نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: شرایط ازدواج

1912
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    شرایط ازدواج

    سلام
    اسمم بهداده
    9 ماهه ک با یه دختر خانمی آشنا شدم و واقعا همو دوس داریم و من از این بابت مطمعنم ک هر اتفاقیم بیوفته هیچی از علاقش کم نمیشه
    ولی متاسفانه عشقم تو سن ازدواجه و تا حالا ی عالمه خواستگار اومده براش ک همشونو بخاطر من پس زده و اصن نزاشته بیان خواستگاریش
    مامانش از قضیه و ارتیاط ما خبر داره و گفته اگه واقعا ی خواستگار بیاد ک مطمعن باشم باهاش خوشبختی باید پسره رو ول کنی
    مامانش کاملن منو میشناسه و گفته ب عشقم ک اون پسر خوبیه ولی من بخاطر سن کمم نمیتونم از مامان بابام بخوام برن خواستگاریش عشقم سنش از من دو سال بیشتره
    خودش میگه هر اتفاقیم بیوفته من منتظرت میمونمو ازدواج نمیکنم ولی من دلواپسم و میترسم و هر کیم جای من بود این ترسو داشت
    چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    واقعا دارم دیوونه میشم/
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  2. کاربران زیر از Behdad.712 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    با سلام شما چن سالتونه ؟

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    با سلام شما چن سالتونه ؟
    منتازه وارد 17 شدم و عشقمم چند ماه دیگه میشه 19
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    خب شما که سنتون کمه

    چرا وارد عشق و عاشقی شدین که اینطور بشه

    تازه از شما بزرگتر هم هست

    میدونید آینده ممکنه مشکل پیدا کنید

    بهتره مشاورین کمکت کنند
    ویرایش توسط masoume : 10-07-2016 در ساعت 02:41 PM

  6. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    خب شما که سنتون کمه

    چرا وارد عشق و عاشقی شدین که اینطور بشه

    تازه از شما بزرگتر هم هست

    میدونید آینده ممکنه مشکل پیدا کنید
    lمن در این مورد با ی مشاور متخصص حرف زدم و مشکلایی ک در اینده امکانش هست ک رخ بدهو فهمیدم ومیدونم ک اخلاقیاتم جوریه ک میتونم باهاشون کنار بیام
    عشق چیزیه ک میتونه تو زندگی هر فردی رخ بده ومیدونم عشقم از اون نوع گذرا نیست ک معمولا میگن ب خاطر سنمه و میدونم عشقم ی عشق واقعیه و با تمام وجود
    ومن با این ک سنشون از من بیشتره هیچ مشکی ندارم و فقط تموم زندگیمو ترس برداشته چون من دوسال دیگه کنکور دارم و تقریبا باید رابطمو با ایشون کم کنم و میترسم تو این مدت ک حضورم کمه مجبور بشن با فرد دیگه ای ازدواج کنن
    و از طرفی میترسم تو دانشگاه و رشته ای ک میخوام و میدونم ایندمو تضمین میکنه قبول نشم و موقع خواستگاری از این خانوم از خانوادشون جواب رد بشنوم.
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    تو رو خدا راهنماییم کنین.......................................... ................................
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    lمن در این مورد با ی مشاور متخصص حرف زدم و مشکلایی ک در اینده امکانش هست ک رخ بدهو فهمیدم ومیدونم ک اخلاقیاتم جوریه ک میتونم باهاشون کنار بیام
    عشق چیزیه ک میتونه تو زندگی هر فردی رخ بده ومیدونم عشقم از اون نوع گذرا نیست ک معمولا میگن ب خاطر سنمه و میدونم عشقم ی عشق واقعیه و با تمام وجود
    ومن با این ک سنشون از من بیشتره هیچ مشکی ندارم و فقط تموم زندگیمو ترس برداشته چون من دوسال دیگه کنکور دارم و تقریبا باید رابطمو با ایشون کم کنم و میترسم تو این مدت ک حضورم کمه مجبور بشن با فرد دیگه ای ازدواج کنن
    و از طرفی میترسم تو دانشگاه و رشته ای ک میخوام و میدونم ایندمو تضمین میکنه قبول نشم و موقع خواستگاری از این خانوم از خانوادشون جواب رد بشنوم.

