با سلام
دوستانی که متاهل هستند لطفا بگن که ازدواج سنتی کردن یا مدرن و چه طور با همسرشون آشنا شدن و مزیت و عیب هر دو نوع ازدواج چی هست.
دوستان مجرد هم نظراتشون رو بفرمایند لطفا
ازدواج سنتی بهتره یا مدرن؟
با سلام
دوستانی که متاهل هستند لطفا بگن که ازدواج سنتی کردن یا مدرن و چه طور با همسرشون آشنا شدن و مزیت و عیب هر دو نوع ازدواج چی هست.
دوستان مجرد هم نظراتشون رو بفرمایند لطفا
ازدواج مدرن یه عیب بزرگ داره ۰ اگه مدت اشنایی کمی طولانی بشه حتما وابستگی ایجاد میشه
و در صد درصد موارد وابستگی دختر خیلی بیشتر هست ۰ حالا فکر کنید این دو نفر
از هر لحاظ با هم به توافق رسیدن ولی خونواده ها وقتی در جریان قرار گرفتن مخالفت کردن
و سنگ انداختن جلو پاشون. اکثرا هم دلایل خونواده ها قابل قبول نیست
مثلا میگن تو خیلی سری یا ممیگن از نظر وضع مال ما خیلی سریم
این وسط تنش های روحی زیادی عاید دخترو پسر میشه مخصوصا دختر
ولی ازدواج سنتی خانواده ها از اول در جریان قرار میگیرن و قبل ایجاد
وابستگی بعضی موارد رو رد میکنن ۰ بنظر من سنتی در ایران روش بهتری هست
چون به هر حال تو ایران خونواده ها تصمیم گیرنده ن پس بهتره بذاریم از همین
اول تصمیم بگیرن
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
من با مدرن موافقم دوست دارم با کسی که دوسش دارم و از میشناختمش ازدواج کنم نه یه نفر که یهو ببینمش و بشناسمش و معمولا تو ازدواج های سنتی مادر پسر بیشتر خوشش میاد تا خوده طرف که خیلی بده
اگه این 2 تا رو با هم ترکیب کنی عالی میشه . یعنی یه اشنایی کوچیک و بعد سریع خانواده ها رو در جریان بزارن [replacer_img][replacer_img]
... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...
... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..
... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...
... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...
... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...
... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...
دقیقااااا این مدلی خیلی عالی میشهنوشته اصلی توسط haaasaaa
ادغام سنتی با مدرن عالیه
البته منظور من از ازدواج سنتی این هست که مثلا دختر و پسر بعد از پسند اولیه دو تا سه ماه با هم در ارتباط باشن و در صورت تفاهم و دوست داشتن ازدواج کنن. در ازدواج مدرن این ارتباط 4 یا 5 سال شایدم بیشتر طول میکشه. در ضمن انسان ها همیشه یهو همدیگه رو میبینن و میشناسن دیگه بجز ازدواج های فامیلی که از بچگی آشنان.
دوستانی که میگن ترکیبی از مدرن و سنتی یه مثال بزنن لطفا
سلام و عرض ادب
به نظر من برای فرهنگ ما سنتی بهتر هست اگه هم مدرن باشه همون گام اول خیلی بهتره که خونواده ها در جریان قرار بگیرن ولی به نظر من اگه علاقه بدون اطلاع خونواده ها باشه باز یه نفر واسط بشه به جای خود آقا خیلی بهتره و شخصیت هر دو نفر حفظ میشه که جنبه فرنگی هم پیدا نکنه.
این نظر من
شرایط ازدواج وجود داشته باشن دختر و پسر همو بپسندن دوست داشته باشن خانواده هارو سریع درجریان بذارن
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
سنتی خیلی بیتره!ولی اگه اقا وخانم از قبل شناخت داشته باشن وبه خانواده ها بگن وبه صورت سنتی انجام بشه بازم خوبه
دوست داشتن مثل نماز میمونه ،
وقتی نیت کردی
دیگه نباید اطرافتو نگاه کنی...!
