نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: تفاوت در ازدواج

902
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30821
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    تفاوت در ازدواج

    با سلام دختری هستم 26 ساله فوق لیسانس از یکی از بهترین دانشگاههای تهران مذهبی و چادری با ظاهری آراسته و خوب و ساکن یک شهر کوچک. تا الان خواستگارای خیلی زیادی داشتم چه از دانشگاه و چه از شهر خودم. اما متاسفانه خواستگارای دانشگاهی من سطح خانوادگی و تحصیلی آنها خیلی بیشتر از من بودن که به خاطر اینکه از نظر خانوادگی با هم متناسب نبودیم حتی انها را به خانواده ام معرفی نکردم و بدون اینکه با آنها حتی صحبت کنم آنها را رد کردم. الان فارغ التحصیل شده و پیش خاانواده ام هستم و موقعیت شغلی در شهر کوچک مون برای من پیش نمی آید . خواستگارایی که از شهرمون برای من می آیند سطح پایینی چه از لحاظ خانوادگی و از لحاظ تحصیلی و از لحاظ شغلی دارند
    .
    حتی با صحبت کردن با آنها پی به تفاوت فکری خیلی زیادی که با انها دارم میبرم. من بیشترین زمان خودم را برای درس خواندن گذاشتم و واقعا ادامه تحصیل و داشتن شغلی مناسب ارزوی من است. خیلی دوست دارم وقتی با همسرم صحبت میکنم از اصطلاحاتی که من به کار میبرم مثله انتخاب واحد ازمون پایان نامه و خیلی چیزهای دیگر سر دربیاورد. همانقدر که برای من پیشرفت اهمیت داره برای او هم اهمیت داشته باشه . من اهل مطالعه بسیاری هستم دوست دارم همسرم هم این طور باشه چه بسا بیشتر از من . چون معتقدم پدر نقش بسیاری در تربیت بچه ها داره. اما خواستگارایی که الان دارم اصلا با این چیزها غریبه هستن. نمیدونم چه کار کنم؟؟؟ کلافه ام... آیا باید این شرایط راقبول کنم و به ازدواجی تن بدم که از آرزو و خواسته های من خیلی فاصله داره؟؟؟ اما سوال من در اصل اینه تازگی یه خواستگاری دارم که به نسبت بقیه خواستگارام بهتره؛ کارمند یک ارگان دولتی تو شهر خودمونه و لیسانس از دانشگاه آزاد شهر خودمون داره که به قول خودش اصلا نمیدونه چه طور لیسانس گرفته در کل میتوانم اینطور بگم فقط مدرک داره اینم چون چندتا چیز ازش پرسیدم ونمیدونسته چیه گفته. قبل ها میگفتم برای من همین که طرفم لیسانس یا حتی فوق دیپلم هم داشته باشه و در کل محیط دانشگاهی را تجربه کرده باشه کافیه ولی الان میبینم واقعا بعضی دانشگاهها اصلا شبیه دانشگاه نبودن مثل این که اول ترم بری پول بریزی و آخر ترم بری چندتا امتحان بدی و بیای
    .
    در کل چیزهایی که من میخوام را نداره و همینطور تصمیمش اینه که تو شهر خودمون بمونه و اگر من بخوام با او ازدواج کنم باید قید کار و ادامه تحصیل را بزنم چون تک پسره و نمیخواد از پدر و مادرش جدا بشه. ولی خانواده خیلی خوبی داره. دلایلم برای پدر و مادرم کافی نیست اونها این دلایل را برای رد کردن قبول نمیکنن خودم هم عذاب وجدان میگیرم چون مادرش بارها گفته من خیلی دعا کردم برای ازدواج پسرم تا شما را پیدا کردیم هیچ کس اینجا حرف منو قبول نداره و میگند خدا بدش میاد و ممکنه چون دل اینها را شکستی و الکی جواب رد دادی برای همیشه ازدواج نکنی و همینطور خانواده ام هم از بالا رفتن سن من میترسند و همینطور چون شهر خیلی کوچیکی داریم پشت سرم به خاطر ازدواج نکردنم و اینکه به هر حال شش سال یه شهر دیگه درس خوندم خیلی حرف هست. نمیدونم واقعا باید به این شرایط تن بدم.