    درسته حرفاتون

    درک میکنم

    ولی میدونین تنها کسی که باید شمارو از نگرانی در بیاره

    اینکه با عشقتون اتمام حجت کنید و حرفاتونو بزنید و برای آیندتون برنا مه ریزی کنید


    وقتی دو نفر واقعا همو میخان تا آخرش پشت هم هستن

    و وقتی با کمی صبر و درایت و ارامش با خانواده ها صحبت میکنن

    و خانواده ها میفهمن واقعا این دو جوون همدیگرو میخان کنار میان

    باید به خانواده ها فرصت داد تا کنار بیان

    الان تصمیم شما و عشقتون مهمه

    اگر عشقتون پشت شما باشه کسی نمیتونه به اجبار شوهرش بده

    چون کسی که سر سفره عقد بله میگه عروسه

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    درسته حرفاتون

    درک میکنم

    ولی میدونین تنها کسی که باید شمارو از نگرانی در بیاره

    اینکه با عشقتون اتمام حجت کنید و حرفاتونو بزنید و برای آیندتون برنا مه ریزی کنید


    وقتی دو نفر واقعا همو میخان تا آخرش پشت هم هستن

    و وقتی با کمی صبر و درایت و ارامش با خانواده ها صحبت میکنن

    و خانواده ها میفهمن واقعا این دو جوون همدیگرو میخان کنار میان

    باید به خانواده ها فرصت داد تا کنار بیان

    الان تصمیم شما و عشقتون مهمه

    اگر عشقتون پشت شما باشه کسی نمیتونه به اجبار شوهرش بده

    چون کسی که سر سفره عقد بله میگه عروسه
    حرفتون درسته
    خودشونم این حرفو ب من زدن ک در هیچ صورتی جواب مثبت نمیدن ب ظرف ولی...
    بازم نگرانم... ب اجبار باباشون یا برادراشون جواب مثبت بدن و فقط فقط ب اجبار...
    اگه عشقشون واقعی باشه امکانش هست ک این فاصله از عشقشون کم کنه؟
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    منظورتون از فاصله چیهمیخاین باهم حرف نزنید ؟

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25019
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    190
    تشکر شده 199 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    دوست عزیز از نظر منطقی ارتباط و رابطه ی شما کامل اشتباه [replacer_img] به دو دلیل :
    1 - سن شما و حتی سن اون دختر خانم واقعا کمه
    2 - سن اون کسی که عاشقش شدین از شما بیشتره
    الان شما و حتی اون دختر خانم به بلوغ فکری نرسیدید و بیشتر رو حس وابستگی و احساسات تصمیم می گیرید . چند سال دیگه که به بلوغ فکری برسید تازه به خودتون میاید و اماده واسه ازدواج میشید . بذار چند سال دیگه وارد دانشگاه میشی و تو اون محیط جدید خیلی چیزا می فهمی
    امضای ایشان
    ... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...

    ... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..

    ... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...

    ... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...

    ... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...

    ... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...

  13. 2 کاربران زیر از haaasaaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    کار ی ندارم بگم سنتون کمه و سن این خانوم کمه و ازینجور قضایا

    اگه میخوایش اقدام کن و برو خواستگاریش

    نامزد هم باشین تا وقتیکه ک وضعیت شما بهتر میشه

    اگرم نمیتونین ک توو این رابطه بمونین

    شک نکنین فعلا ازدواج نمیکنه و این خواستگارایی ک هم خودشون و هم مادرشون میگن فرمالیته ست انقدم سخت نگیر

    بعضی وقتا خانوما واسه اینکه نرخ خودشون رو بالا ببرن و پسر مقابلشون رو تحت فشار قرار بدن میگن خواستگار زیاد داریم و میخوایم ازدواج کنیم یا خونواده م منو شوهر میدن و . . .