اره موافقم .
ولی اصل اینکه هردو همیدیگه رو بخوان .و همو دوست داشته باشن
من خودم ازدواجم فامیلی بود.
شوهرم منو چند سال میخواسته ولی چیزی نگفته تا اوضاعش رو به راه شه . تا اینکه یه روز مادرش منو بهش پیشنهاد میده
شوهرم هم رو هوا میگیره.
منم راستش نمیدونستم بهش علاقه دارم یا نه چون زیاد با هم یجا نبودیم.
تا اینکه باهاش رفتم مسافرت و اونجا بود که یه دل نه صد دل عاشقش شدم. البته ناگفته نماند اونم خوب بلد بود مخ بزنه
ممنون از نظر
اما مثلا وقتی امروز دختر و پسر تو محیطی مثل دانشگاه با هم در ارتباطن که نسبتا محیط سالم تری هست در مقایسه با خیابان و پاساژ خرید! احتمال خیلی بالاست که علاقه مند بشم به هم ولی یه پسر 21 22 ساله از نظر مالی شرایط ازدواج نداره که اگه خانواده ها هم در جریان باشن بازم دختر خانوم باید 3 4 سال منتظر بشینه
ازدواج برا پسر 21. 22ساله کمه
چون اول باید بلوغ فکری به وجود بیاد باید کار کنه و شرایط ازدواج خودش رو جور کنه ! تا بتونه زندگی موفقی داشته باشه. در اینده ولی اگه تو این رده سن به دختری علاقه مند شد اول به خانوادش صحبت کنه. خانوادش موافق بودن بعد پیش قدم بشه برا درخواستش. ... اون موقع دیگه بستگی به دختره داره چون هر دختری معیار و شرایط خودش رو داره ...
ممکن یه دختری کنار بیاد قبول کنه نامزد بشه تا بعد تحصیل پسر کارش جور بشه ولی یکی هم کنار نمیاد یکی از اولیت مهم زندگیش داشتن کار.
ویرایش توسط پریماه. : 03-11-2016 در ساعت 08:21 PM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
خانواده کلن در جریان باشن یا نباشن وقتی دختر پسر همو بخواند خانواده این وسط هویچ محسوب میشه
درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است.
شما همون مهندس 24 هستین!!!!
اول از همه بگم که ازدواج یه چیزیه که اکثر کسایی که مجردن دوست دارن متاهل بشن و اکثر متاهل ها میخوان مجرد بشن (فارغ از دین / کشور / نوع ازدواج و ...) به قید "اکثر" توجه کنید .
ازدواج وقتی صحیحه و فعل مثبتیه که بعد از گذشت 40-50 سال از اون ازدواج ، نه تنها دو طرف از هم زده نشن ، بلکه با افزایش سن ، کشش روحی بیشتری به هم پیدا کنن . (به شخصه تو کل عمرم نمونشو کمتر از 7-8 مورد دیدم )
دوما ازدواج مطلقا سنتی جوابگوی نسل جدید نیست و پسرها ، برخلاف پسرهای دهه های 30-40 شمسی ، به شدت به احساساتشون اهمیت میدن و در مقابل ازدواج مطلقا سنتی ، مخالفت میکنن و به این راحتی زیر بارش نمیرن .
حالا ، ازدواج مدرن یه بستری میخواد ، بسترش یه جامعه مدرن و روشن هستش ، نه ایران با سرانه مطالعه فجیییییع نزدیک به صفر که ملت برای رفع مشکلاتشون میرن پیش ممد آقا بقال که براشون دعا بنویسه و بذارن توی بالشتشون و روش بخوابن که اون مشکلشون حل بشه .