    نمیدونم میتونم پا روی بیست و پنج سال آرزو و خواسته خودم بزارم یا نه . بعدش چی میتونم یا نه؟؟؟

  2. کاربران زیر از زینب خانوم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تفاوت در ازدواج

    سلام
    من از تجربه خودم بهت میگم
    منم همسن شما هستم و تقریبا شرایطم مثه شما بودد و خواستگارای زیادی داشتم ک بخاطره تحصیلات کم رد کردم حتی اجازه ندادم بیان خواستگاریم.
    تااینکه به چندتا از خواستگارام ک تحصیلات خوبی داشتن اومدن باهم حرف زدیم باورت نمیشه از هرچی آدم تحصیلکرده هست بیزار شدم.
    الان با فردی نامزد کردم ک از نژر تحصیلاتی از من پایین تره اما خیلی فهمیده و بااخلاق و باایمان هست.
    گل من ملاکت را تحصیلات قرار نده ملاکت فهم و شعور طرفت باشه
    حالا طرف تو زندگی مشترک ندونه آزمون و پایان نامه چیه ینی فهم و شعور نداره .
    اونی ک ندونه زندگی مشترک چیه و چجوری باید ابراز محبت کنه چجوری برخورد داشته باشه و این چیزا را ندونه بدرد زندگی نمیخوره.
    خیلی آدم تحصیلکرده دیدم ک خیلی نفهمن.


    و درمورد این اقا به آرزوهات فک کن به اهدافت فک کن بعد انتخاب کن به تحصیلات اهمیت نده.

  4. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تفاوت در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط زینب خانوم نمایش پست ها
    با سلام دختری هستم 26 ساله فوق لیسانس از یکی از بهترین دانشگاههای تهران مذهبی و چادری با ظاهری آراسته و خوب و ساکن یک شهر کوچک. تا الان خواستگارای خیلی زیادی داشتم چه از دانشگاه و چه از شهر خودم. اما متاسفانه خواستگارای دانشگاهی من سطح خانوادگی و تحصیلی آنها خیلی بیشتر از من بودن که به خاطر اینکه از نظر خانوادگی با هم متناسب نبودیم حتی انها را به خانواده ام معرفی نکردم و بدون اینکه با آنها حتی صحبت کنم آنها را رد کردم. الان فارغ التحصیل شده و پیش خاانواده ام هستم و موقعیت شغلی در شهر کوچک مون برای من پیش نمی آید . خواستگارایی که از شهرمون برای من می آیند سطح پایینی چه از لحاظ خانوادگی و از لحاظ تحصیلی و از لحاظ شغلی دارند.


    حتی با صحبت کردن با آنها پی به تفاوت فکری خیلی زیادی که با انها دارم میبرم. من بیشترین زمان خودم را برای درس خواندن گذاشتم و واقعا ادامه تحصیل و داشتن شغلی مناسب ارزوی من است. خیلی دوست دارم وقتی با همسرم صحبت میکنم از اصطلاحاتی که من به کار میبرم مثله انتخاب واحد ازمون پایان نامه و خیلی چیزهای دیگر سر دربیاورد. همانقدر که برای من پیشرفت اهمیت داره برای او هم اهمیت داشته باشه . من اهل مطالعه بسیاری هستم دوست دارم همسرم هم این طور باشه چه بسا بیشتر از من . چون معتقدم پدر نقش بسیاری در تربیت بچه ها داره. اما خواستگارایی که الان دارم اصلا با این چیزها غریبه هستن. نمیدونم چه کار کنم؟؟؟ کلافه ام... آیا باید این شرایط راقبول کنم و به ازدواجی تن بدم که از آرزو و خواسته های من خیلی فاصله داره؟؟؟ اما سوال من در اصل اینه تازگی یه خواستگاری دارم که به نسبت بقیه خواستگارام بهتره؛ کارمند یک ارگان دولتی تو شهر خودمونه و لیسانس از دانشگاه آزاد شهر خودمون داره که به قول خودش اصلا نمیدونه چه طور لیسانس گرفته در کل میتوانم اینطور بگم فقط مدرک داره اینم چون چندتا چیز ازش پرسیدم ونمیدونسته چیه گفته. قبل ها میگفتم برای من همین که طرفم لیسانس یا حتی فوق دیپلم هم داشته باشه و در کل محیط دانشگاهی را تجربه کرده باشه کافیه ولی الان میبینم واقعا بعضی دانشگاهها اصلا شبیه دانشگاه نبودن مثل این که اول ترم بری پول بریزی و آخر ترم بری چندتا امتحان بدی و بیای.


