سلام
میخواستم راهنماییم کنید تا بتونم ی کاری کنم ک طرفم مجبور شه مشکلاتشو بهم بگه
میخوام کمکش کنم....خواستگارمه
باهم رابطه داریم
اما بهم نمیگه میگه من تو دارم
با این ک خیلی دوسم داره
سلام
میخواستم راهنماییم کنید تا بتونم ی کاری کنم ک طرفم مجبور شه مشکلاتشو بهم بگه
میخوام کمکش کنم....خواستگارمه
باهم رابطه داریم
اما بهم نمیگه میگه من تو دارم
با این ک خیلی دوسم داره
سلام بایدسعی کنی اعتمادش روبه طرف خودت جلب کنی کمی زمان می بره .باهاش مهربون باش بذاربهت تکیه کنه اگه رابطه تون تازه شروع شده .شاید بخاطر اینه که کمی خجالتیه وباهات راحت نیست
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
chetori?faqat bahash mehrabon basham
سلام من به یکی علاقه داشتم(هم دانشگاهیمه) بعد از مدتی رفتم و علاقم رو بهش گفتم اول بهم گفت که من تورو مثل برادرم دوست دارم بعد از یکی از دوستا نزدیکش پرسیدم گفت که اون فک میکنه که میتونه بایک استاد داشگاه یا بالاتراز اون ازدواج کنه منم بدجور بهش علاقه دارم نمیتونم فراموشش کنم.
لطفا راهنمایی کنید که آیاا میدی هست که نظرش عوض شه یا راهکارهایی وجود داره؟
حرف بهار شریف رو تایید میکنم.هرگز وارد غار تنهایی یک مرد نشو مگر اینکه خودش بخواد
ok pas bezaram be hale khodesh
ta be vaqtesh behem bege
ama hamash mitarsam pishe khodesh bege in aslan behem ahamiyat nemide...
ya bege adami nist k bekhad behem komak kone
azizam on vaqti behet gofte baradar yani behet aslan ahamiyat nemide
yani khodesh o enqadr qabel doneste k be behtare to fk mikone
خب جلب توجه دیگران با زور و تلاش امکان پذیر نیست ...
اینم مثل خوشبختی باید آرام باشی تا خودش روی شونه های شما بشینه ...
پس بهتره وقتی در کنارش هستید خیلی آروم و مهربون باشید و با توجه کامل به ایشون گوش بدید
اینجوری بد از مدتی متوجه میشید که اروم آروم به شما اعتماد کرده بدون اینکه خود شمام متوجه شده باشید
پس گاهی وقتا کاری نکردن بهتره تا اینکه کاری بکنید و طرف رو پس بزنید ...
از طرفی ام اگه طرف تودار باشه نمیتونید این حالت رو در اون از بین ببرید ...
چون این جزء خصوصیتهای اخلاقی ایشونه و باید اینو قبول بکنید
خـــــدانـگهــــــدار
خب دوست عزیز وقتی کسی تصمیمی در زندگیش داره چطور میخوای اونو از اون دور کنی...؟
وقتی تصمیم داره با استادش ازدواج کنه پس دیگه راه برای شما بسته است و بهتره در این مورد فراموشش کنید ...
باید یاد گرفت که واقعیتهارو اونجور که هست پذیرفت ...
اینکه شما بهش علاقه دارید این فقط 50 درصد کاره و برای 50درصد بقیه اش باید طرف مقابل هم همین نظرو داشته باشه ...
در ضمن این موضوع رو از ذهنتون خارج کنید تا از افسردگی برای شما جلوگیری بشه ...
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
عزیزم خب چه اصراریه که میخوای اونو مجبور به گفتن مشکلاتش کنی ...
وقتی هنوز خواستگاره ، خب نمیخواد بیش از اندازه در مورد مشکلاتش حرف بزنه ...
و شما باید این حق رو بهش بدید ... و نباید ازش انتظار زیادی داشته باشید ...
اگه رفتار شما و میزان جلو رفتن خواستگاری مثبت پیش بره ... مطمئنا" ایشون خیلی راحتتر میتونه به شما اطمینان کنه ...
پس از اینکه اونو به اینکار مجبور کنید جدا" خودداری کنید ...
چون هرچی شما بیشتر اصرار کنید اونو بیشتر از خودتون دور میکنید
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
اصلا" اینطوری فکر نکنید ...
