سلام دوستان، حالتون خوبه؟
بنده پسری 24 ساله هستم و دانشجوی ترم آخر کارشناسی یک رشتهی فنی.
در چندترم گذشته مدام دختری رو در دانشگاه میدیدم که خیلی ازش خوشم میومد و همیشه دوست داشتم ببینمش و فقط نگاهش کنم!!
حالا که ترم آخر هستم و یکماه دوماه دیگر میخواهم از این دانشگاه بروم چندروزه خیلی خیلی آشوب و ناراحت هستم و حس میکنم علاقه و وابستگی شدیدی به ایشون پیدا کردم. حتی خوابش رو میبینم.
در کل حالا فکر ازدواج با ایشون رو دارم...
شرایطم برای ازدواج هم به این صورت هست:
وضع مالی خانوادگی خوبی داریم.
خونه از پدرم دارم.
سربازی معاف شده ام.
ماشین و پس انداز و کار از خودم ندارم.
(اما با توجه به تخصص بالایی که توی رشته خودم دارم میدونم که کار برای من هست و بلافاصله بعد از این ترم میرم سرکار و وضع مالیم را خوب میکنم.)
حالا با این تفاسیر به نظر شما من باید چیکار کنم؟؟؟
همرشتهای خودم هست اما چند ترم پایینتر من. تا حالا هم اصلا باهم صبحت نکردیم. حتی سلام علیک هم نداریم. و نمیدونم اصلا من رو میشناسه یا نه.
هیچ راه ارتباطی هم بهش ندارم.
به نظرتون خواهرم را ببرم باهاش صحبت کنه و نظرشو بپرسه یا به یکی از استادهای خانممون که من باهاش خیلی صمیمی هستم بگم باهاش صحبت کنه ؟؟؟ کدوم راه بهتره؟؟؟
ممنون