اگه منظور از ازدواج سنتی ، اینه که ننت دستتو بگیره ببره خونه یکی که شاید تاحالا حتی اسم طرفو نشنیدی ، این ازدواج به نظر من خیلی احمقانست (برای دوره فعلی ، 20-30 سال پیش این نوع ازدواج جواب میداد و عموما پایدار میموند) ، نسل جدید نمیتونه به این راحتی ، بعد از ازدواج ، به طرف علاقه پیدا کنه (نمونش توی همین سایت بسیار بسیار بسیار یافت میشه)
فرهنگ ازدواج مدرن توی ایران (غیر از معدودی از شهرها ) واقعا به سمت صفر میل میکنه ، یعنی برای مثال (نمونه پسرشو مثال میزنم ، البته برعکسشم برقراره ) یه پسری با کل احساساتش به یه دختر پیشنهاد دوستی میده (به قصد آشنایی و ازدواج) ولی مثلا بعد از گذشت چند ماه میرن بیرون و پسره توی گوشی دخنره سرک میکشه و میبینه که یااااااااا علی ، چقدر طرفشون فعاله و ایشون یکی از دوست پسرهاشونه فقط!!!! اینجا چه اتفاقی میفته ؟ پسره دلش میشکنه (پسرها اصلا بروز نمیدن ، ولی از دخترها به شددددت احساساتی تر هستن ) ، نسبت به تمامی افراد جنس مخالفش بدبین میشه ، افسردگی میگیره ، روحیش داغون میشه و یه مدت زیادی طول میکشه که ریکاوری بشه . حالا اینجا به این نتیجه رسیده که ازدواج سنتی بهتره ! چرا ؟ چون نسبت به ازدواج مدرن بدبین شده ، میره به ننش میگه و چند جا میره خواستگاری و یه جا اوکی میشه و ... حالا ایشون هنوز اون دید بدش به جنس مخالف وجود داره ، به تک تک رفتارها و ارتباطات همسرش بدبین میشه و بعضا این بدبینی ها به قدری زیاد میشه که به طلاق منجر میشه .
نظر کلی من اینه که نه باید مطلقا سنتی باشه (چون بسترش از بین رفته ) ، نه باید مطلقا مدرن باشه (بسترش کامل فراهم نیست ) یه چیزی باید بین این دو تا باشه .
البته به شدت به نوع طرز تفکر خونواده ها هم برمیگرده ، یه خونواده مدرن ، خیلی راحتتر میتونه با دوست پسر داشتن دخترشون و یا دوست دختر داشتن پسرشون کنار بیان و براشون خیلی عادیه . ولی بافت کلی خانواده های ایران هنوز سنتی هستش (+مذهبی) و اگه پدر خانواده بفهمه که دخترش دوست پسر داره ، ممکنه حتی بکشتش نمونش :|
مهمترین نکته : ما توی ایران ، به غیر همسرمون ، با یک ایل و طایفه ازدواج میکنیم ،طی ازدواج ، این دو طایفه ، اگر با هم تناسب فرهنگی/مذهبی/جایگاه اجتماعی نداشته باشن و فاصله و اختلافشون با هم زیاد باشه به راحتی هر چه تمام ، میتونن مسبب طلاق این دو نفر باشن . چطوری ؟ فرض کنید که این دو طایفه مثل دو تا رشته زنجیر جدا از هم هستن که قراره این دو حلقه جدید بینشون اضافه بشه ، اگه وزن یکی از زنجیر ها بیشتر باشه (اختلافات فرهنگی ) این دو تا حلقه جدید میشکنه و در نتیجش رابطه این دو زنجیر هم از هم قطع میشه .