شما میتونید بهش بگید که هر وقت به شما اعتماد کرد میتونه روی شما برای بیان مشکلاتش حساب کنه ...
اینطوری اگه به کسی بگی دیگه فکر نمیکنه که میخوایت در کارش سرک بکشید
و از طرفی هم بهش گفتید که اگه مشکلی داره میتونه به شما اعتماد کنه ...
از این دست جملات و کلمات رو میتونید بکار ببرید ...
خـــــدانـگهــــــدار
دوست عزیز شما باید مشکل خودت رو در یک تاپیک جداگانه مطرح کنید ...
از قسمت بالا /سمت راست / گزینه انجمن رو انتخاب کنید / و از لیست انجمن ها وارد گروه های مربوطه بشید
و متناسب با نوع مشگلتون طرح سوال کنید ....
اینطوری بقیه دوستان میتونن بهتون بیشتر کمک کنن ... و نظرات بیشتری برای مشکلتون نوشته میشه
اما در مورد مشکلتون که اصلا" هم مشکل نیست باید بگم
که این روابط مثل آزمون و خطاست و باید در این روابط کاملا" قوی باشید که بتونید با شنیدن کلمه " نه " کنار
بیایت ، در این حالت نه اینجوری فکرتون به هم میریزه و نه این افکار ذهنتون رو خراب میکنه
به هر حال ایشون تصمیم به این داره که با یک استاد ازدواج کنه ...
و شما باید راه دیگه ای رو در پیش بگیرید و فراموشش کنید ...
ویرایش توسط farokh : 07-09-2014 در ساعت 03:18 PM
خـــــدانـگهــــــدار
سلام از همه ممنون ک راهنماییم کردید
سلام من ب طرفم خیلی اهمیت میدم خیلی.....همیشه سعی کردم ی جور رفتار کنم ک براش خسته کننده نباشه
اما مدتی اخلاقش عوض شده...بهم انچنان اهمیت نمیده...اما خودش میگه من تورو دوست دارم و از دوست داشتنم کم نشده
ولی رفتاراش و ک میبینم کلی حرس میخورم
بچه ها من براش هیچ جوری کم نزاشتم...خودشم میدونه...منم دیگه از این رفتارا خسته شدم ...مگه ادم چقدر میتونه
هی میگم عیبی نداره میگذره اما.....
من دخترم پر احساس ن بهم محبت میکنه ن ازم میخاد ک باهاش درد و دل کنم
ب خدا دارم داغون میشم
همش پیشه دوساشه.کلافم کرده...چی کار کنم کمکم کنید لطفا؟
http://forum.moshaver.co/f24/%D8%B1%...9%80%D8%AF-53/
سلام عزيزم
حالا كه اول راه هستين فكر ميكنم لينك بالا خيييلي بتونه كمكتون كنه بهتره اونو مطالعه كنيد
خب فکر کنم باید بهش فرصت بدی که با خودش بیشتر تنها باشه ...
البته اگه برای فکر کردن باشه و اینکه چه تصمیمی میخواد در زندگیش بگیره ....
در واقع مردان قـادرنــد زندگی خود را از رابطه شان جدا سازند...
اغــلب آقایون میدانند که چگونه خود را از لحاظ احساسی ،و عـاطـفی برای هر کدام از این دو مقوله در موقعیت هـای
جداگانه مـهیا سازند... این گونه بنظر نمی رسد که ایــن دو موضوع را به یکدیگر پیوند داده و به آنها به عنوان دو بخش
مجزا بنگرند...
اگر اکـنون بــاید روی کار خـود تـمـرکـز کـنـــند،صـد در صد هوش و حواس خود را به آن معطوف ساخته و
سعی میکنند کار خود را به نحو احسن انجام دهند. اگر باید برای مشکل یکی از دوستان خود چاره اندیشی کرده
و آن مشکل را حل کنند، باز تمام جان و جسمشان را برای حل مسئله دوستشان خواهند گذاشت،
تا آن حد که دلمشغولیهای دیگر خود را(اعم از عشق و خانواده) کنار میگذارند.
اگر هم باید حواس خود را متمرکز عشق و عاشقی کنند، مجددا آنها همه صد در صد وجود خود را به آن اختصاص داده و ممکن است بسیار رمانتیک گردند.
در مورد زنان این موضوع فرق میکند؛ به مجرد آنکه مردی را در زندگی خود پذیرفتند،
رابطه شان تقریبا همه زندگی آنها میگردد. برای خانمها دشوار است که این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنند.