    در کل چیزهایی که من میخوام را نداره و همینطور تصمیمش اینه که تو شهر خودمون بمونه و اگر من بخوام با او ازدواج کنم باید قید کار و ادامه تحصیل را بزنم چون تک پسره و نمیخواد از پدر و مادرش جدا بشه. ولی خانواده خیلی خوبی داره. دلایلم برای پدر و مادرم کافی نیست اونها این دلایل را برای رد کردن قبول نمیکنن خودم هم عذاب وجدان میگیرم چون مادرش بارها گفته من خیلی دعا کردم برای ازدواج پسرم تا شما را پیدا کردیم هیچ کس اینجا حرف منو قبول نداره و میگند خدا بدش میاد و ممکنه چون دل اینها را شکستی و الکی جواب رد دادی برای همیشه ازدواج نکنی و همینطور خانواده ام هم از بالا رفتن سن من میترسند و همینطور چون شهر خیلی کوچیکی داریم پشت سرم به خاطر ازدواج نکردنم و اینکه به هر حال شش سال یه شهر دیگه درس خوندم خیلی حرف هست. نمیدونم واقعا باید به این شرایط تن بدم.
    نمیدونم میتونم پا روی بیست و پنج سال آرزو و خواسته خودم بزارم یا نه . بعدش چی میتونم یا نه؟؟؟
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864

    ازدواج در ایران به معنی پیوند دو فرد نیست؛ پیوند دو خانواده است. به همین دلیل باید قبل از ازدواج درخصوص خانواده شریک انتخابی تان حساسیت به خرج دهید. در این زمینه دو تناسب مهم و مقدماتی را با شما در میان می گذاریم و در مطالب بعدی به سایر تناسب ها می پردازیم.




    تناسب خانوادگی در ازدواج
    کفویت یا تناسب به معنای اشتراک هایی است که می توانند بین همسران در زمینه های خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، ویژگی های فردی (سن و ...). ویژگی هایی مثل ویژگی های عاطفی، اجتماعی، شناختی، اخلاقی، دینی،... باشد. هرچه اندازه این اشتراک ها بیشتر باشد و به یکدیگر نزدیک تر و کفویت بیشتر صورت می گیرد. تناسب است که در واقع همسری را با خود به همراه دارد یعنی دو نفر که دارای سرهای مثل هم باشند. (سرهای روانی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، اخلاقی، دینی).

    زن و شوهر زمانی که شباهت های بیشتری داشته باشند و تفاوت ها کمتر شود به درک بیشتری از هم می رسند. هرچه قدر آنها شبیه به هم باشند اختلاف ها کمتر، تفاوت سلایق کم رنگ تر و نزدیکی بیشتر که این به فهم بیشتر و تفاهم منجر می شود.

    اگر وجوه مشترکی بین خانواده ها نباشد در اولین قدم این خود همسران هستند که آسیب می بینند مخصوصاً اگر وجوه متفاوت یکدیگر را درک نکنند و نخواهند که درک بکنند و یا نتوانند درک بکنند. در اینجاست که زن و شوهر به جای اینکه به همدیگر در زندگی کمک کنند گاهی همدیگر را تحقیر و سرزنش می کنند یا به بهانه گیری می پردازند. پس در اولین قدم آنها آسیب می بینند و در پرتو این آسیب قطعاً فرزندان و دیگران مرتبط با آنها آسیب خواهند دید. همچنین بسیاری وقتها پدیده طلاق ناشی از همین عنصر یا عامل مهم است.



    تناسب اجتماعی
    در این تناسب باید ارتباطات و رفت‌ و آمدهای خانوادگی، شهرت اجتماعی، رفتارهای اجتماعی و... خانواده مد‌نظر قرار گیرد. همچنین باید طبقه اجتماعی فرد مورد نظر را با طبقه اجتماعی خانواده خود مقایسه کنیم. اگر در این زمینه میان دو خانواده تفاوت زیادی وجود داشته باشد، احتمال بروز اختلاف و ناپایداری در ازدواج قابل پیش‌بینی است. اختلاف طبقاتی خانواده، بسیاری از مسائل و مشکلات را برای زوجین فراهم می‌كند. پس منطقی است که افراد با کسی ازدواج کنند که از نظر طبقه و پایگاه اجتماعی در یک سطح قرار دارند.

    مثلاً فرض کنید کسی که در طبقه اجتماعی پایین زندگی کرده است با فردی از طبقه بالا یا اشرافی ازدواج کند. در این صورت فرد پس از مدتی به‌علت تناسب نداشتن طبقاتی، معاشرتی، رفتاری و... با همسر و خانواده‌اش، در مقابل آنها احساس حقارت كرده و این مطالب کم‌کم وارد زندگی افراد شده و زندگی را پر از مخاطره و درگیری می‌کند و پس از مدتی باعث دوری قلب‌های افراد خانواده از هم می‌شود، که در نهایت یا از هم جدا می‌شوند و یا به ادامه یک زندگی مکانیکی بدون روح در کنار یکدیگر ادامه می‌دهند.

