پوز بدن که خونه دارم بعد 10سال شما سختی و مشقت میکشیدید و قسط خونه میدادید سه دونگ خونه رو هم بنامتون نمیکردن این اصلا انصاف نیست...