ازدواج مدرن وقتی کم تنش تر هستش که شما تنها با یک نفر ازدواج کنید (اتفاقی که توی مثلا کشور آمریکا میفته و اکثرا دختر ، پسر از 18-19 سالگی به بعد کاملا مستقل زندگی میکنن و طبیعتا برای ازدواجشون از کسی اجازه نمیگیرن - البته اونجا مشکل اختلاف فرهنگی و مذهبی خیلی کمتر دیده میشه )
انتخاب شریک زندگی ، بزرگترین و مهمترین انتخاب هر فردی توی زندگیشه .حالا ازدواج مدرن خوبیش اینه که اولا کااامل انتخاب خودته و اگه بعد از مدتی به هرررررر دلیلی با شکست مواجه شد ، کسی را نمیتونی سرزنش کنی غیر از خودت (این به شخصه برای من ارزشه)
ولی ازدواج سنتی (به خصوص فامیلی) اگه انتخاب درست نباشه و مشل پیش بیاد، عموما به خاطر روابط فامیلی یکی از طرفین تحمل میکنه و یه زندگی زورکی را پیش میبره ( که برای من ضد ارزشه )
نکته بعدی (چقد حرف میزنم) اینه که ازدواج سنتی ، بعضی مواقع دختر به دلیل داشتن موقعیت خوب همسرش ، یا قیافه خوب، یا مثلا پولدار بودن و غیره ، جواب مثبت میده بهش ، و ممکنه هیچوقت بهش از اعماق قلبش علاقه مند نشه و بیرون از خونه دنبال عشق بگرده . یا در مورد پسر ، به دلیل بچه ننه ای بودن پسره ، اولین جایی که میره (چون تاحالا تجربه نداشته) میگه همین خوبه همین خوبه (به شخصه خییلیییییی زیاد این موردو دیدم) و بعد از چند سال میبینه که اصلا نمیتونه به این خانم حس داشته باشه ، چه اتفاقی میفته ؟ بیرون خونه دنبال عشق میگرده .
با وجود گسترش و در دسترس بودن شبکه های اجتماعی ، به راحتی هر چه تمام ، میشه اون عشقی که توی خونه کمبودش برات حس میشه را پیدا کنی . ( گه البته اونم عشق نیست و هوسه ، ولی به اشتباه عشق برداشت میشه )
ایران خواه ناخواه ، داره به سمت ازدواج مدرن حرکت میکنه و تا 20 - 30 سال آینده خیلی فراگیر میشه ( امیدوارم تا اون موقع جنگ نشده باشه ) باید نشست و دید که آیا نتیجه میده این سبک زندگی یا نه ، هر چند چیری که الان خیلی مشخصه ، رنگ باختن ازدواج سنتی در چشم نسل جوان و نوجوان وغیر قابل هضم بودن این ازدواج هستش .
مثلا پدر و مادر خود من ، بعد از7-8 سال به هم رسیدن ، نه مطلقا سنتی بوده ، نه مدرن ( 35 سال پیش حدودا ) و من مشکل جدی تاحالا ندیدم توی رابطشون و واقعا همدیگه را دوست دارن ، جزو همون 7-8 موردی که گفتم دیدم از ازدواجشون راضین و از هم زده نشدن . ازدواج هم اینطوری بوده که اولا شناخت صد در صدی روی همدیگه داشتن (همسایه بودن و پسرهای دو خونواده خیلی با هم قاطی بودن و هم بازی و هم مدرسه ای بودن ) از همین شناخت ، ابراز علاقشون از سنین 16-17 سالگی شروع میشه و توی سن 25 سالگی ازدواج میکنن ( با کلی گیر و شرط و شروط الکی ، ولی خب عشق واقعی بوده و سختی هاشو تحمل کردن جفتشون)
ویرایش توسط ehsan1966 : 03-12-2016 در ساعت 02:01 AM
راهکار جالبیه
اما تقریبا غیرممکن
بی سوادی قشر والدین ( حتی با وجود تحصیلات 35 سال قبل که هیچ اثری از علوم روانشناسی در ایران نبود )
اعتقادات پوچ و بی اساس در والدین
خرافات دربین خانواده ها
ترس از واکنش های اجتماعی (ابرو و قضاوت های دیگران و صدتا مشکل زیربنایی کمبود اعتماد به نفس )
