مشکل خواستگاری از دختر

[amirali24]

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان و سروران و مشاورین محترم..
خیلی ممنون میشم منو کمک کنید خیلی نیاز به مشورت شما دارم.
ممنون میشم اگر متنی که مینویسم رو تا اخر بخونید و نظرات و مشاورتون رو برام بنویسین ..ممنون.

راستش داستان از اینجا شروع میشه که من 5 سال پیش با دختری در یاهو آشنا شدم و این آشنایی تا 2 سال اول در حد همون چت بود که حدودا هر هفته یکبار چت میکردیم..

بعد از این قضیه یعنی 3سال اخیر به گوشی کشید این رابطه و اون هم فقط در حد اس دادن در شبکه هایی مثل واتس آپ و تلگرام و..

اینو بگم که همون 5 سال پیش بعد از چند ماه چت ایشون رو دیدم یکبار فقط در حد سلام و احوالپرسی در یک مکان فرهنگی قرار گذاشتیم.
بعد از اون تا همین یک هفته پیش فقط به اس دادن گذشت اونم هر هفته تقریبا یکبار به مدت مثلا نیم الی یک ساعت..
یک ماه پیش فهمیدم ارشد دانشگاه من قبول شده و یک هفته پیش ایشون رو بعد از 5 سال دوباره دیدم برای سلام و احوالپرسی..

اینو بگم که به این دلیل پیشنهاد دوستی ندادم این مدت چون هم من اهلش نبودم هم مطمئنم ایشون اهل دوستی نیستن.
بیشتر این مدت هم که حرف میزدیم راجب درس و کار و .. بوده و خیلی کم میشد که بحث راجب چیزایی دیگه باشه..
یعنی در حد دوست اجتماعی فقط اونم محدودتر حتی.

تو این مدت خیلی کم از خانوادشون شناخت دارم و فقط میدونم شغل پدرش چی هست و چندتا بچه هستن و..
اون یکم بیشتر میدونه چون خودم راجب بهش گفتم.
الان تازه ارشد قبول شده و من نمیدونم نظرمو چطوری بهش بگم..
من واقعا ایشون رو میخوام و تو این مدت که باهاش اشناییت دارم اگر چه بالای 99 درصدش چت کردن بوده یا اس دادن اما اخلاق و خصوصیاتش خیلی به چیزی که در ذهن دارم نزدیکه..

دلیل اینکه این مدت بهش نگفتم چون میخواستم یکم بیشتر ببینمش که نگه با یبار دیدن خواستگاری کرد و ..
نمیدونم اون حسی نسبت بهم داره یا نه ولی به قول یکی از دوستام اگر نداشت 5 سال باهات در رابطه نبود.

ولی واقعا دوستی ما یه چیز عجیبیه اخه کی توی 5 سال فقط دو بار طرفو دیده؟
البته واقعا بهانه ای هم نبود برای دیدن..
چون ما نمیخواستم دوست پسر و دوست دختری پیش بیاد راهی نداشتم تا اینکه مثلا دانشگاه یجا بیفتیم و این پیشنهاد رو مطرح کنم..
الان هفته پیش وقتی دیدمش عاشقتر از قبل شدم..
ببینین شاید بعضی ها بگین که مگه میشه با دو بار دیدن عاشق شد و یا نمیدونم خواستگاری کرد..ولی دوستان راه من چیه؟
من چیکار باید کنم؟

خودم اگر خواستگاری نکنم اخه ادرس یا تلفنی از خانوادش ندارم که به خانوادم بدم اونا پا پیش بزارن..بعدشم میخوام ببینم این خودش اصلا میخواد منو؟
تا حالا هم توی این 5 سال جز احترام متقابل به همدیگر چیزی نداشتیم ..نه بحثی نه..

نمیدونم واقعا چیکار کنم..چطوری ازش بخوام که من خوشم اومده..زشت نیست؟
دوستان لطفا کمک کنید و اگر اطلاعاتی هم میخواین که اشاره نکردم بفرمایید بگم..


پیشاپیش ممنون از مشاورتون.

[naviddivan]

عشق.....عشق.....عشق...................... ...................
وضعیت عجیبیه
یه احساس شیرین که با یه غم همیشگی ترکیب شده
احساس شیرینی که باعث میشه شب و روز به معشوقه ات فکر کنی
غم همیشگی به دلیل اینکه نمیتونی عشقت رو باهاش در میان بذاری
حالا چرا نمیتونی بهش بگی مهم نیست.
مهم اینه که باید بگی
هرچه بیشتر زمان رو هدر بدی ، بیشتر ضرر میکنی
5 دقیقه وقت بذار و حرفاتو بگو . وگرنه یک عمر حسرت جملات نگفته باهات باقی می مونه
اعتماد به نفس زیادی لازم نیست . در حد همون 5 دقیقه
اگه نمیتونی رو در رو بگی ، نامه بنویس ولی مستقیم حرف بزن

خدا پشت و پناهت

[amirali24]

عشق.....عشق.....عشق...................... ...................
وضعیت عجیبیه
یه احساس شیرین که با یه غم همیشگی ترکیب شده
احساس شیرینی که باعث میشه شب و روز به معشوقه ات فکر کنی
غم همیشگی به دلیل اینکه نمیتونی عشقت رو باهاش در میان بذاری
حالا چرا نمیتونی بهش بگی مهم نیست.
مهم اینه که باید بگی
هرچه بیشتر زمان رو هدر بدی ، بیشتر ضرر میکنی
5 دقیقه وقت بذار و حرفاتو بگو . وگرنه یک عمر حسرت جملات نگفته باهات باقی می مونه
اعتماد به نفس زیادی لازم نیست . در حد همون 5 دقیقه
اگه نمیتونی رو در رو بگی ، نامه بنویس ولی مستقیم حرف بزن

خدا پشت و پناهت

ممنون از پاسخ دقیق شما.
راستش نمیدونم چطور باهاش یه قرار دیگه بزارم و بگم..اخه تو اس ام اس خیلی زشته بگم..میخوام حضوری بگم ولی دیگه بهونه واسه دیدن هم رو ندارم..
مثلا بگم واسه چی بیاد؟اخه میگم ما خیلی رسمی و .. هستیم اونطوری مثل دوستا نیستیم و یه بهونه میخوام تا بگم بهش..
سخته واقعا بین دو راهی موندن

[love]

ببین آقا امیر علی خیلی داری سخت میگیری ، اگه واقعا خواهانش هستی بدون مقدمه ، بدون رودروایسی ، باید حرفتو بزنی ، یا بهت میگه آره یا میگه نه ( که البته من بعید میدونم) ، یه روز بهش زنگ بزن قرار بزار بگو کارت دارم ، خودش تا تهشو میخونه دیگه ، یا اینکه یه روز تو دانشگاه دیدیش برو جلو سلام و احوالپرسی بعد بهش بگو یه کار کوچیک باهات داشتمو حرفتو بزن .

خیلی سعی نکن از الان بشینیو به همه چیز فکر کنیو مقدماتو شرایطو از قبل محیا کنی ... اینجوری هم استرست بیشتر میشه هم کاری که میخوای بکنی سختتر میشه واست ... حرفتو بزنو تمام .

[amirali24]

ببین آقا امیر علی خیلی داری سخت میگیری ، اگه واقعا خواهانش هستی بدون مقدمه ، بدون رودروایسی ، باید حرفتو بزنی ، یا بهت میگه آره یا میگه نه ( که البته من بعید میدونم) ، یه روز بهش زنگ بزن قرار بزار بگو کارت دارم ، خودش تا تهشو میخونه دیگه ، یا اینکه یه روز تو دانشگاه دیدیش برو جلو سلام و احوالپرسی بعد بهش بگو یه کار کوچیک باهات داشتمو حرفتو بزن .

خیلی سعی نکن از الان بشینیو به همه چیز فکر کنیو مقدماتو شرایطو از قبل محیا کنی ... اینجوری هم استرست بیشتر میشه هم کاری که میخوای بکنی سختتر میشه واست ... حرفتو بزنو تمام .

ممنون از پاسختون..ببخشید من اسمتون رو نمیدونم واسه همین لاو صداتون میکنم.
درسته حرفتون..ولی میدونین چیه؟این دختره سخت میاد به این راحتی که شما میگین بیرون نمیاد...
دلیل میخواد واسه اومدن..تاحالا چند سال پیش که جوونتر بودم همینطوری گفتم بیاید یه عرض ادبی کنم و ... همیشه یطوری پیچونده..چون فکر میکنه واسه دوست پسر دوست دختری میخوام.
ولی این دانشگاه هم قسمت شد که قبول کنه و الان هم فقط در حد احوالپرسی 10 دقیقه ای بود..
الان بحصم اینه با اینکه هفته پیش دیدم الان دیگه چه بهونه ای بیارم بیاد؟
از یه طرفی میترسم اگر بهش نگفتم یهو خواستگار بیادوو... من که نمیدونم اوضاع شخصیشو..
واقعا سخت شده واسم قضیه و استرس زا

[love]

ممنون از پاسختون..ببخشید من اسمتون رو نمیدونم واسه همین لاو صداتون میکنم.
درسته حرفتون..ولی میدونین چیه؟این دختره سخت میاد به این راحتی که شما میگین بیرون نمیاد...
دلیل میخواد واسه اومدن..تاحالا چند سال پیش که جوونتر بودم همینطوری گفتم بیاید یه عرض ادبی کنم و ... همیشه یطوری پیچونده..چون فکر میکنه واسه دوست پسر دوست دختری میخوام.
ولی این دانشگاه هم قسمت شد که قبول کنه و الان هم فقط در حد احوالپرسی 10 دقیقه ای بود..
الان بحصم اینه با اینکه هفته پیش دیدم الان دیگه چه بهونه ای بیارم بیاد؟
از یه طرفی میترسم اگر بهش نگفتم یهو خواستگار بیادوو... من که نمیدونم اوضاع شخصیشو..
واقعا سخت شده واسم قضیه و استرس زا

ببین اگه بحث دوستی بود باید سختت میشد ولی الان تو که واسه دوستی نمیخوایش واسه ازدواج میخوایش ،به اندازه ی کافی چند سال مراعاتش کردی ، حالا دیگه باید حرفتو بزنی ،اگه راحت نمیتونه بیرون بیادو بهونه باید بیاری خب بیخیال ، توی دانشگاه که دیدیش برو جلو و احوالپرسی کنو حرفتو بزن ، میتونی اولش بهش بگی کسی تو زندگیت نیست ؟ نظرت راجب من چیه ؟ خودش تا ته حرفاتو میخونه ...

ببین تو باید بالاخره حرفتو بزنی ... یا تو دانشگاه به خودش بگو یا اگه میدونی میده شماره منزلشونو بگیر ...

اگه نگران بهونه اوردنی واسه قرار گذاشتن ، تو خود دانشگاه بهترین راهه .

این رو هم بدون تو سنه ازدواجه هر آن امکان داره یکی بیاد خواستگاریشو از دستت بپره ،پس این دست اون دست نکن ...

[amirali24]

ببین اگه بحث دوستی بود باید سختت میشد ولی الان تو که واسه دوستی نمیخوایش واسه ازدواج میخوایش ،به اندازه ی کافی چند سال مراعاتش کردی ، حالا دیگه باید حرفتو بزنی ،اگه راحت نمیتونه بیرون بیادو بهونه باید بیاری خب بیخیال ، توی دانشگاه که دیدیش برو جلو و احوالپرسی کنو حرفتو بزن ، میتونی اولش بهش بگی کسی تو زندگیت نیست ؟ نظرت راجب من چیه ؟ خودش تا ته حرفاتو میخونه ...

ببین تو باید بالاخره حرفتو بزنی ... یا تو دانشگاه به خودش بگو یا اگه میدونی میده شماره منزلشونو بگیر ...

اگه نگران بهونه اوردنی واسه قرار گذاشتن ، تو خود دانشگاه بهترین راهه .

این رو هم بدون تو سنه ازدواجه هر آن امکان داره یکی بیاد خواستگاریشو از دستت بپره ،پس این دست اون دست نکن ...

ممنون..بله دقیقا..
یه مطلبی هم که هست اینه که دانشگاه ما خیلی بزرگه تو تهران و این یه دانشکده دیگس..یعنی اگر بخوام برم دانشکدشون پیاده یه 10 دقیقه ای راه هست البته توی خود فضای دانشگاه هست.
بنظرتون مثلا پیام بدم کار فوری دارم یجا جز دانشگاه ببینمش؟این بهتره واسه گفتن یا همون دانشگاه؟
بعد بنظرتون موقع گفتن مقدمه هم بگم که 5سال گذشته و من میخواستم سر یه کار برم تا درخواستمو بگم و از این حرفا؟یا فقط بگم من میخوامتون..بنظرتون نمیگه شما که دوبار منو بیشتر ندیدید و هیچی از من نمیدونین؟

[love]

ممنون..بله دقیقا..
یه مطلبی هم که هست اینه که دانشگاه ما خیلی بزرگه تو تهران و این یه دانشکده دیگس..یعنی اگر بخوام برم دانشکدشون پیاده یه 10 دقیقه ای راه هست البته توی خود فضای دانشگاه هست.
بنظرتون مثلا پیام بدم کار فوری دارم یجا جز دانشگاه ببینمش؟این بهتره واسه گفتن یا همون دانشگاه؟
بعد بنظرتون موقع گفتن مقدمه هم بگم که 5سال گذشته و من میخواستم سر یه کار برم تا درخواستمو بگم و از این حرفا؟یا فقط بگم من میخوامتون..بنظرتون نمیگه شما که دوبار منو بیشتر ندیدید و هیچی از من نمیدونین؟

اگه میخوای توی دانشگاه بهش بگی دوروورتون شلوغ نباشه که نه شما استرس بگیری نه اون خجالت بکشه جلو دوستاش یا حالا آدمای اطرافش ... که یه وقت به خاطر استرسش و شلوغیه اطرافش الکی بهونه بیاره و بخواد زودی تموم کنه حرفتو ... بهتره که خلوت باشه تا بتونه رو پیشنهادت فکر کنه و جواب الکی نده ، یا اینکه حسشو تو این چندسال بهت بگه ... شایدم اصلا بهت بگه باید روش فکر کنم ...

در هر صورت اگه تو دانشگاه بود جای خلوتی باشه ...

واسه مقدمه هم به نظرم اره چون شما شناخت زیادی ازش نداری بهتره که بهش بگی منتظر اوکی شدن کارم بودم که بعدش باهاتون مطرح کنم، الانم دوست دارم بیشتر بشناسمتون و ازتون بدونم ، اگه مایل باشید یه مدت با هم رفتو آمد بیشتری داشته باشیم برای آشنایی بیشتر ( اینو بگو که از حالا قراره ملاقاتها رو گذاشته باشیو دلیلشم گفته باشی )

[amirali24]

اگه میخوای توی دانشگاه بهش بگی دوروورتون شلوغ نباشه که نه شما استرس بگیری نه اون خجالت بکشه جلو دوستاش یا حالا آدمای اطرافش ... که یه وقت به خاطر استرسش و شلوغیه اطرافش الکی بهونه بیاره و بخواد زودی تموم کنه حرفتو ... بهتره که خلوت باشه تا بتونه رو پیشنهادت فکر کنه و جواب الکی نده ، یا اینکه حسشو تو این چندسال بهت بگه ... شایدم اصلا بهت بگه باید روش فکر کنم ...

در هر صورت اگه تو دانشگاه بود جای خلوتی باشه ...

واسه مقدمه هم به نظرم اره چون شما شناخت زیادی ازش نداری بهتره که بهش بگی منتظر اوکی شدن کارم بودم که بعدش باهاتون مطرح کنم، الانم دوست دارم بیشتر بشناسمتون و ازتون بدونم ، اگه مایل باشید یه مدت با هم رفتو آمد بیشتری داشته باشیم برای آشنایی بیشتر ( اینو بگو که از حالا قراره ملاقاتها رو گذاشته باشیو دلیلشم گفته باشی )

ممنون..
میگم در مورد جمله اخرتون که فرمودید اگر مایل باشید یه مدت...
بهتر نیست بگم که من شناختی ندارم اگر مایل باشید شماره خونتون رو بدید تا خانواده هماهنگ کنن بیشتر آشنا شیم .؟
یا بدون نظر خانواده ها ملاقات کنیم همو؟

[love]

ممنون..
میگم در مورد جمله اخرتون که فرمودید اگر مایل باشید یه مدت...
بهتر نیست بگم که من شناختی ندارم اگر مایل باشید شماره خونتون رو بدید تا خانواده هماهنگ کنن بیشتر آشنا شیم .؟
یا بدون نظر خانواده ها ملاقات کنیم همو؟

میدونی چیه

من نظرتونو راجب نحوه ی آشنایی نمیدونستم ...

فکر میکردم مثل خیلیا اول یه مدت با هم رفتو آمد میکنن بعد به خانواده میگن واسه همینه این پیشنهادو دادم ولی اگه نظر شما هم همینه که چه بهتر آشنایی و رفتو آمدتون زیر نظر خانواده ها باشه که خیلی بهتره ...

پس میتونی اول نظر خودشو راجب خودت بپرسی بعد بهش بگی اگه اشکال نداره شماره منزل رو بدید برای آشناییه بیشتر دو خانواده و رفتو آمد زیر نظر اونا .

بعد خواستگاری رسمی برو که مطمئن بشه قصدت ازدواجه ، بعد رفتو آمدو آشنایی ...

[amirali24]

میدونی چیه

من نظرتونو راجب نحوه ی آشنایی نمیدونستم ...

فکر میکردم مثل خیلیا اول یه مدت با هم رفتو آمد میکنن بعد به خانواده میگن واسه همینه این پیشنهادو دادم ولی اگه نظر شما هم همینه که چه بهتر آشنایی و رفتو آمدتون زیر نظر خانواده ها باشه که خیلی بهتره ...

پس میتونی اول نظر خودشو راجب خودت بپرسی بعد بهش بگی اگه اشکال نداره شماره منزل رو بدید برای آشناییه بیشتر دو خانواده و رفتو آمد زیر نظر اونا .

بعد خواستگاری رسمی برو که مطمئن بشه قصدت ازدواجه ، بعد رفتو آمدو آشنایی ...

ممنون.قصد دارم امروز عصر دیگه حتما بهش بگم یجا قرار بزاریم و ..
امیدوارم ختم به خیر شه..
ممنون از مشاوره شما دوست عزیز.
موفق باشید