    در بسیاری از موارد مشاهده شده، به‌رغم اینکه خانواده‌ای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخور بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبوده‌اند. به ‌همین‌ دلیل، توصیه می‌شود که وضعیت مالی خانواده همسر به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد



    تناسب مالی و اقتصادی
    طرفین ازدواج نباید از دو طبقه مختلف اقتصادی باشند وضعیت مالی و مادی خانواده‌ها باید برابر بوده و تفاوت زیادی نداشته باشد. رعایت این موارد هم درباره زن و هم درباره مرد صدق می‌كند.

    بدون شک تفاوت در اقتصاد خانواده‌ها در نوع نگرش، رفتار و چگونگی عملکرد افراد تأثیر بسزایی می‌گذارد. هرچند که در بسیاری از موارد بین وضعیت اقتصادی و پایگاه اجتماعی افراد رابطه مثبتی وجود دارد و اگر پایگاه اجتماعی خانواده همسر آینده‌تان را بررسی کنید به وضعیت اقتصادی آنها هم پی می‌برید، اما در بسیاری از موارد مشاهده شده، به‌رغم اینکه خانواده‌ای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخور بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبوده‌اند. به ‌همین‌ دلیل، توصیه می‌شود که وضعیت مالی خانواده همسر به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد.

    بعضاً مشاهده شده که علت جدایی‌ها و طلاق‌ها و برخی اختلافات، تناسب مالی نداشتن دو خانواده است. برای درک بهتر موضوع فرض کنید که یک دختر جوان در خانواده‌ای با درآمد بالا زندگی می‌کند و بدون هیچ محدودیتی پول خرج می‌کند و هر آنچه را که می‌بیند می‌خرد و به انواع مسافرت‌های پرهزینه می‌رود و... با پسری ساده و قناعت‌ پیشه از یک خانواده کاملاً متوسط ازدواج کند، اگر آنها بدون شناخت نسبت به شرایط مالی طرف مقابل اقدام به چنین کاری کرده باشند و خود را برای زندگی کاملاً متفاوت با گذشته آماده نکرده باشند، دچار برخی اختلافات و ناراحتی‌ها و گاه جدایی‌ها می‌شوند. مثلاً زن، مرد را به خسیس‌ بودن و مرد، زن را به ولخرج‌ بودن متهم می‌کند و هر یک ادعا می‌کنند که طرف مقابل قادر به درک یا تأمین نیازهای او نیست.

    البته توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که افراد نباید صرفاً به‌خاطر شرایط اقتصادی ضعیف و نامناسب شخصی او را رد و یا به ‌لحاظ وضعیت اقتصادی خوبش با او ازدواج کنند. بلکه توجه به عامل‌های دیگر نیز لازم است. در ازدواج باید شایستگی‌های فرد مقابل بیش از همه ‌چیز مدنظر قرار گیرد. چه بسیار انسان‌هایی که با فاصله طبقاتی و اقتصادی زیاد با یکدیگر ازدواج کرده و سعادتمند شده‌اند، که البته نحوه برخورد دو طرف در زندگی، گذشتشان در مسائل و بینش آنها نسبت به شرایط خاصشان باعث شکل‌گیری این سعادت شده است.

    به ‌لحاظ اهمیت تناسب در مسائل خانوادگی در ابعاد اقتصادی اجتماعی، به‌طور کلی همخوانی زوجین در امور زیر کاملاً مفید بوده و توجه به این موارد را می‌توان شرط خردورزی دانست:



    - عادات و آداب گروهی؛
    - شأن و موفقیت خانوادگی؛
    - نوع تربیت خانوادگی؛
    - دغدغه‌ها، توقعات و انتظارات اجتماعی؛
    - ارزش‌ها و گرایش‌های عقیدتی، فرهنگی و سیاسی؛
    - سطح ارتباطات و برخورد‌های اجتماعی؛
    - سطح تحصیلات و منزلت خانوادگی؛
    - سطح ثروت، درآمد، مسکن و وسایل مختلف زندگی.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی تفاوت بودنش منو مردد کرده
    توسط روژیا در انجمن سرد شدن رابطه
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-08-2015, 02:27 PM
  2. تفاوت سطح خانوادگی
    توسط barani در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 22
    آخرين نوشته: 03-24-2015, 12:52 AM
  3. حياط خلوت زندگی
    توسط farokh در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-17-2015, 03:15 PM
  4. چه طوری نسبت بهش بی تفاوت شم؟
    توسط نازنین69 در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 02-25-2015, 10:40 PM
  5. تفاوت های جالب طنزگونه زنان و مردان!
    توسط ASSASSIN در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-24-2015, 05:11 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد