سلام من مدرک فوق لیسانس دارم. هیچ درآمدی ندارم.دنبال شروع کارم. چون پارتی و این حرفا رو ندارم. بچه های فامیل خوب از پارتی شون استفاده کردن و ماشالله درآمد خوبی دارن. من اگه کاری شروع کنم نمیتونم همچین درآمدی داشته باشم.
از خونه مون خسته شدم. صبح انگیزه ای برای بیدار شدن ندارم. حال حرف زدن باهاشون رو ندارم. چرا؟ چون تموم حرفاشون توهین و تحقیر و ایراده. همش سعی میکنم خوب باشم ولی دیگه خسته شدم از خوب بودن و دیدن این رفتارها. دروغ چرا جدیدا اخلاقم رو خودمم نمیتونم تحمل کنم.
میخام ازدواج کنم. آدمی که ادعای عاشقی میکردن بهم بودن ولی مرد زندگی نبودن . من با بی پولی و همه چیزشون میسازم ولی آدم نبودن. فقط دنبال خوش گذرونی بودن. ضربه روحی زیادی ازشون خوردم.اصلا علاقه ای به این زندگی ندارم. جدیدا دعا میکنم و از خدا میخام منو بکشه.
قبلا دلم میخاست ازدواج کنم که از این خونه و زندگی دور بشم الان نیاز به محبت دارم. نیاز به همدم. ولی خواستگار ندارم.