    پس نگران هم نباشین

    البته من از فرهنگ منطقه ی شما رو نمیدونم و این قضیه یه چیز کلی بود ک عنوان کردم

    ممکن توو مناطق شما دختر زود شوهر کنه
    ویرایش توسط nepo : 10-07-2016 در ساعت 05:36 PM
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    سلام دوست عزیز
    به نظرم بهتره اگه به ایشون انقدر علاقه دارید برید خواستگاری ولی تجربه می گه ازدواج در سن خیلی پایین اصلا خوب نیست بن سن 27-28 سالگی که برسی می بینی که مثل بقیه دوستات جوونی نکردی و تازه می افتی به خوشگذرونی و دوست دختر داشتن و اینجوریه که این زندگی باز هیچ دوومی نداره .
    دقیقا 4-5 تا زوج تو آشنایان ما هم همین اتفاق براشون افتاده با اینکه همشون عاشق و معشوق هم بودن.
    به هر حال بهتره برید خواستگاری و قرار بزارید که بعد از اوکی شدن کارهاتون ازدواج کنید که اگه هیچ وقتی نبره می شه 4-5 سال دیگه و بعید می دونم که خانواده دختر قبول کنن. ولی اینجوری حداقل بهش نشون می دید که واقعا دوستش دارید و احتمال اینکه پاتون وایسه بیشتر می شه.

  16. کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    منظورتون از فاصله چیهمیخاین باهم حرف نزنید ؟
    من کنکور دارم سال دیگه و باید شروع کنم و به همین دلیل رابطمونو باید کم کنیم و خودشونم اینو میدونن
    و میترسم این کم کردن رابطه باعث بشه از حسشون کم بشه هر چند ک میدونم واقعا عاشقمن
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط merina نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    به نظرم بهتره اگه به ایشون انقدر علاقه دارید برید خواستگاری ولی تجربه می گه ازدواج در سن خیلی پایین اصلا خوب نیست بن سن 27-28 سالگی که برسی می بینی که مثل بقیه دوستات جوونی نکردی و تازه می افتی به خوشگذرونی و دوست دختر داشتن و اینجوریه که این زندگی باز هیچ دوومی نداره .
    دقیقا 4-5 تا زوج تو آشنایان ما هم همین اتفاق براشون افتاده با اینکه همشون عاشق و معشوق هم بودن.
    به هر حال بهتره برید خواستگاری و قرار بزارید که بعد از اوکی شدن کارهاتون ازدواج کنید که اگه هیچ وقتی نبره می شه 4-5 سال دیگه و بعید می دونم که خانواده دختر قبول کنن. ولی اینجوری حداقل بهش نشون می دید که واقعا دوستش دارید و احتمال اینکه پاتون وایسه بیشتر می شه.
    واقعا نمیتونم ب خانوادم بگم کبریم خواستگاری اونم تو این سن و مطمعنم و میدونم خانواده عشقمم قبول نمیکنن تو این سن برم خواستگاری دخنرشون
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    این فوران هیجانه برای خیلی از پسرها تو این سن اتفاق میفته فکر میکنی دیگه ادامه زندگی برات غیر ممکنه ولی وقتی سنت بره بالای بیست کلا نگاهت متفاوت میشه اصلا یه آدم جدید میشی با طرز فکر و تحلیل متفاوت و عاقلانه تر به این مساله نگاه میکنی بنابراین سعی کن به احساست غلبه کنی.

  20. 4 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31441
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 18 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohammad313 نمایش پست ها
    این فوران هیجانه برای خیلی از پسرها تو این سن اتفاق میفته فکر میکنی دیگه ادامه زندگی برات غیر ممکنه ولی وقتی سنت بره بالای بیست کلا نگاهت متفاوت میشه اصلا یه آدم جدید میشی با طرز فکر و تحلیل متفاوت و عاقلانه تر به این مساله نگاه میکنی بنابراین سعی کن به احساست غلبه کنی.
    ببینین شما منو نمیشسناسین و هر نفر خودشو بهتر از همه میشناسه
    من میدونم تا دوسال یا سه سال ک سهله تا هزار سال دیگههم نظر من نسبت ب ایشون عوض نمیشه و نخواهد شد و همچنین نظرم نسبت ب این قضیه...
    امضای ایشان
    ...هر اتفاقیم بیوفته...
    ...هیچ اتفاقی نمیوفته...