یک زن مرد زندگی خود را در تمام دقایق روز در خاطر خود دارد، افکار وی آکنده میباشد
از تصویر مرد خود به هنگام کار، در میان جلسه، و حتی در هنگام تفریح و سرگرمیهایش...
خب واسه همینه که در همه حال داری به ایشون فکر میکنی و فکر میکنی بهت بی توجهی میکنه
چون تو اونو واسه 24 ساعت و 100 میخوای که هیچ مردی اینطوری نیست
خـــــدانـگهــــــدار
آقایان معمولا تودار بوده و تمایلی به صحبت، توضیح و شرح در مورد مسایل روزمره را ندارن...
اما این بدین مفهوم نیست که خطایی از شما سرزده و یا علت آن شمایید...
و آن یقینا بدین مفهوم نیست که مرد شما، شما را دوست نداره ...
او فقط میخواد در مورد موضوعاتی حرف نزنه .... همین
اگر احساس میکنی که ایشون با حالت نامهربانانه، غیر رمانتیک و سردجوابتو میده ...
پس بهتره بدونی که آقایان یک مخزن اسرار در وجود خودشون دارن ...
که گهگاهی باید به سراغش رفته و بهش پناه ببرن...
مخزن اسراری برای تنهایی خود، برای حل و فصل مسایل شخصی خود، برای تجدید قوا، برای پرداختن به خیالپردازیها و حتی رویاهای خود...
و هیچ فرد دیگری اجازه داخل شدن به آن را ندارد حتی شریک زندگیشون ...
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
سلام به همه انایی ک آنلاینن
بچه ها ی کمک..میگم من میخام گوشی بگیرم ..اما برا این ک دیگه نمیخوام لبتاپ داشته باشم میخواستم نوت بگیرم...
حالا ب نظرتون خوبه؟چه مارکی؟
خوندن این کتاب خالی از لطف نیست ...
کتاب مهارت های ارتباطی میان فردی
[replacer_a]
[replacer_a]برجسته ای چون «[replacer_a]»، «کارن هورنای»، و «سالیوان» معتقدند که عدم توانایی برقراری ارتباط مؤثر، یکی از مهمترین علل حالتهای عصبی و اختلالات روانی و رفتاری است.
همانطور که بعضی از کودکان معلول، به خاطر عدم توانایی و عدم مهارت در انجام کارها در زمینه هایی عصبی می شوند، بسیاری از ما چون نمی دانیم در برخورد با دیگران چگونه رفتار کنیم و مهارتهای روابط انسانی و ارتباط مؤثر را نمی شناسیم، دچار ، روانشناسان و اریک فروم نسبت به خود و دیگران می شویم.
بنا براین یادگیری اصول و قواعد عصبیت مؤثر، خود یکی از عوامل مهم سلامت و بهداشت روانی است. با آگاهی و تمرین رموز و فنون ارتباطی، ما در فضا و محیط توافق، افسردگی، و سازش وکینه توزی قرار می گیریم.
با این همه اغلب مردم تصور می کنند که از مهارت لازم در برقراری ارتباط برخوردارند و کاربرد و تمرین دائمی ارتباط روزمره در کار و زندگی را کافی دانسته و آموزش را در این زمینه ضروری تشخیص نمی دهند.
شما در این باره چگونه فکر می کنید ؟ آیا مایلید توانایی های ارتباطی خود را اریابی و بازنگری کنید؟ آیا مایلید در باره فرایند و روشهای ارتباط و سد ها و موانع ارتباطی و فنون برقراری ارتباط مؤثر مطالب بیشتری بدانید. اگر چنین است این نوشتار که به این منظور تدارک دیده شده، شما را در برقراری ارتباط مؤثر و ایجاد درک و تفاهم با دیگران یاری خواهد داد
نویسنده: ایرج هاشمی
لینک دانلود کتاب :
برقراری ارتباط
خـــــدانـگهــــــدار
سلام اقا فروخ از شما واقعا تشکر میکنم ک واقعا بهم کمک میکنید...یه دنیا تشکرررررررررررررررررررررر
شما باید سعی کنید اعتماد ایشون را جلب کنید یکی از راهها گوش دادن دقیق به حرفهای ایشون و ندادن نظر در حالیکه با تکان دادن سر به ایشون نشون میدین دارید به حرفهاشون کوش میدید میباشد در ضمن سعی کنید وقتی با ایشون صحبت میکنید بهشون نگاه کنید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)