غرق شدن والدین در مسائل شخصی اللخصوص پدران
نداشتن بصیرت و اگاهی نه در جوانان و نه در والدین(همون تاثیرات بی سوادی )
توقعات غیرمنطقیه والدین و جوانان
از طرف دیگه
این مشکلات بالا خودشون مشکلات جدیدی رو می آفرینن که باعث میشه این فرضیه تقریبا 90 درصد به ازدواج نرسه (حالا به هر دلیلی )
خلاصه اینکه جامعه ایران از منظر ازدواج خیلی فاصله داره با جامعه مدرن و اسلامی (همین آلانشم ظاهرا اسلامیه باطنا زده جاده خاکی )
به نظر بنده هر کدوم مشکلات خاص خودشونو داشتن و دارن
بعضی ها فکر میکنن پدر و مادر خدای اگاهین یعنی به واسطه تجربه ای که دارن میتونن نظر 100 درصد درست بدن رراجب اشخاص در حالی که این توهمی بیش نیست
چون شخصی که آگاهی بالای داشته باشه درواقع به این مطلب رسیده که شناخت کمی داره نسبت به جهان ( اصولی ترین قانون نوابغ و اندیشمنداان )
به علاوه اینکه امروز جامعه ما داره با مشکلاتی که ازدواج سنتی به وجودذ آورده میجنگه
(تربیت صحیح جوانان چون ازدواج والدین ما درست نبود این موجب شد مشکل در ازدواج جوانان ما خودشو نشون بده )
آمار بزرگ طلاق در چند سال اخیر یکی از دسته گل های ازدواج سنتیه
شاید بگید چ ربطی داره ؟
طلاق بالا نشان از اشتباه والدین هست که نتوانستند قضاوتی درست و منطقی راجب ازدواج فرزندانشون داشته باشن
ازدواج سنتی به شدت تحت تاثیر خانواده هاست
این یعنی زندگی جوانان گره میخوره به خانواده های این جوانان
درحالی که خانواده فقط نقش مشورت دهنده دارند نه تصمیم گیرنده
ولی خوب بازم بواسطه بی سوادی یا کم سوادی قشر والدین نسبت به مسائل روانشناسی و تربیتی بازهم ما میبینیم که خانواده تصمیم گیرنده ست .
بنده خودم در حال حاضر تصمیم قطعی و نظر قطعی ندارم
چون نسبت به ازدواج سنتی که تجربه پدرها و مادرهای اطراف منه بدبین هستم و از ازدواج مدرن هم اگاهی کاملی ندارم (گرچه میدونم که اینم مشکلاتی داره که به برکته کم سوادیه جوانان راجب مسائل روانشناسی هست )
خلاصه شناخت و شناخت و شناخت
بشناسید آدما رو
هیچکس و هیچ چیز خوب یا بد نیست
این ماییم که اونارو خوب یا بد میبینم
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
من سنتی ازدواج کردم ولی مدرن عااااااااجق شدمممممم
من طرفدارسنتی ام .......اینقدر مقدسه برا هم تازگی داشتن ! اینقدر مقدسه اون شرم و حیا !
اینقدر مقدسه اون سرخ و سفید شدن !اونقدر مقدسه اون سوالات اولیه !
چیه بابا الان روابط دوست دختر پسرا از زن و شوهرم عمیق تره ...چندشه
ما هنوز هم بایاد اوری اوایل ازدواج لپامون گل میندازه
ولی خب جامعه فرق کرده و نظر دیروز به درد امروز نمیخوره !
بنابراین بدون شناخت اولیه نمیشه سریع اقدام کرد ...باید دختر پسر مدتی با اخلاق های هم اشنا بشن و ...
اگر من خودم رو از روی شوخی مثال زدم ..و همچنیم افراد دیگه ای که سنتی ازدواج کردن و راضی ان ...دلیلش اینه که اون موقع ها خاستگارهایی که میومدن از همه نظر اوکی بودن ..اصلا کسی که خانواده خوب نداشت...تفاوت فرهنگی داشت ..تحصیلات نداشت ..سربازی نرفته بود و کار دولتی نداشت ،جرات پا پیش گزاشتن نداشت !!!!!!
ینی ما باید بین خوب ها یکی رو که بهش علاقمند شدیم رو انتخاب میکردیم .پدر ها تا اون فرد رو نمیپسندیدن اجازه خاسنگاری اومدن نمیدادن .
ولی وقتی الان هر کسی یه دختری رو تو دانشگاه یا خیابون میبینه عاشقش میشه و میره جلو میگه زنم میشی!یا میخواد بره خاستگاری بدون اینکه زره ای توجه کنه چییییییی داره ؟حتی سن ازدواج رو هم نداره !بنابراین دیدگاه کاملت سنتی جواب نمیده .
پس الان این مهمه که خوده پسر با چشم و گوش باز بره کسی رو که خودش دوست داره انتخاب کنه و بعد از اینکه دید اون ملاک های اولیه که با خودش و خانوادش همخونی دارن رو داره ؛با خانوادش در میون بزازه تا همراهیش کنن در شناخت بیشتر .
دختر هم اول همون ملاک های مهم در نظر خودش و خانوادش رو باید در پسر ببینه و بعد اجازه پاپیش گزاشتن بهش بده !
چون ممکنه پسر از ظاهر دختری خوشش بیاد ولی بهد از چند روز متوجه بشه که اون دختر توی روابط اجتماعی ازادی هایی داره که اگر چه بیقیدو شرط نیست ولی تا همون حدش هم تحملش براش سخته ...پس به امید تغییر دیگه به خانواده که این موضوع براشون مهمه ؛معرفیش نکنه .
پس میگم انتخاب های الان بتید با چشم و گوش باز و در نظر گرفتن تمام جوانب و شرایط باشه ...
ولی در ازدواج کاملا سنتی بار اصلی انتخاب روی دوشخانواده بود و دختر نهایت در یکی دو جلسه گفتمان باید نظر خودش رو بگه و فرصت دیگه ای برای شناخت نداشت و این برای جامعخ امروزی اصلا مناسب نیست و خودش هم دلتیل مختلفی داره که از حوصله خارجه .
ولی خانواده رکن اصلی توی ازدواج هستند ..دست کم نگیریمشون .خصوصا باباهای مهربون دانا و دنیا دیده رو !
ویرایش توسط ghazal1 : 03-12-2016 در ساعت 09:21 AM
به نظرم الان با توجه به اين شرايط بايد بگيم روش بينابين بهترين روشه
ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
سنتی که یه آشناییی کوتاه مدت داشته باشه
خودم مدرن ازدواج کردم خیلی مشکلات برام پیش اومد
این نظر منه
اگر خانمها با آقایی که کاملا سنتی بیاد خواستگاری و بعد آشنا بشن ازدواج کنن خیلی بهتره و موفق ترن
من سنتي ازدواج كردم يه جورايي راضي هستم ولي كاش قبل ازدواج يه شناخت پيدا ميكردم بعد جواب ميدادم
به نظر من اگر سنتي باشه خيلي بهتره يا ينكه يك نفر معرفي كنه چون وقتي معرف داشته باشيد يعني يك نفر رو شما شناخت داره و روي اون شناخت معرف شده
چند وقت پيش كسي تعريف ميكرد كه شخصي بعد از عقد متوجه شده خانمش ده سال از خودش بزرگتره ده سال؟؟؟؟!!!!!
تو ازدواج مدرن اين چيزها هم هست و ممكنه خيلي شناخت كامل نباشه و از روي منطق صورت گرفته نشده باشه
هر دو روش ميتونه خوب باشه بستگي به شخصيت طرفين و شناخت داره
با تشکر از نظرات همه
دوستان به نظر شما یعنی در ازدواج سنتی اصلا عشق علاقه ای وجود نداره و همش بر اساس منطقه؟ یا اینکه فقط طرز آشنایی در این نوع ازدواج فرق داره و عشق و علاقه هست؟
وقتي از روي منطقت تصميم ميگيري خيلي راحت ميتوني درست عاشق بشي
ولي وقتي از روي احساس بخواي تصميم بگيري منطقت كور ميشه و خيلي چيزها برات بي اهميت ميشه براي اون زمان و خيلي چيزها فراموش ميشه بعد كه آتيش عشق كم كم سرد شد تازه مشكلات و عدم تفاهم ها خودشون رو نشون ميدن اون عشق رو خاموش ميكنن كلا
دوست عزیز معمولا تو ازدواج سنتی به خاطر اینکه دختر و پسر آشنایی از قبل ندارن و حسی به هم ندارن هنوز، میتونن همدیگه رو از روی منطق محک بزنن ، یعنی طی صحبتایی که جلسات اولیه میشه احساسات اوج نگرفته هنوز که چشمو کور گوش رو کر بکنه .
درنتیجه مشینن با هم راجب معیارا و شرایطشون با منطق بیشتر صحبت میکنن .
رفته رفته طی گفت و گوهایی که میشه وقتی احساس کردن طرف مقابلم انگار همونیه که میخوام ، احساسات هم شکل میگیره
وقتی دو طرف مطمئن شدن مال هم هستن دیگه احساسات به اوج میرسه و تو تب و تاب میفتن برای عقد کردن و محرم شدن
پس اول با منطق همدیگه رو بررسی کردن و کم کم احساسات رو دخالت دادن و عاشق هم شدن .
ویرایش توسط love : 03-12-2016 در ساعت 05:32 PM
دوست عزیز معمولا تو ازدواج سنتی به خاطر اینکه دختر و پسر آشنایی از قبل ندارن و حسی به هم ندارن هنوز، میتونن همدیگه رو از روی منطق محک بزنن ، یعنی طی صحبتایی که جلسات اولیه میشه احساسات اوج نگرفته هنوز که چشمو کور گوش رو کر بکنه .
درنتیجه مشینن با هم راجب معیارا و شرایطشون با منطق بیشتر صحبت میکنن .
رفته رفته طی گفت و گوهایی که میشه وقتی احساس کردن طرف مقابلم انگار همونیه که میخوام ، احساسات هم شکل میگیره
وقتی دو طرف مطمئن شدن مال هم هستن دیگه احساسات به اوج میرسه و تو تب و تاب میفتن برای عقد کردن و محرم شدم
پس اول با منطق همدیگه رو بررسی کردن و کم کم احساسات رو دخالت دادن و عاشق هم شدن .
منظور من
هم همين بود LOVE عزيز
مدرن بهتره به شرطی وابستگی بوجود نیاد یه یکم دور از ذهنه....سنتی هم به شرطی که بعد از سنتی.مدرن برخورد کنیم....یعنی دوطرف بعد از معرفی معرف رفت وآمد داشته باشت و آشنا شن...نه بگن چون نامحرمن زود عقدوعروسی!
بلی
درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است.
مهندس این نظرات واقعا بی نظیره !!بلی
قابل نداشت داداش
درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است.
سنتی خوبه ولی نه روشی که تو ایران هستش از نظر من جالب نیست
صد در صد مدرن
سلام دوست عزیز! ازدواج مدرن یا سنتی، هیچکدوم به خودی خود خوب یا بد نیستند! ازدواج درست ازدواجیه که با شناخت و چشم باز انجام بشه. حالا میتونه مدرن باشه یا سنتی... البته اون چیزی که متاسفانه من در مورد ازدواج سنتی زیاد دیدم اینه که دوران نامزدی با دوران عقد اشتباه گرفته میشه و خیلیا عقد رو همون نامزدی میبینن و این اشتباهه، چه مدرن چه سنتی چه صنعتی(این دیگه شوخی بود!) باید یه دوره حداقل شش ماهه برای آشنایی وجود داشته باشه که دو نفر با خلق و خو و شخصیت هم آشنا بشن!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