  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    واقعا نمیتونم ب خانوادم بگم کبریم خواستگاری اونم تو این سن و مطمعنم و میدونم خانواده عشقمم قبول نمیکنن تو این سن برم خواستگاری دخنرشون
    اما به نظر من اگه میخوای مدیون خودت نشی بگو، بازم تجربه دارم کسایی که سکوت کردن و چیزی نگفتن همیشه ناراحت این بودن که چرا هیچ تلاشی نکردن و هر آدمی که وارد زندگیشون شده رو با اون عشق اولشون مقایسه کردن و بازم دلشون پیش اون اولی بود.

  23. کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شرایط ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    سلام
    اسمم بهداده
    9 ماهه ک با یه دختر خانمی آشنا شدم و واقعا همو دوس داریم و من از این بابت مطمعنم ک هر اتفاقیم بیوفته هیچی از علاقش کم نمیشه
    ولی متاسفانه عشقم تو سن ازدواجه و تا حالا ی عالمه خواستگار اومده براش ک همشونو بخاطر من پس زده و اصن نزاشته بیان خواستگاریش
    مامانش از قضیه و ارتیاط ما خبر داره و گفته اگه واقعا ی خواستگار بیاد ک مطمعن باشم باهاش خوشبختی باید پسره رو ول کنی
    مامانش کاملن منو میشناسه و گفته ب عشقم ک اون پسر خوبیه ولی من بخاطر سن کمم نمیتونم از مامان بابام بخوام برن خواستگاریش عشقم سنش از من دو سال بیشتره
    خودش میگه هر اتفاقیم بیوفته من منتظرت میمونمو ازدواج نمیکنم ولی من دلواپسم و میترسم و هر کیم جای من بود این ترسو داشت
    چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    واقعا دارم دیوونه میشم/

    دوست عزیز یا شما شرایط ازدواج رو دارید یا خیر

    اگر دارید برای خواستگاری اقدام کنید و گرنه باید محترمانه از سر راهشون کنار برید و این موضوعات با عشقم و دوستت داشتن درست نمیشه

    کمی واقع بینانه برخورد کردن میتونه دو خانواده و یک زندگی مشترک رو برای تمام بیمه کنه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  25. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    ببینین شما منو نمیشسناسین و هر نفر خودشو بهتر از همه میشناسه
    من میدونم تا دوسال یا سه سال ک سهله تا هزار سال دیگههم نظر من نسبت ب ایشون عوض نمیشه و نخواهد شد و همچنین نظرم نسبت ب این قضیه...
    عزیزم منم یه زمانی هم سن الان تو بودم خوب میفهمم حالتو، ولی مطمئن باش بزرگتر که بشی به حرف من میرسی. تا دو سه سال دیگه هم تغییر زیادی نمیکنه طرز فکرت ولی از بیست و سه به بعد کلا جهان بینیت عوض میشه. اهدافت هدف‌مندتر میشه تعریفت از عشق فرق میکنه، شاید نتونی حرف منو هضم کنی چون به سن من نرسیدی ولی من که این دوران را طی کردم خیلی با شونزده سالگیم فرق کردم.

  27. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    ببینین شما منو نمیشسناسین و هر نفر خودشو بهتر از همه میشناسه
    من میدونم تا دوسال یا سه سال ک سهله تا هزار سال دیگههم نظر من نسبت ب ایشون عوض نمیشه و نخواهد شد و همچنین نظرم نسبت ب این قضیه...

    من نظر دوستان و تایید میکنم حرف تکراری نمیزنم

    فقط اینو بگم همین انجمن و مشکلات بخونید همه مثل شما فکر میکردن عالی هستن اصلا اشتباه نمیکنن صدرصد عوض نمیشن. خودشون بهتر از همه همو میشناسن

    شما اصلا نمیتونید انقدر با قاطعیت راجب اینده نظر بدید منم بهتون قول 99 درصد. میدم دو. سال دیگه دیدت به الانت عوض. میشه و دوسال برترش نسبت به دوسال دیگه هم نظرت عوض میشه


    شروع زندگی مشترک و انتخاب فرد درست خیلی سخت تر اون چیزی که فکر میکنی کافی سنت بره بالا تر تو اجتماع بگردی به حرفم حتما میرسی شک نکن

    متاسفانه خیلی هامون از تجربه دیگران استفاده نمیکنیم حتما باید خودمون تجربه کنیم تا سرمون به سنگ بخوره اون وقت تازه میفهمیم کاش حرف بقیه رو گوش داده بودیم کاش از تجربه دیگران استفاده میکردم


    و جز پشیمونی چیز دیگه ای نمیمونه

    ویرایش توسط پریماه. : 10-09-2016 در ساعت 07:50 PM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  28. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اگه ازدواج کنه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad.712 نمایش پست ها
    منتازه وارد 17 شدم و عشقمم چند ماه دیگه میشه 19


    سلام عزیز . میخوام از دید شما به این موضوع نگاه کنم چون زمانی شرایطت رو داشتم و درکت میکنم. منم همسن و سال شما بودم فکرکردم آمادگی ارتباط و ازدواج رو دارم.

    خانواده دوستان اطرافیان مخالف بودند شرایط مشکل بود تنها پسر خانواده بودم.آنموقع دبیرستان غیر انتفاعی میرفتم میخوام بگم خانواده خیلی حواسشون بود چکارمیکنم چکار نمیکنم از نظر خانوادگی ازدواج در اون سن دور از فکر بود. ولی بعد از پایان دبیرستان ازدواج کردم روز عروسی ما مادرم گریه میکرد.
    شرایطمان سخت بود ازدواج در این سن و سال شرایط سختی رو داره خیلی مستقل نیستی این باعث میشه خانواده ها دایره نفوذشان روی رابطه و ازدواجت زیاد بشه این رو در نظر بگیر. واقعا از خیلی جهات ممکنه اذیت بشید

    نمیتونم بگم آنموقع با الان تفاوت داشت یا نه چون آن زمان هم خیلی از همسن و سالهای من در فکر ازدواج نبودند بعضی ها تا همین چندسال پیش مجرد بودند بعضی ازدواج کردند و جدا شدند و بعضی ها هنوز هم ازدواج نکردند. این شما هستی که باید طرز فکر و میزان علاقه و عقل خودت و طرف مقابلت رو بسنجی و تصمیم بگیری.

    دختری که وارد زندگیت میشه رو باید از نظر مالی ساپورت کنی میتونی این کار رو انجام بدی؟
    هرچند با توجه به اینکه دو سال از شما بزرگتره و زودتر به بلوغ عاطفی و فکری میرسه احتمال اینکه در آینده از این رابطه پا پس بکشه زیاده چون همانطور که گفتید در شرایط ازدواجه و شما فاقدش هستی.
    با توجه به اینکه خانواده شما و ایشون راضی نیستند
    این انتخاب شما اگر هم به ازدواج منجر بشه یا ازدواجی موفق میشه یا ناموفق. حد وسطی نداره به دو لحاظ اول کم سن بودن شما و دوستتون و دوم دو سال فاصله سنی معکوس شما آن هم در این رنج سنی که درونش قرار دارید.

    اگر تا این اندازه همدیگر رو دوست دارید با خانوادت صحبت کن فعلا" زمینه آشنایی و خواستگاری رو فراهم کن و یک مدت ارتباط داشته باشید زیر نظر خانواده ها تا شرایط سنی و فکری شما عادی تر بشه و بتونید تصمیم درست بگیرید. چون انجام ندادن این کار هم ممکنه ضربه روحی به هر دوی شما وارد کنه.
    نمیتونم بگم رابطه رو ادامه بده یا کات کن چون الان هرچی دیگران بگن شما کار خودت رو انجام میدی ولی راهی رو برو هر دو طرف کمتر آسیب ببینید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد